۰۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۹:۲۸
کد خبر: ۷۲۲۷۶۷

آیت الله قاضی: پول اتومبیل ضد گلوله را به صندوق مستضعفین واریز کنید

آیت الله قاضی: پول اتومبیل ضد گلوله را به صندوق مستضعفین واریز کنید
«یک بار که محمد متحدى آمده بود، درباره این شخص «قاضى» صحبت کردیم و بنا شد که او مسئول انجام امر ترور آیت‌الله قاضی طباطبایی باشد و من هم اعلامیه‌اش را بنویسم.»

به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، آیت‌الله سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی از روحانیون مبارزی بود که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، مبارزه با رژیم پهلوی را شجاعانه پی گرفت و لحظه‌ای هم از مبارزه باز نایستاد. آیت‌الله قاضی پس از پیروزی انقلاب به دستور امام خمینی(ره) به عنوان امام جمعه تبریز منصوب شد. وی پس از عمری مجاهدت و تلاش خالصانه در ۱۰ آبان ۱۳۵۸ بدست عوامل گروهک فرقان ترور شد و به شهادت رسید. به بهانه سالروز شهادت آیت‌الله قاضی طباطبایی، خاطرات و روایت‌هایی از شهید محراب را در ادامه می‌خوانیم.


ماجرای تلفن تهدیدآمیز و آگاهی آیت‌الله قاضی از ترور خود

به گفته یکى از نزدیکان آیت‌الله قاضی، چند روز قبل از شهادت، زنى ناشناس به رئیس کمیته مسجد شعبان تلفنى گفته بود که تا سه روز دیگر آقای قاضى کشته خواهد شد. رئیس کمیته این موضوع را به اطلاع ایشان رساند. یکى دیگر از نزدیکان هم به ایشان گفته بود: از شایعات شهرى چنین استنباط مى‌شود که خطرى جدى شما را تهدید مى‌کند. اجازه بدهید اتومبیلتان را به شیشه ضد گلوله مجهز کنیم. وقتى ایشان از هزینه زیاد آن مطلع مى‌شود مى‌گوید: پول آن را به صندوق مستضعفین واریز کنید.

همزمان با برگزارى نماز عید قربان، از سوى گروه فرقان اعلامیه‌اى در محل برگزارى نماز توزیع شده بود و قرار بود یک نسخه از آن به آیت‌الله داده شود. یک نفر به ایشان مراجعه کرده و مى‌گوید: یک نسخه از اعلامیه گروه فرقان پیدا شده است، ولى آیت‌الله قاضى مى‌گوید که اینجا محلّش نیست و آن را به خانه بیاور. شاهدان عینى از حضور دو نفر مشکوک که در نماز مغرب و عشا، در مسجد شعبان حاضر مى‌شدند خبر دادند. یکى از محافظان آیت‌الله گفت: آیت‌الله قاضى طباطبایى روز عید قربان که عازم شرکت در نماز بود، روى پله‌ها به اطرافیان خود گفت: «مرا به این زودى ترور مى‌کنند».

 

عوامل ترور و نحوه شهادت

عوامل ترور آیت‌الله قاضى سه نفر بودند؛ طراح فردى به نام محمد متحدى بود که مهدى نیز نامیده مى‌شد. مسعود تقى‌زاده ضارب و فردى به نام مشهدى مصطفى بودند. تقى‌زاده در بازجویی‌هاى خود گفته است: «... بعد از این‌ها جریان اعدام قاضى بود که به پیشنهاد و انتخاب مهدى و قبول من بعد از چند دفعه شناسایى صورت گرفت. از این جریان فقط مشهدى مصطفى و مهدى (محمد متحدى) و من اطلاع داشتیم و اگر کسى دیگرى هم بداند یا یکى از این دو نفر گفته‌اند و یا براساس جمع‌بندى و حدس بود. یک دفعه رفتیم. علاوه بر اینکه در آن محل به من مشکوک شدند قاضى هم نیامد، و فردایش من دیگر در خیابان ایستادم و قرار بود که مهدى قبل از او بیاید و با زدن راهنماى سمت راست، به من اطلاع دهد که ماشینش مى‌آید. من با این علامت مهدى به‌طرف محل حرکت کردم.

