۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۰۷:۴۰
کد خبر: ۷۰۸۰۱۱
اخلاق در سینما (۴)؛

سینمای ایران در وادی متشابهات قرار دارد

سینمای ایران در وادی متشابهات قرار دارد
حجت الاسلام صالح زاده گفت: در نظام معنا شناسی در سینما ساده نیست که بد یا خوب بودنش را به صراحت بیان کرد، سینمای کشور ما در وادی متشابهات قرار گرفته است.

اشاره: این روزها برخی از عوامل سینما خصوصاً بازیگران زن توئیت و بیانیه هایی منتشر می کنند که سینمای ایران دچار بی اخلاقی است، اگر چه حرف تازه ای نیست اما نمی توان این حرف هایی که برخی زمانی منکرش بودند را به همۀ سینمای بعد از انقلاب منتسب کرد، اما واقعیت این است که سینمای ما نیازمند سلحشور دیگری است که  بعد از انتقاد، به سمت عمل هم رفت. یک گوشه ننشست و زانوی غم در بغل نگرفت. مدام غُر نزد که چرا سینمای ما این را ندارد و اینطور نیست. مثل برخی از ماها فقط نقد نکرد. خودش آستین بالا زد، قصه گفت، بازی کرد، تئاتر روی صحنه برد و مشهورترین فیلم های تاریخ سینمای ایران در میان ملت های دنیا را ساخت.

به همین خاطر خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، در گفت و گویی با حجت الاسلام سید ابوالقاسم صالح زاده فعال عرصه سینما و مشاور دینی حوزه فیلم پرداخته است.

رسا* سینمای ایران به لحاظ اخلاقی در چه سطحی است؟

ابتدا باید تعریفمان از اخلاق را مشخص کنیم پس از آن موضع در باب اخلاق را مشخص کنیم، سپس نظام معنا شناختی در این باب را تعریف کنیم، آنگاه می توانیم سینما را نسبت به این نظام معنا شناختی بسنجیم و درباره آن قضاوت کنیم؛ بدون در نظر گرفتن این نظام معنا شناختی نمی توانیم به راحتی در رابطه با اخلاق در سینما قضاوت کرد چون سینما جهان زیست خاص خودش را دارد و در آن جهان زیست یک نظاماتی مطرح است که شاکله اصلی سینمای ایران را در بر می گیرد، در این شاکله و نظام معناشناختی که حاکم بر سینما است اگر ما دقت کنیم نظام معنای آنجا متناسب با مولفینش شکل می گیرد، یعنی آبشخور سینمای ایران و به نوعی جهان زیست کارگردان های ما است.

وقتی به این جهان زیست برمی گردیم مشاهده می کنیم بسیاری از آن مواردی که ما به عنوان اخلاق می شناسیم در سینما و یا جهان کاملا متفاوت است و زیست کارگردانان ما با زیست اسلامی و آرمانی فاصله دارد.

رسا* آیا سینمای ما انعکاس دهنده جامعه ما است؟

اینکه می گویند سینمای ما انعکاس دهنده جامعه است، قضاوتی درست نیست و به نوعی به جای اینکه بگوییم سینمای ما منعکس کننده جامعه ما است گاهی باید گفته شود سینمای ما منعکس کننده نظام معنا شناختی حاکم بر ذهن مولف و کارگردان است؛ از دیدگاه من وقتی یک کارگردان عنوان کارگردان را روی خودش می گذارد و می خواهد علم این حرفه را به دوش بردارد باید تعهدی هم به خود و هم به جامعه داشته باشد و این تعهد بخش اصلی، پایه ای و ریشه ای اخلاق است، وقتی چنین تعهد اخلاقی که ریشه ای و پایه ای است را نمی بینیم، بالتبع نمی توان در قضاوت کردن در نظام معنا شناسی در سینما به سادگی نظر داد و بد یا خوب بودنش را مشخص کرد.

