چه کسی نخستینبار فرمان سانسور داد؟
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، تاریخ میگوید اولینبار فتحعلی قاجار از ورود روزنامه «مرآت الاحوال» به ایران جلوگیری کرد. این روزنامه به زبان فارسی در هند منتشر میشد و لابد مطالبی نوشته بود که فتحعلی دوست نداشت. البته اینجور کارها سابقه داشت و چندبار هم انگلیسیها از ورود روزنامههای فارسیزبان به ایران جلوگیری کرده بودند؛ از جمله روزنامه «احسن الاخبار» که مطالبی درباره خشونتهای استعمارگران انگلیسی با مردم هند مینوشت.
در دوره ناصرالدین که روزنامهها زیاد شدند او هم گاهی از مطالب برخی روزنامهها خوشش نمیآمد و دستور توقیف روزنامه یا تنبیه مسئولان آن را میداد و دردسر درست میشد. تا اینکه یک روز کتابی به زبان فارسی که در هند چاپ شده بود به ناصرالدین نشان دادند و بهنظر وی در آن کتاب به رجال سیاسی ایران توهین شده بود. معلوم است او هم خیلی عصبانی شد و این جا بود که «صنیعالملک» رئیس «دارالطباعه دولتی» که بعدها وزیر انطباعات[مطبوعات و انتشارات] شد به ناصرالدین پیشنهاد جالبی داد؛ پیشنهاد راهاندازی اداره سانسور. ناصرالدین هم خوشحال شد و گفت حتما این اداره تشکیل بشود.
نخستین نشریه توقیفی ایران
تا پیش از تشکیل اداره سانسور، طبق دستور ناصرالدین «اداره انطباعات دولت علیه» بر مطالب روزنامه ها نظارت میکرد. در آن روزگار روزنامهها دولتی بودند و این اداره کار سختی نداشت. ولی امان از روزی که مطلبی خلاف میل ناصرالدین یا درباریان چاپ میشد. همین اداره روزنامه «وطن» را در همان نخستین شمارهاش توقیف کرد؛ وطن اولین روزنامه دو زبانه در تهران بود که به زبان فارسی و فرانسوی منتشر شد و نخستین روزنامه توقیفی ایران نیز لقب گرفت.
اداره سانسور که آمد تشکیلات مفصلی برای سانسور مطبوعات راهافتاد. جالب اینکه صنیعالملک هدفش از راهاندازی این اداره را جلوگیری از خشم ناصرالدین از مطالب کتابها و نشریات معرفی کرد که گاهی تر و خشک را با هم میسوزاند. در این باره هم نوشته است: «بندهِ نگارنده حاضر درگاه بود، معروض نمود[گفتم] که دولتهای اروبیه[اروپایی] برای سد راه این عیب از ممالک خویش دایره تفتیش ایجاد کردهاند و اسم آن سانسور است و چون شرحی از شرایط و شئون آن براندم[شرایط کار آن اداره را گفتم] بر خاطر مبارک بسی پسندیده آمد و فرمان رفت[فرمان دادهشد] تحتنظر این خانهزاد در حدود ایران سانسور ایجاد شود».
ورود ممنوع برای برخی روزنامههای وارداتی
نخستین اداره سانسور ایران علاوه بر نظارت بر مطبوعات و کتب داخلی بر مطالب روزنامههای وارداتی نیز نظارت داشت و بهگواهی تاریخ: «در اجرای شرح وظایف اداره سانسور، وزارت پستخانه نقش بسزایی داشت. این وزارتخانه کلیه مرسولههای مطبوعاتی را بهمحض ورود به کشور در اختیار اداره سانسور قرار میداد و این اداره نیز روزنامههای ارسالی را یک روز پس از دریافت و کتابهای ارسالی را ۴ روز پس از دریافت، بهصورت مطالعهشده به پستخانه باز میگرداند. کتابها یا روزنامههای دارای مطالب خلاف مصالح دولت علیه بلافاصله مرجوع میشدند و سایر مطبوعات به مقصدهای مربوطه در داخل کشور ارسال میگردید».
در آن روزگار وضعیت سانسور به سلایق شخصی افراد بستگی داشت و البته دقیقترش این است که: «سانسور در مطبوعات به سلیقه شاه و صنیعالملک بازمیگشت تا اینکه پس از مشروطیت در مجلس ضابطههایی قانونی برای روزنامهنگاری تدوین شد و مطبوعات زیرنظر اداره معارف قرار گرفت».
سانسور در گذر زمان
پس از عهد ناصری چندین قانون مطبوعات که در دورههای مختلف تاریخی در ایران تصویب شد و همچنین نحوه نظارت بر چاپ کتب و نشریات گاهی موضوعی دردسرساز میشد. البته سوءاستفاده از قدرت سانسور در برخی دورهها و بهویژه هنگام وقایع مهم اجتماعی و سیاسی نیز اعتراضها را برمیانگیخت.
نکته مهم هم اینکه سانسور معمولا به معنای منفی آن بهکار میرود اما در دنیای امروزی یکی از ابزارهای مهم نظارت بر تولید و انتشار انواع محتوا در اغلب کشورهای دنیا محسوب میشود و در چند دهه اخیر به عرصه رسانههای دیجیتال هم کشیده شده است. امروزه در سراسر دنیا سانسور یا همان نظارت قانونی به روشهای مختلف و برای رسانههای متنوع و با شدت و ضعف نسبی اعمال میشود و سانسور در دنیای مدرن به روشی برای جلوگیری از وقوع جرم، توهین به ادیان و اقوام و ملتها و شخصیتها، نفرتپراکنی و نژادپرستی، اقدامات ضدامنیتی و... تبدیل شده است.