با پدیده بانک، ربا و با پدیده بورس، قمار بر اقتصاد کشور حاکم شد
میثم صدیقیان: بازار بورس در مقاطع مختلف شاهد ریزش های جدی بوده است، شاخص بازار بورس در سال ۹۹، در دورهای که دوره طلایی بورس نامیده میشد، پس از یک دوره شش ماهه رشد، از کانال دو میلیون عبور کرد، اما از نیمه مرداد ۹۹ روند نزولی بورس آغاز شد و بعد از مدتها نزول در زمستان ۹۹، به کانال یک میلیون و ۲۰۰ هزار رسید و شاخص بورس در نیمه دوم سال ۹۹، با افت حدود ۶۷ درصدی همراه بود.
به عقیده کارشناسان، بازار سهام بنا به دلایل مختلفی روند نزولی را تجربه کرد، از جمله عوامل نزول بورس در شش ماه دوم ۹۹ را میتوان به خروج حجم زیادی از نقدینگی در مرداد ماه، اظهار نظر افرادی که تخصص کافی نداشتند، قیمتگذاریهای دستوری، اعمال سیاستهای مختلف پولی بانک مرکزی، رفتارهای هیجانی سهامدارن و رفته رفته کم شدن اعتماد سهامداران به بازار نام برد. عواملی که به وجود آمدن برخی از آنها شاید به دلیل طولانی شدن دوران نزولی بازار باشد.
از این رو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، برای بررسی علت، عاملان و مقصران افت بازار بورس و اوراق بهادار و چگونگی راهکار خروج از وضعیت موجود بازار بورس با حجت الاسلام دكتر احمدرضا صفا، عضو هيأت مديره انجمن اقتصاد اسلامی حوزه های علمیه به گفتوگو نشسته، که تقدیم علاقه مندان می شود.
رساـ انواع بازارهای مالی در جهان چند دسته است؟ بازار بورس در کدام بخش قرار می گیرد؟
بازارهای مالی به دو دسته بازار پول و بازار سرمایه تقسیم می شود، البته در کنار پوشش ریسک و بیمه هم وجود دارد که نقش مکمل دارد.
اما در اسلام بازار پول وجود ندارد، زیرا در اقتصاد متعارف بازار پول مکانی است که در آن فروشندگان و خریداران مبادله پولی انجام داده و پول به عنوان کالا، بازار و قیمت (بهره) پیدا میدهند از این رو بازار پول، چه از حیث ماهیت و چه از جهت ربوی بودن، در نظام مالی اسلام جایگاهی ندارد. زيرا اولا پول در اقتصاد اسلامی به عنوان کالا نبوده و تنها واسطه مبادله، ذخيره ارزشیابی و سنجش کالاهاست و ثانیا بهره (قیمت بازار پول) که اساس بانکداری تجاری متعارف و بازار پول را تشکیل می دهد، در اسلام ربا و حرام مؤکد است.
در بازار سرمایه نیز عرضه و تقاضای سرمایه صورت میگیرد، وقتی بنگاه ها با کمبود سرمایه روبرو می شوند از سرمایه گذاران در بازار سرمایه تقاضای سرمایه میکنند یعنی عرضه کنندگان از بازدهی سرمایه خود بهره میبرند و سود تولید بین هر دو گروه تقسیم میشود. البته تولید اعم از تولید کالا یا خدمات است.
در بازار سرمایه ارتباط بین متقاضیان و عرضه کنندگان سرمایه، می تواند مستقیم یا غیر مستقیم با واسطه باشد. برخی شرکت ها با جمع آوری سرمایه عرضه کنندگان، واسطه در سرمایه گذاری می شوند، همانند صندوق های سرمایه گذاری، بیمه ها، صندوق های بازنشستگی.
