دفاع یا خودزنی!
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، گاهی تکرار ملالت آور است اما چه باید کرد؟ وقتی شخصیتی که متصل به بیت علما است سخنی ناپخته بر زبان جاری میکند و منجر به تکمیل شدن پازل دشمن میشود، نمیتوان سکوت کرد. هرچند که بارها از اشتباهات سکولارهای حوزوی سخن به میان آمده اما وقتی دوباره اشخاصی در صدد تطهیر آنان هستند، ما نیز نباید در این عرصه جهاد تبیین، سکوت کرده و در گوشهای بنشینیم. در پازل دشمن، هر کسی مسئولیتی دارد و ظاهرا مسئولیت سایت جماران نیز مردمی جلوه دادن سکولارهای حوزوی و اخذ موضع از آنان علیه جمهوری اسلامی است!
اخیرا حجت الاسلام مرتضی جوادی آملی، فرزند حضرت آیت الله جوادی آملی در گفتوگویی که با این سایت داشته، نکاتی را طرح کرده در حالی که بسیار حزبی و نا پخته هستند. وی بعد از اینکه تمجیداتی را نسبت به قانون اساسی بیان میکند، میگوید: «متأسفانه امروزه جمهوری اسلامی گرفتار یک استبداد در رأی و لجاجت در نظر شده و عقلانیت نهفته در آن به اسارت رفته است....اصرار امام بر «وحدت و انسجام»، «حاکمیت ارزش های الهی و اسلامی» و «حضور همه در صحنه» خواسته های اصلی امام بود و در وصیتنامه امام هم درج هستند که متأسفانه امروزه کمرنگ شده است.»! آیا جملات ایشان همچون «استبداد در رای» و «لجاجت در نظر»، تعبیر دیگر «دیکتاتوری» نیست که شعار اغتشاش گران است؟
ضمن اینکه وحدت و انسجام ملی را رفقای اصلاح طلب و کارگزارانی شما بر هم زدند و همچنان بر دوقطبی سازی جامعه تأکید دارند! حاکمیت ارزشهای الهی نیز از زمانی زیر پا رفت که سکولارهای حوزوی و پیروان اندیشه جامعه مدنی در دوم خرداد به قدرت رسیدند. حضور همه در صحنه هم که درخواست مکرر رهبری از مردم و مسئولان است که تبعات تصمیمات رفقای شما در دولتهای مختلف از این حضور کاسته است. من نمیدانم انتقاد ایشان دقیقا به چه کسی و چه جایی است؟! اینکه ایشان جمهوری اسلامی را متهم به کمرنگ کردن این ارزشها میکنند، منظورشان رهبری است یا تصمیم گیران و مجریان جمهوری اسلامی؟
اسلام آمریکایی
چه حق گفت آن بزرگوار که ما امروز با «پررویی نجومی»! طرف هستیم. تا کنون کشور روی ریل اصلاح طلبان و سکولارها در حرکت بوده و امروز ماحصل کاشتههای آنان در ادوار مختلف مجلس و ریاست جمهوری در حال درو شدن است، اما با این وجود سایرین را مقصر تمام این مشکلات میدانند. اینکه خاتمی برای رأی آوردن، فرهنگ جامعه را به بازی گرفت و عامل اصلی ضربه به حجاب بود که پرواضح است؛ اما با این وجود، حجت الاسلام مرتضی جوادی در رابطه با بیانیه خاتمی گفته «افراد دلسوز و در سنگر خدمت و مسئولیت های مختلف عالی نظام طی بیانیه، اطلاعیه یا نامه هایی حضور پیدا کرده اند و حرف زده اند ولی متأسفانه حرف اینها شنیده نمی شود».
همچنین وی در بخش دیگر افاضات خود از سخنان و آرای سید محمد خاتمی و امثال او به عنوان «تفکر ایران اصیل اسلامی» یاد کرده است! در ادامه او هاشمی رفسنجانی را کسی معرفی میکند که «به حق تلاش کرد خواسته های امام و نظام اسلامی را با نهایت متانت و وزانتی که شایسته ایشان بود، به جامعه اسلامی نشان بدهد». چگونه این ادعا را میتوان باور کرد درحالی که مخالفتهای عملی و اندیشهای هاشمی در زمان امام از زبان خودش بارها بیان شده؟ در زمان آیت الله خامنهای نیز بارها شاهد مخالفتهای صریح او با رهبری بودیم و به چشم دیدیم که اشرافیگری را او به راه انداخت. با این اوصاف چگونه او نمود خواستههای امام و نظام اسلامی بود؟
هاشمی رفسنجانی پدر جریان اصلاحات است و میدانی که او در زمان ریاست جمهوری در مرکز بررسیهای استراتژیک دفتر ریاست جمهوری برای عدهای باز کرد، جریان اصلاحات را به وجود آورد. اوج درگیری انقلابیها با هاشمی به سال 88 باز میگردد که گرای اول را عفت مرعشی، همسر هاشمی در روز رای گیری داد که اگر تقلب شد به خیابان بریزید! کار به جایی رسیده بود که رییس جمهور آمریکا اصلاح طلبان را خط مقدم خود میدانست. البته گفتنی است در ایام فتنه، عدهای که در اطراف برخی مراجع بودند، مانع از رسیدن اخبار صحیح به آنان میشدند و حالا این افراد به نماد عقلانیت تبدیل شده اند!
