زن و شوهری که عراق و اوکراین را به ویرانی کشاندند +عکس
در گزارشهای تخصصی و مباحث کارشناسی دربارهی جنگ روسیه و اوکراین، معمولا نام یک آمریکایی، بسامد بسیار بالایی در تحلیلهای مربوط به ریشهیابی وضعیت کنونی اوکراین دارد: زنی با چشمانی آبی که برقی سرد دارد.
نولاند که اکنون معاون سیاسی وزارت خارجه آمریکاست، در زمان حضور خود در جلسات استماع سنا، هیچ ابایی از ابراز منویات خود و همپالکیهایش نداشته است. او در این جلسات، اذعان کرد که پنتاگون آزمایشگاههای ساخت تسلیحات زیستی را در اوکراین و قفقاز و آسیای میانه ایجاد کرده است. او تلویحا مسوولیت انفجار خط لولهی نورد استریم را تایید و به شدت هم از این اقدام تروریستی دفاع کرد.
نولاند یهودی است و دختر پروفسور شروین بی. نولاند، استاد اخلاق زیستی و پزشکی دانشگاه ییل است که نام خانوادگی اصلی او، نودلمن است. او در سال 1979 از Choate Rosemary Hall فارغ التحصیل شد. نولاند با رابرت کیگان، یک مورخ دانشگاهی، ازدواج کرده است که از او دو فرزند دارد. نولاند به زبان روسی، فرانسوی و تا حدودی چینی صحبت می کند. نام واقعی ویکتوریا نولاند باید ویکتوریا نودلمان کیگان باشد، اما این اسم به نظر آشکارا یهودی و حتی خاخامی به نظر می رسد ، بنابراین، معاون وزارت خارجه آمریکا مایل است «ویکتوریا نولاند» باشد.
همسرش، رابرت کیگان (زاده ۲۶ سپتامبر ۱۹۵۸ در آتن، یونان) مورخ، نویسنده و مفسر سیاست خارجی آمریکایی در موسسه بروکینگز است. او یکی از بنیانگذاران پروژهی برای قرن جدید آمریکایی بود. کتاب «جهان ساختهی آمریکا» او توسط باراک اوباما، رئیسجمهور سابق تمجید شد و اوباما در چند نوبت، از جمله سخنرانی خود در کنگره در سال 2012 به موضوع محوری آن کتاب پرداخت.
جالب این که، تفکرات کیگان، در دولت سلف اوباما، یعنی دولت بوش هم، نقشی محوری در سیاست خارجی آمریکا داشت!
حملات تروریستی 11 سپتامبر بهانهای را برای دولت بوش فراهم کرد تا برنامهای را که از قبل موجود بود، اجرا کند که در دهه 1990 توسط گروه لابی نومحافظهکار بسیار تأثیرگذار به نام «پروژه جدید» بهطور مفصل تبلیغ و به شدت برای آن لابی شده بود. پروژهی قرن آمریکایی (PNAC) از زمان آغاز به کار خود در سال 1997، همواره در میان گروه اندیشکدههای نومحافظهکاران که ستون فقرات فکری دولت بوش را تشکیل می دادند، محبوب بوده است.
پروژه در گزارش معرفی خود در سال 2000، با عنوان «بازسازی دفاع آمریکا: استراتژی، نیروها و منابع برای یک قرن جدید»، تاکید کرد که برنامه نظامیگرایانهاش ممکن است برای اجرایی شدن، محتاج یک "یک رویداد فاجعهبار و فاجعهآمیز… یک پرل هاربر جدید" باشد. 11 سپتامبر 2001 چیزی جز تحقق همین پرل هاربر جدید نبود و مفهوم "جنگ علیه تروریسم" پوششی برای فرافکنی جدید قدرت آمریکا بود. رابرت کیگان، شوهر ویکتوریا نولاند، و برادرش فردریک کیگان، از تئوریسینهای اصلی این پروژه بودند.
