گزارش تاریخی از کتاب سه سال ستیز مرجعیت شیعه
به گزارش گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، آزادی امام خمینی در ۱۵ فروردین ۱۳۴۳ برگ برنده دیگری برای روحانیون در مبارزه با رژیم پهلوی بود. به گزارش شهربانی امام «خمینی به اتفاق سرکار سرهنگ مولوی» «ساعت ۲۲ روز ۱۵/۱/۴۳» به قم وارد شد. لحظاتی نگذشته بود که خبر آزادی امام خمینی در شهر پیچید، عدهای بیاختیار فریاد میکشیدند و خبر آزادی امام را تکرار میکردند و عدهای نیز با ناباوری آن را شایعه میدانستند، ولی همه به سوی منزل امام خمینی حرکت میکردند. طبق گزارش شهربانی قم پس از ورود آیتالله خمینی به قم و اطلاع مردم، دستهدسته طلاب و کسبه جهت دیدار مشارالیه به منزلش رفتند، از آن جمله آیتالله شریعتمداری همان شب ورود» به دیدار امام خمینی شتافت.
خبر آزادی امام خمینی موجی از احساسات را در قم و سرتاسر ایران به دنبال آورد. از فردای آزادی مشتاقان امام از سرتاسر کشور به سوی قم سرازیر شدند. طبق گزارش ساواک «کثرت مسافرین به قدری بوده که بلیط اتوبوس ۳۰۰ ریال به فروش رفته است و شرکت واحد به ناچار چند دستگاه اتوبوس در خط قم به کار انداخته است، ولی با وجود این گاراژهای مسافربری ... بلیط پیش فروش کردهاند... چهار هزار نفر از آذربایجان و چند هزار نفر از گیلان و مازندران جهت زیارت[امام] خمینی حرکت کردهاند».
ایران یکپارچه شور و احساسات نیروهای مذهبی بود. هر کس برای ابراز شادمانی و حمایت از رهبری نهضت کاری انجام میداد. دستهدسته به سوی تلگرافخانه میرفتند تا خوشحالی خود را خدمت رهبری و علما ابراز کنند. عدهای از مؤمنان در تکاپوی راه انداختن کاروانهای زیارتی برای دیدار رهبرشان بودند. عدهای از نیروهای مذهبی به چراغانی و آذینبندی پرداختند. مساجد، حسینیهها، منزل علما با برقراری جشنهای باشکوه میزبان هواداران امام خمینی بودند. دستگیری امام خمینی و قیام پانزده خرداد، چنان عشق رهبری نهضت را در جانها دمیده بود که در مدت بازداشت امام خمینی تحولی بسیار عمیق در بین مردم ایجاد شده بود که هرگز با یک سال قبل قابل مقایسه نبود.
روحانیون و عالمان شهرها نیز نهایت حمایت خود را از رهبری نهضت به عمل آوردند. سخنرانیهای افشاگرانه، تشکیل مجالس جشن و اعلام خوشحالی مردم به بیت امام خمینی بر عهدهی روحانیون بود. به گزارش ساواک تا سه روز بعد از آزادی «از طرف اکثر روحانیون تلگرافهای تبریکی به آیتالله خمینی مخابره شده و در آن به مشارالیه تبریک گفتهاند».
رژیم وقتی احساسات سرتاسری مردم را مشاهده کرد، تصمیم گرفت نسبت به این موضوع از خود حساسیت نشان ندهد. سرلشکر پاکروان، رئیس ساواک، طی دستورالعملی در ۲۰ فروردین به شهرها اعلام کرد: «نظر به اینکه ممکن است در مورد ترخیص آیتالله خمینی بعضی محافل بخواهند مراسمی به عمل بیاورند، برای اینکه بیخودی تصور نرود که این موضوع زیاد اهمیت داده میشود، صلاح در این است که دخالت نشود». در عین حال دستور داد که اگر در این مراسم سخنهای ضد رژیم گفته شد، افراد شناسایی شوند تا «مورد بازخواست و تعقیب قرار گیرند». پاکروان با همهی تلاشی که برای بیاهمیت جلوه دادن مراسم جشن آزادی به عمل آورد، در همین دستورالعمل اهمیت آن را تذکر داد و از کلیهی ادارات ساواک خواست تا «جریان را بهطور روزانه گزارش دهند».