حوزه انقلابی یا سکولار؟
در ادامه مصاحبه، نکاتی بس عجیب بیان شده که رایحهای از حزب بازی را به مشام میرساند. وی با توجه به موضع گیریهای علوی بروجردی در اغتشاشات اخیر گفته «اکنون هم شخصیت های بسیار ارزشمند و روحانیت معظمی که میراث گذشتگان را با خود همراه دارند در صحنه هستند و نظراتی را دارند ارائه می کنند؛ مثل آیت الله علوی بروجردی که همه مواضع و نظراتشان و اظهاراتی که داشته اند نشان از روحانیت اصیل و حوزویانی است که با اسلام و انقلاب رشد کرده اند و مطابق با اندیشه های امام دارند از انقلاب و نظام اسلامی دفاع می کنند».
وی همچنین تصریح کرده «همه روحانیون و حوزویان اصیل این نظرات ارزشمند آیت الله علوی بروجردی را ارج می نهند و قبول دارند و برخی افرادی که معلوم است نه درسی خوانده اند و نه اخلاق و تربیتی در حوزه دیده اند، با سخنان بسیار ناجوانمردانه و اظهارات ناصواب احیانا می خواهند این چهره نورانی و اخلاق کریمانه و اظهار نظر اصیل دینی را مخدوش کنند». در رابطه با مواضع علوی بروجردی و خواص در مسائل اخیر دو مطلب را با عناوین «تکلیف خود را روشن کن» و «جاهل مقصر محکوم است» منتشر کرده ایم که پاسخی است به این بخش از اظهارات جوادی آملی در دفاع از رفیقش علوی بروجردی.
حضرت امام به خوبی این جماعت را میشناخت و چه خوش گفت: «ما از شرّ رضا خان و محمد رضا خلاص شدیم، لکن از شرّ تربیتیافتگان غرب و شرق به این زودیها نجات نخواهیم یافت. اینان برپادارندگان سلطه ابرقدرتها هستند و سر سپردگانی میباشند که با هیچ منطقی خلع سلاح نمیشوند». همچنین حجت الاسلام مرتضی جوادی معتقد شده تریبون رسمی حوزه «در اختیار بخشی از حوزه است که در حقیقت مسئولیت های دولتی و ساختاری حوزه را بر عهده دارند ولی در اختیار روحانیت اصیلی نیست که از بیت مرجعیت و بیت علم و فضیلت، اخلاق و شناخت معارف قرآن و عترت هستند»؛ آیا این سخنان بدون منطق، عبارت اخرای شعارهای دشمن همچون آخوند حکومتی و مزدور نیست؟!
ایراد سخنان متفلسفانه جناب مرتضی جوادی در آن است که پله اول و قدم نخستین حرکت دشمن را متوجه نمی شود. تز رو در رو قرار دادن مرجع با مرجع و روحانی با روحانی و کارمند باکارمند و ...پدر در برابر فرزند و حتی دانشجو با دانشجو و دانش آموز با دانش آموز به لحاظ تقابل دیدگاه و تفکر یک سیاست کهنه قدیمی از سوی حزب توده و اکنون سیاست روشن غربیها و صهیونیستهاست. تا در اثر آن اذهان نخبگان و خواص و بعد مردم را مهندسی کرده و زمینه اختلاف و اغتشاش را به آسانی فراهم کنند. حتما در چنین مسئله مهمی افراد کم اطلاع بر حسب وظیفه شرعی باید به عالم آگاه و رهبر بیدار دشمن شناس رجوع کنند. ایشان خود را گویا از چنین ارجاعی بی نیاز دیده است بنابراین به راحتی همان حرفهای دشمن پسند را به زبان جاری کرده است. تازه چرا حاضر به مناظره نشده و یکطرفه هر چه خواسته گفته.مگر به دنبال کشف حقیقت نیست!