۲۹ خرداد ۱۴۰۱ - ۲۳:۱۳
کد خبر: ۷۱۲۶۹۹

نگاه جدید سینمای مارول به اسلام

نگاه جدید سینمای مارول به اسلام
خانم مارول نماینده رویکرد جدید هالیوود نسبت به اسلام است که آن را به‌رسمیت می‌شناسد و برایش احترام قائل است اما قدرت برتر را در نیروی جادویی و اسلام را صرفاً یک مذهب برای اعمال فردی معرفی می‌کند، علاوه بر آن عشق و هدف زندگی دختر چیزی جز مارول نیست.

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، هالیوود و به‌طور ویژه در این گزارش کمپانی مارول، در سال‌های اخیر مرزهای فرهنگی و تمدنی را به‌سوی اقشار گوناگون از داخل و خارج کشور ایالات متحده آمریکا برداشته است. دنیای کنونی برای تبدیل شدن به آنچه در سال‌های ابتدایی قرن بیستم دهکده جهانی خوانده می‌شد باید قواعد نظم نوین جهانی را می‌پذیرفت.

می‌توان گفت که روزگاری غرب از طریق رسانه‌های خود بیشتر دنبال حذف رقبای فرهنگی و ایدئولوژیک در اقصی نقاط جهان بود. فیلم‌ها خصوصاً با نمایش تصویری بربرگونه و بدون تمدن از اسلام و مسلمین و یا عربی‌سازی از مردمان سرزمین پارس، این رویه را طی کردند. فیلم‌های سیاسی و امنیتی فراوان ساختند و البته هنوز هم می‌سازند که نماینده این تفکر است، اما گویا با قدرت گرفتن بیشتر اسلام در جهان و خصوصاً با گسترش موج اسلام‌گرایی در جهان، شاهدیم که رویه ارتجاعی و رادیکالی که بنگاه‌های رسانه‌ای غرب با هدف تخریب چهره اسلام طی می‌کردند دیگر جواب نمی‌دهد، به‌نظر می‌رسد که عجز آنها از تخریب باعث شده است اسلام و مردمانش را جزئی از بدنه تمدن جدید و دهکده کوچک جهانی بدانند اما با رویکردی دیگر.

این‌گونه در سال‌های اخیر تلاش شد زاویه‌های دید نسبت به اسلام تغییر کند. در یک رویکرد با جدا کردن مردم مسلمان از حاکمیتشان، قدرت سیاسی را تهدید معرفی می‌کند، سریال "میهن" شاید یکی از همین نمونه‌های اخیر بود که بعد سیاسی و امنیتی حاکمیت اسلام و تفکر سیاسی آن را تهدید بزرگی برای امنیت جهانی به حساب می‌آورد.

اما در رویکردی دیگر خبر از نوعی همراهی و همدلی با اسلام و مسلمین می‌گوید، البته همراهی‌ای که قواعد نظم نوین را در دل خود گنجانده است و آرام آرام ماهیت اسلامی مسلمانان را به بخش کوچکی از هویت اعتقادی آنان تقلیل می‌دهد، در این وضعیت غرب اسلام را می‌پذیرد، به مسلمین احترام می‌گزارد، آنها را جزئی از دنیای کنونی و دارای حقوق طبیعی خود می‌داند اما آنان را زیرکانه در مسیر هدف و مقصد خود قرار می‌دهد. سریال "خانم مارول" محصول جدید کمپانی مارول را می‌توان یکی از نمونه‌های این جریان تلقی کرد.

 

خانم مارول درباره دختری به‌نام "کاملا خان" مسلمان پاکستانی است که در ایالت نیوجرسی آمریکا زندگی می‌کند، دختری که تمام زندگی و عشقش تشبه به شخصیت‌ کاپیتان آمریکا و ابرقهرمانان مارولی است، حتی معلوم نیست این همه عشق و علاقه او به مارولی‌ها برای چیست، در هر حال او یک هوادار پروپاقرص مارولی است. خانواده او نیز ظواهر دینی را رعایت می‌کنند، دعا و عبادت و قوانین و مقررات مذهبی دارند، والدین کاملاً نسبت به پوشش و روابط او با پسران نظارت می‌کنند و خلاصه آنکه این دختر با فضای باز و آزاد روبه‌رو نیست، متلکی که در یکی از سکانس‌های سریال می‌بینیم جالب است، پدرومادر سخت‌گیری که به دختر تازه‌جوانشان که باید آزادی را حس کند سخت می‌گیرند، در خلوت دنبال عاشقانه‌های جوانی‌شان هستند، هرچند همان موقع دخترشان از خانه فرار کرده و به مراسم طرفداران مارول رفته است، جایی که اجازه رفتن با شرایط خودخواسته کاملاً ممنوع شده است.

