غضنفری در گفت‌وگو با رسا تشریح کرد؛
آمریکا؛ از جنگ‌های شمال و جنوب برای استثمار سیاه پوستان تا قحطی برای ایران
پژوهشگر تاریخ معاصر گفت: روزولت مانند سایر رؤسای جمهور آمریکا سیاست‌هایی را مبتنی بر بهره کشی از دسترنج سائر مردم دنیا دنبال می‌کرد.
اشاره: آمریکا همیشه به جنایت‌هایش شناخته می‌شود. بی‌تردید نیست کشوری که خود با جنایت کشتار بومیان سرخ‌پوست در آمریکا روی کار آمده است و نسلی از تاریخ را در آمریکای شمالی نابود کرد، در طول عمر خود آغازگر و مشارکت کننده در بیش از سی‌صد جنگ در سرتاسر دنیا اعم از خود آمریکا باشد! بله، آمریکا در آمریکا هم به جنگ افروزی می‌پرداخت. اولین رئیس جمهور آمریکا، لینکن به بهانه آزادی با یازده ایالت جنوبی وارد جنگ شد تا عصر امروز که به بهانه دروغینی مانند یازده سپتامبر وارد منطقه جنوب غرب آسیا می‌شود و حتی به بهانه طرح «سایکس-پیکو» جرئت تأسیس گروه‌های تروریستی و تثبیت نیروهای نظامی خودش در منطقه را می‌دهد. البته جرئتی که چندان دوامی نداشت و نیروهای آمریکایی به جایی رسیدند که پس از حدود ده سال جرم و جنایت با تحقیر از خاک افغانستان فرار کردند و از نیروهای خود در منطقه کاستند.
از این رو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، به سراغ دکتر کامران غضنفری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر رفت تا پیرامون جنایت‌های روزولت در جهان و به‌خصوص کشور ایران و همچنین جنایت‌های آمریکا در جنگ‌های موسوم به شمال جنوب به تحلیل و بررسی بپردازد.
رسا ـ روزولت در طول مدت ریاست جمهوری خود چه اقدامات و سیاست‌هایی را در جهان دنبال می‌کرد؟
روزولت مانند سایر رؤسای جمهور آمریکا سیاست‌هایی را مبتنی بر بهره کشی از دسترنج سائر مردم دنیا دنبال می‌کرد. البته ایران در آن دوران سر و کار مستقیمی با آمریکایی‌ها نداشت؛ چون روزولت که از حدود سال ۱۹۳۲ تا ۱۹۴۵ در سه دوره چهار ساله رئیس جمهور آمریکا بود و حتی در دور چهارم نیز رأی آورده بود، ولی عمر وی کفاف نداد، بعد از یک سال از انتخاب وی در چهارمین دوره ریاست جمهوری فوت کرد.
برهه ریاست جمهوری روزولت شامل دوران بعد از پایان جنگ جهانی اول تا محدوده اواخر جنگ جهانی دوم می‌گردد. علت اینکه ما در این دوران سر و کار زیادی با آمریکایی‌ها به طور مستقیم نداشتیم این بود که آن‌ها هنوز خودشان را در عرصه سیاسی کشور‌هایی مانند ایران نقش آفرین نکرده بودند.
نکته‌ای که وجود دارد این است در برهه جنگ جهانی دوم که آمریکا به اتفاق هم‌پیمانان خود یعنی شوروی و انگلیس با وجود اعلان بی‌طرفی از سوی حاکمیت ایران، آن را نقض کرده و وارد ایران می‌شوند. آن‌ها به قول معروف ایران به پل پیروزی خودشان تبدیل می‌کنند. آن‌ها از خاک ما برای شکست دادن دشمن خودشان در جنگ جهانی دوم استفاده کردند.
قبل از آمریکایی‌ها انگلیس و روسیه دو قدرتی بودند که از دهه های قبل نقش اصلی را در عرصه سیاسی کشور ما بازی می‌کردند. آمریکا نیز بعد از رقم خوردن ماجرای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و ماجرای ملی شدن نفت در ایران وارد عرصه تاریخ سیاسی ایران شد.
رسا ـ جنایاتی که روزولت و متفقین در ایران انجام دادند چه بود؟
در آن برهه ماجرای اشغال ایران رقم خورد. دولتی هم که در ایران بر سرکار بود در حال تغییر بود؛ چرا که بیگانگان محمدرضا پهلوی را به جای رضا پهلوی بر سر کار آوردند. چون محمدرضا پهلوی شاه جوانی بود که هنوز سن و سال آن چنانی نداشت و غربی‌ها او را بر روی کار آوردند، نقشی هم در عرصه سیاسی کشور ایفا نکرد.
به‌جز حضور فیزیکی آمریکایی‌ها در ایران که ماجرا‌های زمان جنگ جهانی دوم پیش آمد، بحث قحطی که در اثر جنگ به وجود آمد حائز اهمیت است. بخش قابل توجهی از مواد غذایی و آذوقه مردم ما توسط متفقین برای نیروهای نظامی‌شان مصرف می‌شد. آن‌ها از این طریق فشار اقتصادی و معیشتی سختی را به مردم ما وارد کردند.
آمریکا در کنار انگلیس و روسیه در این ماجرا شریک بودند. نتیجه این قحطی بزرگ این شد که بیماری‌های مختلفی به واسطه این قضیه در آن برهه در جامعه گسترش و رواج پیدا کرد. مرگ و میر ایرانی‌ها در آن زمان و در گرسنگی‌هایی که به وجود آمده بود شاید مهم‌ترین چیزی است که می‌توانیم از جنایت‌های آمریکا و دولت روزولت در ایران بیان کنیم.
