روزی برای یار مهربان
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، کتاب میراثی ماندگار و پدیده ایی شکوهمند و با ارزش است که زندگی بشر را روشن می کند و خداوند بزرگ معجزه ابدی آخرین فرستاده اش را کتاب قرار داد؛ کتابی که سرآمد همه کتاب هاست. آیین آسمانی ما، پرچمدار کتاب و کتابخوانی است. اگر در تاریخ اسلام کاوش کنیم، این حقیقت را که اسلام، دین اندیشه و معرفت، آیین دانش و معنویت است به روشنی در می یابیم. ما وارث نظام گران بها و فرهنگ پویا و تمدن والای اسلامی هستیم، تا به چه میزان با برخورداری از آثار مکتوب در راه احیای این فرهنگ بکوشیم.
کتاب را باید یکی از زیباترین و مهم ترین جلوه های فرهنگی بدانیم و آن را از گرانسنگ ترین پدیده ها و میراث بشر به حساب بیاوریم. شکوه این ارزش را باید در تابش(اَلَّذی عَلَّمَ بِالقَلَم؛ پرودرگاری که به قلم آموخت) جستجو کنیم. خداوند یگانه به قلم و حرمتش سوگند یاد کرده، و به این ترتیب پایهی اسلام از همان آغاز بر تعلیم و تعلم نهاده شد. سرآغاز وحی، یک حرکت علمی بود آن هم توسط مردی که تا آن زمان نه درسی خوانده بود و نه مشقی نوشته بود و خدا میخواست این حرکت عظیم، معجزهای برای پیامبرش باشد.
کتاب و کتابخوانی از منظر قرآن
قران و دین مبین اسلام مطالعه و کتابخوانی و رفتن به دنبال کسب علم و دانش را یکی ازفرایض و واجبات به شمار اورده و در این خصوص، به خاطر تاکید بر این امر، اولین ایات قران را که بر پیامبر نازل کرده است با الفاظ بخوان و قلم و علم قرین ساخته است. اقرا باسم ربک الذی خلق *خلق الانسان من علق*اقرا و ربک الاکرم*الذی علم بالقلم. بخوان به نام پروردگارت که افرید، همان کس که انسان را از خون بسته ای خلق کرد، بخوان که پروردگارت بزرگوارتر است. همان کس که به وسیله قلم تعلیم نمود.
اهمیت مطالعه و کسب علم و خواندن و نوشتن به قدری مورد تاکید قرار گرفته است که خداوند یکی از سوره های قران را به قلم اختصاص داده است و در این سوره به قلم و به انچه می نویسد قسم یاد می کند. (ن، و القلم و ما یسطرون) (ن، سوگند به قلم وانچه می نویسد ) رسیدن به رستگاری ابدی در نتیجه مطالعه زیاد و اندیشه انسان حاصل می گردد. چون مطالعه معمولا اندیشه و تفکر را به دنبال دارد و انسان هرچه در پدیده های طبیعی و ماورای طبیعی اندیشه کند به همان اندازه به حقانیت و قدرت پروردگار خویش پی خواهد برد. در همین راستا در قران کریم می فرماید: (انما یخشی اللّه من عباده العلماء، ان اللّه عزیز غفور). (همانا از میان بندگان خداوند تنها دانشمندان از او می ترسند و خداوند عزیز و غفور است). بنابراین، طبق فرمایش ایه شریفه فوق مطالعه و کتابخوانی موجب افزایش علم و دانایی و در نتیجه موجب خشیت انسان در مقابل عظمت حق تعالی می شود و خضوع و خشوع از روی اگاهی و علم، مایه کمال و جاودانگی نوع بشر خواهد شد. درجای دیگر، خداوند می فرماید: (هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون انما یتذکر اولوا الالباب). (بگو ایا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکر می شوند).
