بررسی نقش حوزه علمیه انقلابی در رشد اخلاق و معنویت
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، نشست «نقش حوزه علمیه انقلابی در رشد اخلاق و معنویت با تأکید بر بیانیه گام دوم انقلاب» با حضور حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد رودگر عضو هیئت علمی گروه عرفان پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و دکتر حسین رمضانی عضو گروه فلسفه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی عصر پنجشنبه 20 بهمن ماه برگزار شد.
گزارش کامل این نشست به شرح ذیل است:
حجت الاسلام والمسلمین رودگر با تبریک ایام الله دهه فجر گفت: «آنچه بودیم» یکی از سؤالات پرپاسخ انقلاب است که می توان با توجه به موقعیت خود در ابتدای انقلاب و پیش از آن، مطالب زیادی را بازگو کرد.
از آنجایی که امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب اسلامی و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی محصول مبارک حوزه علمیه بوده و همچنین به عنوان شخصیتی که فقیه گرانقدر، فیلسوف زبردست، شخصیتی متخلق و عارفی که توانسته بین اخلاق عرفان و سیاست جمع کند و سیاست را نیز یک سیاست متعالیه معرفی کند.
امام خمینی و آیت الله خامنه ای دو شخصیت معنوی برخاسته از حوزه
انقلاب اسلامی یک انقلاب فکری، فرهنگی و ایدئولوژیک بود که به لحاظ هویت در دست شخصیت های کاملا معنوی بود و یک تحول بنیادین در روح و روان جامعه ایجاد کرد؛ هر چه زمان بیشتر می گذشت رابطه بین امام و امت اشتداد بیشتری پیدا می کرد و جامعه معنوی تر می شد؛ امام خمینی دفاع مقدس یعنی یک جنگ تمام عیار با قدرت ها را که فقط صدام خط مقدم آن بود با معنویت اداره کرد. گفتمان و روح حاکم در دفاع مقدس نیز معنویت بود که ساحت های مختلفی دارد؛ ساحت های آن نیز بینشی، گرایشی و روشی است و امام این سه ساحت را پشتیبانی تئوریک کرد.
امام خمینی دائما در این نگرش بود که انقلاب اسلامی حرارت داشته و حرکت آفرین باشد و توانست با منش و اخلاق و مناسبات رفتاری خود، جامعه را به سمت گرایش های معنوی سوق دهد؛ جامعه نیز با امام همراهی کرد زیرا می دید امام شخصیتی الهی و پیامبرگونه دارد و مانند امام معصوم بوده و رقیقه ای از آن حقیقتی وجودی انسان کامل است؛ اگر امام خمینی از اخلاق، معنویت، سلکوت و عناصر بنیادین حرف می زد خود نیز الگویی عینی برای این امر بود.
مقام معظم رهبری در استمرار و استکمال ولایت امام، گویی کپی برابر اصل امام خمینی بود و خود نیز نمادی از خمینی کبیر برای جامعه شد؛ حضرت آیت الله خامنه ای توانست ارتباط جامعه را با خود حفظ کند و مردم نیز احوال و سبک زندگی او را می بینند؛ حوزه دو محصول به این شکل از خود به جا گذاشته است اما شخصیت های دیگری نیز نقش زیرساختی ایفا می کردند؛ افرادی مانند علامه طباطبایی، شهید مطهری، شهید مفتح، شهید بهشتی، علامه جوادی آملی، علامه مصباح یزدی و... توانستند نقش محوری ایجاد کنند.
کسانی مرجع فکری می شوند که در تراز آن نیستند
البته در کنار رایحه و روح معنوی باید از یک پشتیبانی فکری و معرفتی برخوردار باشیم؛ به دلایل مختلف به نظر می رسد هم حوزه و هم بخشی از شخصیت های تئوریک جامعه آن همراهی که باید داشته باشند را ندارد و یک خلأ و گسست وجود دارد و شکافی بین «آنچه بودیم» و «آنچه هستیم» ایجاد شده است؛ مراجع فکری ما امروز تنزل پیدا می کنند و گاهی کسانی مرجع فکری شدند که در تراز آن نیستند. حوزه علمیه در «آنچه هستیم» می تواند نقش آفرین باشد و ایننقش تبیینی می تواند به شکل روزآمد، پویا به بسیاری از پرسش ها در زمینه رشد اخلاق و معنویت پاسخ دهد؛ عقل ها به لحاظ برهانی و دل ها به لحاظ ارتباط وجودی باید با پاسخ ها ارتباط برقرار کنند.
