نفرین پنالتی!

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، یکی از تصورات عمومی، این است که با پیشرفت علم ، بساط خرافه پرستیها برچیده می شود. و برخی اینگونه تبلیغ می کنند که خرافات محصولات تفکَّرات سنتی و بعضا دینی است!
امَّا برخی از حوادث این روزگار، نقض مطالب فوق را نشان میدهد.این حوادث نشان می دهند که تفکرات در دنیای مدرن و اروپا هم بسیار با خرافات آلوده است.
فینال یورو 2020، از نمونه های بارز این امور است. جایی که در فینال مسابقات فوتبال ملت های اروپا، بین دو تیم ایتالیا و انگلستان، «بوکایو ساکای» جوان(بازیکن تیم انگلستان) پشت پنالتی پنجم تیمش قرار گرفت و با گل کردن آن، می توانست همه چیز را برابر کند اما «جی جی دوناروما» ضربه ساکا را مهار کرد تا تیم ایتالیا عنوان قهرمانی را کسب کند.
نکته جالب توجَّه اینکه «جورجو کیه لینی» مدافع و کاپیتان ایتالیا اعتراف کرد که قبل از اینکه ستاره انگلیس پشت ضربه پنالتی قرار بگیرد، او را با نام بردن«کویریکوچو» نفرین کرده است!
داستان وقتی جالب تر می شود که بدانیم طبق یک داستان خرافی، «کویریکوچو» طرفدار یکی از تیم های آرژانتینی بوده است که هر وقت در تمرینات تیم محبوبش حضور پیدا می کرد، برای آن تیم مشکلی بوجود می آمد، مربی تیم از او درخواست می کند که در تمرینات تیم رقیب شرکت کند تا نفرین او، دامن رقبای تیم مورد علاقه اش را بگیرد.
تیم آرژانتینی در تمام مسابقات بدون شکست به رختکن می رود غیر از یک مسابقه که «کویریکوچو» نتوانسته بود در تمرینات تیم رقیب شرکت کند!
هرچند ممکن است این داستانها ساخته و پرداخته تفکرات بیمار و سودجویان باشد. امَّا اینکه این داستان ها به صورت گسترده در ورزش اول اروپا تکثیر می شود جای تامَّل دارد. اروپای مدرن در حمله به دیگر تفکَّرات اصیل آنها را به اسم خرافه پرستی و سنَّت گرایی تحقیر میکند ، امَّا هنوز هم در خرافات قرون وسطایی خود بسر می برد!
خرافه پرستی به ورزش در اروپا محصور نمی شود بلکه در فرهنگهای عامه آنها هم این تفکّرات خرافی وجود دارد، مثلا فرانسوی ها اگر به صورت اتفاقی با پای چپ بر روی مدفوع یک سگ پا بگذارند آن را باعث خوش شانسی تلقِّی می کنند! امَّا اعتقاد دارند که نشستن بر سر میز شام با ۱۳ نفر شوم و بد یمن است.
مردم اسپانیا سیزدهمین روز ماه را که در سه شنبه قرار دارد روز نحس می شمارند،در این روز ازدواج نمی کنند.سوار کشتی وهواپیما نمیشوند و سعی می کنند فعالّیت مهمی انجام ندهند.
انگلیسی ها خرافات بسیار بیشتری دارند، آنها معتقداند در پاییز به ازاء هر برگی که در هنگام افتادن از درخت گرفته شود ، شانس سال بعد شخص تخمین می شود یا معتقدند اگر شخصی در نیمه اول سال موهای خود را کوتاه کند شانس به او رو می آورد. آنها دیدن یک زاغ را علامت بد شانسی امَّا دیدن دو زاغ را نشان دهنده خوش شانسی می دانند!
اگر خرافه پرستی را به رسمی کردن ازدواج همجنس بازان، آزاد بودن ربا خواری ، ظلم و استعمار کشورهای ضعیف، رسمی بودن بسیاری از گناهان، وزارت تنهایی، آمار بسیار زیاد ظلم در حق زنان و ... ضمیمه کنیم، تصویر بسیار پر از ابهام و مخشوشی از اروپا تداعی می شود.
این تصویر نه تنها مطابق تبلیغات غرب پرستان داخلی و خارجی نیست بلکه بسیار عبرت آموز است.
غرب مدرن اشتباهاتی را در کلیسا و مسیحیَّت تحریف شده دید، امَّا گمان برد تمام ادیان و معنویَّت ها این چنین اند. پس سعی کردند با کنار گذاشتن کامل اخلاق، معنویت ودین، جامعه آرمانی برای خود ترسیم کنند. هر چند در برخی از مسائل ظاهری با اتَّکای به تلاش شبانه روزی و نظم خود به پیشرفتهایی رسیدند ، امَّا امروز نه تنها در بحران تنهایی، معنویت، اخلاق و خرافه پرستی سر می کنند بلکه با استعمار خود جوامع دیگر را هم تهی کرده اند! پرونده فریتزل،گورهای دسته جمعی کودکان در کانادا و موارد بیشمار دیگر حال و روز حقیقت غرب مدرن است.
حال امروز اروپا هم تامَّل برانگیز است و هم عبرت آموز. تامَّل برای جویندگان حقیقت و عبرت برای آنانکه شبها خواب ونیز را می بینند و روزها در سودای پاریس هستند!
آری این چنین است: اروپای مدرن با تمام امکاناتش به جایی رسیده است که برای پیروزی ، پنالتی حریف را نفرین می کند!