۰۶ مهر ۱۳۹۹ - ۲۱:۱۹
کد خبر: ۶۶۴۴۹۶
تبیین الزامات جنگ رسانه‌ای در گفت‌وگو با عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)؛

شباهت آرایش رسانه‌ای دشمن و اصلاح طلبان؛ اتفاقی که اتفاقی نیست

شباهت آرایش رسانه‌ای دشمن و اصلاح طلبان؛ اتفاقی که اتفاقی نیست
کرم اللهی گفت: شناخت درست و عمیقی از تکنولوژی رسانه نداریم؛ اما جریان اصلاح طلب از حیث آرایش رسانه‌ای شبیه به دشمن و هماهنگ با یک اتاق فکر عمل می‌کند.

به گزارش خبرنگار سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، با توجه به اهمیت روز افزون رسانه و فضای مجازی شاهدیم بسیاری از کشورها به سمت ایجاد شبکه ملی اطلاعات حرکت کرده اند؛ از این رو و با توجه به اهمیت بیش از پیش رسانه به سراغ دکتر نعمت الله کرم اللهی، عضو هیأت علمی دانشگاه باقر العلوم(ع) رفتیم تا نظرات وی را در این خصوص جویا شویم.

رسا ـ اهمیت جنگ رسانه ای کمتر شناخته شده است و حتی در بین اساتید و بزرگان هم بیشتر نگاه اقتصادی به موضوع رسانه مشهود است؛ تحلیل شما در این خصوص چیست؟

مشکل ما در برخورد با رسانه این است که ارتکازی عمل می کنیم و شناخت درست و عمیقی از تکنولوژی رسانه نداریم و ظرفیت های مثبت و خطرات و تهدیدات آن را نمی شناسیم و در عین حال تصویر روشنی از جبهه مقابل نداریم؛ جبهه ای که تکنولوژی و استراتژی استفاده از آن را می شناسد و در طول سال ها تجربه لازم را در عرصه رسانه کسب کرده است.

در مقابل جنگ رسانه ای نمی توان به یک پست گذاشتن اکتفا کرد، چرا که جریان مقابل شما یک جریان هوشمند است و در این عرصه دارای اتاق فکر هستند و از اساتید مبرز در زمینه جنگ روانی بهره می گیرند و از همه شبکه های اجتماعی برای رسیدن به اهداف خود بهره می گیرند.

در کشور ما جریان اصلاح طلب از حیث شناخت رسانه و آرایش رسانه‎ای بسیار شبیه به دشمن عمل می کنند و این هماهنگ عمل کردن رسانه‎های این جریان ماحصل وجود یک اتاق فکر مشترک است، برعکس، جریان انقلابی که جنگ رسانه‎ای را نمی شناسد و آموزشی در این خصوص ندیده است.

همانطور که در جنگ نظامی وجود افسران کار آزموده ضروری است، در فضای مجازی نیز به افسران آموزش دیده در این عرصه نیازمندیم که این آموزش برجان‌شان نشسته باشد و اقتضائات رسانه را بشناسند و در این صورت این افسران می توانند به طرح ریزی عملیات بپردازند و با شناختی که از نقاط ضعف و قوت جبهه خودی و نقاطی که دشمن هدف گرفته، دارند راه های پاتک و مواجهه با دشمن را ارائه دهند.

به عنوان مثال وقتی رسانه های دشمن در بحث هایی مانند تطهیر پهلوی، حقوق زنان و... ورود می کنند؛ مقابله و پاسخ ما یک کار پدافندی است، اما یک کار آفندی هم داریم و آن این است که در موضوع پهلوی به اساس و بنیان جریانی که پهلوی را بر سرکار آورد، اشاره کنیم.

در موضوع زن و حقوق زن نیز اگر بخواهیم وارد شویم ابتدا باید یک تعریف جامع از زن در تراز جامعه اسلامی داشته باشیم سپس تلاش کنیم این زن و هویت جنسی او را به صورت آفندی عرضه کنیم و اگر این اتفاق بیفتد موجب می شود دشمن خلع سلاح شود و توان آفند از او گرفته می شود و حالا دشمن است که هدف آفند ما قرار می گیرد.

رسا ـ عملکرد جریان غربگرا در عرصه رسانه را چطور ارزیابی می‎کنید؟

نکته اول این است که عقبه فرهنگ و سبک زندگی مدرن و در کشور به یک جریان و در واقع یک لجستیک جهانی برمی گردد و هر کاری که توسط جریان غربگرا در کشور انجام می شود توسط این لجستیک جهانی حمایت می شود؛ بنابراین کسانی که به یک نظریه غربی می پردازند، یا مسأله مخالفت با حجاب یا تئوری قبض و بسط شریعت را مطرح می کنند، از حمایت تمام قد جریان رسانه ای غربی برخوردارند.

