عملیات‌های استشهادی ابعاد سیاسی، امنیتی و روانی سنگینی برای اسرائیل دارد

اشاره: رژیم صهیونیستی اشغال‌گر قدس با وجود اینکه خود با حربه تهدید ترور گروه‌های تروریستی روی کار آمده است؛ امروز در مقابل عملیات‌های استشهادی فلسطینی‌ها ناتوان مانده است. با وجود اینکه رژیم صهیونیستی تلاش‌های فراوانی کرده است تا از طریق هم پیمانی با تشکیلات خودگردان فلسطین، در مقابل این حملات استشهادی ایستادگی کند؛ اما هنوز جوانان باهوش و شجاعی پیدا می‌شوند که در مقابل زورگویی اشغالگران، نه بگویند.

از این رو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا به سراغ دکتر سیدهادی سیدافقهی کارشناس مسائل منطقه رفت تا ابعاد حرکت‌های استشهادی اخیر علیه رژیم غاصب و اشغالگر قدس را بررسی کند.

رسا ـ موج جدید حملات استشهادی در رژیم صهیونیستی اسرائیل به چه دلیل آغاز شده است؟

دلائل متفاوتی برای اوج گرفتن موج عملیات‌های قهرمانانه و استشهادی وجود دارد که به لحاظ کمی و کیفی قابل ستایش است. دلیل تاریخی عملیات‌های حاضر این است که مردم فلسطین به‌ویژه یکی دو نسل قبل به اقدامات شهادت طلبانه دست می‌زدند و امید داشتند از طریق راهکار مبارزه مسلحانه با حمایت برخی از کشور‌های عربی بتوانند سرزمین‌های خودشان را از لوث وجود اشغالگران صهیونیست پاک کنند.

بعد از دو جنگ فراگیر بین اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۶۷ که در آن زمان جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر بود، اعراب در این جنگ شکست خوردند و مصر در این نبرد آسیب جدی دید؛ چون سایر کشورهای عرب پای کار نیامدند و برخی از کشور‌ها از جمله کشور‌های حوزه خلیج فارس از پشت خنجر زدند. 

جنگ دوم اعراب با اسرائیل در زمان ریاست جمهوری انور سادات در سال ۱۹۷۳ شکل گرفت. پیروزی‌هایی در ابتدای جنگ محقق شد. نیرو‌های مصری دژ مستحکم اسرائیلی‌ها به نام خط بارلو را شکستند و از کانال سوئز عبور و به سمت صحرای سینا پیشروی کردند؛ ولی به دلیل خیانت‌هایی که شد، مصر و کشور‌های عربی مانند سوریه و عراق که در این جنگ شرکت کرده بودند نیز شکست خوردند.

فلسطینی‌ها و اعراب دیدند نمی‌توانند از طریق جنگ فراگیری پیروز شوند، برای همین به راهکار دوم یعنی مذاکره سیاسی پرداختند به این امید که بتوانند حقوق فلسطینی‌ها را مسترد کنند و فلسطینی‌ها را در سرزمین خودشان مسلط گردانند. این فرآیند ناکام و زشت از کمپ دیوید شروع شد. ابتدا انور سادات به اسرائیل رفت و در زمان نخست وزیری مناخیم بگین در کنست اسرائیل سخنرانی کرد. بعد از آن انور سادات در کمپ دیوید با حضور کارتر، رئیس جمهور وقت آمریکا، انور سادات و مناخیم بگین پیمان کمپ دیوید را امضا کردند.

مفاد پیمان کمپ دیوید به نفع فلسطینی‌ها نبود؛ ولی رژیم صهیونیستی به همان توافقات نیز پایبند نشد. قرار بعدی قرارداد صلح وادی عقبه بود که توسط ملک حسین در اردن با رژیم صهیونیستی امضا شد که این قرارداد نیز اهداف فلسطین را محقق نمی‌کرد.