دانایی و خرد انسان با تحقیق و تفحص در میان نوشته های دانشمندان و تجزیه وتحلیل پدیده های گوناگون حاصل می گردد و خداوند به همین نکته مهم اشاره فرموده وانسان ها را اولا به مطالعه و اندیشه در ایات روشنگر قران فرامی خواند، و ثانیا به مطالعه در اثار طبیعی و نوشته های دانشمندان و اهل دانش دعوت می کند. دین مبین اسلام ترقی جامعه و یافتن شناخت بر وجود حق تعالی را در گرو مطالعه افراد می داند. چون مطالعه به انسان اگاهی و بصیرت می دهد و انسان اگاه با چشم بصیرت به جهان و پدیده های پیرامون می نگرد و در هر چیزی که نگاه می کند وجود خدا و قدرت لا یزال او را مشاهده می کند ولی انسان نااگاه هرچند که ظاهرا چشم دارد ولی چون واقعیت و وجود حق را در خود و اطرافش نمی تواند ان طور که باید ببیند و درک کند، نابینایی بیش نیست و قران چنین فردی را کور خطاب می کند و شخص کور و نابینا را برابر و یکسان نمی داند. (و ما یستوی الاعمی و البصیر) (و هرگز نابینا با بینا مساوی نیست) همچنین قران می فرماید: (فاقروا ما تیسر من القران) (تا می توانید به خواندن قران بپردازید). از ایه شریفه مذکور چنین برمی اید که به طور کلی مطالعه و کتابخوانی بر همگان لازم است و به طور خاص، خواندن و تفکر در ایات قران با مفاهیم غنی و جامع ان از هر کاری ارزشمندتر است. چرا که قران برنامه زندگی بشریت است و تنها براساس همین برنامه دقیق، که توسط خالق بی همتا برای رشد و کمال انسان نازل شده است، سعادت ابدی امکان پذیر خواهد بود.
اهمیت کتابخوانی
سؤال اینجاست که اگر نویسنده یا دانشمندی بنویسد و آنچه نوشته شده در طول قرنها خوانده نشود، آیا باز هم بشر به این پیشرفت های علمی دست پیدا میکرد؟ این جاست که بعد از اهمیت قلم و نویسندگی باید به اهمیت خواندن و کتابخوانی اشاره کرد؛ چراکه اگر خوانندهای وجود نداشته باشد، نوشتن معنا و مفهومی نخواهد داشت. این خواننده است که به نوشته هویت میدهد و باعث ایجاد انگیزه در نویسنده میگردد.
دین مبین اسلام و کلام خدا نیز برای مطالعه و کتابخوانی ارزش فراوانی قائل شده است. اهمیت این موضوع تا بدینجاست که معجزهی پیامبر اکرم(ص) از نوع کتاب است و در این کتاب مقدس هم خداوند تبارک و تعالی در اولین آیاتی که بر پیامبرش نازل نموده، وی را امر به خواندن کرده است.
واژهی کتاب در قرآن کریم ۲۵۵ بار و به اشکال مختلف ذکر شده است. مثلا گاهی از واژهی کتاب برای اشاره به کتابهای آسمانی پیامبران همچون، تورات، انجیل و زبور استفاده شده است. در برخی از مواقع نیز معنای کتاب، کتبی است که اعمال بندگان را ثبت و ضبط میکند. در برخی از آیات نیز کتاب را به معنای صفحهای که جزئیات نظام عالم هستی در آن ثبت و ضبط شده یعنی همان لوح محفوظ به کار رفته است؛ بنابراین مطالعه، کتابخوانی و تحصیل علم از مستحبات مؤکد در اسلام است.
پس بر ما که پیروان این دین آسمانی هستیم واجب است که به این امر بیش از پیش اهمیت دهیم و کتاب و کتابخوانی را در جامعه ترویج دهیم.
متأسفانه در سالهای اخیر با پیشرفت شبکههای مجازی میل به مطالعهی کتاب بسیار کم شده است. روش مطالعهی افراد تغییر کرده و دریافت اطلاعات از فضای مجازی، جای مطالعه را گرفته است در صورتیکه چیزی که ما از فضای مجازی دریافت میکنیم صرفا اطلاعات است و اطلاعات لزوما به معنای علم و دانش نیست.
دانش آموزان و دانشجویان به کتب درسی خود بسنده میکنند و فراتر از آن مطالعهای ندارند. سرانهی مطالعه در کشور ما بسیار پایین بوده که آمار نگران کنندهای است.