فردریک دابلیو کِیگان، برادرشوهر ویکتوریا نولاند، یک محقق مقیم آمریکا در موسسه امریکن انترپرایز (AEI) و استاد سابق تاریخ نظامی در آکادمی نظامی ایالات متحده در وست پوینت است. AEI مکانی پر از یهودیهای نومحافظهکار به شدت ستیزهطلب، پر از کوهن ها و لاوی ها است.
برخی از محققان AEI در آن مقطع، تبدیل به معماران شاخص سیاست عمومی دولت دوم بوش شدند. بیش از بیست محقق و همکار AEI در پستهای سیاستگذاری دولت بوش یا در یکی از پانل ها و کمیسیون های متعدد دولت خدمت می کردند. جان بولتون(با نام یهودی بولتِن که به بولتون تغییر داده است)، آیان هیرشی علی و پل ولفوویتز(حاکم نظامی عراق در زمان اشغال) همه در همین موسسه به اشتهار رسیدند.
خواهر شوهر ویکتوریا نولاند (همسر فردریک)، باز هم یک عنصر به شدت جنگطلب و یکی دیگر از نومحافظهکاران افراطی است. کیمبرلی الن کیگان (متولد 1972) یک مورخ نظامی آمریکایی است. او ریاست «موسسه مطالعات جنگ» را بر عهده دارد و در کالج نظامی وست پوینت، دانشگاه ییل، دانشگاه جورج تاون و دانشگاه آمریکایی سابقهی تدریس دارد.
کیگان در وال استریت ژورنال، نیویورک تایمز، ویکلی استاندارد و جاهای دیگر مطالبی را منتشر کرده است. او هم از حامیان پرحرارت تهاجم به عراق در رسانهها بود و از آن زمان از یک کارزار نظامی گسترده و دوباره طراحیشده آمریکا در افغانستان حمایت می کرد. در سال 2009 او در تیم ارزیابی استراتژیک ژنرال استنلی مک کریستال، فرمانده نیروهای آمریکایی در افغانستان، حضور داشت.
موسسه مطالعات جنگ (ISW) یک اتاق فکر است که در سال 2007 توسط کیمبرلی کیگان تأسیس شد. ISW خود را به عنوان یک اندیشکده غیرحزبی توصیف می کند، اما دیگران آن را به عنوان یک «گروه واشنگتنی جنگ طلب» که طرفدار یک «سیاست خارجی تهاجمی» است، توصیف می کنند. جالب اینجاست که این سازمان مثلا «غیرانتفاعی» با کمک های مالی و پشتیبانی پیمانکاران بزرگ دفاعی، از جمله طراح موشک تاماهاوک یعنی کمپانی ریتون، تولید کننده اف-16 شرکت جنرال داینامیکس، شرکت نظامی خصوصی DynCorp و امثالهم اداره می شود. مقر آن در واشنگتن دی سی است.
از همین مرور اجمالی، روشن می شود که نولان و خویشاوندانش، به جنگ به چشم یک «کسب و کار خانوادگی» می نگرند و در دو دهه گذشته، هر جا خبری از جنگ و تهاجم آمریکا بوده، نام نولاند و بستگانش هم به چشم می آمده است. شاید بوی خون و کشتار و ویرانی، نولاند را نشئه می کند.
ایلان ماسک، مدیر عامل توییتر اخیرا در اظهارنظری جنجالی گفت:
"هیچکس بیش از ویکتوریا نولاند، مقام وزارت خارجه آمریکا، برای درگیری در اوکراین فشار نمی آورد."