مسأله دردناک‌تر سوم، توافق نامه صلح اسلو بود. اسرائیلی‌ها امتیاز‌های بسیاری گرفتند، ولی چیزی به فلسطینی‌ها ندادند. قرارداد حاضر که در زمان یاسر عرفات و اسحاق رابین امضا شد، نه‌تنها نتیجه‌ای نداد بلکه وضع فلسطینی‌ها روز به روز دردناک‌تر شد. محدودیت‌های بیشتری شکل گرفت و نسل جوان شاهد و ناظر بر این یأس و ناامیدی و شکست بود که نمی‌توانستند هیچ کاری بکنند.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی گروه جدیدی در کالبد قضیه فلسطین و مسأله آزادسازی آن در حمایت از مردم فلسطین دمیده شد. آرام آرام محور مقاومت شکل گرفت و مجدداً احیا شد. رویکرد مقابله میدانی با رژیم صهیونیستی که شاهد جنگ جدید و متعددی در خارج از فلسطین اشغالی بود. سنگین‌ترین جنگ در سال ۲۰۰۶ میلادی به جنگ ۳۳ روزه معروف شد. رژیم صهیونیستی در آن جنگ شکست سختی خورد. رژیم صهیونیستی برای جبران کردن شکست جنگ لبنان به غزه حمله کرد که آن جنگ نیز ۲۲ روز به‌طول انجامید. رژیم صهیونیستی در خلال این ۲۲ روز عقب نشینی کرد و تلفات سنگینی متحمل شد.

آخرین نبرد جنگ شمشیر قدس معروف به جنگ ۱۲ روزه بود. نتانیاهو علی رغم گستاخی‌اش از مصری‌ها تقاضای میانجیگری کرد تا سازمان‌های جهادی فلسطین جنگ را متوقف کنند و به شلیک موشک ادامه ندهند. راهی جز حمله مسلحانه، نبرد و مقاومت جهادی برای آزادی فلسطین جواب نمی‌دهد؛ چرا که هر پیمان و هر نشستی که رژیم صهیونیستی برای صلح انجام داد بیشتر به نفع رژیم صهیونیستی تمام می‌شد و آن‌ها نیز به هیچ کدام از بندها و مفادها نیز پایبند نیستند.

رسا ـ پیامد‌های این حملات استشهادی به جایگاه رژیم صهیونیستی در منطقه، جهان و برای خودشان چه خواهد بود؟

من نمی‌گویم که فلسطین فقط با عملیات استشهادی آزاد می‌شود؛ ولی عملیات‌های آن‌ها می‌تواند روحیه امید بخشی و جهادی را در کالبد افسرده برخی از جوانان فلسطینی و کسانی که در سرزمین‌های اشغالی معروف به عرب‌های فلسطینی‌ ۴۸ هستند را بدمد. عملیات‌های استشهادی در میان جوانان روحیه امید را می‌دهد. آن‌ها پوچی، سستی، ناتوانی و خانه عنکبوت بودن نیرو‌های امنیتی و پلیس رژیم صهیونیستی را درک می‌کنند.

فلسطینی‌ها هر جا اراده کنند و در هر لحظه بحرانی و تعیین کننده تاریخی می‌توانند ضربه خود را وارد کنند. هرگاه رژیم صهیونیستی، آمریکای مستکبر و کشور‌های مرتجع و خائن عربی توطئه‌ها و نقشه شومی را علیه مردم و منافع هویت تاریخی مردم فلسطین دنبال می‌کنند، با این عملیات‌های استشهادی توطئه‌های‌شان متوقف می‌گردد. 

آثار بسیار منفی به دنبال این عملیات‌ها چه در بعد سیاسی، چه در بعد امنیتی و نظامی و چه در بعد روانی برای اسرائیل به دنبال خواهد داشت. بعد روانی به این جهت است که بیمارستان‌های روان‌شناسی اسرائیل بعد از عملیات تل آویو فعال شدند؛ چون عده‌ای دچار هراس‌های غیرقابل کنترل، افسردگی‌های شدید و تزلزل روحی شدند. 

بعد روانی در این قضیه بسیار اهمیت دارد که نشان می‌دهد جامعه اسرائیلی به‌شدت آسیب پذیر است. پس این عملیات‌ها باید گسترش پیدا کند تا تزلزل و گسل در بافت اجتماعی، فرهنگی و روانی جامعه اسرائیل و مخصوصاً شهرک نشین‌ها عمیق شود. هنگامی که این تضادها و تناقض‌ها برای مردم بیشتر شود، دولت نیز متزلزل خواهد شد.