بازار بورس مکانی است که عرضه کنندگان و تقاضا کننده قرار بوده مستقیما با هم در ارتباط باشند. منتهی سوال این است که آیا با ورود عرضه کنندگان وجوه مالی در بورس آیا لزوما سرمایه گذاری جدید شکل می گیرد؟
برای روشن شدن این مطلب لازم است بازار بورس ایران را مورد واکاوی دقیق قرار دهیم. بنابر گفته آقای دژپسند وزیر اقتصاد سابق در سال 1399 در بازار بورس 680 هزار میلیارد تومان وارد شده و تامین مالی صورت گرفته است، این در حالی است که سال 1398 این رقم 230 هزار میلیارد تومان بوده است. این حجم از سرمایه وارد بازاری شده که قرار بوده سرمایه گذاری برای کمک به متقاضیان سرمایه، در تولید کالا، خدمات و رشد اقتصادی شود و با این حجم نقدینگی و سرمایه گذاری شاهد رشد و تولید بیشتر در اقتصاد کشور باشیم، اما برخلاف انتظار، نه تنها شاهد رشد اقتصادی و افزایش تولید نیستیم، بلکه شاهد شکست و رکود در اقتصاد کشور هستیم. این در حالی است که نرخ سود واقعی اقتصاد ایران در سال 97 و 98 کمتر از منفی ۳۰ و ۲۷ درصد بوده است. سال 99 نیز دست کمی از این این دوسال نداشته است.
رساـ دلیل و مقصران اوضاع به وجود آمده در بازار بورس و اوراق بهادار چیست؟
در قانون تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی ضرر مردم در بورس 70 میلیارد دلار، در حدود 1950 هزار میلیارد تومان ارزیابی شده است، اما باید دانست که این حجم سرمایه و پول توسط بیگانگان به تاراج نرفته است و لذا باید دنبال گروه هایی باشیم که از آن ضرر مردم در بورس، منفعت و سود برده اند. به بیان دیگر سرمایه هدر رفت از سفره مردم، مسلما توسط گروه دیگری در بورس به تاراج رفته است. پس در ابتدا به بررسی گروه های فعال در بازار بورس خواهیم پرداخت.
اولین گروه، مردم عادی فعال در بازار بورس هستند مردم عادی سرمایه اندک خود را با تبلیغات گسترده دولت، در بورس آورده تا به امید اینکه منفعتی از این بازار ببرد. با این وجود گرفتار بیشترین ضرر در این بازار شدند. براساس آخرین آمارها 58 میلیون کد سهامداری در بازار بورس و اوراق بهادار وجود دارد که 37 میلیون آن فعال است یعنی تقریبا نیمی از جمعیت ایران!
دسته دوم حقوقی های فعال در بورسند، یعنی شرکت های عمده ای که در بورس ذی نفع هستند که بیش از 70 درصد بورس برای حقوقی های بورس ارزیابی می شود. این گروه سهام بسیاری را در دسترس دارند. از این رو می توانند حجم بالایی از سهام را برای فروش عرضه کنند تا قیمت سهام فوق العاده سقوط کرده و زمانی که سهام به کف قیمت رسید، خود آنها دوباره این سهام را می خرند، از این رو مردم هیجان زده که دست به فروش سهام برای ضرر کمتر در سقوط قیمت سهام می رنند، متضرر خواهند شوند.
مثلا در روز اول هفته با ورود حقوقی ها در فرایند بورس حدود 40 هزار میلیارد تومان سهام خریدند و شاخص های بورس را مثبت کردند در حالی که چند هفته اخیر بورس قرمز و شاخص آن در پایین ترین حد بود، با خرید سنگین حقوقی ها دوباره بورس اوج و تقویت پیدا کرد. پس یکی از دسته های منتفع از ضرر مردم عادی حقوقی های بورس باز هستند.
دسته سوم دولت است که از بازار بورس منفعت می برد، دولت نیز در چند روش در بورس منفعت می برد؛
نخست اینکه سرمایه های خود را در بازار بورس عرضه می کند، یعنی شرکت های دولتی را تبدیل به شرکت های خصوصی و عمومی و سهامی می کند، در سال گذشته دولت 35 هزار میلیارد تومان در صندوق های دارای یک و دوم سهام عرضه کرده است.