یکی از اشکالاتی که در حوزه اخلاق گریبان ما را گرفته است دوگانه گرایی ها، تحریف ها و ترور آموزه های اخلاقی است؛ دوگانه هایی مانند معنویت در مقابل پیشرفت، معنویت و عدالت، معنویت و آزادی، معنویت و اقتصاد دوگانه های خطرناکی است که می تواند عرصه ای را رقم بزند که در آن کارگزار نظام نسبت به معنویت حساس نباشد؛ کنارگذاشتن معنویت از مقوله های خطرناک است که باید آن را حل کنیم و رهبری معظم نیز بر روی این مسأله تأکید فرموده که عدالت بدون معنویت امکان ندارد؛ نمی توان به اسم آزادی به کسی آزار رساند باید بین معنویت و عدالت که رابطه ای شبکه ای دارند معنای خوبی ارائه دهیم و نقش تبیینی حوزه اینجا مهم است.
در اسلام در صنف و گروهی می توان برای خداوند قیام کرد
معنویت می تواند حضور فعال و بالفعل در ساحت های مختلف زندگی ما داشته باشد. برای مثال در مجموعه فرهنگ و معارف اسلامی ما در هر صنف، گروه و سنی می توان برای خدا قیام کرد و مهم همین قیام برای خدا است که رنگ الهی می زند و طی آن کار معنوی می شود.
امام به مرحوم سیداحمد خمینی در نامه ای می فرماید عرفان به این معنا نیست که فرد در گوشه ای وردی داشته باشد و کاری به اجتماع نداشته باشد و همچنین پرهیز از دنیاگرایی این نیست که از سیاست به دور باشیم. معیار قیام لله است و وقتی این معیار باشد کار کردن در خانه، نیز می تواند عملی اسلامی باشد.
مثلا در یک جامعه معنوی باید به گونه ای عمل شود که جامعه به نظام های سلطه نیاز پیدا نکند یعنی کسی که در انرژی هسته ای کار می کند بداند این کار او با این نیت یک کار معنوی است؛ اگر بتوان معنویت و فعل معنوی را این گونه برای جامعه تبیین کرد یک فعالیت تبیینی بسیار مؤثر انجام گرفته است.
حوزه و انقلاب با یکدیگر پیوند خورده اند
در ادامه جلسه استاد رمضانی اظهار داشت: اگر بخواهیم نقش حوزه را در معنویت ببینیم و درک کنیم باید بدانیم که حوزه و انقلاب با یکدیگر پیوند خورده اند؛ زیرا یک مرجع تقلید یک خیزش تاریخی را رهبری کرد. انقلاب اسلامی یک ضرورت تاریخی داشت و برای اینکه هویت معنوی انقلاب اسلامی را که یک حقیقت تاریخی است، بفهمیم باید به زمینه و زمانه وقوع انقلاب توجه کنیم.
انقلاب در قرن بیستم اتفاق افتاد که دوران استیلاء هژمون لیبرال سرمایه داری است؛ از قرن هجدهم هژمون سکولار بر عالم حاکم است که در ادامه این هژمون از ابتدای قرن بیستم حضور سه تفکر فاشیست، لیبرال و مارکسیست پدید می آید؛ نماد بارز فاشیست حزب نازی و حزب فاشیست در ایتالیا بود که این ایدئولوژی عملا از بین رفت و دعوا بین مارکیسیت ها و لیبرال ها تقسیم شد و هیچ قدرت اجتماعی سیاسی و فرهنگی نمی توانست حضور داشته باشد مگر اینکه در یکی از طرفین خود را تعریف کند.
گروه مشاوران هاروارد که سازمان برنامه و بودجه ایران را تأسیس کردند و برنامه های دولت شاهنشاهی را می نوشتند و یا برنامه های دولت نیکسون دیکته کردند همسو با ایدئولوژی های لیبرال بودند که در اجرا شد؛ استیلا اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بر نظام جهانی حاکم بود و شاید در مخیله هیچ اندیشمندی عبور نمی کرد که یک خیزش اجتماعی سیاسی با خواستگاه دینی به وجود بیاید زیرا قرن بیستم اوج رویکردهای غیر دینی است.
