۳۰ مهر ۱۴۰۱ - ۱۳:۰۸
کد خبر: ۷۲۲۰۰۶

آیا برای بچه‌های شهید سلمان امیراحمدی که بی‌گناه به شهادت رسید هم ناراحت شدند؟

آیا برای بچه‌های شهید سلمان امیراحمدی که بی‌گناه به شهادت رسید هم ناراحت شدند؟
همسر شهید صدرزاده می‌گوید: مهسا امینی مثل خواهر ما بود از فوت‌اش به شدت ناراحت شدیم اما عده‌ای که برای این دختر که پدرش هم تأیید کرد به سرش ضربه‌ای نخورده، ناراحت شدند اما آیا برای بچه‌های شهید سلمان امیراحمدی که بی‌گناه به شهادت رسید هم ناراحت شدند؟

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، شهید مصطفی صدرزاده از فرماندهان جنگ سوریه بود که فرماندهی گردان عمار مدافعان حرم را بر عهده داشت. این شهید عزیز زمانی که عازم سوریه شد دو فرزند داشت، اما نمی‌توانست به زندگی عادی ادامه دهد و ببیند عده‌ای زن و بچه بی‌گناه در کشور سوریه مورد وحشی‌ترین اقدامات و هتک حرمت‌ها قرار دارند. او خانواده‌اش را به خدا سپرد و رفت تا مظلومی در این دنیا طعمه تروریست‌ها نشود. شهید صدرزاده متولد سال ۶۵ بود و در سال ۹۴ عمر با برکتش به شهادت در راه خدا ختم شد. 

اگر کسی نتواند از بینش و عقل‌اش بهره ببرد مسلما تفاوتی با دیگر حیوانات ندارد

ابراهیم‌پور همسر این شهید عزیز با گلایه از وقایع این روزها و آشوب‌هایی که توسط عده‌ای دروغگو به پا شد در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس می‌گوید: دروغگویی از ضعف می‌آید و کسی که دروغ می‌گوید می‌خواهد با ضعفی که دارد حرفش را هم به کرسی بنشاند. اما اینکه کسی که گوش به این دروغ‌ها می‌دهد از گوینده آن ضعیف‌تر است؛ چون تحت تاثیر قرار گرفته، بدون اینکه از قوه عقل خود استفاده کرده باشد. در منطق جمله‌ای هست که می‌گویند انسان حیوان ناطق است، یعنی باید از حس تدبر استفاده کند تا بتواند خود را از زمره حیوانات جدا کند، اما وقتی کسی نتواند از تفکر و بینش و عقلی که خدا بهش داده بهره ببرد، مسلما تفاوتی با دیگر حیوانات ندارد. 

الان عصر حجر نیست و با یک سرچ ساده در فضای مجازی می‌توان اطلاعات پیدا کرد

وی با اشاره به جمله‌ای از مقام معظم رهبری که در فرمایشات‌شان خطاب به ملت می‌گویند بصیرت داشته باشید، می‌افزاید: کسانی که بصیرت ندارند هر چقدر هم شناخته شده و معروف باشند، آتش بیار معرکه شده و ابزاری برای دشمنان می‌شوند. پس چقدر خوب است که با تفکر نسبت به وقایع و سخن‌ها برخورد کنیم. با توجه به اینکه الان هم عصر حجر نیست و با یک سرچ ساده در فضای مجازی می‌توان اطلاعات زیادی پیدا کرد. 

سلبریتی‌ها در مواجهه با اخبار جوگیر نشوند

وی با بیان اینکه حرف آدم‌های شناخته شده و معروف در جامعه، خریدار بیش‌تری دارد، می‌گوید: پس شخصی که به اصطلاح سلبریتی است در مواجهه با اخبار، خصوصا در این فضای حساس و غبارآلود می‌تواند زنگ بزند به خیلی از مقامات مربوطه و بپرسد واقعا ماجرا چیست؟ مثلا آقای دایی که بر مبنای یک خبر جعلی در صفحه مجازی خود پست گذاشت و خیلی‌ها را دچار اشتباه و ناراحتی کرد می‌توانست با چند تماس به مسولان اردبیلی، که همشهری‌های خودش هم هستند و حتما جواب او را نیز خواهند داد، از صحت خبر پیش از انتشار مطلع شود، نه اینکه تحت تأثیر جو قرار بگیرد.

