خشونت عرفی سرمنشأ جنایت علیه بشریت
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، یکی از مفاهیمی که سال هاست در میان برخی مردم و حتی اندیشمندان غربی مفروض گرفته شده است، خشونت طلبی دین داران است؛ به عبارتی دیگر آنان این امر را مسلم گرفته اند که ذات دین خشن است و پیروان خود را به سمت خشونت رهنمون می کند و این خشونت تنها به دین اسلام نیز اختصاص ندارد و همه ادیان خشونت در خود دارند.
آنگاه برای این فرضیه ناروا مثال هایی از رخدادهای خاورمیانه و قرون وسطا در اروپا می آورند و ابراز می کنند دلیل این که خاورمیانه و غرب آسیا سال هاست که درگیر جنگ و خشونت طلبی است بدین جهت است که دین از سیاست تفکیک نشده است و مردم با رویکردهای مذهبی به مباحث سیاسی می نگرند.
از طرفی دیگر غربی ها دوگانگی خشونت عرفی و دینی را مطرح می کنند و درباره این باور توضیح می دهند که خشونت دوگونه است؛ خشونتی که دین ما را به آن هدایت می کند که خشونت مذموم است و خشونتی که عرف و عقل ما را با آن می رساند و آن ممدوح است؛ مثلا اگر آمریکا برای حفظ صلح به افغانستان و سایر کشورها حمله می کند و گاه به بهانه قتل یک تروریست مراسم عروسی را به خاک و خون می کشد در راستای خشونت ممدوح است هرچند در این عملیات ده ها زن و بچه و مردم بیگناه کشته شوند.
این ها باورها و مفاهیم آمریکایی است که سالیان سال در میان مردم آمریکا و دیگر کشورهای غربی ترویج شده است و به بهانه خشونت عرفی چه جنایاتی که علیه بشریت اتفاق افتاده است و تنها با این تعابیر سفسطه آمیز توجیه و پنهان شده است؛ البته که انسان های آزادی خواه در سراسر جهان این گونه مغالطات را بر نمی تابند و بارها بر این گونه رفتارها از سوی آمریکا دست به اعتراض زده اند.
اما در هرصورت سرستیز فرهنگ آمریکایی با دین ریشه در اصول دارد و در حقیقت مبارزه آمریکا با دین مربوط به امروز نیست و سال هاست که رسانه های غربی تلاش دارند تا دین و ارزش های دینی را تخریب کنند؛ زیرا دین چارچوبی وجدانی دارد که هم سو با فطرت پاک انسان است و خوی ظلم و استکبار را بر نمی تابد.
به عبارتی دیگر دین انسان ها را به غل و زنجیر می کشد اما نه به شکل مذموم آن، بلکه انسان را از پیمودن مسیر جنایت و شهوت رانی باز می دارد؛ دین سبب می شود که انسان از شکم پرستی و پیروی از هوای نفس به سراغ عقل سلیم برود و روحیه هم نوع دوستی را در انسان تقویت می کند.
در حالی که همه این اصول خلاف مبانی فرهنگ آمریکایی است؛ زیرا مبنای زندگی غربی برپایه لذت جویی بی حد و حصر است؛ لذتی که گاه به خود و دیگران آسیب می رساند اما هربار به بهانه ای این گونه اقدامات توجیه می شود و عنوان آزادی به خود می گیرد؛ همچنین مبان دولت و حکومت آمریکا برپایه استکبار و به زیر سلطه در آوردن سایر کشورهای آزاد است که بازهم با دین نمی سازد.
از این رو غرب که دین را محدود کننده خود و بازدارنده از آمال خود می داند؛ با نگاه منفور به دین می نگرد و همین نگاه را از طرف رسانه های خود در جهان ترویج می کند؛ بدین جهت چون دین را مخالف آرزوهای خود می داند از این جهت دین را مخالف آزادی معرفی می کند و متدینان را انسان های محدود و دربند معرفی می کند.
همچنین چون دین را مخالف مسیر خود می بیند، بدین خاطر دین را مانع از پیشرفت و کمال به جوانان می شناساند و می گوید هرکشوری که بر مبنای دین اداره شود عقب می ماند و یا هرکس که پایبند به دین باشد به موفقیت نمی رسد و مفاهیم دیگری که رسانه های غربی با آنان به جنگ با دین می روند و در نهایت مذهب را کلکسیونی از مشکلات معرفی می کنند تا هر بیننده و شنوده خود را از دین منزجر کنند.
این اتفاقات همه در حالی است که در طرف مقابل برای توجیه اقدامات آمریکا مجبور می شوند تا هر اقدام آمریکا را با هزاران سفسطه بزک کنند تا بتوانند به آن مشروعیت دهند و مردم جهان را در مارپیچ سکوت قرار دهند؛ برای نمونه حمله به کشورهای مسلمان که تجاوز به کشورها محسوب می شود را به بهانه دفاع از حقوق بشر توجیه می کنند و معلوم نیست که این چه حقوق بشری است که اجازه می دهد به سایر کشورها یورش برد و استقلال آنان را لگد مال کرد.
همچنین به بهانه دفاع از امنیت جهانی هزاران زن و کودک را به قتل می رسانند و آن را اقدامی پیش دستانه در حفظ ثبات جهانی و امنیت جهانی عنوان می کنند؛ از طرفی دیگر اسرائیل جنایتکار را که نطفه ای نامشروع در منطقه است با هزاران قطعنامه و سخنرانی حمایت و پشتیبانی می کنند تا به هرگونه جنایات خود در نسل کشی فلسطینیان ادامه دهد.
یکی از این اقدامات بهره گیری رژیم کودک کش از سلاح های کشتار جمعی است و یا تولید این سلاح ها توسط این رژیم نامشروع است؛ اما همه این ها با عنوان خشونت عرفی توجیه و بزک می شود که این گونه خشونت ها منعی ندارد.
این درحالی است که همان طور که پیشتر گذشت دین انسان ها را محدود می کند که تنها در مسیر کمال و انسانیت حرکت کنند، بدین جهت استفاده از سلاح های کشتار جمعی در دین ممنوع است؛ روایات متعدد در این زمینه وجود دارد که آلوده و مسموم ساختن آب کفار برای کشتار دست جمعی آنان مجاز نیست و یا احادیثی دیگر که همه سبب شده فقها بر حرمت استفاده از سلاح های کشتار جمعی فتوا بدهند.
رهبر معظم انقلاب نیز بر اساس شریعت مبین اسلام و احادیث گهربار اهل بیت عصمت و طهارت بر حرمت تولید و استفاده از سلاح های کشتار جمعی فتوا داده اند؛ این نشان می دهد که مبنای نظام مقدس جمهوری اسلامی حرکت بر مدار ظلم نیست هرچند در دنیای کنونی که کشورهای غربی بسیار در صدد فشار بر ایران هستند و حتی دشمنان ما دارای انواع و اقسام این سلاح ها می باشند اما این ها بهانه نشده تا ما نیز رویه غیر انسانی آنان را در پیش بگیریم.
بنابراین حرکت نظام ایران برپایه و مدار دین است، زیرا که دین را تنها راه نجات می دانیم و معتقدیم هر مسیر غیر از این مسیر خلاف فطرت انسانی و ظلم به انسان ها است.