این را باید در نظر داشت با توجه به این که حرف غالب در عرصه جهانی و رسانه، فرهنگ مدرن و غربی است، در داخل هم به این دلیل که این تفکر همه گیر شده است، خریدار دارد؛ تئوری مارپیچ سکوت به عنوان یکی از تئوری ها در زمینه رسانه بیانگر همین موضوع است؛ به عنوان مثال وقتی مسأله مخالفت با حجاب مطرح می شود بسیاری افراد مخالفتی با حجاب ندارند بلکه آن را پذیرفته اند اما تحت تأثیر جریان غالب رسانه ای سکوت می کنند.

این یک واقعیت است جریان غربگرا و اصلاح طلب به خاطر امتداد دادن به خط فکری فرهنگ مدرن در داخل کشور از عقبه غرب را برخوردار است و از حمایت های حقوق بشری، رسانه ای و ... بهره می برد این خط حمایت را در ماجرای مناظره آقای نصیری و حجت الاسلام سوزنچی شاهد بودیم؛ رسانه هایی مانند من و تو تنها به آمار مخدوش نصیری پرداختند و به طور کامل سخنان حجت الاسلام سوزنچی را بایکوت کردند؛ این حمایت ها تصادفی نیست و نشان از هماهنگی جبهه غربی دارد.

نکته دوم این است که جریان غربگرا و اصلاح طلب در کشور شبیه ترین جریان به جریان رسانه ای جهانی و فرهنگ مدرن غربی است، به این لحاظ که به مانند آن ها به انتشار اخبار دروغ مبادرت می کنند و از آن ابایی ندارند و نمونه آن همان کاری است که با آقای پناهیان کردند و کسی که مستأجر است را صاحب منزل میلیاردی جا زدند، این در حالی است که جریان انقلابی معذوراتی دارد و نمی تواند حق الناس را زیر پا بگذارد.

نکته سوم این است که جریان غربگرا و لیبرال در داخل کشور به نمایندگی از تفکر مدرن و فرهنگ غربی رسانه را می شناسد و فلسفه ایجاد رسانه ها را توسط غرب می داند بنابراین عملکرد موفق تری نسبت به جریان انقلابی دارد، در مقابل این شناخت در جریان انقلابی وجود ندارد و نتیجه این از دست رفتن فرصت هاست.

بنابراین برای اثر گذاری در فضای رسانه لازم است به لحاظ مفهومی، نظری و تئوریک و حتی به لحاظ معرفتی، فلسفی این عرصه را بشناسیم و به لحاظ میدانی و عملیاتی دشمن را رصد کنیم و بدانیم، همانطور که دشمن در عرصه نظامی برای ما تهدید ساز است در عرصه رسانه نیز ما را تهدید می کند.

دشمن بنا دارد افکار عمومی جامعه را به سمت خود جلب کند و مبدأ میل آنها را به سمت خودش متمایل کند کاری کند که از داخل صندوق رای کسی بیرون بیاید که ادامه دهنده راه فرهنگ غرب باشد در مقابل چنین دشمنی باید ابتدا شناخت کاملی از او و رسانه به عنوان ابزار دشمن داشته باشیم.

در این مقطع باید دو گام اساسی برداشته شود؛ گام اول این است در مقابل دشمنی که آرایش جنگی گرفته پدافند کنید و پاسخ حملات او را بدهید و نقاط مورد حمله دشمن را تقویت کنیم و گام دوم، گام آفندی است و این بدین معنی است که ظرفیت های مبتنی بر فرهنگ دینی را به لحاظ نظری و مفهومی تئوریزه شده و به دکترین های مشخصی تبدیل شوند که بر اساس این دکترین به اساس فرهنگ مدرن یورش ببریم.

رسا ـ با توجه به تأکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب بر ساماندهی فضای مجازی و اینترنت ملی و از سوی دیگر ناکارآمدی و کم کاری برخی مسؤولان با ایجاد حاشیه سازی و دوگانه سازی‎ها در این عرصه، اهمیت این حوزه را تحلیل بفرمایید.

اگر ما از اینترنت ملی و شبکه ملی اطلاعات برخوردار باشیم، کلید ورود و خروج اطلاعات در دست ما است و به لحاظ سرعت اینترنت و هزینه نیز به صرفه خواهد بود و در عین حال فضای مجازی منطبق بر ارزش های اسلامی و انسانی خواهیم داشت.

فضای مجازی موجود، زمین بازی دشمن است؛ چیزی شبیه به دانشگاهی که در زمان پهلوی تأسیس شد و در زمان انقلاب گسترش فوق العاده ای پیدا کرد، بدون توجه به اینکه این دانشگاه‎ها محل امنی برای انتشار علم سکولار است و این که بحث تحول و بومی سازی علوم مطرح شود، شعبه های آن را در دور افتاده ترین نقاط کشور ایجاد کردیم که محصول این دانشگاه انسان سکولار است که در حوزه فناوری نیز همین موضوع صادق است.

بنابراین نباید این تجربه را بی محابا در هر تکنولوژی وارد کنیم، بدون اینکه نیازهای خود را بسنجیم؛ باید ظرفیت‎های فناوری‎های وارداتی و آسیب‎های آن را در عرصه‎های مختلف سیاسی، فرهنگی و... بررسی کنیم، سپس نسبت به بکارگیری آن اقدام کنیم./1399/گ402/ف

ارسال نظرات