مردم پیش از انقلاب جذب شجاعت امام خمینی شدند
زمینه این انقلاب نیز ایران قبل از انقلاب بود که استعمار زدگی روح این ملت را خرده بود و ترس از قدرت های سلطه گر در فضای اجتماعی کشور غلبه داشت؛ سرنوشت جمعی یک ملت که هیچ بلکه یک شهر و ده را خود مردم رقم نمی زدند بلکه خان، ارباب یا فرمانروای هر ولایت رقم می زد که مردم نباید دخالت کنند؛ وقتی از مردم قبل از انقلاب می پرسیدم که چه ویژگی از حضرت امام برای شما مهم بود می گفتند که شجاعت امام خمینی برای آن ها جذابیت داشت؛ زیرا شخصیت اول کشور را تهدید و سخنرانی شجاعانه ای می کرد.
در دوره پهلوی اول و پهلوی دوم الگوهای عملیاتی غربی سازی گسترده ای داشتیم.کل نهادهای فرهنگی اجتماعی سیاسی و فرهنگی و حتی پژوهشی کشور به دنبال این بودند که ایران را غربی سازی کنند. از پوشش و نظام آموزشی گرفته تا حوزه های اتقتصادی می بایست غربی شوند. روش های تغییر اجتماعی قبل از انقلاب پیگیری می شد و ممکن است الان نیز جریان داشته باشد.
ویژگی های شخصیتی امام خمینی لطف خدا به او بود
شخصیتی در چنین زمانه و زمینه ای یک خیزش را شکل می دهد و جامعه را زیر چتر قیام لله متحد می کند و انرژی جامعه را به کار می گیرد که اول استعمار را از بین ببرد و سپس استبداد را پایین بکشد؛ استبداد و استعمار مانع پیشرفت جامعه ایران بود و توان داشتن برای مقابله با این مانع بزرگ که در روحیه امام خمینی وجود داشت فقط می تواند لطف خداوند باشد.
ظاهر این است که امام خمینی از سال 41 قیام خود را آغاز کرده است اما پیش از آن کار خود را شروع کرده و مسیر را تا آخر عمر خود پیش می برد؛ رهبری معظم نیز هر بار که امام را یاد می کند به این عنوان که او مارا در این راه قرار داد، است؛ امام مسیر را پیش روی جامعه ایرانی قرار داد و این جز با استمداد از لطف الهی و طریق معنویت امکان پذیر نبود زیرا اصل و منشأ شکل گیری انقلاب ایمانی است.
امام خمینی تجلی ذکر دائم خداوند است که به مقام ذکر دائم خدا رسیده بود و نگاه به چهره اش این معنا را در قلب یک انسان ملتفت زنده می کند؛ این انسان کسی است که فقر ذاتی در ایشان تمثل عینی و وجودی پیدا کرده است و این به جز تربیت معنوی و سلوک الهی جور دیگری میسر نمی شود.
تعریف دقیق از معنویت گرهگشا خواهد بود
حجت الاسلام رودگر در نوبت دیگر سخنان خود ادامه داد: به نظر می رسد گره مفهومی و تبیینی در معنا و ساختار معنویت وجود دارد که دوگانه ها و تقلیل گرایی ها را رقم می زند؛ ما از معنویت تعبیر دقیق و جامعی ارائه نمی دهیم و در نتیجه این معنویت در چالش با قرائت های دیگری از معنویت خودش را نشان می دهد. معنویت به معنای اعتقاد به خدا و ارتباط با خدا است؛ محصول نبوت و امامت شریعت محمدیه است که نقشه راه هستند؛ تعبیر دقیق از معنویت در مصادیق نیز، کارگزار و خانواده معنوی را برای ما روشن می کند؛ اگر ارتباط با انسان کامل مکمل معصوم نداشته باشیم لنگ است. اگر با ولایت امام معصوم و شئون ولایت ارتباط برقرار نکنیم نمی توانیم با نظام خلقت ارتباط برقرار کنیم.
به نظر می رسد اعتقاد صائب که در تعبیر قرآن به کلمه طیب قابلیت تبیین دارد بر اساس آیه 10 سوره فاطر. ارتباط با خدا خیلی مهم است زیرا در دفاع مقدس و انقلاب اسلامی خیلی چشمگیر بود و در قالب زیارت ها و جلسات بروز می کرد و همه این ها انرژی متراکم ما را تأمین می کرد.
معنویت سردار سلیمانی او را بزرگ تر کرد
امام خمینی در نوفل لوشاتو با پرسش خبرنگاران مواجه می شود که امام خمینی میانه کار بلند می شود و به نماز اول وقت می پردازد و سپس بر می گردد و ادامه می دهد؛ ما در برابر 29 کشور می ایستیم اما امام می فرماید خرمشهر را خدا آزاد کرد؛ معنویت در شخصیت امام خمینی بسیار پررنگ بود.