رسا* قضاوت شما از سینمای امروز ایران چگونه است؟

بجز تعداد معدودی از آثار بقیه آثار سینما منعکس کننده بار اجتماع به شکل درست نیستند و نتوانستند واقعیت را آن طور که باید منعکس کنند، در سینمای جهان حتی هالیود تعهدشان نسبت به مکتب، چهارچوب و نگرششان شکل گرفته است لذا بسیاری از فیلم ها در رابطه با آمریکا قضاوت درستی نمی کنند اما نسبت به مردم آمریکا وفادار هستند اما در سینمای ما برخی از فیلمسازان از هیچ مکتبی دفاع نمی کنند و هیچ مکتبی را تبیین نمی کنند و براساس برداشت اولیه و ظاهری شخص قضاوتی صورت می گیرد که نه براساس منطق و یا قلب و احساس است و نه آن قضاوت بخشی از متشابهاتی است که در رفتار جهان زیستی خود کارگردان شاهد هستیم؛ اگر قرار باشد این سیر اخلاقی را با نظامی بسنجیم آن نظام معناشناختی حاکم بر قرآن است که جایگاه احساس، افعال، خیال انسان هرکدام متفاوت است و نیاز است که کارگردان به دین، حکمت و قرآن مراجعه کند و از طریق مراجعه به این سه ضلع بتواند نظام معنا شناختی درستی را شکل دهند تا آن تعهد درست شود، اگر این تعهد درست شود آن وقت قضاوت ما از سینما قضاوت صحیحی خواهد شد.

رسا* رشته توئیت و بیانیه بازیگران سینما برگرفته از یک واقعیت تلخ بوده یا بر گرفته از حرکات سیاسی است؟

برای قضاوت از یک گروه و جامعه باید اول ببینیم آیا توانسته ایم به صورت دقیق در این سه وادی که قبلاً ذکر شد، ادارک، معرفت دین و کیان خودمان را به آن ها بفهمانیم و بعد متناسب با آن فهم بازخورد بگیریم، در امور حجاب و مسائل جنسی یک طرفه رفتن و محکوم کردن قضاوت صحیحی نیست بلکه این رفتارهایی که الان مشاهده می کنیم از متشابهات و فرم ها هستند که با مقتضیات زمان و مکان رفتار اشخاص تغییر می کند، اینگونه رفتار بازیگران و عوامل سینمایی چون در جهان زیست خودشان است به نوعی در آن فضا شکل گرفته است و اگر قرار باشد قضاوت درستی کنم باید در کنار دیگر مبانی اشخاص قرار بگیرد که آیا عقل، احساس یا ظاهر است و مشکلی که من می خواهم از سینمای ایران بگیرم این است که سینمای کشور ما در وادی متشابهات قرار گرفته است؛ ملاک قضاوت من بصیرت یک فرد سینمایی است.

رسا* ریشه را چگونه باید اصلاح کرد؟

وقتی به سراغ کارگردان ها مطرح جهان برویم ابتدایی ترین چیزی که در آن خواهید دید نگرش های فکری، بینشی و چارچوب های ادارکی آنها است، سینمای آنجا ضمن اینکه از بیرون با عنوان سیاسی راهبری می شود اما از درون افراد به یک مبنایی رسیده است به همین خاطر فیلم هایی که ساخته می شود نوعاً نگرش هایشان را در مباحث فکری و اعتقادی مطرح می کنند، در سینمای ما وقتی از فلان کارگردان سوال می کنیم در رابطه با دین و فقه قضاوت کرده اید آیا بهتر نبود از دو نفر به عنوان مشاور دینی استفاده می کردید، پاسخ می دهد من خودم با خواندن چند کتاب دینی مستغنی از آوردن مشاور هستم و لذا قضاوتی می کند که کاملا منافات با قضاوت تخصصی است، پس اولین پیشنهاد من شورای مشاوره برای کارگردان ها است و مشاوران باید میان رشته ای باشند که هم فهم سینما و هم فهم دین داشته باشند و پیشنهاد دوم بهاء دادن و ایجاد زمینه به بچه های باسواد دانشگاهی و حوزوی در این زمینه است.

رسا* با تشکر از حضرتعالی که به سوالات این خبرگزاری پاسخ دادید.

ارسال نظرات