 

تا همین‌جای کار شاهدیم دختری که قوانین مذهبی اسلامی زا که بخشی از هویتش هست چندان نمی‌پذیرد و به‌تعبیری دیگر اصلاً  تفکر و فرهنگ دینی او موضوعیت چندانی ندارد، صرفاً به اینکه مسلمان است بسنده می‌کند. او هویت و شخصیت خود را در مارولی شدن می‌داند. نقد فنی که می‌توان فارغ از مباحث فرهنگی و فراسینمایی دنبال کرد، ارائه نمایش خامدستانه این تصویر است. سازندگان خانم مارول به‌حدی این موضوع را واضح و شعاری بیان می‌کنند که به‌صورت تابلویی می‌فهمیم قرار است با دختر مسلمانی که هویتش تغییر می‌کند روبه‌رو باشیم، دختری که البته مسلمان باقی می‌ماند اما مسلمان شناسنامه‌ای که با منش و سبک زندگی آمریکایی ـ هالیوودی زندگی می‌کند.

اما بعد از این شاهد اتفاق مهم دیگری هستیم که شخصیت و هویت این دختر مسلمان پاکستانی به‌طور کامل تغییر می‌کند، یعنی نه‌تنها رگه‌های مهم و پررنگی از فرهنگ آمریکایی در آن وجود خواهد داشت، بلکه او به‌واسطه نیروی جادویی و خرافی به یک "چندپیکر" تبدیل می‌شود که او را از ماهیت دینی و مذهبی‌اش تهی می‌کند. برای آنکه دین و مذهب او به‌طور شفاف و روشن با خرافات و جادو در تضاد است و او این‌گونه به یک "دیگری" تبدیل می‌شود که تدین به‌طور کامل حذف می‌شود.

 

شخصیت‌های کاپیتان مارول و خانم مارول قدرت‌های خارق‌العاده خود را از طریق نژاد یا تکنولوژی خاص به‌دست می‌آورند که در زمینه‌های علمی و تکنولوژیکی پیشرفته نظامی برای آنان کاربرد دارد، نژادی که صاحبانش را دچار تغییر ماهیت کرده و آنان را به موجوداتی به‌نام غیرانسان‌ها تغییر نام داده است، عنوان این نژاد Kree‌ نامیده می‌شود، خانم مارول نیز از همین گونه است؛ دارای نژادی عجیب و غیرانسانی، حال مسلمانی که تا همین الآن هم از مسلمانی بهره‌ای پررنگ و جدی برای برتری ندارد، به‌کمک چنین نیروی عجیبی به یک ابرانسان تبدیل می‌شود، ناخواسته و بدون هرگونه جهت‌گیری مذهب و دین، او را کوچک و فاقد کارکرد برای قدرتمندی و برتری او نشان می‌دهد، امری که می‌تواند در فاصله و ریزش مذهب اسلام در کشورهای غربی اثرگذار باشد.

این استحاله ماهوی از یک شخصیت مسلمان بدون اینکه ماهیت دینی و مذهبی‌اش به‌طور مستقیم و روشن هدف قرار بگیرد، شگرد جدید رسانه‌های هالیوودی برای تقلیل‌گرایی اسلام از یک دین با جهان‌بینی کامل به یک مذهب ساده فاقد قدرت و نیروی قدرت‌بخش و تعالی‌دهنده است، مذهبی که یکی از قدرت‌های مهم دنیا به‌واسطه جهان‌بینی، عقاید و تفکراتش شناخته می‌شود در نظر مارولی‌ها صرفاً پوسته‌ای است که با تفکرات کابالایی، خرافی و حلقه‌ای پُر می‌شود.

طبیعی است که این روند باید با یک درام لطیف، کمدی و شوخ و جذاب همراه باشد تا مخاطبین نوجوان و جوانش آن را بپسندند.

بنابراین خانم مارول اسلام را با قوانین نظم نوین جهانی وارد دهکده جهانی می‌کند. او با سکولاریزاسیون اسلام و هر دینی را تنها در خانه و صرفاً برای عبادت ابتدای غذاخوردن معرفی می‌کند و کارکرد خاصی برای آن قائل نیست و آن را از شئون مهم زندگی اجتماعی و فردی جدا می‌کند.
دین در نگاه مارول برای قدرت‌بخشی کارکرد خاصی ندارد و صرفاً کارکردی جز عبادت ندارد، اما اگر آن‌قدر دین ضعیف است چرا هالیوود سال‌هاست علیه آن و به‌نشانه تهدیدخواندنش فیلم می‌سازد؟

ارسال نظرات