دیگر تمام است

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، با مراجعه به متون تاریخی و نقادانه متوجه می‌شویم که کشف قاره آمریکا در واقع یک کشف نبوده بلکه هجوم و اشغالی بوده که طی آن تمدن‌های بومی را نابود کرده‌اند؛ چه در آمریکا و چه در تاسمانی (قاره استرالیا). عقبه تئوریک کریستف کلمب و مذهب یهودی او، تأثیر مستقیمی در حرکتش به سمت اشغال آمریکا داشته و علاوه بر آرمان دینی، کشف سرزمین موعود و تقویت قوم یهود، سوداگری، تجارت و کسب منابع جدید نیز از جمله دلایل اصلی این حمله به آمریکا بوده است که اشغال آنگلوساکسون‌ها را با توجیهات مذهبی لاپوشانی کرده است.

این سیاست قوم یهود است که مانند زنبور انگلی تخم‌های خود را زیر پوست موجودات درحال رشد می‌گذارد و به مرور زمان آنان را نابود کرده و خود را رشد می‌دهد. لختی در ایران و در حکومت هخامنشیان، زمانی در تمدن یونان و پس از آن به صورت رسمی زیر پوست کشورهایی همچون انگلیس و فرانسه رفته و پس از آن آمریکا را اشغال کرده‌اند. در تمام این حرکات، خودخواهی و جنایت حرف اول را می‌زده که با رجوع به صفحات تاریخ درباره برده داری، بخشی از این فجایع آشکار خواهد شد. این یهودیان امروز عنوان صهیونیست بین الملل را به خود گرفته اند و مرکز حکومتشان نیز ایالات متحده آمریکا است.

نسل‌کشی ۱۰۰ میلیون سرخ پوست آمریکایی، قتل عام فرقه داودیه و واقعه ویکو، جنایت در شهر درسدن، فاجعه هیروشیما و ناکازاکی، قتل‌عام ۳ میلیون ویتنامی و کشتار مردم در افغانستان، عراق و ایران از جمله جنایت‌هایی است که در کارنامه آمریکا ثبت شده است. چون این ایام سالگرد واقعه هولوکاست آمریکایی، یعنی همان قتل عام فرقه داودیه توسط پلیس آمریکا است، کمی به این مسأله می‌پردازیم. از 28 فوریه 1993 تا 19 آوریل 1993 در نتیجه عملیات انجام شده توسط دو دستگاه امنیتی آمریکا و به دستور بیل کلینتون حملات برق آسا و همه جانبه علیه پیروان فرقه دیویدیان انجام شد.

هولوکاست آمریکایی

طی آن حمله ده‌ها نفر از مردان، زنان و کودکان این فرقه در محل زندگی خود نزدیک شهر واکو واقع در ایالت تگزاس کشته شدند. پلیس منطقه واکو را محاصره و جریان آب و برق آن را قطع کردند و نیز از ارسال مواد غذایی ممانعت نمودند و اکنون با گذشت بیش از 20 سال از قتل عام فرقه داودیه (دیویدیان)، اذهان عمومی جهانیان همچنان با این پرسش بزرگ مواجه است که چرا کسانی را که فقط برای خود دارای عقایدی بودند، مورد حمله وحشیانه تمام عیار نیروهای آمریکایی واقع می شوند و حتی به زنان و کودکان نیز رحم نمی‌شود؟ هرچند که ما نمی‌خواهیم به دفاع از این فرقه به پا خیزیم ولی آمریکا باید در مقابل جنایات و قتل ‌عام‌هایش پاسخگو باشد.

این واقعه که به ویکو معروف شده این گونه رخ داده که مأموران اف بی آی، به مزرعه‌ای که این فرقه در آن جمع شده بودند تا در مقابل حمله نیروهای فدرال مقاومت کنند. پلیس آمریکا با گاز اشک آور سعی داشت آنان را بیرون بکشد و وقتی ناکام ماند، دست به جنایت زد و آن مزرعه را به آتش کشید و این گونه در دادگاه‌ها ادعا کردند که «افراد مسلح در درون این فرقه به‌طور عمد آتش‌سوزی را به راه انداختند و زنان و کودکانشان را به همراه خود کشتند»! از جمله اتهاماتی که به این فرقه زدند جمع آوری سلاح برای ایجاد ناامنی بوده است. این اتهامات همان اتهاماتی است که با نسبت دادنشان به سایر افراد و کشورها مدخلی شد برای لشکر کشی نظامی آمریکا به سمت آنها.

