شماره ۲۸ دوفصلنامه علمی «ادبیات عرفانی» منتشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، شماره 28 دوفصلنامه علمی«ادبیات عرفانی» صاحب امتیازی دانشگاه الزهرا و مدیرمسئولی محبوبه مباشری با سردبیری مریم حسینی منتشر شد.
این فصلنامه در 6 مقاله و 187 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
تأثیرپذیری متون نقّالیِ شاهنامه از عناصر صوفیانه
بهزاد اتونی
چکیده : سنّت نقّالی به معنای خاص آن احتمالاً چند صد سال پیش از حکومت صفویه در ایران وجود داشته است، ولی دورة رواج واقعیِ نقّالی به عهد صفوی بازمیگردد. نقّالی به انواع گوناگونی چون پردهخوانی، حمزهخوانی، شمایلخوانی، صورتخوانی، قوّالی و روضهخوانی تقسیم میشده است، اما مهمترین و جذابترین نوعِ نقّالی را شاید بتوان نقّالی شاهنامه و داستانهای حماسی دانست. اگرچه ریشة قصههای اینگونه نقّالی (نقالی شاهنامه و قصههای پهلوانی) برآمده از سنّتها و روایتهای پهلوانیِ کهن پارسی است، ویژگی اصلی و بارزِ آنها تأثیرپذیری از باورها، اعتقادات و ارزشهایِ نقّالان و مخاطبانِ اینگونه از نَقلهاست. از جملة این باورها و اعتقادات، آموزههای صوفیانه و درویشی است که به علت رواج صوفیگری در عصر صفوی و قاجار (دورة رواییِ نقّالی)، و مهمتر از آن، نَقلِ اینگونه داستانها توسط دراویشِ فرقة عجم و خاکساریه در روایات/ متونِ نقّالی شاهنامه وارد شدهاند. با بررسی روایاتِ مکتوبِ نقّالی میتوان به روشنی اثرپذیری آنها را از سنّتها و عناصر صوفیانه مشاهده کرد؛ سنّتها و عناصری مانند پوشیدن جامة درویشی، توبه، زهد، ریاضت و چلّهنشینی، مرگ اختیاری، و انواعِ کرامات توسط برخی پهلوانان و شاهانِ حماسی.
سهگانۀ اسلام، ایمان و احسان از نظر خواجه یوسف همدانی (با تکیه بر دستنویس نویافتۀ الکشف)
مدینه پورمحمود؛ منصور معتمدی؛ زهرا اختیاری
چکیده :اسلام، ایمان و احسان، سهگانۀ اصلی ابعاد زندگی دنیوی و اخروی است. مستند این سهگانه حدیثی است معروف به حدیث جبرئیل که نشان میدهد اسلام بر اعمال ظاهری، ایمان بر اعمال باطنی و احسان بر مشاهده و رؤیت دلالت دارد. بنابراین مؤمنان مسلماناند، و اهل احسان مسلمان و مؤمناند. اگرچه برخی از صوفیه اسلام و ایمان و گاه احسان را تفسیر و تأویل کردهاند، خواجه یوسف همدانی (440- 535 ق) نگاه ویژهای به این مقولات دارد و نخستین کسی است که بهطور گسترده این سهگانه را در دو اثر خود آوردهاست؛ نخست در کتاب رتبةالحیات و سپس در کتاب الکشف عن منازل السائرین الی الله. الکشف (به شمارۀ 438، کتابخانۀ نافذپاشا) مفصّلترین اثر خواجه یوسف است که تاکنون منتشر نشده است. براساس دستنویسی نویافته از این اثر کوشیده شد تا دیدگاههای وی استخراج و بررسی گردد. در این جستار نشان داده میشود که خواجه یوسف به این سهگانه چه نگاه ویژهای داشته و مراتب سیر صعودی انسان را در این مراحل بهگونهای تبیین کرده که پیش از وی مطرح نبوده است. از این منظر انسان از مرتبۀ اسلام به ایمان و سپس به احسان سیر میکند و درنهایت، به رؤیت میرسد که خواجه آن را حریّت و آزادی میخواند.
مطالعة تطبیقی شیوههای ارائة جزئیات در بافت متنی تجارب عرفانیِ صوفیه در متون مکتب کشف و شهود بر مبنای «فرانقش اندیشگانی»
فرشته میلادی؛ عباسعلی وفایی
چکیده : تجارب عرفانی که از آنها با عنوان «تجاربِ دینی» نیز یاد میشود، بهصورت معرفتی غیرحصولی و بیواسطه و از راه تهذیب نفس، مراقبه و نفی خواطر در چهارچوب احکام و معارف دینی حاصل میشوند. عامل اصلی در وقوع این تجارب رفع حجابهای جسمانی از مقابل دید عارف است. از «توصیفناپذیری»، «حالت انفعالی»، «کیفیت معرفتی» و «زودگذری» به عنوان ویژگی مشترک اغلب این تجارب نام برده شده است. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر فرانقش اندیشگانی در رویکرد نقشگرایی هلیدی به مطالعة تطبیقی شیوه های ارائة جزئیات در بافت متنی تجارب عرفانی صوفیه در متون منتخب مکتب کشف و شهود پرداخته است. هر یک از صوفیه در جایگاه «تجربهگر» تحت تأثیر غلبة یکی از نقشهای زبان به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به بازنمایی تجارب عرفانی خود در حالات مختلفی اعم از بیداری، خواب و حالتی بین خواب و بیداری پرداختهاند. «جزئیات یا عناصر پیرامونی» به عنوان یکی از ارکان فرعی جمله، نقش بارزی در زمینة انتقال اندیشة نویسنده به مخاطب، ترسیم فضای تجارب و همراه ساختن مخاطب با جریان روایت برعهده دارند. اغلب این تجارب بر مبنای درخواست گروهی از مریدان از بزرگان تصوف به نگارش درآمدهاند. بنابراین به نظر میرسد در فرآیند نگارش این تجارب آنچه در مرتبة نخست اهمیت دارد، «دیدگاه مخاطب نسبت به متن» است؛ در مراتب بعد نیز عواملی مانند «محتوا و مراحل تجارب» و «زاویة دید روایت» در شیوة کاربرد این عناصر بهطور کامل تأثیرگذارند. روش نویسندگان در شیوة ارائة جزئیات بر چگونگی کاربرد فرآیندهای زبانی در جریان روایت تجارب عرفانی تأثیری مستقیم دارد؛ به این معنا که برخی از فرآیندها ظرفیت بیشتری برای بیان جزئیات دارند. فرآیندهای مادی و ذهنی در مقایسه با فرآیندهای رابطهای امکان بیشتری را برای مطرح کردن جزئیات رویدادها در اختیار نویسنده قرار میدهند. در بافت متنی متون عرفانی مکتب کشف و شهود، در میان نقشهای زبان، «نقش ترغیبی» و «نقش ارجاعی» مهمترین عوامل تعیین کننده در شیوة بازنمایی تجارب عرفانی و ارائة جزئیات آنها بهشمار میروند.