یکی از اعضای کنست رژیم صهونیستی بعد از عملیات تل آویو اقرار می‌کند که هر چه ما به فلسطینی‌ها فشار بیاوریم، عکس العمل آن‌ها تند‌تر می‌شود. یک اسرائیلی این حرف را می‌زند، شاید اگر فرد دیگری بود، بگویند که او شعار می‌داد. این اعتراف برای مردم و جوانان فلسطینی بسیار افتخار آفرین است.

شکل اجرایی عملیات تل آویو نیز مهم است. چگونه یک جوان از جنین در شمال کرانه غربی خود را به قلب پایتخت دشمن و یکی از مهم‌ترین و حساس‌ترین خیابان‌های تل آویو می‌رساند؟ در حالی که جابه‌جایی فلسطینی‌ها از منطقه‌ای به منطقه دیگر از موانع بسیار سخت گیرانه امنیتی فنی و الکترونیک قابل انجام است. او بعد از اجرای این عملیات خود را به یافا می‌رساند و در مسجد یافا نماز اقامه می‌کند. این جوان بعد از اقامه نماز می‌آید که مسیر جهادی خود را تکمیل کند و عده‌ای از صهیونیست‌های دیگر را به درک واصل کند؛ اما در آنجا به آرزوی خودش که شهادت بود می‌رسد.

حمله اخیر تل آویو بازتاب عظیمی در خود تل آویو و در اسرائیل و همچنین در سطح منطقه داشت که همه را بهت فرو می‌برد. چگونه یک جوان این همه نقشه‌های پیچیده و تکنیک‌های مختلف کاری توانسته است با ۱۲ گلوله یک هفت‌تیر ۹ نفر را از پا درآورد؟ عملیات تل آویو متأثر از عملیات‌های قبلی در منطقه الخضیره و النقب بود که همزمان با نشست وزرای خارجه کشور‌های عربی، اسرائیل و آمریکا رقم خوردند. ۱۲ صهیونیست در جریان این عملیات‌ها به هلاکت رسیدند که در این مدت اندک سابقه ندارد.

کابینه نفتالی بنت به دنبال این حرکت‌های استشهادی در آستانه فروپاشی قرار دارد؛ چون خانم عیدیت سیلمان وزیر بهداشت او استعفا داده است و اگر یک نفر دیگر استعفا بدهد، کابینه نفتالی بنت منحل می‌شود و رژیم اشغالگر قدس باید به دنبال انتخابات زودهنگام بروند. اینکه بعد از آن‌ها چه کسی بخواهد نخست وزیر بشود و این بحران سیاسی را حل کند رژیم اشغالگر و غاصب قدس وارد یک تونل تاریک بحرانی خواهد شد.

رسا ـ موضع گیری تشکیلات خودگردان فلسطین علیه عملیات استشهادی در تل آویو و تقدیر وزیر جنگ اسرائیل از این موضع گیری به چه دلیل رقم خورده است و اصلاً تشکیلات خودگردان فلسطین امروز چه جایگاه و تأثیری در مبارزات ضدصهیونیستی دارد؟

متأسفانه آقای محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین به دلیل توافق نامه همکاری امنیتی با رژیم صهیونیستی به نفع آن‌ها اقدام می‌کند. سلطه تشکیلات خودگردان و نیرو‌های امنیتی و پلیس آن‌ها به قدری است که فلسطینی‌هایی که بخواهند از کرانه غربی علیه رژیم صهیونیستی اقداماتی کنند را شناسایی، دستگیر و به قتل می‌رسانند.

تشکیلات خودگردان فلسطین توطئه‌ای علیه مردم آن بود؛ چون این تشکیلات شکاف عمیقی میان گروه‌های فلسطینی ایجاد کرده، هیچ خدمتی نیز به مردم نداشته و هیچ حقی را از رژیم صهیونیستی نگرفته است. تشکیلات خودگردان آقای محمود عباس به جنایت‌های رژیم صهیونیستی مشروعیت قانونی، سیاسی و اخلاقی می‌دهد.