البته بعد‌ها جنایت‌های آمریکا در ایران نقش پررنگ تری به خود می‌گیرد. آمریکا بعد از کودتای ۲۸ مرداد و ماجرای ملی شدن نفت صاحب نقش عمده‌ای در صحنه سیاسی کشور می‌شوند. حکومت محمدرضا پهلوی جنایات و خباثت‌هایی که طی سه دهه انجام می‌دهند در حقیقت آمریکایی‌ها در این جنایت‌ها نقش اول را به عنوان حامی اصلی حکومت محمدرضا پهلوی ایفا می‌کردند.
رسا ـ آیا جنایت‌های آمریکا صرفاً معطوف به سایر کشور‌های جهان بوده و نسبت به مردم خودشان جنایتی نکرده‌اند؟ برای مثال جنگ‌های شمال و جنوب در آمریکا چه حوادثی را برای مردم آمریکا به ارمغان آورد؟
دولت‌های آمریکا همیشه روحیه استکباری، غارت گری و زورگویی داشته‌اند. شاید به جرئت می‌توان گفت در آمریکا هیچ دولتی را سراغ نداریم که به ویژه در این یک قرن اخیر یا حتی بتوان گفت در بیش از ۱۰۰ سال اخیر بر سر کار نیامده باشد که جنگ‌های بسیاری را در دنیا به راه نینداخته باشد و مردم کشور‌های مختلف دنیا را مورد تعارض قرار نداده باشد.
البته حتی این روحیه آمریکایی‌ها علیه مردم خودشان نیز بوده است. بحث جنگ‌های داخلی امریکا درگیری‌هایی بود که میان شمالی‌ها و جنوبی‌ها در آمریکا رقم خورد. دولتی که در نواحی شمالی آمریکا روی کار آمده بود به رهبری آبراهام لینکن و دولتی که در نواحی جنوبی بر سرکار بود به درگیری متقابل پرداختند.
علت درگیری این دو دولت بر سر چگونگی استثمار کردن سیاه پوستان و برده‌هایی بود که آن زمان از شمال آفریقا به اسارت گرفته شده بودند. شکل بیگاری کشیدن از آن برده‌ها میان دو دولت شمالی و جنوبی باعث جنگی شد که به همین عنوان جنگ‌های میان شمال و جنوب معروف گشت.
برده‌های سیاه پوست آفریقایی که آمریکایی‌ها آن‌ها را اسیر می‌کردند و به آمریکا می‌آوردند، در مزارع پنبه به بیگاری و استثمار کشیده می‌شدند. جنوبی‌ها به این روند ادامه می‌دادند تا اینکه شمالی‌ها در ظاهر ادعا می‌کنند که مخالف بیگاری گرفتن از برده‌های سیاه پوست هستند. شمالی‌ها در حقیقت به اسم مخالفت با برده داری و شعار‌های آزادی می‌خواستند سیاه پوست‌ها را از چنگ جنوبی در بیاورند تا به ظاهر به آن‌ها آزادی بدهند.
شمالی‌ها البته می‌خواستند آن برده‌ها را به عنوان کارگران ارزان قیمت به استثمار بکشند و در کارخانه‌های خودشان از آن برده‌ها در راستای منافع نامشروع اقتصادی خودشان بهره برداری کنند. آن‌ها برده‌ها را به ظاهر از چنگ دولت جنوب در می‌آوردند، ولی در حقیقت از آن‌ها با مزد‌های بسیار اندک بیگاری می‌گرفتند؛ بنابراین می‌توان گفت روحیه غارت گرانه، استثمار کشور‌های دیگر و نقض حقوق اولیه بشر در ذات دولت‌های آمریکا وجود دارد.
رسا ـ آینده افول آمریکا در جهان چه خواهد شد و کدام کشور قدرت جهان را در دست خواهد گرفت؟
ما در شرایطی خاص به سر می‌بریم. بعد از فروپاشی شوروی و بلوک شرق که ۳۰ سال قبل رقم خورد آمریکا به تنها قطب قدرتمند دنیا در ظاهر تبدیل شد. آن‌ها ادعا می‌کردند که تنها ابرقدرت جهان هستند، ولی ما این ادعای آن‌ها را قبول نداشته و نداریم. شرایطی در حال حاضر برای آمریکا به وجود آمده است که به ویژه در یکی دو دهه اخیر، قدرت آمریکا سال به سال در حال کاهش و افول است.
هم قدرت نظامی، هم قدرت اقتصادی و هم قدرت سیاسی آن‌ها مدام در حال کاهش و پس روی است. به نظر می‌رسد آینده دنیا در سال‌های بعد شاهد کنار رفتن کامل دولت استثمارگر و استکباری آمریکا باشد. کشور‌هایی مانند چین، روسیه، هند و البته جمهوری اسلامی ایران کشور‌ها و قطب‌های قدرتمندی هستند که بزودی جای آمریکا را در دنیا پر خواهند کرد.
البته به تعبیری شاید این مسأله در بعد اقتصادی و منطقه‌ای باشد. دیدگاه اصلی ما این است که به حول و قوه الهی قطب اصلی قدرت در آینده دنیا، حکومت جهانی اسلام خواهد بود که تحت ان شاءلله زعامت امام زمان (عج) سلطه الهی خودش را بر همه کشور‌های دنیا خواهد گشود.
رسا ـ ممنون از اینکه فرصتتان را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید.
ارسال نظرات