مناجات ـ قصههای مثنوی
طاهر لاوژه
چکیده :«مناجات» در مثنوی از یک طرف مفهومی مکاشفهای دارد و از سوی دیگر نقش هنری آن اغلب، توضیح مضامین و تبیین مفاهیم قصههای آن است. مولانا بهمنظور بیان نکات عرفانی و در جهت تکمیل دقایق باطنی خویش کاربرد مناجات را شیوهای مؤثر برای توضیح موضوعات عرفانیِ داستان میداند. باید دانست که مولانا در مناجاتهای خویش در راستای نیل به کدام مقاصد سخن عرفانی است؟ بررسی نقش مناجات و کارکرد آن برای درک بهتر مبانیِ جمالشناسی مثنوی، تبیین دقیقتر نگرشهای عرفانی مولانا با استفاده از رویکرد تفسیری معانی رمزی قصه و چگونگیِ بسط مفاهیم آن از قِبل قابلیتهای بلاغی این نوع ادبی، هدف اصلی پژوهش حاضر است. این مقاله به روش توصیفی و به شیوة تحلیل محتوا و نقد اجزای تحقیق، مناجاتهای مثنوی را در ارتباط با درونمایة قصههای آن ارزیابی میکند. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که مناجات ساحتِ جمالشناسی مثنوی را تا حد بسیار هنری متحول میکند و استفاده از آن، نهتنها یافتههای ذهنی مولانا را در معانی و صورتهای بدیعی گسترش میدهد، بلکه مفاهیم رمزی و مبهم قصه را بر مبنای آن بهروشنی تفسیر و تأویل میکند.
منشأ گفتمان تصوّف سیاسی در ایران و تحلیل آن براساس نظریۀ گفتمان لاکلائو و موفه
علیرضا حیدری؛ مجتبی منشی زاده؛ فائزه فرازنده پور
چکیده :مانویان و مزدکیان بر اندیشههای پس از خود تأثیر گذاشتند. یکی از ویژگیهای برخی نحلههای عارفانه و صوفیانه، اعتراض به ستم حکّام جبّار و وضعیت ناعادلانه در جامعه بوده است. در این پژوهش، با مطالعۀ ادبیات زرتشتی و مانوی و متون عصر اسلامی، منشأ ظلمستیزیِ برخی گفتمانهای عارفانه و صوفیانه مشخص شده و از منظر انتقادی مورد تحلیل قرار گرفته است. مبنای این تحلیل نظریۀ گفتمان لاکلائو و موفه (1985) است. تصور غالب در دورۀ اسلامی (مخصوصاً در عصر عباسی) این بود که عقاید مانویان و مزدکیان منشأ فکریِ جریانهای مخالف دستگاه خلافت بغداد است. این نهاد قدرت، در فرایند طرد و بهحاشیهرانیِ مخالفانش به اتهام «زندقه»، آنان را به دو نحله یا طریقت مغضوب در نزد زرتشتیان (مانویان و مزدکیان) منسوب میکرد. بهنظر میرسد که احتمالاً در منابع مکتوب، شیوۀ برخورد با عرفا و صوفیانِ مخالف قدرت حاکم و مجازات آنان بهصورت عامدانه بسیار به شیوۀ کشتار مانویان و مزدکیان در عصر ساسانی نقل و تصویرگری میشد. در این پژوهش روشن میشود که دالّ مرکزیِ جریانهای مخالف حکومتهای ساسانی و عباسی، در روایتهای حکومتی، «فساد اخلاقی» و «اباحیگری» است، در حالیکه این گفتمانهای مخالف حکومت ظاهراً «عدالت» را به عنوان «دالّ تهی» در جامعه برجسته کرده بودند.
علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره دوفصلنامه علمی«ادبیات عرفانی» می توانند به نشانی تهران-خیابان شیخ بهایی- خیابان ده ونک- دانشگاه الزهرا(س) - دانشکده ادبیات - طبقه سوم - اتاق 309 با شماره تلفن ۰۹۱۰۰۲۱۰۸۸۳ یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس jml.alzahra.ac.ir مراجعه کنند یا تماس بگیرند.