داستان جاودانۀ آب؛ از برکۀ غدیر تا رود فرات
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، در آخرین و پرشکوهترین حج پیامبر گرامی اسلام، هنگامی که هنوز سپیدۀ آفتاب تابان روز ۱۴ ذیحجه نزده بود که پیامبر گرامی اسلام و همراهانشان از مکه بهسوی مدینه رهسپار شدند. در میانۀ راه جبرائیل آیه تبلیغ ولایت را به رسول اکرم رساند و ایشان را نسبت به تکلیف مهمی که آینده جامعه اسلامی را مشخص میکند، یادآور شد.
به نزدیک برکۀ غدیر رسیدیم. پیامبر گرامی اسلام دستور داد تا کاروانهای رفته و کاروانهای باقیمانده همگی به این نقطه بیایند. جهاز شتران را منبری ساختند تا رسول خدا به بالای آن برود. وقتی که همه کاروانها جمع شدند، پیامبر اسلام به بالای منبری که ساخته شده بود رفت و پس از حمد و ثنای الهی به ابلاغ پیام و دستوری مهم پرداخت. ایشان پس از مقدمهچینی، فرمودند: «هر کس من مولا و سرپرست اویم، علی مولا و سرپرست اوست.» سخن پیامبر که به پایان رسید فرمود: «حاضران این سخن را به غایبان برسانند.»
اولین افرادی که بابت این موضوع به حضرت علی (ع) تبریک گفتند، همانهایی بودند که این سخن گرانبهای پیامبر را تفسیر به رأی کردند و بهشکلی ناشیانه آن را تحریف کردند. برخی افراد که پیشاپیش همه صحابه ایستاده بودند و به حضرت علی (ع) میگفتند: «گوارا باد برای توای پسر ابوطالب، تو مولای من و مولای هر مرد و زن با ایمان گشتهای!» سپس پیامبر دستور دادند تا خیمهای برای بیعت با حضرت علی (ع) برپا شود، مسلمانان دسته به دسته وارد این خیمه میشدند و با حضرت علی (ع) بیعت میکردند. حتی همسران رسول خدا و زنان مسلمان نیز وارد این خیمه شدند و با حضرت علی (ع) بیعت کردند.
آفتاب تابان غدیر، سوزان نبود. مهر و شادیاش را به دل مؤمنین بخشیده بود. آفتاب و مهتاب حجاز چندی بعد شاهد افتادن پیامبر در بستر شهادت شدند. به ذهن هیچکس خطور نمیکرد همان صحابیهایی که اولین تبریکها را به حضرت امیرالمؤمنین، علی (ع) گفته بود، پیامبر را به هذیانگویی متهم سازند و ایشان را از امضای ولایت حضرت علی (ع) بر مردم بازدارند. آفتاب غدیر هیچگاه فکرش را نمیکرد چند صباحی دیگر روزهایی را میبیند که علی (ع) خانهنشین شده و با یک چشم اشکبار درحال گردآوری آیات قرآن و چشم دیگر که خونبار است؛ چرا که حق طلق او را پایمال میسازند و با وقاحت و پررویی تمام کلمۀ مولا را به دوست تعبیر و تفسیر میکنند.
آفتاب و مهتاب حجاز که داغدار درگذشت پیامبر بودند، چندی بعد داغ سنگینتری را دیدند و آن قتل و پایمال شدن سخنان پیامبر بود. هنوز داغ درگذشت پیامبر التیام نیافته بود که همان افرادی که ولایت امیرالمؤمنین را در روز غدیر بر حضرت علی (ع) گوارا و شیرین دانسته بودند، روزگار تلخی را بر ایشان رقم زدند. دختر پیامبر گرامی اسلام نیز چند بعد از این حوادث توسط همین افراد و بهخاطر دفاع از ولایت حضرت علی (ع) بهشهادت رسید.
اگر در روز غدیر تا شهادت پیامبر اکرم، ولایت ایشان شناخته و از آن بهنحو احسن پاسداری میشد، دیگر چنین روزهای تلخ و غمباری بر مسلمین نمیرفت. آثار عدم شناخت ولایت امیرالمؤمنین، قدرت گرفتن دوباره امویان در سرزمینهای اسلامی بود. امویان بعدها جنایتهایی کردند که جنایات آنها داغهای بیشتری را بر دل شیعیان و مسلمانان گذاشت. بهراستی چه حکمتی دارد که چند روز پس از عید غدیر، باید لباس سیاه عزای حضرت اباعبدالله الحسین فرزند حضرت علی (ع) را بپوشیم؟
محمدحسین کتابی