می توان فیلم «موقعیت مهدی» را پدیده «جشنواره چهلم» قلمداد کرد
به گزارش سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» با پرداختن به موضوع زندگی نظامی شهید «مهدی باکری» خلاصهای از یک مینیسریال شش قسمتی به کارگردانی «هادی حجازیفر» و تهیه کنندگی «سیمافیلم» است که با تهیه کنندگی مجدد «بنیاد روایت فتح» در «چهلمین دوره جشواره فیلم فجر» به نمایش درآمد.
فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» در شش اپیزود به ماجرای زندگی «شهید مهدی باکری» و برادرش «شهید حمید باکری» میپردازد. که داستان از نحوه آشنایی و ازدواج حاج مهدی با همسرش آغاز میشود و در ادامه روابط این زوج عاشق به تصویر کشیده میشود. در این میان نیز به سراغ زندگی برادر وی یعنی حمید باکری رفته و زندگی عاشقانه او با همسرش را ترسیم میکند. در سه اپیزود هم دوربین به فضای جبهه و جنگ رفته و به روایت نحوه شهادت مهدی و حمید باکری و همچنین عملیات بدر و خیبر میپردازد...
در فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» مخاطب با تصویری از مردی محکم و استوار را شاهد هستیم که حتی تماشای «لورل و هاردی» از تلویزیون نیز او را به خنده وا نمیدارد اما شوخیهای به جا و به موقعِ او، مخاطب را به خنده میاندازد و توانمندی کارگردان اثر را در مقام بازیگر افشا میکند. این در حالی است که «حجازیفر» پیش از این با اثر سینمایی «آتابای» به عنوان اولین تجربه غیر رسمی کارگردانی در «جشنواره سی و هشتم» حضور داشت و امسال با این اثر رسما در مقام کارگردان پا به «جشنواره فیلم فجر» گذاشته است. آثاری که تنها تشابه آنها را میتوان استفاده از «زبان آذری» در کلیت فیلم قلمداد نمود.
از موضوعات مهم به تصویر کشیده شده در فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» نوع روابط خانوادگی است که به دور از فضای اروتیک و جنسی، یک عشق زیبا و دلنشین را برای مخاطب تداعی میکند. زندگی و روابطِ شیرینی که باکری با همسرش دارد، در پی ازدواج آسانی که ابتدای فیلم اتفاق میافتد، از تلخی دوری همسرش از او کم کرده و مخاطب را همراهِ صفیه راضی میکند.
فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» در عین کارگردانی قوی، قاببندی و ترکیبهای بصری قابل توجه و بازیهای روان و محکم بازیگران، کمیتش در روایت و فیلمنامه میلنگد. شاید این اپیزودیک بودن روایت، مجال ارتباطگیری مخاطب با شخصیت اصلی فیلم را از او گرفته و درام لازم را برای او به ویژه در سکانس شهادتش خلق نکرده است. قهرمان فیلم در اکثر بخشها در نسبت با برادرش تعریف شده که تصویر برادرش هم تصویر کاملی نیست و محدود میشود به سکانس کوتاهی از موزاییک کردن حیاط و سکانس شهادت او. رابطه تصویر شده میان این دو برادر گویای علاقه و محبت میان آنها نیست. شاید تصویری از کودکی و یا پرداختن به رابطهای میان دو برادر به صورت عمیقتر، حق مطلب را بهتر ادا میکرد. همپنین در سکانس پایانی و شهادت مهدی باکری ، منطق لازم برای اینکه مهدی میخواهد در وسط معرکه باقی بماند و همراه با بقیه به عقب بازنگردد، به نمایش درنیامده و او را بیشتر یک رزمنده احساسی و شکست خورده جلوه میدهد تا یک فرمانده سلحشور و شجاع.
در این میان شاید بزرگترین نقص فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» را بتوان خلاصه ساختن یک اثر دراماتیک مستقل دانست، چراکه شخصیتها و روایتهای این اثر در بازه زمانی یک فیلم سینمایی به شکلی بسیار ناقص و خلاصه ارائه شده است. هر یک از اپیزودهای قالب سینمایی که به صورت مشخص خلاصه یک قسمت سریال است با روندی شتاب زده داستان نسخه سریالی را فاش کرده و فرصت درک و ایجاد ارتباط با اثر را از مخاطب سلب میکند. در این اثر روایتی اپیزودیک از مهدی باکری را شاهد هستیم. در حالی که تمام شش پرده متعلق به «مهدی باکری» نیست.
در مجموع میتوان فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» را پدیده «جشنواره چهلم» قلمداد نمود. اثری در «ژانردفاع مقدس» به دور از فضای تلخ و سیاه فیلمهایی با موضوع اجتماعی به روایت زندگی یکی از «قهرمانان ملی» نشسته است. فیلمی سینمایی که هرچند تا رسیدن به کمال مطلق فیلمسازی فاصله داشت، اما شجاعت در انتخاب موضوع و پرداختن به آن امری قابل دفاع و تحسین است.