کمپانیهای سایبری در خدمت دروغپردازی ایرانستیزان
دروغرسانی یا Disinformation، محتوای نادرست یا گمراهکنندهای است که با هدف فریب یا تأمین منافع اقتصادی یا سیاسی منتشر میشود و ممکن است باعث آسیب عمومی شود. چندسالی است که فضای رسانهای در دنیا با موج محتوای DI مواجه است. موجی که قبل از پاندمی کرونا برای دستکاری در نتیجه انتخابات، جنگها یا اهداف اقتصادی کلان آغاز شد و در ایام پاندمی کرونا چالشی بزرگ برای دولتها و تشویق مردم به تزریق واکسن بود. به بهانه آشوبهای اخیر در ایران و نقش «دروغرسانی» بر محور شبکههای اجتماعی به بررسی این موضوع در دنیا پرداختهایم.
دروغرسانی و دستکاری انتخابات
اخبار جعلی و کمپینهای پیچیده DI به ویژه در ساختارهای دموکراتیک و دارای انتخابات مشکلساز هستند و بحثهای فزایندهای در مورد چگونگی پاسخ به این مسائل بدون تضعیف مزایای رسانههای دیجیتال در عصر امروز وجود دارد. بر اساس گزارش پارلمان بریتانیا در ۲۰۱۹ در مورد انتشار اخبار DI و اخبار جعلی، بیش از ۱۵۰ هزار حساب کاربری شبکههای اجتماعی، اندکی پیش از آغاز همه پرسی، در رسانههای اجتماعی به طرفداری از برگزیت، شروع به فعالیت کردهاند.[1]
نیویورکتایمز به بهانه انتشار ادعاهای ترامپ در میانه انتخابات کنگره مینویسد علیرغم سالها تلاش رسانهها، دانشگاهیان و حتی خود شرکتهای رسانههای اجتماعی برای رسیدگی به مشکلات DI، امروزه مسلماً این مشکل فراگیرتر و گستردهتر شده است.[2]
مدیر تحقیقات مرکز رسانه هاروارد به رادیو ملی آمریکا گفته است: امکان گسترش انواع مختلف کمپینهای دستکاری رسانه ای وDI بسیار زیاد است. رادیو ملی آمریکا بعد از خبر خرید و فروش حسابهای رسمی در توئیتر همزمان با مالکیت ایلان ماسک بر توئیتر از خطر دستکاری اطلاعات و انتشار DI در انتخاباتهای آتی ابراز نگرانی میکند: خطر تنها در میان انبوهی از انتخابات آتی، از نیجریه، ترکیه و تایلند در سال ۲۰۲۳ تا هند، مکزیک، تایوان، پارلمان اروپا و البته رقابتهای ریاست جمهوری ایالات متحده در سال ۲۰۲۴ افزایش خواهد یافت. [3]
دروغرسانی و کرونا
در میانه پاندمی کرونا، دولتها علاوه بر چالش کنترل بحران و درمان شهروندان خود، با بحران دیگری به نام «شایعهها و DI در فضای مجازی» نیز درگیر شدند؛ شرایط برای سو استفاده اقتصادی و انتشار شایعات فراهم شد و فروش داروی کرونا و اعلام مفید بودن گیاهی خاص برای جلوگیری از ابتلا به کرونا، ضرر واکسن کرونا و توصیههای عجیب دیگر و ... موجب ایجاد تنش و التهاب میان کاربران فضای مجازی شد.
بعضی از کمپانیهای رسانههای اجتماعی مانند فیسبوک و اینستاگرام، جهت مقابله با این اطلاعات نادرست اقداماتی انجام دادند؛ [4]
دروغرسانی و تغییر رژیم
کریس ادموند در مقالهای در دانشگاه ملبورن در مورد تغییر رژیم و DI مینویسد: در بهار عربی و قیام علیه رژیمها در تونس، مصر، لیبی و ... که در دسامبر ۲۰۱۰ آغاز شد منجر به بحث گستردهای در مورد نقش رسانههای اجتماعی مدرن مانند فیسبوک، توییتر، اسکایپ و یوتیوب در تسهیل تغییر رژیم شد. بحث مشابهی به دنبال استفاده از چنین فنآوری در جریان تظاهرات سال ۸۸ ایران مطرح شد. شبکههای اجتماعی تسهیل کننده تغییر رژیم هستند.[5]
در آشوبهای اخیر ایران بعد از فوت مهسا امینی، دروغرسانی در حجم گسترده نه تنها از سوی رسانههای غربی بلکه از سوی دولتمردان غرب مانند نخست وزیر کانادا به کار گرفته شد. ادعای اعدام ۱۵۰۰۰ بازداشتی از جمله دروغهای بزرگ غربیها بود. [6]
از دیگر دروغرسانیهای مدیریت شده علیه ایران میتوان به فعالیت ارتش آمریکا در توئیتر اشاره کرد که بر اساس گزارش دانشگاه استنفورد، ارتش آمریکا با بکارگیری صدها حساب توئیتری پیش از آغاز آشوبها در ایران اقدام به انجام عملیات روانی برای تحریک احساسات کرده بود و یکی از موضوعات آن دوقطبیسازی برای حجاب با محوریت DI بود. [7]
قانونگذاری برای مقابله با DI
اعضای اتحادیه اروپا در سال جاری به منظور حفاظت از کاربران اروپایی در برابر سخنان نفرتانگیز، دروغرسانی (DI) و سایر محتواهای نامطلوب در فضای مجازی، سندی (سند خدمات دیجیتال یا دیاسای) را تصویب کردند که به موجب آن شرکتهای بزرگ فناوری مانند گوگل، توئیتر، فیسبوک و اینستاگرام باید پلتفرمهای خود را با دقت بیشتری کنترل کنند. مقامات اتحادیه اروپا به توافقی اصولی در مورد قانون خدمات دیجیتال و شفافیت شرکتهای بزرگ فضای مجازی دست یافتند. این قانون از جمله شرکتهای فناوری را مجبور میکند تا به کاربران اجازه دهند مشکلات فضای مجازی را گزارش داده و همچنین دست قانونگذاران را برای تصویب میلیاردها جریمه علیه کمپانی متخلف باز خواهد گذاشت. [8]
در ادامه سختگیریهای اتحادیه اروپا، شرکتهای بزرگ حوزه فناوری مانند متا، مایکروسافت، گوگل، توییتر و تیکتاک، قوانین جدید اتحادیه اروپا برای مقابله با اطلاعات نادرست آنلاین و اخبار جعلی را امضا کردند. بعد از مالکیت ایلان ماسک بر توئیتر، کمیسیون اروپا تهدید کرد چنانچه توییتر قوانین اتحادیه اروپا در خصوص مدیریت محتواهای منتشرشده را رعایت نکند این شبکه اجتماعی را در این اتحادیه ممنوع خواهد کرد. هشدار کمیسیون اروپا در تماس ویدئویی میان ایلان ماسک و تیری برتون، مقام مسئول اجرای قوانین دیجیتال در اتحادیه اروپا مطرح شد. برتون به ماسک گفت توییتر بایستی با فهرستی از قوانین موافقت کرده و آنها را به اجرا بگذارد. [9]
کمپانیهای ایران ستیز!
اما برخلاف تبعیت کمپانیهای بزرگ شبکههای اجتماعی از قوانین داخلی کشورها و اتحادیه اروپا، توئیتر و متا (اینستاگرام) نه تنها از قوانین داخلی ایران تبعیت نمیکنند، بلکه همراستا با جریانهای ایران ستیز، الگوریتمهای خود را برای تقویت گفتمان رسانهای آنها و تغییر مسیر اعتراضات هماهنگ کردند و با وجود دادههای رسمی مبنی بر دروغ بودن اخبار منتشره با هدف «گسترده شدن آشوبها»، «هدایت رفتار جمعی معترضین» با استفاده از «تکنیک متقاعدسازی با داده دروغ» ، عملا از ابزار دروغرسانی یا Disinformation و دادههای دستکاری شده به صورت «سازمانیافته» و «هماهنگ» علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده کردند.
تزریق تنفر و دیدگاه خاص، تغییر باور و موضوع اعتراض، آموزش معترضین، بسیج معترضین، کانالیزه کردن اطلاعات و تزریق اطلاعات جعلی و جهتدادن به رفتار معترض و آکواریومی کردن محیط اطلاعاتی و فضای فکری و در نهایت سرکوب دیجیتالی محتوای همسوی با جمهوری اسلامی از دیگر محورهای مدیریت شده از سوی کمپانیهای بزرگ شبکههای اجتماعی در آشوبهای اخیر ایران بود.