 تفکری که ایران را هم به سوریه دیگری تبدیل می‌کند

همسر شهید صدرزاده ادامه می‌دهد: واقعیت این است که برخی از افراد قصدشان از هم پاشیدن این انقلاب و نظام است، اما خوشبختانه دشمنان این انقلاب از احمق‌ها هستند، زیرا آنها می‌خواهند همه چیز را با عقل مادی خود بسنجند و زمانی که مادیات در مقابل یکسری مسائل کم می‌آورد آنها نیز به گمراهی کشیده می‌شوند. 

وی می‌افزاید: اگر کسی با عقل مادی این نظام را بسنجد، مسلما به این نتیجه می‌رسد که همه جا گرانی است و زندگی مردم دچار مشکل اقتصادی شده است پس باید نظام را متلاشی کنیم تا آدم‌های دیگری روی کار بیایند. تفکری که ایران را هم به سوریه دیگری تبدیل می‌کند، اما اگر درست بیندیشند به این فکر می‌کنند که برای هر پست و مقام و صندلی در نظام جمهوری اسلامی چند شهید داده شده. چند پدر و مادر از ثمره دلشان جدا شدند؟ چند زن بیوه شده و چند بچه، شب‌ها به خاطر نبود پدر گریه می‌کنند؟

چرا شهدا جدایی از خانواده را تحمل می‌کنند؟

همسر این شهید مدافع حرم با اشاره به اینکه خون شهدا فقط و فقط برای این انقلاب ریخته شده، می‌گوید: یک‌بار با همسرم با آژانس به میدان شهدای گمنام در فاز ۳ اندیشه رفتیم. آنجا اصلا محل زندگی نبود که مصطفی دوستی داشته باشد و بخواهد با او دعوا کند. چندتا پله می‌خورد و آن بالا ۵ شهید گمنام دفن بودند. من از پله‌ها بالا رفتم و دیدم که مصطفی حتی از پله‌ها هم بالا نیامد. پایین ایستاده بود و با لحن تندی گفت: «اگر شما کار اعزام مرا جور نکنید، هرجا بروم می‌گویم که شما کاری نمی‌کنید. هرجا بروم می‌گویم دروغ است که شهدا عند ربهم یرزقون هستند، می‌گویم روزی نمی‌خورید و هیچ مشکلی از کسی برطرف نمی‌کنید. خودتان باید کارهای من را جور کنید». دقیقا خاطرم نیست که ۲۱ یا ۲۳ رمضان بود. من فقط او را نگاه می‌کردم.گفتم من بالا می‌روم تا فاتحه بخوانم. او حتی بالا نیامد که فاتحه‌ای بخواند؛ فقط ایستاده بود و زیر لب با شهدا دعوا می‌کرد. کمتر از ۱۰ روز بعد از این ماجرا حاجتش را گرفت. سه روز بعد از عید فطر بود که برای اولین بار اعزام شد.

وی می‌گوید: وقتی شهدا داشتند می‌رفتند، می‌دانستند در چه راهی قدم می‌گذارند. ما بنا بر آیه قرآن اعتقاد داریم شهدا زنده هستند و نزد خدا روزی می‌خورند. پس حتما یک شهید فرزند خود را می‌بیند که شب‌ها به خاطر اینکه پدر کنارش نیست چقدر گریه می‌کند. اما چرا این جدایی را تحمل می‌کنند؟ چون می‌دانند وعده خدا حق هست و جامعه اسلامی در جهان روزی با ظهور حضرت حجت(عج) برپا خواهد شد. 