درآمد دوم دولت مالیاتی است که در خرید و فروش سهام به دست می آورد، در سال گذشته 17 هزار میلیارد تومان درآمد مالیاتی دولت از نقل و انتقال سهام در بورس بوده است، بنابراین به هر میزان خرید و فروش سهام بیشتر انجام گیرد، سهم دولت در بورس افزایش می یابد، چه بورس افت کند یا چه بورس اوج گیرد.
برخی اوقات نیز دولت یا حقوقیها شرکت های کاغذی را عرضه می کنند، در گزارش تحقیق و تفحص مجلس نیز آمده که سهام یک شرکت کاغذی 200 میلیاردی به قیمت 3200 میلیارد تومان در بورس به مردم فروخته شد.
دسته چهارم ذی نفع بورس بانک ها هستند، نخست اینکه بانک ها سهام در بورس دارند و با افزایش خرید و فروش سهام خود در بورس سود خواهند برد، دوم اینکه بانک ها در بورس صندوق سرمایه گذاری با دارایی ثابت دارند، که سرمایه های مردم را جمع آوری می کنند به امید اینکه به مردم سود بدهند.
دسته پنجم کارگزاری های بورس هستند که از بازار بورس منفعت می برند، حدود 30 تا 35 سهام بورس در کارگزاری مفید و آگاه معامله می شود.
کارگزاری ها در 1398، 12 هزار میلیارد تومان و در سال 1399 حدود 33 هزار میلیارد تومان از بازار سرمایه سود بردند، در حالی که 33 هزار میلیارد تومان درآمد نفتی کشور در سال 98 و 99 بوده، یعنی به اندازه دوسال درآمد نفتی کارگزاری ها در سال 99 سود بردند.
بنا به گزارشها درآمد کارگزاری مفید 5394 هزار میلیارد تومان در سال 99 و 3000 میلیارد تومان در سال 98 از بازار سرمایه بوده است، که اگر حقوق و هزینه های کارمندان، مخارج و مالیات را کنار بگذاریم 1146 میلیارد تومان سود خالص در سال 99 بوده است. درآمد کارگزاری آگاه نیز در سال 1399، 3 هزار میلیارد تومان ثبت شده است.
دسته ششم کارکنان بورس ذی نفع از بازار بورس هستند، در حالی که سازمان بورس و اوراق بهادار 1288 کارمند دارد، تقریبا 302 میلیارد تومان مخارج در سال بوده که به طور میانگین هر نفر 220 میلیون در سال حقوق پرداخته است که 18 میلیون و 300 هزار تومان حقوق ماهانه هر فرد می باشد.
از این رو ضرر 70 میلیارد تومانی مردم در بورس برابر با سود این شش گروه بوده است.
رساـ ماهیت و اصل بورس در اقتصاد اسلامی را ارزیابی و واکاوی کنید.
بازار سرمایه جایی است که افرادی متقاضی سرمایه هستند به افراد سرمایه گذار تلاقی می کنند، تا اینکه تولید بیشتر صورت بگیرد و سود به سرمایه ها تعلق بگیرد.
آیا واقعا بازار بورس چنین اتفاقی می افتد یا خیر؟ آیا واقعا سرمایه هایی که وارد بازار بورس سهم شوند یا حقیقتا سرمایه گذاری صورت می گیرد یا خیر؟
سهام به معنای سهم مشارکت در بنگاه های اقتصادی است، آیا زمانی که فردی سهامی از بورس را خریداری می کند آیا سرمایه گذاری جدید در کشور صوت می گیرد؟ آیا فردی هزار سهم ایران خودرو می خرد، سرمایه گذاری جدید در این شرکت صورت گرفته یا اینکه فرد دیگر سرمایه خود را به ما فروخته است؟ جابجایی سرمایه گذاری و سهام است، نه اینکه سرمایه گذاری جدید و مجدد صورت می گیرد. یعنی در 99 درصد بازار بورس سرمایه گذاری جدیدی انجام نمی شود، بلکه جابجایی سرمایه داران صورت می گیرد.