سفارش همیشگی مقام معظم رهبری
یکی از سفارشات همیشگی مقام معظم رهبری توصیه به مطالعه و کتابخوانی است ایشان همواره بر این موضوع تاکید فراوان داشته و دارند از جمله در یکی از دیدارهای خود با معلمان و اساتید دانشگاه چنین فرمودند:«در جامعهی ما بیاعتنائی به کتاب وجود دارد. گاهی آدم میبیند در تلویزیون از این و آن سؤال میکنند: آقا شما چند ساعت در شبانهروز مطالعه میکنید، یا چقدر وقت کتابخوانی دارید؟ یکی میگوید پنج دقیقه، یکی میگوید نیم ساعت! انسان تعجب میکند. ما باید جوانان را به کتابخوانی عادت دهیم، کودکان را به کتابخوانی عادت دهیم؛ که این تا آخر عمر همراهشان خواهد بود. کتابخوانی در سنین بنده - که البته بنده چندین برابر جوانها کتاب میخوانم - غالباً تأثیرش بمراتب کمتر است از کتابخوانی در سنین جوانها و شما عزیزانی که اینجا حضور دارید. آنچه که همیشه برای انسان میماند، کتابخوانی در سنین پائین است. جوانان شما، کودکان شما هرچه میتوانند، کتاب بخوانند؛ در فنون مختلف، در راههای مختلف، مطلبی یاد بگیرند. البته از هرزهگردی در محیط کتاب هم باید پرهیز کرد، منتها این مسئلهی بعدی است؛ مسئلهی اول این است که یاد بگیرند، عادت کنند به این که اصلاً به کتاب مراجعه کنند، کتاب نگاه کنند. البته باید دستگاهها مراقب باشند، اشخاص مواظب باشند، هدایت کنند به کتاب خوب؛ که با کتاب بد، عمر ضایع نشود» ۲۰/۰۷/۹۱
عالمی پیوند خورده با کتاب
روز کتاب و کتابخوانی پیوند خورده با بزرگداشت عالمی است که تمام عمر خویش را صرف نوشتن کتاب و کتابخوانی کرد، و کتابی تفسیری از خود به یادگار گذاشت که جزء مفاخر شیعه به حساب می آید ایشان کسی نیست جز آیت الله علامه سید محمدحسین طباطبایی (۱۲۸۲ - ۱۳۶۰ ش) (۱۳۲۱ - ۱۴۰۲ ق) حکیم، فقیه، عارف و فیلسوف معاصر شیعه و مفسر بزرگ قرآن.
ایشان در سال ۱۲۹۷ هـ.ش وارد مدرسه طالبیه تبریز شد و تا سال ۱۳۰۴ هـ.ش به فراگیرى ادبیات عرب و علوم عقلى و نقلى و فقه و اصول پرداخت.
ایشان این دوره از تحصیل خود را چنین بازگو می کند: «در اوایل تحصیل که به نحو و صرف اشتغال داشتم علاقه زیادی به ادامه تحصیل نداشتم و از این روی هر چه می خواندم، نمی فهمیدم... پس از آن یک بار عنایت خدایی دامنگیرم شده، عوضم کرد. در خود یک نوع شیفتگی و بی تابی نسبت به تحصیل کمال حس نمودم؛ به طوری که از همان روز تا پایان تحصیل که تقریباً هیجده سال طول کشید هرگز نسبت به تعلیم و تفکر، احساس خستگی و دلسردی نکردم و زشت و زیبای جهان را فراموش کردم... در خورد و خواب و لوازم دیگر زندگی به حداقل ضروری قناعت نموده، باقی را به مطالعه می پرداختم. بسیار می شد ـ به ویژه در بهار و تابستان ـ که شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه می گذراندم...».
علامه پس از اتمام اولین مراحل علمی در ۱۳۰۴ شمسی رهسپار نجف اشرف شد و ده سال در آن مرکز بزرگ تشیع به تکمیل معلومات خود در شعب مختلف علوم اسلامی پرداخت. فقه و اصول را نزد استادان معروف "نائینی" و "کمپانی" و فلسفه را نزد "سید حسین بادکویی" که خود از شاگردان جلوه و آقا علی مدرس بود و ریاضیات را نزد "آقا سید ابوالقاسم خوانساری" و اخلاق و عرفان را در محضر "میرزا علی قاضی" که در حکمت عملی و عرفان، مقامی بس ارجمند داشتند، تلمذ کرد.
کتابهای فراوان و ارزشمند علامه
علاّمه آثاری گرانبها و جاودانه ای تالیف کرده،که به جهت اختصار تنها به ذکر نام آنها بسنده می کنیم کتابهایی چون:
۱- تفسیر المیزان؛
۲- بدایة الحکمه؛
۳ - نهایة الحکمه؛
۴ - اصول فلسفه و روش رئالیسم؛
۵ - حاشیه بر کفایه؛
۶ - شیعه در اسلام؛
۷ - مجموعه مذاکرات با پروفسور هانری کربن؛
۸ - خلاصه تعالیم اسلام؛
۹ - روابط اجتماعی در اسلام؛
۱۰ - بررسیهای اسلامی؛
۱۱ - آموزش دین؛
۱۲ و ۱۳ و ۱۴- رساله انسان قبل از دنیا، در دنیا و بعد از دنیا؛
۱۵ تا ۴۱- رسالههایی گوناگون درباره قوه و فعل، صفات، افعال الله، وسائط، نحو، صرف، ... این مجموعه ۲۶ رساله است که بنا به ضرورت و نیاز جامعه توسط علاّمه نگاشته شده است.
۴۲ - دیوان شعر فارسی؛
۴۳ - سنن النّبی؛
۴۴ - لبُ اللباب؛
۴۶ - حاشیه بر اسفار؛/826/
علی حاجی آخوند
ولی مشکل اینه دیگه کسی کتاب نمیخونه