معنویت سردار سلیمانی شهادت آن را بزرگ تر کرد؛ سردار در هر جایی که حضور داشت و حتی در کارهای دیپلماتیکی که داشت نگرش های توحیدی و الهی برایش مهم بود.
حوزه های علمیه در این زمینه باید تولید دانش، روش و تولید مکتب و الگو کنند؛ اوایل پیروزی انقلاب شور و هیجان انقلابی گری وجود داشت و معنویتی در مردم ایجاد شده بود؛ فضای مجازی و ارتباطات خیلی چیزها را تغییر داده است و اگر ما نتوانیم مدل های معنوی را ارائه کنیم حرفی برا گفتن نداریم.
برای جلوگیری از لغزش کارگزاران معنویت اهمیت دارد
بعضی خیال می کنند که باید به کارگزار از لحاظ مادی برسیم و حقوق و مزایا بدهیم تا لغزش نکنند اما اگر کارگزار قدرت معنوی نداشته باشد جاذبه هایی وجود دارد که آن را شکست می دهد؛ اخیرا فردی که 70 ماه در جبهه بود جاسوسی انگلیس را می کند.
حوزه های علمیه در گذشته شخصیت هایی مانند آیات مشکینی، مظاهری، بهاءالدینی، کشمیری، بهجت را داشت که مرجع معنوی خیلی ها بودند و با افکار سیاسی مختلف نیز ارتباط داشتند؛ وقتی شهید اشرفی اصفهانی شهید شد امام تعبیر کرد که مصداق بارز «علی بذکر الله تطمئن القلوب» بود.
در مسأله معنویت، مدیریت معنویت نیز مهم است
رهبر انقلاب در خصوص معنویت های نوظهور شورای عالی انقلاب فرهنگی را خطاب قرار دادند که ما نتوانستیم معنویت را مدیریت کنیم؛ معنویت باید مدیریت شود. دهه هشتادی ها در اعتکاف حضور پیدا می کنند و یک جرقه معنوی در این ها زده می شود اما مدیریت و هدایت نمی شود. در حرمها و مساجد همه معنوی هستند اما در جامعه فرق دارند چرا این اتفاق می افتد زیرا ما نتوانستیم به لحاظ معرفتی اخلاق را در جامعه به خوبی معرفی کنیم.
نیازهای جوانان باید به رسمیت شناخته شود و سپس نیازهای متعالیه و گرایش های وجودی را نیز به رسمیت بشناسیم؛ باید نظریه پشتیبان برای معنویت درست کنیم که بر اساس یک سلسله مبانی شکل می گیرد برای مثال مبنای هستی شناختی که بسیار مهم است و اگر توانستیم لایه ها و عوامل مختلف را تبیین کنیم موفق خواهیم بود اگر در بحث انسان شناسی مبنای انسان شناسی و نظریه فطرت ارائه کنیم.
البته انسان طبیعی که دست خورده نیست، همان انسان فطری است و اگر بتوانیم این انسان را مبنا قرار دهیم جلوی معنویت های نوظهور گرفته می شود.
آثار سوء سیاست های اقتصادی برخی دولتمردان بر معنویت
دکتر رمضانی در بخش دوم ارائه خود اظهار داشت: سیاست ما بر مبنای معنویت بنیاد شده است و حتی اقتصاد نیز براساس اخلاق و معنویت باید باشد؛ بخش اعظم احکام شرایع دین نیز رنگ معنوی دارند.
در بیانیه گام دوم انقلاب مسائل، چالش ها، مزیت ها و پیشران ها ارائه شده است و در خصوص معنویت و اخلاق توسط رهبر انقلاب نکاتی در این بیانیه ارائه می شود؛ ما نباید درگیر سبک زندگی مدرن بشویم و منزلت های اجتماعی بر اساس داشته های اقتصادی مدیریت بشود؛ دوم نیز رشد هر چه بیشتر شعور معنوی مورد اهمیت است؛ در جامعه ایمانی به خاطر خدا و اخلاق رعایت ضوابط اجتماعی نیز انجام می گیرد.