خانواده شهید صدرزاده

مدافعان حرم رفتند تا بچه‌ای گریه نکند

وی ادامه می‌دهد: اگر می‌شنویم بچه‌ای در یکی از نقاط کشور کشته شده ما هم خیلی ناراحت می‌شویم و انگار فرزند خودمان بوده. اگر آقا مصطفی از ایران رفت سوریه، جنگید و خونش برای دفاع از اسلام ریخته شد، نمی‌خواست کودک سوری آواره و گریان باشد و آنها را مثل فاطمه خودش می‌دانست و این برایش قابل تحمل نبود. برای همین دوری از خانواده و امنیت را تحمل کردند تا بچه‌ای گریه نکند. 

در فضای مجازی می‌توانیم با یک پست بی‌جا آشوب‌ها را هم بیش‌تر کنیم 

همسر شهید صدر زاده می‌افزاید: اگر ما خبری می‌شنویم بهتر است از طریق همین علمی که بشر به واسطه رشد و پیشرفت‌اش به آن رسیده، استفاده کنیم و با سرچ و گردش در اخبار صحت مطلب را بسنجم. چرا که در فضای مجازی می‌توانیم با یک پست بی‌جا آشوب‌ها را هم بیش‌تر کنیم و یا می‌توانیم با اطلاعات درست از التهابات بکاهیم. 

وی ادامه می‌دهد: در قضیه همین دختر اردبیلی، عموی این بچه می‌آید و می‌گوید برادرزاده‌ام بیماری داشته و یا مادر آن دختر می‌گوید من مادر سارینا هستم و خودکشی نکرده‌ام! اما عده‌ای کاسه داغ‌تر از آش می‌شوند و گوش به حرف دشمنان می‌دهند و دروغ پراکنی می‌کنند. 

سلبریتی‌ها برای فرزندان شهید امیراحمدی هم ناراحت شدند؟

همسر این شهید مدافع حرم با بیان اینکه من این مدت فکرم مشغول یک سوال است، می‌گوید: مهسا امینی مثل دختر و خواهر ما بود و عزیز بود. از فوت‌اش هم به شدت ناراحت شدیم اما عده‌ای برای این دختر که پدرش هم تأیید کرد فوت دخترش به علت بیماری بوده و به سرش هم ضربه‌ای نخورده، ناراحت شدند اما آیا برای بچه‌های شهید سلمان امیراحمدی که توسط اغتشاش‌گران، بی‌گناه به شهادت رسید، هم ناراحت شدند؟ شهیدی که واقعا به شهادت رسید نه اینکه به دروغ گفته شده باشد. من وقتی تصویر این شهید را دیدم که با چه وضعی از دنیا رفته بود به این فکر می‌کردم که ای کاش بچه‌هایش عکس او را ندیده باشند.

دخترم روزی که کلمه بابا را یاد گرفت پدر نداشت

وی ادامه می‌دهد: زمانی که مصطفی شهید شد، فاطمه کلاس اول بود و دو روز بعد از شهادت پدرش و بعد از تاسوعا و عاشورا وقتی رفت مدرسه، درس بابا برایش تدریس شد. یعنی روزی که کلمه بابا را یاد گرفت، پدر نداشت. الان فاطمه ۱۳ ساله است و وقتی اخبار را می‌بیند، می‌گوید: مامان من اگر بودم این اغتشاشگران را قبل از آزادی جریمه می‌کردم و پول همه خرابی‌ها را ازشان می‌گرفتم تا دفعه بعد این کار را نکنند و اتوبوس‌ها و ... را آتش نزنند. همانطور که شنیدیم شهردار تهران اعلام کرد هزینه هر اتوبوس مبلغی حدود ۵ میلیارد تومان است. 

به چه بهانه‌ای چادر از سر برخی زنان محجبه کشیدند؟

این همسر شهید با اشاره به اینکه بچه من وقتی ناامنی را در جامعه می‌بیند با ترس لرز بیرون می‌رود، می‌گوید: چرا باید دختر ۱۳ ساله وقتی می‌خواهد با چادر بیرون برود، بترسد؟ به چه بهانه‌ای چادر را از سر برخی زنان محجبه کشیدند؟ مگر کسانی که در همه این سال‌ها بی‌حجاب بیرون می‌آمدند، کسی با آنها کاری داشت که بترسند و خانه بمانند؟ 