این اخبار بخشی از جنایات آمریکایی‌ها یا همان صهیونیسم بین الملل است که در زیر پوست کشورها پنهان شده و سیاست‌های خود را جلو می‌برد. از طرفی به علت در دست داشتن قدرت رسانه‌ای و تبلیغاتی، هیچ یک از این اخبار منتشر و عمومی نمی‌شود و فقط اخباری که خودشان بخواهند را به سمع عوام می‌رسانند؛ همچون هولوکاست. آمریکا در هر کشوری وارد شده چیزی جز خرابی برایشان به بار نیاورده و در واقع، همه جهان از آمریکا زخم خورده اند و تنها راه حل آن نیز شکسته شده هژمونی این رژیم ظالم در جهان است.

افول آمریکا

به علت ریخته شدن خون مظلومان سراسر عالم به خصوص منطقه جنوب غرب آسیا، آقایی و نفوذ آمریکا در این منطقه شکسته شده و پس از چندین سال شاهد خروج خفت بار نظامیان آمریکا از افغانستان بودیم و همچنین اخراج نیروهای آمریکایی از عراق را نیز می‌بینیم. کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز اگر کمی خودباوری داشته باشند قطعا ما دشمنی غیر از ترکیه نخواهیم داشت که آن هم در بحران شدید اقتصادی گرفتار شده و به علت نداشتن سیاست‌های درست با دید ملی، هیچ کاری نمی‌تواند انجام دهد مگر اینکه مرزهای خود را به سوی نیروهای آمریکایی بگشاید تا آنان عرصه را بر ما تنگ کنند.

رهبر معظم انقلاب تصریح فرمودند: «آمریکا رو به افول است. این وضعیّتی که آمریکایی‌ها دچارش شدند، عامل بلندمدّت دارد؛ اینها در طول تاریخ وضعیّتی را به وجود آوردند که نتیجه‌اش همین است و به این آسانی‌ها علاج‌شدنی نیست. این سنّت الهی است، اینها محکومند به اینکه ساقط بشوند، محکومند به اینکه افول کنند، زایل بشوند از صحنه‌ی قدرت جهانی». واشنگتن نه‌تنها رقبای خود بلکه متحدانش را نیز می‌آزارد. اتحادیه اروپا چندی است در یک سردرگمی سیاسی به سر می‌برد. محور بروکسل از یک‌سو تلاش می‌کند به ارزش‌های لیبرالیسم و آمریکا وفادار بماند و از سوی دیگر شاهد زاویه‌دار شدن مواضع واشنگتن نسبت به خود است. اینک متحدان سنتی آمریکا مانند فرانسه و آلمان از تشکیل ارتش مستقل اروپا سخن می‌گویند و تجربه اوکراین نیز پیش چشمان ما است.

«امانوئل والرشتاین» جامعه‌شناس شهیر آمریکایی و ارائه‌دهنده‌ی نظریه‌ی «نظام جهانی» به‌صراحت تأکید می‌کند که آمریکا در مسیر سقوط قرار گرفته و افول این کشور امری حتمی و اجتناب‌ناپذیر است. به‌گفته‌ی این جامعه‌شناس «از زمان جنگ ویتنام تا حادثه‌ی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، از سرعت روند و توسعه‌ی اقتصادی آمریکا کاسته شده و این کشور، درخشش ایدئولوژیک خود را از دست داده است». در اینکه آمریکا افول و چه بسا نابود می‌شود شکی نیست ولی مسأله این است که پس از نابودی آمریکا این شیوه و روش را چه کشوری از سر خواهد گرفت و ما باید با آگاهی دادن به مردم جهان، از پدید آمدن این چنین قدرت‌های خودکامه‌ای جلوگیری کنیم.