حکمرانی همراه با معنویت و اخلاق نیز در نگاه رهبر معظم انقلاب بسیار مهم است اما متأسفانه اخلاق و معنویت پیوست حکمرانی نیست. در دهه هفتار دولتمردان داعیه دار سیاستهایی بودند و آثار سوء آن تا امروز وجود دارد و ما نتوانستیم دنباله های آن را قطع کنیم.
یک راه توسعه اخلاقی تقویت تشکل ها و نهادها است
فعلیت نهادهای اجتماعی در زمینه معنویت نیز از خواسته های رهبری معظم انقلاب است؛ هر جمعی که حول یک پیوند ایمانی و تعلق خاطر الهی شکل می گیرد باید گسترش پیدا کند تا کنشگری های فردی ذیل این انگیزه های مقرب شکل بگیرد. یک راه توسعه و تعالی اخلاقی این است که تشکل ها و نهادها تقویت شوند.
مبارزه معقول با کانون های ضد معنویت و اخلاق باید به گونه ای باشد که آسیب نداشته باشد و در مبارزه نیز رعایت همه جوانب صورت بگیرد.
چالش هایی در خصوص معنویت داریم که باید برای آن ها چاره تبیین کنیم مانند عدم التزام کارگزاران به معنویت.
باید از معارف ناب اسلامی در گسترش معنویت استفاده کنیم
مزیت هایی نیز مانند معارف ناب اسلامی در اختیار انقلاب اسلامی قرار دارد و هیچ مکتب معرفتی مانند آن وجود ندارد. بنده بر روی مکاتب و ادیان مطالعاتی داشته ام و دریافتم که هیچ مکتبی معارف ناب اسلامی را ندارد و به آن نزدیک هم نشده است. حفظ معارف ارزش ها و نهادهای اخلاقی بسیار مهم است و نباید بگذاریم این داشته ها بی استفاده بمانند.
حوزه های علمیه باید برای گسترش معنویت مداخله کنند
غالب طلبه ها در حوزه های علمیه پیش از اذان صبح بیدار بودند و از یکدیگر یاریگری معنوی داشتند و این ها داشته های معنوی حوزه است؛ روح تعالیم و هویت حوزوی باید حفظ شود؛ عمومیت بخشی به تعالیم معنوی به عهده حوزه است زیرا دانشگاه از پس مدیریت معنویت و اخلاق بر نمی آید و طلاب باید به این معنا توجه کنند.
نظام آموزشی و پرورشی حوزه های علمیه در اختیار است و امروز در شهرستان های دورافتاده حتی حوزه علمیه وجود دراد و می توان به شکل قوی تری از این طلاب استفاده کرد؛ نظام تبلیغی و ترویجی معارف نیز می تواند توسط حوزه علمیه نسبت به معنویت و اخلاق تجهیز شود.
گسترش معنویت فقط توسط حوزه صورت می گیرد و یکی از جاهایی که می توان و باید وارد شد مسأله آموزش رسمی است که متأسفانه مداخله حوزه در آموزش رسمی صفر بود و در چند سال اخیر اندکی این مداخله صورت می گیرد؛ حوزه ها باید برنامه مشخص در همکاری با دولت داشته باشد که ندارد.
مشارکت در ساخت ذهنیت عمومی نسبت به معنویت نیز باید از سمت حوزه صورت بگیرد؛ اگر نهاد معنویت و اخلاق سست شود آسیب های اجتماعی تبدیل به بلای جان آحاد مردم می شود و این چیزی است که بر افراد آگاه مخفی و پوشیده نیست.
نظام مولود حوزه علمیه است
حجت الاسلام والمسلمین رودگر در پایان به جهت جمع بندی گفت: اسلام شیعی از فردیت و پرده نشینی به واسطه انقلاب اسلامی درآمد؛ رهبر انقلاب دولت اسلامی، جامعه اسلامی، نظام اسلامی را ترسیم کردند و سلسله گفتمان ها و ایده هایی را ایجاد کردند و خود حضرت آقا ابتکار عمل را به دست گرفتند. فکر می کنم اکنون باید بیش از پیش و بهتر از گذشته به اسلام اجتماعی و اسلام تمدنی بپردازیم و یکی از ابعاد اسلام نیز معنویت است.
به نظر می رسد با سازوکارهایی که نظام سلطه از بیرون تحمل کرده است ممکن است چیز دیگری شکل بگیرد اما باید کار جهادی انقلاب صورت بگیرد تا اسلام اجتماعی دیده شود. جایی که نیازهای جوانان مطرح است حوزه باید پیش قدم باشد زیرا نظام مولود طبیعی حوزه است.