نولاند که به سازماندهی کودتای طرفدار غرب در کیف در سال 2014 کمک کرد، از حملات نظامی به خاک روسیه در کریمه نیز حمایت کرده است. بیانیهی نولان مبنی بر این که پایگاههای نظامی روسیه در کریمه «هدفهای مشروع» برای نیروهای اوکراینی هستند(بهمن ماه سال گذشته)، توسط کرملین به عنوان دلیلی بر «دخالت ایالات متحده در درگیری اوکراین» تفسیر شد. دیمیتری مدودف، رئیسجمهور سابق روسیه در پستی در تلگرام هشدار داد که مسکو به چنین حملاتی «با استفاده از هر نوع سلاح» پاسخ خواهد داد.
نولاند به عنوان معاون وزیر امور خارجه در امور اروپا و اوراسیا در سال 2014 به سازماندهی کودتا کمک کرد که منجر به جایگزینی ویکتور یانوکوویچ رئیس جمهور منتخب دموکراتیک اوکراین با پیوتر پوروشنکو طرفدار غرب شد، کسی که بعد از به قدرت رسیدن، کارزار سرکوب نظامی علیه مردم روستبار دونتسک و لوگانسک را آغاز کرد. همان سرکوبی که ریشه و مقدمهی جنگ کنونی میان روسیه و اوکراین شد.
در جریان کودتا، نولاند شخصا در خیابان حاضر می شد و به معترضان در کیف، نان و شبرینی هدیه می داد. او در آن مقطع، به سیاستمداران طرفدار غرب که حامی کودتا بودند، قول کمک نظامی و برنامه تضمین وام میلیارد دلاری می داد. در یک تماس بدنام فاش شده بین نولاند و جفری پیات، سفیر وقت ایالات متحده در اوکراین، آن دو در مورد این که چه کسی باید جایگزین ویکتور یانوکوویچ شود، ، بحث کردند.
نولاند پس از ترک وزارت امور خارجه در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، اکنون به عنوان معاون وزیر امور خارجه جو بایدن در امور سیاسی فعالیت می کند. در ماههای اخیر، او تغییر رژیم در روسیه را تایید کرد، تخریب ادعایی خطوط لوله نورد استریم توسط ایالات متحده را جشن گرفت و خواستار جریان نامحدود تسلیحات به اوکراین شد.
ایلان ماسک تنها آمریکایی مشهوری نیست که نقش نولاند را در ایجاد درگیری در روزهای اخیر محکوم کرده است. در یک ویدئوی تبلیغاتی که روز سه شنبه منتشر شد، دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق، نولاند و «امثال او» در دولت بایدن را «جنگخواهان و جهانیگرایان» خواند که آمریکا برایشان آخرین چیزی است که به آن فکر می کنند. او اعلام کرد که نولاند "وسواس زیادی برای سوق دادن اوکراین به سمت ناتو داشت" و ادعا کرد که "اگر من رئیس جمهور شما بودم هرگز این درگیری اتفاق نمی افتاد."
ویکتوریا نولاند، دیپلمات ارشد آمریکا در رویدادهای اوکراین، "تغییر رژیم" اوکراین را در اوایل سال 2014 بدون سنجش هرج و مرج و پیامدهای احتمالی طراحی کرد. شاید هم او دقیقا می دانست و اصولا این هرج و مرج و آشوب، خود هدف اصلی و همیشگی پروژههای شومی چون جنگ افغانستان و عراق، ظهور داعش و گروههای تکفیری و بحران اوکراین برای زرسالاران و ابرصهیونیستهایی است که در پشت صحنه، دولتهای غربی را در کنترل دارند.
«ویکتوریا» نولاند، معاون وقت وزیر امور خارجه در امور اروپا، «متفکر» پشت «تغییر رژیم» در 22 فوریه 2014 در اوکراین بود و نقشه سرنگونی دولت منتخب دموکراتیک رئیس جمهور ویکتور یانوکوویچ را طراحی کرد و در عین حال جریان اصلی همیشه ساده لوح ایالات متحده را متقاعد کرد. رسانههای جریان اصلی، هنوز هم چنین وانمود می کنند که آن کودتا در واقع یک کودتا نبود، بلکه یک پیروزی برای «دموکراسی« بود.
