۱۷ مهر ۱۴۰۱ - ۱۰:۲۱
کد خبر: ۷۲۰۸۵۷

انیمیشن را باید به‌عنوان یک صنعت فناورانه و خلاق دانست

انیمیشن را باید به‌عنوان یک صنعت فناورانه و خلاق دانست
موانعی سر راه انیمیشن‌سازان کشورمان است که بعضاً باعث می‌شود آنها از کار دست بکشند. مانند اینکه خریدار خارجی برای خرید کاراکتر با قیمتی بالاتر از انیمیشن "میگ‌میگ" روبرو می‌شود و فرار می‌کند، اینگونه محل ورود ما به بازار جهانی بسته و مسدود می‌شود.

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از خبرگزاری تسنیم-محمدباقر صنیعی منش: قسمت قبل میزگرد بررسی پویانمایی ایران در دهه 90، بیشتر درباره وضع‌شناسی این صنعت و هنر کشور بود. حاضران این میزگرد به این نکته مهم اشاره کردند که پویانمایی ایرانی، در این دهه پیشرفت قابل توجهی کرده و در کل وضعیت آبرومند و پیشرفته‌ای دارد، اما مشکلات بزرگی چون مهاجرت و دست‌اندازهای دولتی بر سر راه آن است.

در ادامه این میزگرد بیشتر به بررسی مشکلات این گونه جذاب و دوست‌داشتنی پرداخته می‌شود.چرایی مهاجرت‌ها و موانع ما برای رسیدن به نقاط قوت و قله‌های اکران جهانی که بیشتر آنها به رفتارهای سلیقه‌ای و ناآگاهانه برخی مدیران فرهنگی و هنری خصوصاً در نهادهای حاکمیتی اشاره داشت.

* انیمیشن ایران در یک‌دهه گذشته موفقیت‌های قابل توجهی به دست آورده، اما یک نکته در این میان خودنمایی می‌کند و آنهم موضوع مهاجرت پویانماسازان است، تضاد این دو را چطور ارزیابی می‌کنید، اگر موفق هستیم پس‌چرا فعالان به فکر مهاجرت هستند؟

حامد جعفری: زمانی که این صنعت را به جای اینکه یک حوزه خلاق و فناورانه ببینیم مانند یک سرویس‌دهنده بدانیم همین اتفاق رخ می‌دهد و این طبیعی است که انیماتور ما پیش خودش بگوید چرا من باید برای شرکتی کارکنم که خودش دارد کارگری تولید یک استودیوی خارجی را انجام می‌دهد و حتماً ترجیح خواهد داد که خودش مستقیماً برای خود آن شرکت خارجی کار کند تا با کم کردن واسطه‌ها زمینه رشد بیشتر خودش را فراهم کند. اما این موضع نسبت به تولیدات داخلی اینگونه نیست.

زمانی که نیروی جوان ما برای شرکت‌های خارجی کار می‌کند، یک رویه اشتباه شکل می‌گیرد زیرا نیروی جوان ما در مسیر تولید اثری قرار می‌گیرد که به اندیشه و مباحث فکری ما تعلق ندارد و ما تبدیل به ابزاری برای تولید محصولات خارجی می‌شویم. این رویه در درازمدت زخم عمیقی می‌شود که بر پیکر انیمیشن نشسته است. چراکه توان این نیرو در راستای رشد صنعت انیمیشن کشور خودش صرف نمی‌شود و اثری را ارائه نمی‌دهد که برگرفته از فکر، اندیشه و فرهنگ خودش باشد. این اتفاق زمانی می‌افتد که توجه دقیق و از سر علم و آگاهی به این حوزه نباشد، برای همین رشد انیمیشن در کشور ما رشد ناهمگون است. سر به میزان بدن رشد برابر، یکدست و منطقی نداشته است.

البته من نمی‌خواهم تاثیر مسائل دیگر همچون مشکلات اقتصادی را کمرنگ کنم، اما فقط خواستم که از نگاه صنفی خودمان به این موضوع توجهی داشته باشیم تا پاسخ سوال شما را بدهم. یعنی به نظرم مهاجرت نخبگان این عرصه به معنی عدم موفقیت هنر-صنعت انیمیشن نیست، بلکه بیشتر متأثر از دلایل مختلفی همچون اشتیاق برای تأثیرگذاری بیشتر در خلق یک اثر، دستیابی به تجربه کار در استودیوهای بزرگ و مرجع، رفع مشکلات معیشتی ناشی از اقتصاد بیمار کشور و همچنین سایر دلایل مشابه است.

انیمیشن , سینمای ایران ,

بهنود نکویی: زمانی که من و آقای جعفری برای تولید مشترکی به یکی از کشورها رفته بودیم، برخی از استودیوها را می‌دیدیم که عوامل‌شان صرفاً برای اخذ پروژه در جهت ارائه خدمات آمده بودند، یعنی صرفاً هزینه‌ای دریافت کنند و سرویس ارائه دهند. زمانی که در جریان هدف ما از سفر به آن کشور، یعنی تولید مشترک با یک استودیوی خارجی و مشارکت در خلق اثر مشترک، قرار گرفتند، به ما می‌گفتند اگر شما با استودیویی بر سر مشارکت به نتیجه نرسیدید و آنها به دنبال سفارش و اخذ خدمات بودند نه مشارکت، ما حاضریم برایشان کاری که می‌خواهند را تولید ‌کنیم.

 
نیروها از داخل رصد شوند و این قضیه دارد شبیه کنکور می‌شود که کشور با دست خودش بچه‌های مستعد و با هوش را شناسایی می‌کند تا در دانشگاه‌های مطرح تحصیل کنند، اما همه آنها از سوی کشورهای دیگر هم شناسایی شده و برای تحصیل به آنجا دعوت می‌شوند، عملا ما داریم با کنکورمان نیروهای با استعداد و با هوش را به خارج از کشور معرفی می‌کنیم و خودمان برایشان برنامه‌ مناسب و قابل قبولی نداریم.
 
 

برخی اوقات سیاست‌های دولتی در حوزه انیمیشن به‌گونه‌ای است که استودیوهای داخلی را تشویق به ارائه سرویس می‌کند. در صورتی که ارائه سرویس کم درآمد ترین کار این حوزه است. با این روش نیروی متخصص داخلی حذف می‌شود. الان با توجه به اینکه برخی از انیماتورها در حال کار هستند اسمی از آنها مشاهده نمی‌کنیم، چرا که درحال تولید برای مجموعه‌های خارجی هستند. در این سال‌ها مسیرهای ارائه خدمات تولید انیمیشن به خارجی‌ها برای انیماتورها هم روشن‌تر شده است و دیگر الزامی به حضور آنها در کشور خارجی هم نیست و از همینجا کار می‌سازند و برای صاحب اثر می‌فرستند و پولش هم در حسابشان واریز می‌شود بدون اینکه حتی یکبار هم همدیگر را دیده باشند و یا تأثیری در خلق و شکل‌گیری آن اثر داشته باشند. البته این از ویژگی‌های خاص کار انیمیشن است که به دیجیتالی بودن و قابلیت ارسال تمام بخش‌های آثار انیمیشنی بر می‌گردد و نیروهای صنایع دیگر به راحتی نمی‌توانند در آن سوی آب‌ها کار کنند اما نیروی انیمیشن‌ساز می‌تواند در عین حال که اینجا باشد برای کشورهای خارجی کار کند بدون اینکه مهاجرت کند. البته یک نکته مفید در این ماجرا، کسب تجربه‌های ارزشمند توسط انیماتورها است، که اگر سیاستی برای جذب و بکارگیری این انیماتورها در تولیدات داخلی بعد از بهره‌مندی از این تجربه‌ها وجود نداشته باشد خیلی متضرر می‌شویم.

ناگفته نماند که تولیداتی که مشاهده می‌کنید و سطح کیفی بالای آثار حاضر کشور نیز نتیجه تلاش افرادی است که در اینجا مانده‌اند و برای کشور فیلم تولید می‌کنند.

برخی درآمدهای انیمیشن برای اینجا بزرگ است اما در خارج مبلغ بالایی نیست

* با وجود فروش خوب برخی انیمیشن‌ها در این چند سال و مورد توجه قرار گرفتن چرا این انیماتورها حاضر به ماندن نمی‌شوند؟

حامد جعفری: انیمیشن در سینما از ویژگی منحصر به فردی برخوردار است و آن یکسان بودن شاخص‌ها و محدودیت‌های ساخت یک اثر برای گروه کودک در کشورهای مختلف است، موضوعی که ناخودآگاه انیمیشن را بین المللی می‌کند و همین موضوع سبب می‌شود که خیلی از انیماتورهای ما در شبکه‌های اجتماعی با دیگر انیماتورهای جهانی در ارتباط باشند، که البته این موضوع سبب می‌شود تا سطح کارشان را نیز با استانداردهای بین‌المللی همخوان سازند، اما این ارتباط مستمر به صورت طبیعی منجر به پیشنهادهای کاری هم می‌شود. پیشنهاداتی که با ارقامی بسیار بالاتر و قابل توجه‌تر از دستمزدهای آنها در کشور خودمان است.

علت دیگر نیز توقع دستمزد بالا به دلیل دستمزدهای خارجی و گاهاً فروش خوب آثار داخلی است و آنهم ناشی از این است که اطلاعات همکاران ما به دلیل شفاف نبودن خیلی از آمار و ارقام فروش، از درآمد صاحب اثر کم است. مثلاً باید در نظر داشته باشیم که کل مبلغ فروش یک فیلم در اختیار تهیه‌کننده به عنوان صاحب اثر قرار نمی‌گیرد و ابتدا سهم فروش سینمادار و شرکت پخش از فروش فیلم کسر شده و سپس سهم تهیه‌کننده محاسبه و پرداخت می‌شود.

انیمیشن , سینمای ایران ,

محمدمهدی مشکوری: ارزآوری آثار اتفاق مثبتی است، به شرط آن که با تمامی جوانب آن را ببینیم. فرض کنید من کاری را بر مبنای ارز خارجی، به میزانی فروخته باشم که به پول داخلی ما چندین میلیارد تومان بشود که حتماً این اتفاق خوب و مبارکی است، اما باید بدانیم که تهیه‌کننده برای فروش چه هزینه‌ای متحمل شده است؟ یک بخش هزینه تولید است و بخش دیگر صرف هزینه دوبله و بازاریابی اثر می‌شود. این عدد برای ما عدد بزرگی است اما در بازار جهانی عدد قابل توجهی نیست. همینطور استودیوی خارجی برای پویانمایی چه دستمزدی صرف می‌کند و ما چه دستمزدی می‌دهیم.

حامد جعفری: این نکته ای که گفتند درست است، اما باید یک سرخوردگی را هم به دلایل اضافه کنیم. زمانی که استودیوی داخلی در پروژه‌ای به عنوان پیمانکار فعالیت کند آن هم در صنعتی که جزئی از صنایع خلاق محسوب می‌شود و مبتنی بر خلاقیت است، زمانی که خلاقیت را از فعالان آن حوزه بگیریم به مرور سرخورده می‌شوند. یعنی در مقدمه به نظر می‌رسد که می‌خواهیم به نتیجه درخشانی برسیم اما در عمل موجبات سرخوردگی و فراری دادن نیروی انسانی را فراهم کردیم.

مشکوری: زمانی ایران چندان انیمیشن قوی در دست تولید نداشت و در میان کشورها شناخته شده نبود اما از زمانی که کارهای معروف و مطرحی تولید کردیم، نور به سمت صحنه ما حرکت کرد و نگاه‌ها به سمت ایران روشن شد. همین عامل باعث می شود که نیروها از داخل رصد شوند و این قضیه دارد شبیه کنکور می‌شود که کشور با دست خودش بچه‌های مستعد و با هوش را شناسایی می‌کند تا در دانشگاه های مطرح تحصیل کنند، اما همه آنها از سوی کشورهای دیگر هم شناسایی شده و برای تحصیل به آنجا دعوت می‌شوند عملا ما داریم با کنکورمان نیروهای با استعداد و با هوش را به خارج از کشور معرفی میکنیم و خودمان برایشان برنامه‌ی مناسب و قابل قبولی نداریم.

نهادهای حاکمیتی بجای اینکه تنظیم‌کننده باشند نقش معکوس را ایفا می‌کنند

*خب در اینجا نقش دولت چیست؟ چون از سویی اشاره شد که دولت با دخالت‌هایش بیشتر وزنه به پای انیمیشن کشور می‌بندد از طرفی هم انتقادات به سمت دولت است که چرا حمایت نمی‌کند؟

مشکوری: طبیعتاً ورود دولت باید هدفمند باشد و نقش رگلاتور (تنظیم‌کننده) را ایفا کند. اما در حال حاضر نهادهای حاکمیتی در حال انجام کارهایی هستند که اثر و نقش معکوسی دارد. چرا که همان بودجه محدود در جای نادرست صرف می‌شود. یا زمانی که نهادی مانند صداوسیما در اثری سرمایه‌گذاری می‌کند بعد از اتمام اثر اجازه هیچ ورودی به سازندگان همان اثر نمی‌دهد و حتی خودش هم تلاشی برای بازاریابی همه جانبه اثر نمی‌کند. متأسفانه این موضوع نتیجه‌اش این است که تولیدکنندگان به فکر سود در تولید باشند به جای تلاش برای کسب سود در عرضه و انتفاع از استقبال مخاطب و همین امر باعث شده است که در حال حاضر برخی از انیمیشن‌هایی که در مراکزی مثل مرکز صبا ساخته می‌شوند قابلیت پخش نداشته باشند یعنی به قدری به لحاظ کیفی ضعیف هستند که حتی خود صداوسیما هم حاضر به پخش محصولاتی که برای آنها سرمایه‌گذاری کرده است، نمی‌شود.

برای مثال ما برای تجاری‌سازی سریال «ببعی و ببعو» تحقیقاتی انجام دادیم که منجر به تولید 60 هزار جلد کتاب و فروش آن در سه روز گشت و برای کتاب‌ها تیزرهایی تولید کردیم و صداوسیما هم آنها را پخش کرد، اما به یکباره جلوی کار را گرفت و گفت: چه کسی به شما اجازه چاپ این کتاب‌ها را داده است؟! این انیمیشن برای سازمان است. با اینکه تیزر این کار را پخش کرد اما خودش جلوی این کار را گرفت. مجددا ما جلسه‌ای با سازمان گذاشته و به هماره ناشر با مسئولین مربوطه در صدا و سیما صحبت کردیم و گفتیم بیاید به جای ایجاد مانع و توقف این کار، شما یک مبلغی از سهم نشر کتاب‌ها را برای خودتان مشخص کنید که ناشر آن را به شما بپردازد و در قبال آن اجازه انتشار کتاب‌های مربوط به اثر ببعی و ببعو را داشته باشد چون بلاخره مخاطب این اثر را دوست داشته و آن را دنبال کرده و الان به دنبال مرچندایز و به طور ویژه کتاب‌های آن می‌گردد، اما با اینکه ناشر حاضر به پرداخت پول به سازمان شده بود، تا الان که شش ماه از آن جلسه می‌گذرد هیچ اقدامی برای اعلام حتی مبلغی برای انجام این کار صورت نگرفته است.

انیمیشن , سینمای ایران ,

حامد جعفری: همین مثالی که آقای مشکوری گفتند می‌تواند باعث شود که یک نفری مانند ایشان بگوید دیگر نیستم و برود در جایی فعالیت کند که قدر کارش و اقداماتش دانسته شود. متأسفانه همین رفتارهای سلیقه‌ای و هیجانی باعث پایین آمدن تاب‌آوری سازندگان انیمیشن می‌شود و اینها هم ممکن است دلایل دیگری برای خروج آن‌ها از کشور باشد. چون طبیعتاً تا هر قشری تا یک سطحی می‌تواند در فشارها کار را جلو برده و مقاومت کند و از یک جایی به بعد، تحمل آن فشار برایش غیر ممکن خواهد شد و موضوع را رها خواهد کرد.

اما در مورد اینکه دولت چه کاری می‌تواند بکند، به نظرم یکی از اقداماتی که دولت می‌تواند در آن ورود کند، حمایت از آثاری است که وارد فرآیند عرضه می‌شوند تا انیمیشن در زنجیره بازاریابی و عرضه بهتر دیده شود. به علاوه اینکه خیلی از حمایت‌های دولتی می‌تواند قانونی باشد و با وضع قوانین امورات انیمیشن‌سازی را تسهیل کند نه اینکه مانعی به موانع تولیدکنندگان اضافه کند. ما در کشور شوراهای اجتماعی و فرهنگی فراوان داریم. چندتا از این شوراها برای افزایش شخصیت‌های انیمیشنی مانند ببعی و فیلشاه تلاش کردند تا این کاراکترها روی محصولات کودکان مانند دفاتر، کیف و کتاب و سایر اقلام مرچندایز آنها درج شود؟ چه میزان برای استفاده حداکثری از کاراکترهای محبوب ایرانی تلاش کردند؟ نگرانی از تماشای انیمیشن‌های خارجی توسط کودکانمان که کافی نیست. این نگرانی‌ها باید منجر به حمایت‌های درست و تاثیرگذاری در این عرصه شود.

 
متأسفانه همین رفتارهای سلیقه‌ای و هیجانی باعث پایین آمدن تاب‌آوری سازندگان انیمیشن می‌شود و اینها هم ممکن است دلایل دیگری برای خروج آن‌ها از کشور باشد. چون طبیعتا تا هر قشری تا یک سطحی می‌تواند در فشارها کار را جلو برده و مقاومت نماید و از یک جایی به بعد، تحمل آن فشار برایش غیر ممکن خواهد شد و موضوع را رها خواهد کرد.
 
 

از نظر صداوسیما رایت روبی و جوجه‌ها از میگ‌میگ برادران وارنر بیشتر است!

نکویی: اما کلی از شخصیت‌های انیمیشنی خارجی بدون هیچ گونه نظارتی بر روی محصولات ایرانی در حال عرضه است مانند باب اسفنجی. یک ماجرایی را تعریف می‌کنم تا اوج این بی‌عدالتی را متوجه شوید. یکی از محصولات مطرح کشور در زمینه مواد غذایی از ما درخواست کرد که کاراکترهای انیمیشن «روبی و جوجه‌ها» روی محصولاتش چاپ شود. علت اینکه سراغ ما آمده بودند این بود که آنها اول سراغ کاراکتر میگ‌میگ رفته بودند، اما چون شرکت چاپ بسته‌بندی محصولات آنها در ترکیه‌ بود، به آنها گفته بودند باید رایت کاراکتر میگ‌میگ برای چاپ و بسته‌بندی‌ها خریداری شود. نماینده کمپانی سازنده این کارتون گفته بود که برای رایت این شخصیت 500هزار دلار باید بپردازید و چون این مبلغ بالایی بود با آنها به نتیجه نرسیدند. به جهت شباهت شخصیت‌های «روبی و جوجه‌ها» با میگ میگ، در سرچ گوگل متوجه شخصیت کارتون ما شدند و با ما تماس گرفتند که رایت این شخصیت‌ها را برای محصولاتشان بخرند. ما هم بدون اجازه صداوسیما نمی‌توانستیم بفروشیم. برای همین سراغ مدیران سازمان رفتیم و این موضوع را مطرح کردیم. مدیر وقت مرکز صبا در جلسه‌ای که برای این موضوع تشکیل شد، رفت پای تخته و عدد یک را نوشت و جلوی آن یازده تا صفر گذاشت. ما گفتیم که خب این مبلغی که شما نوشتید که از پولی که اینها می‌خواستند به کمپانی برادران وارنر بپردازند هم خیلی بیشتر است، اما ایشان قبول نکرد و همین شد که الان شخصیت‌های کارتون محبوبی مانند روبی و جوجه‌ها روی آن محصولات درج نشدند.

انیمیشن , سینمای ایران ,

حامد جعفری: تصور کنید اگر آقای نکویی این کار را انجام می‌داد با چالشی جدی روبرو می‌شد. یعنی حتی این دلسوزی از جانب تولیدکننده هم پذیرفتنی نیست و این یک بازی دو سر باخت است. این داستان هم برای این بود که چاپخانه آنها ترکیه بوده والا این همه لباس و محصولات مختلف است که روی آنها شخصیت‌های بن‌تن و بتمن و سوپرمن وجود دارد. اینجا است که باید دولت وسط بیاید و با قوانین مختلف نگذارد که این محصولات وارد بازار شود.

در دنیا موضوعی به نام ضریب نفوذ شخصیت در کودکان وجود دارد. کمپانی روسی سازنده کارتون «ماشا و خرس» که محل اصلی درآمدش از حق رایت محصولات جانبی استفاده کننده از کاراکترهای ماشا و خرس است به ما می‌گفت: من در جایی سرمایه‌گذاری می‌کنم و وارد بازار آنجا می‌شوم که بدانم حداقل 30درصد کودکان آن کشور کاراکترهای ما را می‌شناسند. به نظرم یکی از حمایت‌های دولت می‌تواند این باشد که اگر در کشور شخصیتی تولید شد (حتی در آثار تلویزیونی) که 5درصد کودکان آن را می‌شناختند باید از آن اثر به طور ویژه حمایت‌ شود تا به توسعه محصول و شناخت بیشتر مخاطب کمک کند. من می‌گویم زمانی که کسی هزینه کرده تا به این درصد نفوذ یک کاراکتر و شخصیت در مخاطب برسد، حمایت و سرمایه‌گذاری از او حتما ارزش دارد، اما مشکل اینجا است که بعد از تلاش برای شناساندن کاراکتر کسی می‌آید و  دستش را روی آن می‌‌گذارد و می‌گوید کسی به این دست نزند! این متعلق به ماست! و اینگونه دیگر قهرمان آثار ما برای کودکان عمیق و درونی نمی‌شوند. پذیرش قهرمان برای کودکان الگویی دارد که مهم‌ترین چرخه آن وابسته به تجاری سازی محتوا است که متاسفانه مشکلات زیادی بر سر راه آن وجود دارد.

به‌جای درمان ریشه‌ها، علائم را رفع می‌کنیم

*یعنی تقریباً شما فقط یک بخشی از این چرخه هستید که با این وجود حتی اگر پویانمایی‌ها بدرخشند هم مشکلاتی همچنان مقابل آنها وجود دارد؟

حامد جعفری: شوربختانه زمانی که دولت مسأله‌ای را می‌فهمد هم برایش درمان موضعی تجویز می‌کند. یعنی برای سردرد، به جای اینکه برود و ریشه درد را پیدا کند و آن را درمان کند، صرفا مسکن خوردن را تجویز می‌کند. بعد چه اتفاقی می‌افتد؟ شورای اجتماعی کشور می‌آید متوجه مشکل در حوزه فرهنگی می‌شود و چند صد میلیارد تومان هزینه می‌کند اما همیّت خود را بر پرداخت و حل ریشه‌ای این مشکل قرار نمی‌دهد و این پول در جایی بی‌اثر به کار گرفته می‌شود. در حالی که ما شخصیت‌های انیمیشنی بسیاری داریم که می‌توانند ارزش آفرین باشند اما تنها در قاب موبایل و قاب تلویزیون دیده می‌شوند. ما برای تولید انیمیشن در جنگ هستیم و گاهی در این جنگ شکست هم می‌خوریم. از چه کسی؟ از مسئولین کشور.

مشکوری: فکر نکنیم که تجاری سازی در دنیا مقوله سهل و آسانی است. اما در کشورمان این چرخه، شکل نگرفته شکست می‌خورد، چرا که می‌بینیم فیلمی که هنوز منتشر نشده است، تصاویر شخصیت‌هایش بر روی لباس و نوشت افزار چاپ شده و در بازار توزیع شده است.

 
اگر قانون خرید رایت شخصیت‌های خارجی برای لباس و نوشت‌افزار تصویب شود، همه تولید‌کنندگان سراغ تولیدات داخلی می‌آیند
 
 


حامد جعفری: به مدیر یکی از مجموعه‌های نوشت افزارها می‌گفتم که کافی است از فردا این قانون را بگذارند که هرکدام از صنوف لباس و نوشت افزار در صورتی که می‌خواهند شخصیت‌های کارتونی جهانی را چاپ کنند باید هزینه لایسنس و مجوز آن را از شرکت‌های خارجی بخرند. آن وقت معلوم است که هیچ کس سراغ کاراکترهای خارجی نمی‌رود چون باید چندین هزار دلار پرداخت کنند و اتفاقا سراغ شرکت‌ها و شخصیت‌های کارتونی ایرانی می‌آیند، چرا که با پرداخت یک هزینه معقول و سنجیده می‌توانند کاراکتر را بخرند. اما با حمایتی که حتی ظاهرش هم دفاع از حقوق تولیدات خارجی به نظر می‌آید، دولت چگونه از تولیدات داخلی حمایت می‌کند؟

موضوع پلتفرم‌ها که به آن اشاره شد هم همینگونه است. اگر دولت به درستی کار رگولاتری را انجام دهد، دیگر بسترهای آنلاین نمی‌آیند از کارتون‌های خارجی و رایگان استفاده کنند و پول درآمدش را صرف تولیدات رئال کنند و کودکان که صدایشان شنیده نمی‌شود قربانی و مهجور شوند. در حالی که اگر قوانین درست تصویب شود شاهد این خواهیم بود که هم تولیدات کودکان و نوجوانان افزایش پیدا می‌کند و هم جلوی آثار خارجی با محتوای بدون تأیید و ناپسند گرفته می‌شود.

با محتوا می‌توان انیمیشن ایرانی را به دنیا معرفی کرد اما نمی‌توان همه چیز را ایرانی کرد

* برسیم به مووضع محتوای ایرانی و اسلامی بودن تولیدات؛ یک دهه اخیر انیمیشن‌ایران رشد قابل توجهی داشته و روبه‌جلو حرکت کرده سئوال اینجاست که چقدر محتوای تولید شده ایرانی بوده و آیا توانستیم به سبک مؤلفانه ایرانی در این زمینه دست پیدا کنیم؟

انیمیشن , سینمای ایران ,

بهنود نکویی: اسم یکی از مهمترین کمپانی‌های انیمیشن‌سازی که با انیمیشن‌های قدیمی آن خاطره‌های زیادی داریم، کمپانی ژاپنی‌ «نیپون» است. همان کمپانی که کارتون‌های پسر شجاع، باخانمان، بچه‌های مدرسه آلپ، سندباد و... را ساخت که با بیشتر آنها بزرگ شدیم. محتوای کدام یک از این کارتون‌ها ژاپنی است؟ البته نمونه ژاپنی هم دارند، اما بیشتر آنها اروپایی، آسیایی و آمریکایی است ولی همه ما آنها را به عنوان کارتون ژاپنی می‌شناسیم. چون یک سبک و شکل خاصی که سابقه نداشت را تولید کردند. چندان هم ربط خاصی به سبک نقاشی ژاپنی ندارد. شاید هیچ المان خاصی در آن وجود نداشته باشد اما چون تولید انبوه شد به این عنوان شناخته شدند. بعد از آن این شکل از کارتون به عنوان سبک و تکنیک ژاپنی شناخته شد. اینجا هم همینطور است اگر تولید انبوه در حوزه انیمیشن ما رخ دهد شاهد آن خواهیم بود که سبک ایرانی کم کم خودش را نشان خواهد داد. این اتفاق رخ می‌دهد اما به شرطی که رونق در تولید را ببینیم.

مشکوری: وقتی که ما می‌خواستیم انیمیشن آرمن را بسازیم که محتوای آن کاملاً استعمارستیزانه بود، از سبک و فضای فانتزی کمک گرفتیم. ما در این صنعت با کودکانی روبرو هستیم که به فضای فانتزی علاقه دارند و نمی‌توانیم سلیقه و نیاز مخاطب را کنار بگذاریم. برای همین اگر محتوای هدفمند و درستی داشته باشیم می‌توانیم امیدوار باشیم که به مرور شاهد رویش انیمیشن ایرانی باشیم. در این زمینه ابزار ما محتوا است که باید آن را به درستی مدیریت کنیم.

جعفری: البته من هم این را اضافه کنم ما باید به سمت مؤلف شدن حرکت کنیم و در این شکی نیست اما نمی‌توان برای رسیدن به این نقطه همه چیز را ایرانی کرد. باید حداقل‌هایی مانند گرافیک متناسب با ذائقه عمومی و جهانی باشد و رفته رفته به تغییر ذائقه و سلیقه مخاطب کمک کرد. نکته مهم دیگر این است که باید بدون تعارف از بهترین تکنیسین‌ها و ابزارها استفاده کرد. برای کار دینی باید بهترین آهنگساز را آورد. اما بودجه ما برای کودکان و نوجوانان بسیار کم است. آنها تریبونی برای بیان مطالباتشان ندارند و مانند جمعیت بزرگسال کشور نیستند که بتوانند مصاحبه کرده و یا اعلام نظر کنند و به طور خلاصه صدایشان به جایی نمی‌رسد و همین هم باعث می‌شود اولین نیاز آنها در این صنعت که آشنا شدن با قهرمانانی از جنس خودشان باشد شنیده نشود.

ارسال نظرات