نگاهی به نظر رهبری درباره رابطه مشارکت در انتخابات و مشروعیت نظام
به گزارش خبرگزاری رسا، «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
عطریانفر: قول نمیدهیم آینده پیروزی نامزد ما متفاوت از گذشته باشد
محمد عطریانفر، عضو ارشد حزب کارگزاران و از دستگیرشدگان فتنه 88 در بخشی از یک مصاحبه با شماره سهشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی در پاسخ به این سؤال که "در آستانه انتخابات 1400 هستیم و احزاب اصلاحطلب نامزدهایی را برای انتخابات معرفی میکنند. آیا در صورت پیروزی اصلاحطلبان باز هم باید منتظر بروز مشکلاتی در دولت باشیم؟ آیا برای تضمین عملکرد دولت اصلاحطلب آینده باید ضمانت اجرایی وجود داشته باشد؟" گفته است:
"گذشته، چراغ راه آینده است. 40 سال از تاریخ انقلاب ایران میگذرد و دست به دست شدن دولتها و رفتارها را میبینیم و حس میکنیم. آینده هم مثل گذشته است و ما نمیتوانیم به شما قول قطعی بدهیم که آینده متفاوت از گذشته خواهد بود."
او میافزاید: برای ایجاد تفاوت باید مسئولیتها را تبیین و تصدیق کنیم. در واقع باید رابطه حق و تکلیف را مجددا معنادار کنیم. هر کسی که هر مقدار مسئولیت دارد باید اختیارات کافی داشته باشد و هر کسی اختیاراتی دارد، باید در قبال اختیارات خود پاسخگو باشد. تا این گرفتاریها مرتفع نشود، نمیتوان به کسی تضمین داد. باید تلاش کنیم و در این عرصه، مبارزه و گفتوگو کنیم. خیرخواهی کنیم، گلایه کنیم، نظارت کنیم و صمیمانه ایرادات را مطرح کنیم. از همه طرفهای درگیر بخواهیم رقابتهای چپ و راست را در ایران به رسمیت بشناسند، نهادهای مرجع از طرفداری گروههای چپ و راست مبرا باشند و از جانبداری پرهیز کنند و مرجعیت خود را حفظ کنند. اگر چنین اتفاقاتی رخ بدهد، نگرانیهایی که به آنها اشاره کردید، پیدا نمیشوند.[1]
***
*آنچه که عطریانفر گفته است و تأکید او بر اینکه "ما نمیتوانیم به شما قول قطعی بدهیم که آینده متفاوت از گذشته خواهد بود"! از علتالعلل ناکارآمدیهای سیاسی و اجرایی در برخی دولتهای ایران است.
این در حالی است که در صورت "رأی خوب" مردم به یک "نامزد مقتدر" با مدیریت جهادی، اتفاقا اوضاع با گذشته متفاوت خواهد شد.
همانطور که تجربه رأی خوب مردم به شورای شهر دورههای دوم، سوم و چهارم نشان داد که چگونه میتوان با "قول سدید" به مردم اوضاع را متحول کرد و روزگار متفاوت از گذشته را میهمان مردم ساخت.
پس بدانیم که اظهارات عطریانفر در واقع برآمده از یک نگاه قدیمی، پشت میزی و فانتزی به سیاست است که به زعم ما با مقولاتی مثل "مدیریت جهادی" نیز بیگانه است و اساساً توانی در خود نمیبیند که قادر به تحول اوضاع باشد.
نشانههای بیگانگی تفکر عطریانفر با آنچه که ما از آن تحت عنوان "اقتدار و کارآمدی" یاد میکنیم در جملات بعدی او عیان شده است.
تأکید بر فهم میزان اختیار پس از 42 سال! تقدم سیاستورزی سنتی و رقابت راست و چپ بر مدیریت جهادی و دور ساختن نهادهای مرجع کشور از سیاستورزی اصولی همگی نشان میدهد که اگر مانیفستی اینچنین در انتخابات رأی بیاورد و بر اجرائیات کشور حاکم شود؛ در خاتمه چیزی جز ناکارآمدی تحویل مردم نخواهد داد. همانطور که طی 7 سال اخیر نیز دولت همین آقایان و همین تفکرات در ساختمان پاستور حضور داشت و "وضع موجود" را رقم زد.
ذکر این نکته ضروریست که کارگزارانیها تا اینجا اعلام کردهاند که بر خلاف هسته سخت اصلاحات مخالف تحریم انتخابات هستند و قصدی برای خروج از دموکراسی ندارند.