به دلیل نامعلومى توسط فولکس واگن سفید رنگى راه‌بندان ایجاد شد که تقریبا ماشین این‌ها به حالت بدون حرکت درآمد. من نزدیک شده و با شلیک سه گلوله به آن طرف خیایان که مهدى با موتور منتظرم بود رفتم. (موتور همان سوزوکى ۱۲۵ بود) بعد از سوارشدن من، از سوى محافظ وى چند تیر شلیک شد که به دلیل تاریکى و دورى فاصله هیچ‌کدام اصابت نکرد. مهدى مرا بعد از مسافتى پیاده کرد و من هم بعد از مدتى به خانه همان مشهدى مصطفى در کوچه صدر رفتم. مشهدى مصطفى هم مسئولیت پخش چند تا اطلاعیه را در این مورد داشت و او جریان را از نزدیک دیده بود...»

اکبر گودرزى هم در اعترافات خود گفته است: «یک بار که محمد متحدى آمده بود، درباره این شخص (قاضى) صحبت کردیم و بنا شد که او مسئول انجام امر باشد و من هم اعلامیه‌اش را بنویسم.»

تقى‌زاده سه گلوله شلیک کرد دو گلوله به آیت‌الله قاضى یکى به سر و یکى هم به شانه اصابت کرد. آخرین حرفى که از زبان آیت‌الله قاضى خارج شد این بود که به همراه خود گفت: «حاج‌ شیخ على سنه بى‌شى ‌اولمادى؟» [حاج علی به تو چیزی نشد؟] او در لحظه آخر عمر نیز بیش از خود نگران همراهش بود.

 

مروری بر سیره اخلاقی آیت‌الله قاضی طباطبایی

آیت‌الله سید محمدعلی قاضی طباطبایی از پیشگامان مبارزه با رژیم پهلوی و از یاران نزدیک امام خمینی بود که علاوه بر ساماندهی مبارزات سیاسی، در بعد شخصی نیز ویژگی‌های منحصر به فردی داشت که از وی چهره‌ای ممتاز ساخته بود. تلاش برای رفع مشکلات مردم، ساده‌زیستى، رفتار محبت‌آمیز با اطرافیان، تأکید بر نماز اول وقت و... از مهم‌ترین ویژگی‌های ایشان بود که همواره می‌تواند به عنوان الگویى براى اخلاق اسلامى مورد تأکید قرار گیرد.

آیت‌الله سید محمدعلی قاضی طباطبایی از پیشگامان مبارزه با رژیم پهلوی و از یاران نزدیک امام خمینی بود که نقش ویژه‌ای در ساماندهی مبارزه در تبریز داشت توسط گروهک فرقان ترور شد و به شهادت رسید. این روحانی مبارز در کنار فعالیت‌ها سیاسی-فرهنگی دارای ویژگی‌های و تعهدات شخصی نیز بود که از وی چهره‌ای ممتاز ساخته بود.

 

رفتار با اطرافیان

رفتار و منش آیت‌الله قاضى طباطبایى در خانه و با همسر و فرزندانش، مى‌تواند نمونه و الگویى براى اخلاق اسلامى باشد. رفتار و کردار و برخوردهاى حساب شده و سنجیده وى آینه اخلاق اسلامى است. نسبت به فرزندان خود مهربان بود و از اظهار محبت به آنها دریغى نداشت. وى تنها پدر نبود، بلکه مربى و معلم دلسوز و دوستى صمیمى و نزدیک براى فرزندانش بود. وجودش براى اهل خانه موجب آرامش بود و کلام دلنشینش صفاى منزل را دو چندان مى‌ساخت.

وى با همسر و فرزندانش هرگز بدرشتى و خشونت رفتار نکرد. حتى زمانى که در بحرانى‌ترین روزهاى زندگیش بود و ناملایمات و مشکلات اجتماعى و سیاسى بسیارى را بر دوش مى‌کشید، همیشه آثار خستگى و دلتنگى را در بیرون خانه مى‌نهاد و با چهره‌اى آرام و متین به خانه پا مى‌گذاشت. برخورد متواضعانه و محترمانه و در عین حال حساب شده و حکیمانه‌اش اهل خانه را هر چه بیشتر به رعایت خلق و خوى اسلامى تشویق مى‌کرد. در مقابل رفتار اهل خانه هرگز واکنش و پاسخى شتاب‌آلود نداشت.

تنها موضوعى که بیشتر مورد حساسیت وى بود و در صورت لزوم، با بهره‌گیرى از اصول صحیح تربیتى تذکرمى‌داد، انجام وظایف شرعى و حفظ شئونات اسلامى از جانب خانواده‌اش بود؛ آن هم به گونه‌اى که شایسته یک خانواده مذهبى و زیبنده همسر و فرزندان عالمى چون او بود.

