یکی از ابزارهای اصلی رسانهها کلیشهسازی است
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، لیلا وصالی معاون آموزش انجمن سواد رسانهای ایران، در رابطه با راههای اثرگذاری رسانهها بر مخاطبان خود و استفاده از ابزار کلیشهسازی توسط رسانهها، در برنامه سلام تهران گفت: معمولا رسانهها برای اثرگذاری بر مخاطبان در ماهیت خود یک ساز و کاری دارند؛ تمامی رسانهها از این برنامهریزیها برخوردارند اما تنها اهداف آنها متفاوت هستند. یکی از ابزار اصلی رسانهها کلیشهسازی است؛ کلیشه ابزاری به حساب میآید که ذهن مخاطبان فراتر از آنها نمیرود.
وصالی ادامه داد: متاسفانه ذهن انسان کلیشههایی در خود دارد که با دیدن رسانهها، فضاهای اطراف و محیط به وجود میآیند. انسان به طور ناخودآگاه بر اساس کلیشههای ذهنی شرایط را قضاوت میکند. برای مثال در شرایط اخیر اگر فردی ذهنی همسو با موقعیت کنونی داشته باشد بسیار آسانتر دروغهای رسانهای را باور میکند.
معاون آموزش انجمن سواد رسانهای ایران افزود: گر کلیشههای ذهنی بر تفکرمان کنترل داشته باشند، ما اخباری که در آن جهت ساخته شدهاند را به سادگی باور میکنیم؛ رسانهها به سادگی میتوانند کلیشهها را در ذهن شکل دهند به طوری که با تصویرسازی متعدد و تکرار بسیار انسان را در معرض اطلاعات یک شکل قرار میدهند و کلیشه را در ذهن ثبت میکنند.
او اظهار داشت: یکی از اثرگذارترین المانهای کلیشهسازی نمادها هستند که در ذهن انسان نقش میبندند. برای مثال علائم راهنمایی رانندگی نیز تاثیر بسیار خوبی بر انسان میگذارند و افراد بدون نیاز به خواندن متن، به محض مواجه شدن با علائم راهنمایی رانندگی متوجه میشوند که باید چه اقدامی صورت دهند.
*نمادها از اثرگذارترین المانهای کلیشهسازی هستند
وصالی گفت: نمادها در انواع مختلف حضور دارند که دو مورد آنها ملی و بینالمللی است؛ نمونههای بینالمللی مواردی مانند علائم راهنمایی رانندگی هستند که در تمام دنیا مشابهاند. نمونههای ملی در هر کشور متفاوت هستند در نتیجه نمیتوان آن را در کشورهای مختلف استفاده کرد.
او ادامه داد: برخی نمادها نیز قومیتی هستند و نمیتوان در ابعاد ملی از آنها استفاده کرد. یک سری نمادها نیز فردی هستند و تنها در ذهن یک نفر وجود دارند؛ برای مثال ما برای ساخت نماد در ذهن دیگری، ویژگیهایی را مطرح میکنیم تا آن فرد را به سمت تفکری که میخواهیم راهنمایی کنیم.
وصالی معاون آموزش انجمن سواد رسانهای ایران اظهار داشت: نمادهای فردی، قومیتی، ملی و بینالمللی در ذهن مردم جای میگیرند و فهم بزرگی از یک موضوع را در خود جای میدهند؛ این نمادها در صورت ترکیب شدن میتوانند تاثیرگذاری بیشتری داشته باشند. برای مثال پرچم ملی کشور ایران تمامی اقوام و اشخاص یک کشور را با یکدیگر متحد میکند و وطنپرستی ما را به یادمان میآورد.
او گفت: از نمادها در رسانهها با اهداف منفی استفاده میشوند؛ زمانی که این نمادها به صورت متعدد نمایش داده میشوند ذهن ما کلیشهای از آنها میسازد. برای مثال مکار بودن روباه از یک نماد فردی به قومیتی و نهایتا بینالمللی درآمده است.