این تصمیم حزب کارگزاران علیرغم انتقاداتی که به تفکر آنها وجود دارد؛ قابل تمجید است.
***
باطلالسحر رهبری برای توطئه مشروعیتزدایی اصلاحطلبان از نظام
محمد اشرفی اصفهانی، از فعالان اصلاحطلب در بخشی از یک مصاحبه با اعتمادآنلاین پیرامون انتخابات 1400، خواستار کنار گذاشتن نظارتهای قانونی شورای نگهبان بر صلاحیت نامزدها شده و گفته است: مردم این روزها فشارهای زیادی متحمل میشوند و روزبهروز بیشتر به مشکل برمیخورند. با این اوصاف طبیعی است انگیزهای برای رأی دادن پیدا نکنند. در چنین شرایطی تغییر رویه آقایان در شورای نگهبان بیش از پیش ضرورت دارد چراکه رد صلاحیتهای فلهای اوضاع را سختتر و کشور را وارد بحرانهای هزینهسازی خواهد کرد.
او میافزاید: البته بنده امید زیادی به شورای نگهبان ندارم و میدانم آنها همچنان با اصرار بر نظارت استصوابی مسیر را فقط برای یک سلیقه سیاسی هموار خواهند کرد که این رویه، با توجه به وضعیتی که در مملکت حاکم است، خطرات زیادی در پی خواهد داشت. نکته تاسفبرانگیز این است که آقایان خودشان را به خواب زدهاند و نسبت به وضعیت فعلی بیتفاوت هستند.
اشرفی اصفهانی همچنین تصریح کرده است:
" نظام امروز به اثبات مشروعیت و قوت خود احتیاج دارد و فقط در انتخاباتی با مشارکت بالا میتوانیم چنین ادعایی داشته باشیم. در واقع دشمنان با انتخابات سرد به این مساله پی میبرند که مردم از حاکمیت ناامید شدهاند."[2]
***
*اظهارات آقای اشرفی در بحث ارتباط مشروعیت نظام به میزان حضور انتخاباتی در حالی است که اگرچه "مشارکت حداکثری" یک امتیاز بزرگ است اما حیات و قوام یک انتخابات و نظام اسلامی به رعایت مُرّ قانون و حضور در مسیر عدالت است و مادام که یک نظام حکومتی اهل رعایت قانون و عقلانیت است؛ هم مشروع است و هم نتایج انتخاباتش لازمالاتباع.
مقام معظم رهبری نیز در سال 94 و در خلال یکی از بیانات خود در همین رابطه فرمودند:
"هر دولتی که در چهارچوب قانون اساسی بر سر کار بیاید، دولت قانونی است، دولت مشروع است. مهم نیست که چقدر و چه نسبتی از آحاد رأیدهندگان به این رئیسجمهور یا آن رئیسجمهور رأی دادند؛ تعداد کاهش و افزایش آراء به محبوبیّت ارتباط پیدا میکند، امّا به مشروعیّت و قانونیّت ارتباطی ندارد. هر کسی با هر تعداد رأیی که از طرف اکثریّت مردم بر طبق چهارچوب قانون اساسی انتخاب شد؛ این مشروع است، دولت قانونی است و باید مردم او را قانونی بدانند و تا آنجایی که میتوانند به او کمک کنند."[3]
پس اظهارات اشرفی اصفهانی پیرامون خدشه یافتن مشروعیت نظام با مشارکت پایین، در حالت خوشبینانه از سر جهالت و ندانستن جایگاه عقلانی نظام است.
مردم و خواص کشور باید آگاه باشند که اصلاحطلبان به بهانه "مشارکت حداکثری" در حال طرح این مبحث هستند که نظام اسلامی و دستگاههای نظارتی باید نامزدهای دارای سوابق شرارت و سوء را نیز با تأیید صلاحیت در سبد انتخاب مردم بگذارد!
این در حالی است که تأکید متواتر نظام اسلامی بر اهمیت مشارکت حداکثری هرگز به معنی کنار گذاشتن عقلانیت و سلب وظیفه قانونی از نهادهای نظارتی نیست.
از طرفی گروههای سیاسی که نامزد حائز صلاحیتی در انتخابات ندارند نیز اگر برانداز نیستند بایستی اقدام به معرفی نامزدهای کمتر شناخته شده اما حائز صلاحیت کنند و یا اینکه دست به معرفی نامزد ائتلافی بزنند.
البته این تقصیر بر ذمه آنهاست که چرا فعالیتهایشان بر مداری نبوده است که بتواند یک نامزد حائز صلاحیت را به مردم و نظام اسلامی تحویل دهد...