بازار تهران که همواره پا به پای مرجعیت در دفاع از مذهب شرکت میکرد با اطلاع یافتن از آزادی امام خمینی جشن و چراغانی را آغاز کرد. بازار تهران روز بیستم فروردین را جشن اعلام کرد. از صبح اول وقت «بازاریها در محل کار خود مجالس جشن و چراغانی برپا نمودند» و اعلام کردند عصر در مسجد حاج شیخ عبدالله مجلسی برقرار خواهد بود. بازاریان از همان ابتدای صبح «از انتهای بازار بزرگ تا مسجد حاج سیدعزیزالله... چراغهای زنبوری سه شعله روشن کرده و عکسها[ی آیتالله خمینی] را به چراغها نصب نمودند». همچنین «کسبهی بازار نوروز خان و بازار حلبی سازها شروع به چراغانی کردند». بازار تجریش نیز به جشن و چراغانی پرداخت و روز بیستم فروردین با یک دستگاه اتوبوس برای زیارت امام خمینی به طرف قم حرکت کردند. در بین راه با چند ماشین آمریکایی برخورد کردند. یکی از زائران «آمریکاییهای داخل ماشین را مورد تمسخر قرار داده و مرتب فریاد میزد یانکی، یانکی» و آمریکاییها «از این عمل فوقالعاده ناراحت شده بودند». «در مسیر راه، داخل اتوبوس مرتباً به سلامتی [امام]خمینی صلوات فرستاده میشد».
در کرمانشاه مردم تصمیم داشتند «شهر را چراغانی کنند». با اینکه دستور ساواک عدم دخالت بود، ولی به «وسیلهی شهربانی جلوگیری گردید». به همین جهت مردم «مرتباً جلساتی در مساجد و منازل اهالی به مناسبت آزادی آیتالله خمینی» برقرار کردند. بزرگترین این جلسات روز هیجدهم فروردین در «مسجد آیتالله بروجردی از طرف طلاب حوزهی علمیهی کرمانشاه برپا» شد که در این مجلس یکی از روحانیون به نام یاسینی به سخنرانی پرداخت. وی ضمن تجلیل از امام خمینی گفت: روحانیون «به هیچ حزبی بستگی نداشته و ندارند». وی در این سخنرانی به زندانی شدن یوسف پرداخت که بعداً عزیز مصر تسلیم او شد و اطاعتش را پذیرفت، و سپس ذکر مصیبت زندانی شدن امام موسیبن جعفر (ع) به دست هارون الرشید را خواند.
در خرمآباد نیز طلاب حوزهی علمیه با صدور اطلاعیهای از مردم دعوت کردند تا «به مناسبت بازگشت[امام] خمینی» در مجلس جشنی که در مسجد سلطانی برقرار میشود، شرکت نمایند. هر چند شهربانی از برگزاری جشن جلوگیری کرد، ولی پس از نماز مغرب و عشا حجتالاسلام حاج شیخ علی صفدری به منبر رفت و در مورد «شخصیت علمی[امام خمینی] سخن گفت و سپس قطعنامهی حوزهی علمیهی قم را که در جشن فیضیه صادر شده بود، برای مردم قرائت کرد. به همین مناسبت نیز مجلس جشنی در مسجد توتونچی برقرار شد و آقای سید عمادالدین جزایری سخنرانی کرد.
در اصفهان نیز از همان روز اول آزادی امام خمینی، مغازههای بازار ضمن چراغانی و نصب پرچم و زدن تصاویر امام به جشن پرداختند و تعدادی نیز برای زیارت امام عازم قم شدند. روزهای بعد نیز مجالس جشنی در مدارس علوم دینی و مساجد برقرار شد. در نجفآباد نیز جشن و چراغانی برقرار شد.
در کاشان نیز به دلیل نزدیکی به قم زودتر خبر آزادی امام خمینی رسید. از همان اول صبح «کسبهی بازار با نصب پرچم سبز سردر مغازههای خود و چراغانی به ابراز شادمانی» پرداختند و عدهای نیز رهسپار قم شدند. از ساعت ۷ صبح بسیاری از مؤمنان برای تبریک آزادی امام خمینی به منازل علما رفتند و مورد پذیرایی قرار گرفتند.
