هوشیاری ملی در برابر ابعاد ترور دانشمند ایرانی
به گزارش خبرگزاری رسا، دانشمند شهید دکتر محســن فخریزاده، یک «سرمایه ملی» بود. انسانهایی از این جنس، هم در دوره حیاتشان منشاء خیر و برکت و پیشرفتاند، هم در شــهادتشان کشــش و جوهــــری هست که میتواند مایه همدلی و انسجام ملی شود. انسجامی که ما را در ادامه راه شهید مصممتر میکند و مایه بالندگی و پیشرفت بیشترکشور میشود. آنچه این انسجام را به خطر میاندازد، تسری دادن کشمکشهای مرسوم سیاسی به این دست موضوعات است. افراط در رقابتهای جناحی، آفتِ سیاستورزی عالمانه است. تعمیم بیمحابای این رقابتها سرمایههای ملی را به مسلخ میبرد و گاهی دقیقا حرکت در مسیری است که مختصات آن را دشمن تعریف کرده است. از زمانی که دانشمند ارزنده دفاعی و هستهای کشورمان بشکل ناجوانمردانهای به شهادت رسیده ...
متأسفانه باز هم شاهدیم که برخی فعالان و گروههای سیاسی، قدرت تشخیص و تفکیک مسائل ملی و جناحی را از دست دادهاند؛ عدهای انگشت اتهام را به سمت نیروهای خدوم امنیتی و نیروهای جانبرکف حفاظت گرفتهاند، عده دیگری نیز به شکل غریبی ترور اخیر را به عملکرد دولت و مذاکرات هستهای ربط میدهند.
جمهوری اسلامی ایران پیش از این نشان داده جنایتهایی از این دست را بیپاسخ نمیگذارد. بدون تردید خون پربرکت شهید فخریزاده نیز پایمال نخواهد شد. در این میان اما نباید فراموش کرد که رویدادهایی مثل ترور ناجوانمردانه اخیر، از جنس «امنیت ملی» است و تصمیمگیری و کنشگری حول مسائل اینچنینی، حائز ظرافتها و ملاحظات پیدا و پنهان است. ممکن است برخی که احساساتشان در اثر جنایت سبعانهی اخیر جریحهدار شده، ضرورت توجه به این ملاحظات را ندانند اما از سیاسیون، خصوصاً کسانی که از شرایط کشور آگاهی یا تریبونی در اختیار دارند، انتظار این است که مختصات واقعه را بدرستی بفهمند و با کشاندن چنین موضوع راهبردی و مهمی به میدان رقابتهای جناحی، مرتکب اشتباه محاسباتی نشوند. اشتباه خسارتباری که نه تنها انسجام ملی را خدشهدار میکند، که مکمل پازل تروریستهاست و اتمام کار ناتمام آنها به حساب میآید.
در جنایاتی از جنس ترور شهید فخریزاده، علاوه بر هدف سخت که حذف فیزیکی یک فرد موثر است، برخی اهداف نرم هم در فضای افکار عمومی نیز دنبال میشود. ایجاد شکاف و انشقاق و تشدید اختلافات داخلی از جمله این اهداف است. ایدهآلترین حالت برای تروریستها این است که بعد از جنایت آنها، اختلافات داخلی در کشور بوجود آید و اولویتها فراموش شود. اولویت امروز در جمهوری اسلامی ایران این است دولت و ملت و همه نیروهای سیاسی، حول خون پاکی که بر زمین ریخته، گرد هم آییم و علیه منافع دشمنان قسمخورده این مرزوبوم همقسم شویم. اولویت این است که با وحدت و یکپارچگی، راه آن شهید ارجمند را ادامه دهیم و کارهای بر زمین مانده او را به سرانجام برسانیم. ما نباید اجازه دهیم که نقش دشمن صهیونیستی که مقصر اصلی ترور است، در پس غباری که در اثر رقابتها و بگومگوهای سیاسی بیموقع و بیجا به هوا برخاسته پنهان بماند.
بازخوانی دقیق روند حادثه در فضایی آرام و بدور از هیجانات رسانهای، برای جلوگیری از وقوع حوادث مشابه در آینده ضروری است و قطعا توسط مراجع مسئول انجام خواهد شد. اما بسط فضای اتهامزنی و شماتت در عرصه عمومی، در فضای ابهامآلودی که هنوز ابعاد حادثه مشخص نیست، چه کارکردی دارد؟ واکنشهای مردمی و پرسشگری رسانهها قابل درک است اما هیچ کجای دنیا، افرادی که مسئولیت رسمی دارند موضوعات مرتبط با امنیت ملی را به عرصه عمومی نمیکشانند و آن را دستمایه تسویهحسابهای سیاسی نمیکنند. جفا به دولت و هجمههای سازمانیافته، نه برای اعضای دولت و نه برای مردم اتفاق تازهای نیست اما برخی اتهامات و تخریبها به قدری دور از انصاف است که آه از نهاد هر انسان آزادهای بلند میکند. ما شهید فخری زاده را سرمایه تمام ملت ایران میدانیم اما کسانی که جز از عینک منافع جناحی، توان مشاهده و تجزیه و تحلیل اتفاقات و موضوعات را ندارند، ظاهراً فراموش کردهاند که این شهید بزرگوار در سالهای گذشته عضوی از دولت تدبیر و امید بوده است. حضور اثربخش ایشان در راس موثرترین بازوی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، گام بلندی در راستای شایستهسالاری بوده و حالا به جای اینکه دولت برای استفاده از قابلیتها و توانمندیهای این شهید قدر ببیند، در مظان اتهامات ناروا و شایعات بیاساس قرار گرفته است.
از نتایج عجیب این عملیات روانی غیرمسئولانه، یکی این است که شهید بزرگواری که عضوی از دولت بوده و همزمان با تیم مذاکرهکننده، به دلیل نقشآفرینی در توسعه و بالندگی صنعت صلحآمیز هستهای، نشان درجه دو خدمت از دست رئیسجمهور دریافت کرده است (این مسئله به دلیل ملاحظات امنیتی در آن زمان رسانهای نشد) را مخالف دولت بازنمایی میکنند و شهادت مظلومانه او را به برجام ربط میدهند. در گذر ایام و حوادث، آنچه عیار گروهها و فعالان سیاسی را برای مردم روشن میکند، میزان صداقت، تعهد و وفاداری آنها به منافع ملی است. کسانی که منافع و سرمایههای ملی و حتی موضوعات مرتبط با امنیت ملی را فدای منافع جناحی زودگذر میکنند، بدون شک در دراز مدت از موهبت اعتماد مردم بیبهره خواهند ماند.
حوادثی از قبیل شهادت دکتر فخریزاده در عین تکاندهندگی و دشواری و غمانگیز بودن، فرصتی برای اجماع و وحدت ملی برای پیشرفت و بالندگی ایران فراهم میکنند و این خاصیت خون پربرکت شهید است. اقدامات و کنشهایی که چنین سرمایهای را میسوزاند، بدون تردید برای کشور دلسوزانه و برای مردم قابل بخشش نیست. ما نیاز داریم تا با بازتعریف حدود و ثغور رقابتهای سیاسی، سرمایهها و موضوعات استراتژیک ملی را از گزند این رقابتها مصون نگاه داریم. این مسئولیتی است که بر دوش همه جریانها و گروههای سیاسی قرار دارد.