حتی زمانی عرضه اولیه شرکت تولیدی صورت می گیرد که به صورت سهامی خاص در بازار بورس راه پیدا کرده، یعنی سهامداران خاص دارند و این سهام داران خاص تقاضا می دهند که به سهامی عام تبدیل شوند و در بازار بورس عرضه می شوند. وقتی شرکت دولتی نیز در بورس عرضه می شود، این شرکت قبلا وجود داشته و تفاوت آن این است که الان سهام به مردم واگذار می شود، بنابراین سرمایه ای به تولید کشور اضافه نمی شود. در حقیقت بازار بورس مکانی برای جابه جایی سرمایه گذاران بوده؛ نه اینکه سرمایه گذاری جدید در کشور انجام شود، در حالی که سرمایه گذاری جدید در بخش واقعی اقتصاد صورت می پذیرد.
به طور مثال سهام ایران خودرو از هزار تومان به پنج هزار تومان افزایش پیدا می کند، این بدین معنا نیست که هر زمانی که سهام ایران خودرو گران تر می شود کارخانجات آن هم بزرگتر و خط های تولید آن افزایش خواهد یافت و تنها دارایی سهامداران افزایش پیدا کرده است.
به بیان واضح تر بورس جایی برای سرمایه گذاری کلان کشور نیست، بلکه بستری برای قمار بازی اقتصادی است، زیرا بورس بازها سهام این بازار را تحلیل می کنند که چه سهامی خرید و فروش کنند که بیشترین سود را ببرند و این گونه تحلیل ها در اقتصاد قمار بدان مواجه هستیم.
رساـ چرا بازار بورس زمانی رشد چشمگیر و بعد از ان افت شدید داشت؟
زمانی شاخص بازار بورس از دو میلیون نیز گذشت، اما اکنون شاخص به یک میلیون و سیصد کاهش یافته، این امر به جهت هجوم های گروه های حقوقی، بانک ها، دولت، کارگزاری ها و کارشناسان بورس بود که از بازار آشفته بورس سود و بهره می برند.
مع الاسف با پدیده بانک، ربا و با پدیده بورس قمار بر اقتصاد کشور حاکم شد
اکنون دولت پیش بینی کرده سهم دولت از بازار بورس در بودجه 1401 بیش از 1400 هزار میلیارد تومان باشد، از این رو بورس دچار افت می شود و دولت و گروه ها متضرر خواهند شد.
با وجود اختلاف بین محققان مسلمان در تطبیق بورس بازی با قمار، بسیاری از اقتصاددانان لیبرال این پدیده را مشابه قمار و اقتصاد کازینویی تعبیر میکنند. بورس بستری برای قمار بازی جدید اقتصادی شده است، در حالی که قرآن مردم را از دو مساله در اقتصاد منع کرده است؛ ابتدا ربا و دوم قمار. مع الاسف با پدیده بانک، ربا و با پدیده بورس قمار بر اقتصاد کشور حاکم شد.
رسا ـ راهکار نجات اقتصاد کشور را در چه مسأله ای می دانید؟
تنها راهکار کلی نجات مشکلات اقتصادی کشور را رجوع به دستورهای دینی و اقتصاد اسلامی می دانیم و رجوع بدین مسائل به این نیاز دارد که هیأت دولت بیشتر با نهادها و انجمن های اقتصادی حوزه ارتباط برقرار کند.
همچنین، تحقیقات فراوانی همچون تحول نظام بانکداری اسلامی به سمت بانکداری بدون ربا و تحول بازار سرمایه به سمت تأمین مالی و تولید در انجمن حوزه علمیه تدوین شده است.
از این رو، نباید دولت اجازه دهد که شرکت های خصوصی و کارگزاری ها بازار سهام را در دست داشته باشند، بلکه باید با ابزارهای کنترلی نظارت بر بازار بورس شود، اما تا زمانی که دولت از بازار بورس منفعت می برد نمی توان بر نظارت دولت بر بورس امید داشت، از این رو باید بر عملکرد دولت نیز نظارت شود./998/