برای فروختن این جدیدترین «تغییر رژیم» مبتنی بر تفکرات نئومحافظهکاران به افکار عمومی آمریکا، باید زشتی کودتاچیان، بهویژه نقش کلیدی نئونازیها و دیگر ناسیونالیستهای افراطی، بهطور سیستماتیک پنهانکاری می شد. به عبارت دیگر، به جای ژاکتهای قهوهای فاشیستهای اوکراینی، باید لباس سفید فرشتگان «دموکراسی» به آنان پوشانده می شد و این نمایشی بود که ویکتوریا نولاند کارگردانی کرد.
بنابراین، برای نزدیک به یک سال و نیم از شروع ناآرامیها در اوکراین در سال 2013، رسانه های جریان اصلی غرب، به ویژه نیویورک تایمز و واشنگتن پست، گزارشهای خود را با انواع شعبدهها و ترفندهای رسانهای تزیین می کردند تا به خوانندگان خود نگویند که رژیم جدید در کیف تحت نفوذ و وابسته است. و مبارزان نئونازی و ناسیونالیستهای رادیکال اوکراینی که خواهان یک اوکراین با خون خالص و بدون اقلیت روس بودند، پارتیزانهای راه «آزادی» و «دموکراسی» تصویر شدند.
هرگونه اشاره به آن واقعیت کثیف، «تبلیغات روسی» یا «کژ-داده»(دیسینفورمیشن) دشمن تلقی میشد و هرکسی که این حقیقت ناخوشایند را بیان میکرد، «عامل مسکو» بود. تازه در 7 ژوئیه 2015 بود که نیویورک تایمز اهمیت نئونازیها و دیگر ملیگرایان افراطی را در جنگ علیه شورشیان روس قومی در شرق اعتراف کرد. تایمز همچنین گزارش داد که شبه نظامیان تکفیری نیز به این نیروهای راست افراطی پیوسته اند. برخی از این جهادی ها در همان مقطع خود را "برادران" داعش نامیده می شدند.
اگرچه تایمز سعی داشت این اتحاد نظامی قابل توجه شبهنظامیان نئونازی و جهادیهای تکفیری را مثبت جلوه دهد، اما واقعیت باید برای خوانندگانی که تبلیغات غربی را در مورد نیروهای نجیب «طرفدار دموکراسی» که در برابر «تجاوز روسیه» شیطانی مقاومت میکنند، نگرانکننده باشد. ”
اغراق نیست اگر بگوییم تک تک تحرکات جدی و مهمی را که در وقایع 2014 اوکراین منجر به سرنگونی دولت وقت و روی کار آمدن دولت دستنشاندهی دولت پنهان جهانی در آن کشور شد، ویکتوریا نولاند و همفکران جنگطلب او طراحی کردند و به اجرا گذاشتند.
در واقع ، نولاند بسیار مایل بود یک «تغییر رژیم» دیگر را، این بار به نام خود سند بزند. همانطور که شوهرش، رابرت کیگان، پروژه قرن جدید آمریکا را در سال 1998 با محتوای "تغییر رژیم" در عراق کلید زد، پروژه ای که در سال 2003 با حمله جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا جامهی عمل پوشید.
همانند نولاند در اوکراین، کیگان و همکاران نومحافظهاش فکر میکردند که میتوانند تهاجم آسان به عراق را مهندسی کنند، صدام حسین را کنار بزنند و مهرهی دستچین شدهای را در عراق منصوب نمایند و احمد چلبی قرار بود همان «مرد» باشد. اما آنها نتوانستند بسیاری از واقعیتها و پیچیدگیهای خشن عراق، مانند شکاف بین سنیها و شیعیان را که در اثر تهاجم و اشغال به رهبری ایالات متحده آشکار شد، در نظر بگیرند.