***
این روحانی سوابق سوء خود را سوزاند!
عبدالواحد موسوی لاری، وزیر کشور دولت اصلاحات به تازگی در بخشی از یک مصاحبه در اشاره به کاهش مشارکت کسانی از مردم در انتخابات مجلس یازدهم گفته است: من معتقدم آنچه در اسفند 98 اتفاق افتاد متوجه اصلاح طلبان نبود و متوجه کل مدیریت کشور بود. یعنی قهر مردم از صندوق های رأی ربطی به اصلاح طلبان نداشت. اصلاح طلبان که کاندیدایی نداشتند تا کسی بگوید اینها از اصلاح طلبان قهر کرده اند. اصلاح طلبان چون کاندیدا نداشتند، کاندیدایی هم معرفی نکردند و احزابی هم که از بین افراد ثبت نام شده عده ای را شب آخر انتخاب کردند، معلوم بود که تکلیفشان چیست. بنابر این قهری که صورت گرفته از کل مدیریت است و کل مدیریت باید دست به کار شود که این سرخوردگی مردم از بین برود.
او میافزاید: قدم اول این است که مردم احساس کنند مطلوب آنها همین صندوق رأی است؛ حالا ممکن است به نفع آنها یا به ضررشان باشد. مردم احساس کنند که صندوق رأی واقعا برای کل جریان حاکمیت مبنا است. دستگاه نظارت مثل شورای نگهبان و امثال اینها باید این را بپذیرند و بزرگان جامعه بپذیرند که مردم می خواهند رأی آنها دیده شود. مردم می خواهند احساس کنند که رأی آنها واقعی است.[4]
***
*مردم و جوانان کشور در حال یک "سندسوزی" آشکار سیاسی از جانب یک رجل مبرّز هستند.
کاری مذموم که بایستی به آن بعنوان یک عبرت نگاه شود.
مسئولیت کاهش حضور کسانی از مردم در انتخابات 98 اتفاقا بصورت مستقیم متوجه ستاد اصلاحات است و طرح این کاهش حضور نیز از مدتها قبل در آشپزخانه چپها پخت و پز شد.
آقای لاری که خود مقام بلندپایه شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بودند و با معرفی نکردن نامزد؛ حکم به تحریم انتخابات دادند حتما به خوبی میدانند که شأن حضور یک نیرو یا طیف سیاسی چیزی جز تحکیمبخشی به نظام، حضور در انتخابات و تقویت فرایندهای مردمسالار نیست.
اما چپها که از ماهها قبل از انتخابات 98 بحث "مشارکت مشروط" یا همان "تحریم خاموش انتخابات" را بوسیله حجاریان مطرح کرده و امضای خاتمی را نیز پای آن نشانده بودند[5] در موسم انتخابات نیز علام کردند که ما نامزدی در انتخابات نداریم و در نتیجه هیچ تشویقی هم به مشارکت مردم نکردند!
بدیهیست که در این شرایط مشارکت کسانی از مردم در انتخابات کاهش مییابد و مسئول مستقیم این رویداد هم جز تئوریسینهای تحریم خاموش یا همان اصلاحطلبان ستادی نیستند.
جالب است که آقای لاری حاضر نیست به مخاطبان خود حتی در اردوگاه اصلاحات بگوید که یک جریان سیاسی اگر نامزد واجد صلاحیتی در انتخابات ندارد یا نمییابد بایستی نسبت به معرفی نامزد ائتلافی اقدام کند.
رفتاری که چپها در ایام انتخابات 96 و انتخابات مجلس دهم انجام دادند اما بعدا با توجه به استشمام بوی "فتنه اقتصادی" حاضر به تکرار آن نشدند.
چپهای ستادی و امثال آقای لاری، خواب تکرار کاهش مشارکت و تحریم خاموش انتخابات را برای سال 1400 هم دیدهاند و این مسئله بصیرتبخشی خواص و توجه مردم را میطلبد.[6]
هسته سخت اصلاحات در این تصور است که ماههای ابتدایی سال 1400 میتواند یک سیاهبهار منجر به "فتنه اقتصادی" باشد که البته بایستی به هنر کاهش مشارکت نیز آراسته شود تا طرح غایی آقایان درباره فرجام نظام اسلامی عملی شود...
***
1_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/309403
2_ https://etemadonline.com/content/468469
3_ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=29236
4_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1499086
5_mshrgh.ir/976402
6_mshrgh.ir/1121882