پسرم دیگر حاضر نیست به پارک برود

وی ادامه می‌دهد: چند وقت پیش، من و فرزندانم پارک نزدیک خانه بودیم. آقایی ماشینش را نگه داشت و سگش پرید بیرون سمت پسر من، می‌خواست حمله کند. یکی از دوستان ما که این صحنه را دید، با ناراحتی گفت: آقا سگ شما داشت به این بچه حمله می‌کرد. آن مرد خیلی بی‌تفاوت گفت: «خب حمله کنه، چی می‌شه؟» الان سه ماه از این اتفاق گذشته، اما پسرم هنوز تا سگ می‌بیند می‌ترسد. آیا اگر برای بچه‌های خودشان هم بود همین برخورد را می‌کردند. پسرم دیگر حاضر نیست به پارک برود.

هزینه این دروغ پراکنی و شایعه افکنی یتیم شدن چند بچه بود و داغدار شدن پدر و مادر شهدا

همسر شهید صدرزاده می‌افزاید: چند روز پیش بیرون بودیم و در میان درگیری‌ها گیر کردیم. پسرم عقب ماشین گریه می‌کرد که مامان اگر حمله کنند چه؟ دخترم هم چادرش را محکم نگه داشته بود و با استرس منتظر بود از میان آنها رد شویم. 

وی ادامه می‌دهد: هزینه این دروغ پراکنی و شایعه افکنی یتیم شدن چند بچه بود و داغدار شدن پدر و مادرهایشان. ما دیدیم پدر شهید ‌هاشمی، پاسداری که در زاهدان مظلومانه توسط اشرار ترور شد، چقدر بی‌تاب بود. نتیجه این دروغ‌ها همین است. امنیت ما الان خدشه‌دار شده. آیا این روزها مثل قبل می‌توانیم شب به راحتی برویم بیرون خرید کنیم؟ کسانی که بدون توجه و بدون تفکر ریختن توی خیابان، این امنیت را هم خراب کردند. ما بیرون نمی‌رویم مبادا درگیر این آشوب‌ها شویم. 

خیلی بد است چشممان به دهان کسانی باشد که دروغگویی‌اش قبلا ثابت شده است

وی با بیان اینکه خیلی بد است چشممان به دهان کسانی باشد که دروغگویی‌اش قبلا ثابت شده است، می‌افزاید: وقتی بایدن می‌گوید ما کمک معترضان ایران هستیم، آیا در کشور خودش موفق بوده؟ بی‌بی‌سی اینقدر دلسوز ما هست که خبر فارسی پخش کند؟ 

 اگر قرار باشد دادگاهی برگزار شود دروغگوها باید شدیدترین مجازات را تحمل کنند

همسر شهید صدرزاده می‌گوید: اگر قرار باشد دادگاهی برگزار شود، دروغگوها باید شدیدترین مجازات را شوند و از آنها بالاتر و متهم ردیف اول، افراد معروفی بودند که از پول مردم خوردند و رشد کردند و دروغ این افراد را نشر دادند و عده‌ای جوان با حرف آنها تهییج شده و به خیابان‌ها آمدند و آشوب به پا شد. 

افرادی که پول برق خانه‌شان به اندازه حقوق دو کارگر بود خارج از کشور دلسوز ما شدند 

وی افزود: همان افرادی که پول برق خانه‌شان به اندازه حقوق دو کارگر بود خارج از کشور دلسوز ما شدند و فکر بعدش را هم نمی‌کردند، این شایعه پراکنی چه هزینه‌ای دارد؟ اگر گفته‌های این سلبریتی‌ها درست است، بیایند و در فضای حقیقی جامعه مطرح کنند. آن وقت مردم هم همراهشان می‌شوند. الحمدلله این دولت هم که گوش شنوا دارد و بدون توهین و بی‌سواد گفتن به افراد حرف‌های مخالف را گوش می‌کند. اما نکته مهم و اساسی که از اول تا بوده همین بوده و امیرالمومنین علیه السلام هم می‌فرمایند چه بسیار است عبرت‌ها و چه کم‌اند عبرت گیرنده‌ها. کسی که خودش را به خواب زده را نمی‌توان بیدار کرد.

پایان پیام/

ارسال نظرات