درست همان گونه که کیگان و شرکای اهریمنیاش «احمد چلبی» را از قوطی درآوردند، نولاند هم عینا همان مسیر را رفت و جوانک یهودی و گوش به فرمانی به نام «آرسنی یاتسنیوک» را برای دوران پساکودتای اوکراین از آستین درآورد. او در تماس تلفنی بعدا فاش شدهاش با جفری پیات سفیر وقت ایالات متحده در کیف، با اشاره به آرسنی یاتسنیوک گفت: «یتس همان «پسر» است{که باید کار را به او سپرد}»
به نوبه خود، نولاند به تظاهرکنندگان ضد یانوکوویچ در میدان میدان کلوچه و نان شیرینی داد، به رهبران تجاری اوکراین یادآور شد که ایالات متحده 5 میلیارد دلار در "آرزوهای اروپایی" آنها سرمایه گذاری کرده است، "لعنت به اتحادیه اروپا" را به دلیل رویکرد کمتر تهاجمی اش اعلام کرد و در مورد آن بحث کرد.
نولاند شانس بزرگ خود را در 20 فوریه 2014 دید، زمانی که یک تک تیرانداز مرموز که ظاهراً از ساختمانی تحت کنترل افراطیهای ناسیونالیست شلیک می کرد، هم پلیس و هم معترضان را به ضرب گلوله کشت و بحران را تشدید کرد. در 21 فوریه 2014، در تلاشی ناامیدانه برای جلوگیری از خشونت بیشتر، یانوکوویچ با یک طرح تضمین شده توسط اروپا موافقت کرد که در آن کاهش اختیارات را پذیرفت و خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام شد تا بتواند از سمت خود برکنار شود.
اما این برای نیروهای ضدیانوکوویچ کافی نبود، نیروهایی که به رهبری بخش راست افراطی و شبه نظامیان نئونازی ساختمان های دولتی را در 22 فوریه 2014 تسخیر کردند و یانوکوویچ و بسیاری از مقامات او را وادار ساختند برای نجات جان خود فرار کنند. با گشت زنی اراذل و اوباش مسلح در راهروهای قدرت در کیف، راه نهایی «تغییر رژیم» روشن بود.
به جای تلاش برای نجات توافقنامه 21 فوریه 2014، نولاند و مقامات اروپایی ترتیبی دادند که رویه ای غیرقانونی برای سلب ریاست جمهوری یانوکوویچ و اعلام رژیم جدید "مشروع" ترتیب دهند. یاتسنیوک "پسر معنوی" نولاند، نخست وزیر شد.
در حالی که نولاند و همپیمانان نومحافظهکار او جشن میگرفتند، «تغییر رژیم» آنها واکنش آشکار پوتین را برانگیخت، او متوجه تهدید استراتژیک این رژیم جدید متخاصم برای پایگاه دریایی تاریخی روسیه در سواستوپل در کریمه شد. در 23 فوریه، او اقداماتی را برای حفاظت از منافع روسیه آغاز کرد. فازهای بعدی و تحولات پس از آن را که منجر به عملیات ویژه نظامی روسیه علیه اوکراین شد، تقریبا برای همه آشناست.
اما در این تردیدی وجود ندارد که این زن اهریمنی، با برق سرد چشمان سبزرنگش، نقشی کلیدی در وضعیت کنونی منطقه ایفاء کرده و همچنان هم می کند. او، به نمایندگی از «دیپ استیت»(دولت پنهان جهانی) اوکراین را به تبدیل به یک دمل سرطانی از فساد دولتی، پولشوییهای عظیم، قاچاق انسان، جولان نئونازیگری و آزمایشگاههای تسلیحات بیولوژیک کرد که به اذعان بسیاری از تحلیلگران، خطر ترکیدن آن در وهله نخست روسیه را تهدید می کرد و در واقع پوتین را ناگزیر به تصمیم خطرناک و پرهزینه برای عملیات نظامی نمود.