آن‌ها هر عملیاتی را محکوم می‌کنند و حتی علیه آن با نیروهای امنیتی و پلیس خود اقدام می‌کنند. این تشکیلات زخم عمیقی را در بدنه مردم فلسطین و تلاش‌های جهادگرانه زده‌اند. تمام اقدامات و موضع‌گیری‌های آن‌ها به نفع رژیم صهیونیستی، ارتجاع عرب و در نهایت استکبار جهانی به رهبری آمریکا است.

هدف تشکیلات خودگردان تضعیف وحدت ملت فلسطین و کاهش تأثیر آزاد سازی سرزمین‌های مقدس فلسطین و قدس شریف است. کشور‌های عربی مانند بحرین، امارات، مصر و بدتر از این‌ها ترکیه هم این عملیات را محکوم کردند. ترکیه زمانی خود را مدافع بدون رقیب مسأله فلسطین می‌دانست. 

چند سال اردوغان در نشست امنیتی بین المللی داووس علیه شیمون پرز رجز خوانی کرد که شما کودکان فلسطینی را می‌کشید و قاتل هستید و جلسه را ترک کرد. او برای شکست محاصره غزه یک کشتی راه انداخت و تمام دوربین‌ها، تیتر روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها به سمت ترکیه رفت؛ زیرا اقدامات قهرمانانه‌ای به نفع ملت فلسطین انجام می‌دهد. اما امروز ترکیه به دریوزگی سیاسی افتاده است. هرتزوگ، رئیس غاصب اسرائیل به ترکیه می‌رود و مورد استقبال گرم اردوغان قرار می‌گیرد!

در ایامی که مردم فلسطین در خیابان‌ها به شهادت می‌رسیدند و محاصره و جسارت شهرک نشین‌ها به مسجد القصی ادامه داشت، وزیر خارجه ترکیه با وزیر خارجه رژیم صهیونیستی ملاقت می‌کنند تا علیه مردم فلسطین توطئه بچینند. متأسفانه اخوان المسلمین در ترکیه نیز به شدت محدود شده‌اند. برای مثال کنفرانس بین المللی آن‌ها که هر سال در حمایت از مردم فلسطین برگزار می‌شد، امسال به شدت محدود شد و حتی اجازه انتشار اخبار آن را ندادند.

دشمنان ملت فلسطین در حال عادی سازی روابط با اسرائیل هستند. امارات، عربستان سعودی و ترکیه به نفع رژیم صهیونیستی حرکت می‌کنند که یک ننگ بر پیشانی دولت ترکیه و شخص آقای اردوغان است. چرا هر روز مردم فلسطین توسط پلیس و ارتش رژیم صهیونیستی قتل عام می‌شوند ولی بمباران‌های وحشیانه علیه مردم را محکوم نمی‌کنند؟ البته بر اساس قوانین بین المللی مردم فلسطین، آن‌ها در مقابل اشغالگران حق دفاع دارند. شما چه جوابی برای تاریخ فردا و نسل‌های بعد از خودتان دارید و از طرفی ادعا می‌کنید که حامی قدس هستید؟

حکومت محمود عباس و کشورهایی که در حال عادی سازی روابط با اسرائیل هستند، پرده از چهره و ماهیت حقیقی آن‌ها که روزی ماسک حمایت از فلسطین بر چهره می‌زنند را فرو می‌ریزد. بعضی گروه‌هایی که فکر می‌کردند ترکیه، امارات، بحرین و ... روزی به کمک آن‌ها می‌آیند، فهمیدند که در اشتباه هستند. آن‌ها فهمیدند تنها حامی اصلی مردم فلسطین، جمهوری اسلامی ایران و سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بود که حتی خودش در میانه نبردها به داخل فلسطین رفت.

من مطمئن هستم عملیات دیگری تا آخر ماه مبارک رمضان انجام می‌شود و ضربات دردناک‌تری بر پیکره نظامی، امنیتی و روانی رژیم اشغال‌گر فرود خواهد آمد که بزودی شاهد فروپاشی آن خواهیم بود.

رسا ـ ممنون از اینکه فرصتتان را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید.