ایران با مقصر شناختن رژیمصهیونیستی در حمله به تاسیسات اصفهان بهدنبال انتقامگیری است
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، شامگاه شنبه حملهای به تاسیسات صنایع دفاع در اصفهان صورت گرفت و تقریبا همزمان اخباری مبنیبر سلسله حملاتی به تبریز، کرج و همدان منتشر شد. بهجز حمله علیه اصفهان، دیگر حملات تکذیب شدند؛ چه اینکه حمله اصلی به اصفهان نیز بسیار کوچک بوده و خنثی شد. در ساعات ابتدایی عامل این حملات آمریکا و رژیمصهیونیستی معرفی شدند، اما پس از مدتی مقامات آمریکایی از طریق رسانهها اعلام کردند نقشی در این حملات نداشتهاند تا انگشت اتهام بهطور کامل بهسمت تلآویو گرفته شود.
با این حال با یک اظهارنظر و یک خط خبری تلاش شد متهمان دیگری به قضیه اضافه شوند. یکی از مقامات اوکراین درباره نقش کشورش در این حملات سخن گفت و یک خط خبری تاکید داشت حمله به اصفهان در انتقام حمله به سفارت آذربایجان در تهران رخ داده است؛ حملهای که باکو آن را تروریستی خوانده و ادعا میکند تهران پشت آن قرار دارد. میخائیلو پودولیاک، مشاور رئیسجمهور اوکراین در پیام توییتری در این خصوص نوشت: «منطق جنگ بیرحم و کشنده است، هم برای عاملانش و هم برای همدستان آنها هزینههای سنگینی بهبار میآورد: وحشت در فدراسیون روسیه -بسیج بیپایان نیروها، پدافند موشکی در مسکو، سنگرسازی ۱۰۰۰ کیلومتر آنسوتر، آمادهسازی پناهگاههای بمب. شب انفجاری در ایران- در تاسیسات تولید پهپاد و موشک، پالایشگاههای نفت. اوکراین به شما هشدار داده بود.»
پودولیاک در ماه نوابر سال گذشته نیز با ادعای استفاده از پهپادها و موشکهای ایرانی علیه تاسیسات اوکراین گفته بود: «واکنشها به این اقدام ایران نباید صرفا با تحریم و حتی تحریم تجاری کامل باشد. بلکه زیرساختها همچون بنادر و مراکز تولید موشکهای بالستیک و پهپاد در داخل خاک ایران باید بمباران شود.»
در پی اتخاذ این مواضع از سوی مشاور رئیسجمهور اوکراین، نورنیوز، رسانه نزدیک به شورای عالی امنیت ایران اعلام کرد این موضع میتواند برای کییف عواقب سنگینی داشته باشد.
وزارت امور خارجه ایران نیز با احضار کاردار این کشور در تهران به این اظهارات واکنش نشان داد. گفته میشود کاردار اوکراین در این دیدار ابراز امیدواری کرده چنین مواضعی تکرار نشوند. اولگ نیکولنکو، سخنگوی وزارت خارجه اوکراین برخلاف مواضع خصمانه پودولیاک، اعلام نکرد اطلاعاتی درباره حمله به اصفهان ندارد.
با وجود تکذیبهای بعدی دولت اوکراین، اما نمیتوان اظهارت پودولیاک را نادیده گرفت. او و دیگر همکارانش هرچند با توجه به ریاست فردی کمتجربه مانند زلنسکی و شرایط جنگی اظهارنظرهای جنجالی زیادی دارند، اما اظهارات او به شکلی احتمالا هدایتشده، برای کشانده شدن اوکراین به پرونده ایران بیان شده است. اطلاعاتی که از منابعی هدایتشده به او رسیدهاند، مشاور رئیسجمهور را به این نتیجه رسانده که حملات به اصفهان بهدلیل ارسال پهپاد به روسیه بوده است.
اوکراین و آذربایجان چرا مطرح شدند؟
مطرح شدن آذربایجان و اوکراین بهعنوان عوامل حمله، بیشتر از هر چیز برای دور ساختن تبعات حمله از آمریکا و رژیمصهیونیستی صورت گرفته است؛ هرچند نمیتوان نقشآفرینی این دولت باکو و کییف در هرگونه اقدام ضد ایرانی را منکر شد.
ایران راهی جز مقابله با اقدامات این دو دولت ندارد اما در این مسیر باید گزیدهکار بود و از وزندهی بیش از اندازه خودداری کرد. تهران باید ضمن ایجاد فضای فشار علیه باکو و کییف، به دنبال تلافی علیه واشنگتن و تلآویو باشد، زیرا این دو طرف در مناقشه طرف اصیل و نه حتی اصلی هستند و حمله ذیل طراحی این دو صورت گرفته است.
انتقام کجا و چگونه باشد؟
یک مقام مسئول ایران روز دوشنبه با تاکید بر ناموفق بودن حمله به تاسیسات اصفهان به خبرگزاری الجزیره گفت: «رژیمصهیونیستی بهخوبی میداند که پاسخ آن را دریافت خواهد کرد و این همان چیزی است که پیش از این نیز، به دور از هرگونه سروصدا و اظهارنظرهای متوالی اتفاق افتاده است. واشنگتن از این حمله فاصله میگیرد، زیرا میداند که آن شکست خورده و تهران را مجبور به تغییر سیاستهایش نخواهد کرد. کسانی هستند که با آتش بازی میکنند. ما تردیدی نداریم که اگر برای آغاز یک جنگ منطقهای تصمیم بگیرند؛ خودشان نخستین کسانی هستند که خواهند سوخت.»
موضعگیری مقامات ایرانی، بهویژه تاکید بر مشارکت آمریکا در این حمله و توصیف انتقامجویی ایران، بهعنوان اقدامی بازدارنده دربرابر یک جنگ منطقهای، از حتمی بودن و شدت حملات تلافیجویانه خبر میدهد. ایران پیشتر در انتقامجویی نسبت به خرابکاری در تاسیسات صنعتی خود، اقدامات مشابهی در سرزمینهای اشغالی ترتیب داد. جنگ نفتکشها، حمله به کشتیهای تجاری، حملات به پایگاههای آمریکا و رژیمصهیونیستی همه بخشی از انتقامجوییهای متقابل تهران در برابر تحرکات محور غربی هستند. این سوابق شکی در وقوع انتقام ایران باقی نمیگذارد اما سوال بزرگ به نحوه پاسخ انتقامجویانه ایران بازمیگردد. این حمله یا حملات باید چه نقاطی را در برگیرند؟ بهنظر میرسد بیشتر از هر چیز هراس آمریکا و رژیمصهیونیستی متوجه خطوط استقرارشان در مسیر مواصلاتی ایران- مدیترانه است. از اساس یکی از عواملی که سبب شده رژیمصهیونیستی بهصورت مستقیمتری به کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس و همچنین آذربایجان در قفقاز وارد شود، ایجاد تهدید کاذب برای منحرف ساختن نگاه تهران از مسیر ایران-مدیترانه است.
بنابراین حملات باید شامل خطوط استقرار محور غربی در این مسیر شود. در این پاسخ خود رژیمصهیونیستی نیز بخشی از این استقرار بهحساب میآید و نباید استقرار را تنها در فواصل میانی منحصر کرد.
اگر قرار باشد پاسخ ایران شامل مسیر ایران- مدیترانه باشد، در فاصله میانی یعنی مناطق بین ایران و سواحل مدیترانه، آمریکا بهصورت پراکنده مستقر است و رژیم تنها در انتهای این مسیر استقرار دارد.
به همین دلیل پاسخ به آمریکا باید در فاصله میانی و پاسخ به رژیم در داخل سرزمینهای اشغالی صورت گیرد. با این حال چنین حملاتی نیازمند جزئیاتی هستند، زیرا اهداف مشابه، متعدد و متفاوتی برای هدفگیری وجود دارند. بهنظر میرسد حمله علیه استقرار آمریکا در عراق ضمن کم اثر بودن میتواند موجب برانگیختن ناراحتی طرفهایی در عراق شود. از سوی دیگر حضور نظامی آمریکا در دو پایگاه عینالاسد و الحریر بهدلیل موافقت ضمنی بغداد و اربیل و همچنین وسعت این دو پاسگاه چندان موثر نخواهد بود؛ چه اینکه این دو پایگاه، خط دفاعی آمریکا در نزدیکی مرزهای ایران هستند و خط دفاع از رژیم لایههای عمیقتری نیز در سوریه و اردن دارد. پس باید پاسخ انتقامجویانه شامل پایگاههایی شود که در پشت خط اول قرار داشته و به رژیم نزدیکتر هستند. پایگاههای اردن، شرق سوریه و همچنین التنف در مثلث مرزی سوریه، اردن و عراق خط پشتی پایگاههای عینالاسد و الحریر به شمار میروند. برای انتقام نقطهای مهم خواهد بود که «نقشی بزرگ در جریان اختلال در مسیر ایران- مدیترانه» و «هراسناکی برای رژیمصهیونیستی» داشته باشد؛ مسالهای که بیشتر از هرجایی پایگاه التنف را نشان میدهد. التنف مسلط بر اتوبان بغداد- دمشق است و بهدلیل قرار داشتن در مثلث مرزی و مجاورت با اردنی که رژیم آن را برای خود امن میپندارد، اهمیت بالایی دارد.
حتی اگر الحریر و عینالاسد باقی بمانند، با از دست رفتن التنف، آمریکا انعطافش در نظارت بر اتوبان بغداد-دمشق را از دست میدهد. با وجود این پایگاه، مسیر خود به خود مسدود میشود اما بدون آن، عینالاسد باید دست به بمباران روزانه جاده بزند تا مسدود بماند. التنف بهدلیل نقش بزرگش در اختلال در مسیر ایران-مدیترانه و همچنین نزدیکی به سرزمینهای اشغالی اهمیت بالاتری نسبت به پایگاههای شرق سوریه برای محور غربی دارد.
اهمیت بالاتر التنف اما نباید به این معنی باشد که آن را تنها نقطه انتقام بدانیم زیرا ادعاها درباره حملات شامگاه شنبه و بامداد یکشنبه شامل تعدادی از شهرهای ایران شده و پس از آن نیز دستکم دو حمله به مواضع محور مقاومت در البوکمال سوریه صورت گرفته است. این تعدد حملات نشان میدهد باید التنف و پایگاههای شرق سوریه همزمان هدف قرار گیرند اما در این حملات باید سهم التنف بیشتر از پایگاههای شرق سوریه باشد.
انتقام ویژه از رژیمصهیونیستی
انتقام از رژیمصهیونیستی همانند حملات تلافیجویانه به مواضع آمریکا باید چند نقطه را دربرگیرد؛ صهیونیستها نیز در ادعای حمله به مواضع متعدد در شامگاه شنبه و همچنین دو حمله به البوکمال با آمریکا شریک هستند و این شراکت انتقامجویی چندنقطهای را برای این رژیم نیز تجویز میکند. با این وجود حملات علیه مواضع تلآویو ویژگیهای متفاوتتری خواهند داشت زیرا با توجه به وقوع حمله در خاک ایران، تهران باید نقاطی در داخل سرزمینهای ۱۹۴۸ را هدف گیرد؛ سرزمینهایی که برخلاف سرزمینهای 1967، از سوی سازمان ملل مرزهای رسمی رژیم جعلی صهیونیستی به حساب میآیند. با این حال سرزمینهای 1967 نیز نباید بینصیب بمانند زیرا منطقه کرانه باختری برای تلافی حمله به البوکمال تناسب بیشتری دارد.
در سرزمینهای 1948 این حملات بایستی تاسیسات ساخت تسلیحات رژیم را شامل شود بهویژه کارخانههایی که در صادرات به آذربایجان نقش دارند یا آنانی که تسلیحاتی ازشان در اوکراین دیده شده است. همچنین حملاتی نیز باید به ناحیه جنوبی در نقب صورت گیرد. این منطقه بهدلیل وسعت، سکنه کم و در معرض هجوم قرار داشتنش از سوی گروههای مسلح و حتی آوارگانی که قصد بازگشت به فلسطین را دارند، یکی از نقاط آسیبپذیر رژیمصهیونیستی به شمار میرود. نقطه دیگر کرانه باختری است که از لحاظ قوانین بینالمللی، سرزمینی اشغالی به حساب میآیند. حمله به این نقطه باید شامل مراکز استقرار ارتش سرکوبگر رژیم باشد. چنین حملاتی بهشدت مشروع، تقویتکننده جریان مقاومت در کرانه و بستری برای ترتیب دادن چند حمله در سایه بینظمی پس از حملات خواهد بود.
درصورت ترتیب دادن حملاتی از بیرون سرزمینهای اشغالی، فلسطینیان ساکن کرانه باختری روحیهای دوچندان خواهند یافت. همچنین بینظمی ناشی از چنین حملاتی میتواند بلافاصله مورد بهرهبرداری گروههای مقاومت و مردم کرانه باختری قرار گرفته و در سایه گیجشدگی نظامیان رژیم، تهاجماتی ضدصهیونیستی اجرا شوند.
همچنین این حملات بهدلیل سکونت افراطیون صهیونیست در شهرکهای کرانه باختری هشداری جدی به آنهاست تا بتوانند با وضوح بالایی عاقبت یک جنگ منطقهای را دریابد.
آغاز حمله به کرانه باختری و نگاه به آن بهعنوان مینیاتوری از کل فلسطین اشغالی، میتواند هراس بزرگی برای صهیونیستها بیافریند. صهیونیستها متوجه خواهند شد وقتی آسمان و زمین کرانه باختری گشوده باشد، دلیلی ندارد آنها با خیال آسوده آسمان و زمین سرزمینهای 1948 را بسته فرض کنند.
آنها همچنین این نکته را درنظر خواهند گرفت که پس از پایهگذاری حملات، کرانه باختری به سیاهچاله پهپادهایی تبدیل خواهد شد که از سراسر منطقه با هربار تشدید تنش میتوانند راهی این منطقه شوند.
در ماه می 2021 و در بحبوحه نبرد مقاومت غزه و رژیمصهیونیستی در جریان جنگ 11 روزه، یک پهپاد مقاومت موفق شد به آسمان کرانه باختری نفوذ کند. مسالهای که در حین جنگ با غزه، شورش فلسطینیان سرزمینهای 1948 و التهابات در قدس فشار سنگینی برای تلآویو در هراس از منطقهای شدن جنگ بود. نفوذ این پهپاد به صهیونیستها نشان داد در سایه سرکوب فلسطینیان، اضلاع منطقهای مقاومت نیز به سمت ورود به جنگ گام برخواهند داشت.
تا پیش از تنشهای فعلی، براثر تنشهای سال ۲۰۲۱ به مرور نیمی از ارتش رژیم در کرانه مستقر شده بودند. با تنشهای فعلی این میزان به ۶۰ درصد رسیده است. پایهگذاری حملات خارجی به کرانه باختری باعث میشود دیگر شاخههای ارتش رژیم ازجمله پدافند هوایی و نیروی هوایی نیز مجبور به استقرار بیشتر در این منطقه شوند. از سوی دیگر نیروی زمینی فعال در این منطقه نیز با افزوده شدن احتمال حملات پهپادی با نگرانی بیشتری فعالیت خواهد کرد.
در این میان، حملات پهپادی گره دیگری را نیز برای صهیونیستها میآفرینند. کابینه رژیمصهیونیستی برای برخورد با حملات مقاومتی فلسطینیان بهدنبال مسلح ساختن شهرکنشینان صهیونیست است اما با افزوده شدن مساله پهپادها، از تاثیر این مسلحسازی در دایره کلی تنشها کاسته میشود، زیرا شهرکنشینان هرچند میتوانند به سلاح انفرادی مسلح شوند اما قادر به بهرهگیری از تسلیحات پدافند هوایی نیستند. از این رو سایه سنگین آسیبپذیری بر بالای سر آنها همچنان حفظ خواهد شد.
چنین آسیبهایی اما با برنامهریزی هوشمندانه میتوانند افزایش بیشتری یابند. «روعی شارون» تحلیلگر امور نظامی روز دوشنبه به شبکه صهیونیستی کان، گفت: «ارتش اسرائیل از بیم انتقام ایران، سطح آمادهباش خود را بالا برده است.» دیگر رسانههای صهیونیستی نیز بهنوعی این آمادهباش را تایید کردهاند.
این آمادهباش میتواند شامل استقرار تجهیزات بیشتری از سوی صهیونیستها باشد به همین دلیل تا زمانی که سامانههای پدافند هوایی بیشتری به کرانه باختری اعزام شوند یا میزان پرواز جنگندهها به حداکثر برسند، ایران باید پاسخ خود را به تعویق بیندازد. این مساله باعث میشود درصورت حمله به فلسطین اشغالی، موشکهای بیشتری برای رهگیری شلیک شوند که به نوبه خود میتواند نگرانیهای بیشتری را در میان ساکنان رژیم برانگیزد. یک حمله موفق بهدلیل ابعاد محدودی که درهرحال یک انتقامجویی پهپادی دارد میتواند توسط رژیم انکار شود، اما شلیک مداوم و متعدد سامانههای پدافندی هراسی قطعی میسازد.
همچنین باید توجه داشت در صورت حمله سریع، این ایده که «اگر سامانههای پدافندی بیشتر مستقر بودند حمله دفع میشد» همچنان در ذهن صهیونیستها باقی میماند، اما درصورت وقوع در اوج آمادگی، رویایی برای پناه بردن به آن وجود نخواهد داشت.
هشدار ایران به آمریکا درباره وقوع جنگ تمامعیار
نشریه آمریکایی «نیوزویک» روز گذشته (سهشنبه) اعلام کرد دفتر نمایندگی دائم ایران در سازمان ملل درباره هرگونه اقدام نظامی آمریکا و احتمال وقوع یک جنگ تمام عیار هشدار داده است.
نیوزویک نوشت: «به دنبال حمله پهپادی به حداقل یک کارخانه دفاعی در شهر مرکزی اصفهان، مقامات ایرانی به نیوزویک گفتند که هر گزینه نظامی که توسط ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی دنبال شود، منجر به درگیری همهجانبه با پیامدهای سراسری در منطقه خواهد شد.»
در گزارش این رسانه آمریکایی آمده است: «درحالیکه ارتش ایالات متحده هرگونه نقش داشتن در این حمله را رد کرده است، برخی مقامات آمریکایی ناشناس به رسانههایی از قبیل والاستریتژورنال و نیویورکتایمز، اسرائیل را مقصر این حمله خواندند اما (تلآویو) نه این موضوع را پذیرفته و نه مداخله در آن را تکذیب کرده است. هیچ بازیگر دیگری مسئولیت حمله را نپذیرفته است.»
طبق گزارش نیوزویک، مقامهای ایران در مصاحبه با این رسانه هشدار دادهاند که هرگونه اقدام نظامی ایالات متحده باعث تشدید تنش بین این دو قدرت خواهد شد. به نوشته این رسانه آمریکایی، دفتر نمایندگی دائم ایران در سازمان ملل به نیوزویک گفت: «از نظر ایران، توسل به گزینه نظامی در هر سطحی به معنای ورود ایالات متحده به جنگ است.»
به گزارش این رسانه آمریکایی، دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل همچنین اعلام کرد: «درحالحاضر ایران چنین احتمالی را ضعیف میداند.» دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل هشدار داد: «اگر ایالات متحده اشتباه محاسباتی کند و جنگی را آغاز کند، پیامدهای این درگیری برای منطقه و جهان برعهده خود واشنگتن خواهد بود.» بنابر اعلام دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل، «هیچ شکی وجود ندارد که ایران از توانمندی برای دفاع از امنیت و منافع خود برخوردار است.»
نیوزویک به سراغ مقامهای وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) رفت و نظر آنها را درباره تنشهای اخیر جویا شد.
یک سخنگوی پنتاگون درباره حمله ناموفق به تاسیسات وزارت دفاع ایران در اصفهان به نیوزویک گفت: «ما گزارشهای خبری را دیدهایم اما میتوانیم تایید کنیم که هیچ نیروی نظامی ایالات متحده حملات یا عملیاتی در داخل ایران انجام نداده است.»
سخنگوی وزارت دفاع آمریکا افزود: «ما به رصد اوضاع ادامه میدهیم اما توضیحات و حرف بیشتری برای ارائه نداریم.» نیوزویک به سراغ مقامهای وزارت جنگ رژیم صهیونیستی هم رفت و از آنها درباره حمله ناکام اخیر به تاسیسات وزارت دفاع ایران در اصفهان سوال کرد. مقامات رژیم صهیونیستی به درخواست نیوزویک برای مصاحبه جواب مثبت ندادند.
منبع: فرهیختگان