 

تاکید بر نماز اول وقت

آیت‌الله قاضى در ابعاد فردى نیز خصوصیاتى داشتند که نمونه کامل مسلمانِ متخلّق به اخلاق اسلامى بود. بر اقامه نماز در اول وقت تأکید داشت. نمازهایش را اول وقت به جاى مى‌آورد، فرزندانش را نیز به این عمل ارزشمند سفارش بسیار مى‌کرد، در واقع فقط به دیگران نمى‌گفت، بلکه خود نیز بر گفته‌اش عامل بود.

نماز شب، تهجد و شب زنده‌دارى را ترک نمى‌کرد. وقتى در تفسیر خطبه حضرت على (ع) از شیعیان یاد مى‌کند آن روایت مشهور را ذکر مى‌کرد که شیعیان ما (اهل بیت) زاهدان شب و شیران روز هستند. خود وى مصداق روایت فوق بود.

 

آداب معاشرت و تقید به آراستگی و پاکیزگی

شهید قاضی به نظافت و پاکیزگى اهمیت فوق‌العاده‌اى مى‌داد. در تمام مسایل از جمله پوشیدن لباس، پوشیدن کفش، غذا خوردن و سایر موارد روزمره‌شان حتى طرز مطالعه، نحوه نگاه داشتن کتاب، کتابدارى، نوشتن و خلاصه در همه چیز نظافت را مراعات مى‌کردند.

از جمله مواردى که ایشان به آن اهمیت مى‌داد، نحوه نشستن و برخاستن بود. در هر مجلسى که مى‌رفت، چهار زانو مى‌نشست و مواظب بود که عبا از دوشش نیفتد. براى او کهنه بودن لباس مطرح نبود، بلکه فقط به تمیزى و پاکیزگى آن توجه خاصى داشت.

 

ساده‌زیستى

شهید قاضی عقیده و التزام عملى به ساده‌زیستى و ساده‌پوشى داشتند تا جایى که على‌رغم توانایى بالاى مادى، در سطح بسیارى از مردم عادى و حتى محروم مى‌زیست؛ از اشرافیت و تجمل گریزان بود. وى با مردم زندگى مى‌کرد. از نزدیک با مسایل و مشکلات مردم آشنا بود. افراد کم بضاعت و محروم تبریز، در مواجه با وى احساس حقارت و کوچکى نمى‌کردند. در خانه وى بر روى همه باز بود. هر کس کارى داشت، بدون مانع پیش او مى‌رفت.

 

حق‌شناسى

حق‌شناس و قدردان بود. نیکى و خدمت اگرچه اندک را بسیار بزرگ جلوه مى‌داد و فراموش نمى‌کرد. با سخاوت تمام در صدد بود که خوبى و نیکى اشخاص را نسبت به خود یا اسلام و یا مردم جبران و مورد تقدیر و تشکر قرار دهد. این از صفات مردان خداست که بدى خَلْق را فراموش مى‌کنند، ولى خدمت و احسان را ارج قایل شده به طریقى از آن سپاسگزارى مى‌کرد تا همگان جذب اخلاق اسلامى شده، در عمل پایبند آن شوند. وى به هیچ کس اجازه نمى‌داد که دستش را ببوسد و اگر کسى به این قصد دست او را مى‌گرفت به شدت دست خود را عقب مى‌کشید.

 

تلاش برای رفع مشکلات مردم

ویژگى جالب توجه ایشان در بعد اجتماعى که مى‌تواند سرمشق مسئولان باشد تلاش و اقدام عملى در رفع مشکلات مردم بود. او درباره مسایل اخلاقى سخنرانى نمى‌کرد بلکه با عمل خود به اخلاق اجتماعى اسلامى عینیت مى‌بخشید، از جمله فعالیت گسترده‌اى در تهیه خانه براى مستضعفان و محرومان تبریز داشت و در این تلاش بیش از دویست خانواده را صاحب خانه کرده بود.

غیرت دینى

تعصب و غیرت دینى او در مسایل اجتماعى و اعتقادى چنان بود که در پاسخ دادن و واکنش نشان دادن در برابر امور خلاف دین، کمترین تردیدى به خود راه نمى‌داد. اگر شخصى به او بى‌احترامى مى‌کرد براحتى مى‌گذشت لیکن در برابر مسایل دینى و مذهبى و بى‌احترامى به اهل بیت معصومین(ع) هیچ‌گاه اغماض نمى‌کرد. این‌گونه مسایل بود که وى را مى‌شوراند.

احسان قنبری نسب
ارسال نظرات