در همدان نیز مجالس جشنی برقرار شد که سخنرانان به افشای رژیم شاه پرداختند. روز ۲۱ فروردین مجلس جشنی از طرف طلاب مدرسهی دامغانی در مسجد میرزا داود منعقد شد که «طبقات مختلف» مردم در آن شرکت کردند و سه نفر از روحانیون به نامهای سیداحمد حسینی، سیدفاضل حسینی و سیدمهدی طباطبایی دربارهی امامخمینی به سخنرانی پرداختند. دو روز بعد نیز به دعوت «روحانیون، تجار و اصناف همدان» مجلس جشنی در مسجد جامع همدان از ساعت ۴ تا ۹ بعد از ظهر برقرار گردید». روز ۲۹ فروردین جشن بسیار باشکوهی در مسجد کمالآباد از طرف سید احمد حسینی ملایری برقرار شد. در این مجلس شاعران به شعر خوانی و مداحان به مدح امام خمینی و سخنرانان به انتقاد از رژیم پرداختند.
مردم شیراز نیز، چون خود در وقایع ۱۵ خرداد و دستگیری علمای بلادشان نقش بسزایی داشتند، مجدانه در جشن و شادی شرکت کردند. جامعهی روحانیت شیراز با صدور اطلاعیهای از مردم خواست در «مجلس جشنی که در مسجد جامع عتیق شیراز منعقد میشود، شرکت کنند».
آیتالله سید عبدالحسین دستغیب که چند ماهی بود که از زندان آزاد شده بود، در این جلسه به انتقاد از دولت پرداخت. در پایان جلسه اطلاعیهی شدیداللحنی علیه شاه در مجلس پخش شد که دو کودک سیزده ساله و نه ساله به نامهای هادی شکراللهی و سیدمحمدعلی دستغیب (فرزند آیتالله دستغیب) دستگیر شدند. مجلس دیگری در همان روز توسط سیدحسامالدین فالاسیری در مسجد آقاباباخان برقرار شد. علاوه بر مجالس جشن، تعدادی از «مریدان شیخبهاءالدین محلاتی به منظور ابراز مسرت و دیدار از آقای خمینی به طرف قم عزیمت» نمودند. به جز شیراز در شهرهای جهرم، کازرون و لار مردم با چراغانی مجالس، جشنی برقرار کردند.
در کرمان نیز به دعوت جامعهی روحانیت مجلس جشنی در مسجد پای کتنگ برقرار شد و آقای محمدجواد حجتیکرمانی به انتقاد از رژیم پرداخت. مجالس جشنی نیز در رفسنجان برپا گردید.
در شهرهای استان مازندران نیز جلسات جشنی برقرار شد. در شاهی (قائمشهر) مجلس جشنی برقرار شد و آقای محمد سالکی واعظ به تشریح مقام روحانیت پرداخت. پس از گزارش این جلسه به تهران، سرلشکر مقدم بلافاصله عکسالعمل نشان داد و از ساواک ساری خواست تا «اشخاصی که مردم را در مجامع عمومی بر ضدامنیت کشور تحریک نمایند و مخصوصاً اطرافیان روحانیون که اخیراً دست به تحریکاتی میزنند با نظر استاندار بلافاصله دستگیر و به تهران اعزام دارند». ظاهراً این حساسیت به دلیل کارگری بودن شهر شاهی بوده است.
در بابل نیز بنا به دعوت آیتالله حاج شیخ هادی روحانی در مسجد چارسوق بابل جشنی برقرار شد. بنابر گزارش ساواک «بعضی از معتقدین به آیتالله خمینی» «در استان خوزستان با برافراشتن پرچم بر سر مغازههای خود و گفتن تهنیت به یکدیگر ابراز شادی مینمودند». در اراک نیز جشنهایی برقرار شد و به گزارش ساواک سعی میشد «به موضوع، اهمیت فوق العاده سیاسی و جنبهی بینالمللی بدهند».
شهرهای سنینشین مانند زاهدان، که مردم آن، کمتر از خود واکنش نشان میدادند نیز نوعی به شادمانی پرداختند. در زاهدان مردم با چراغانی و نصب عکس امام خمینی بر سر در مسجد جامع شهر احساسات خود را نشان دادند.
منبع: کتاب سه سال ستیز مرجعیت شیعه در ایران، حجتالاسلام روحالله حسینیان (۱۳۴۳-۱۳۴۱)، مرکز اسناد انقلاب اسلامی