نوسروده محمود تاری برای طوفان الاقصی در نجف

متن کامل این شعر به شرح زیر است:

تو دل‌ها را بهاری کن علی جان
رها از بی‌قراری کن علی جان
الا، ای یار هر مظلوم تنها
فلسطین را تو یاری کن علی جان
تو یار هرچه مظلومی علی جان
تو نور حیِّ قَیُّومی علی جان

علی ای یار مظلومان عالَم
علی ای نور قرآن معظّم
علی ای یاور دین خداوند
علی ای یاور دین مکرّم
الا، ای جلوه مهتاب مولا
 فلسطین را بیا دریاب مولا

علی ای دشمن هر خار و هر خَس
بُوَد پیدا به عالَم قدرِ هر کس
عنایت کن، کرامت کن  که با تو
رها گردد یقین «بِیْتُ الْمُقَدَّس »
   علی تنها تو دریای عطایی
  تو ای دست خدا، خیبر گشایی

علی نور تو چون گل در وجود است
حقیقت جلوه صبح شهود است
دوباره بحث اسلام است و قرآن
دوباره خیبر و آلِ یهود است
تو باید بشکنی سَدّ ستم را
 تو عطر آگین نما باغ و حَرم را

علی ای جلوه توفان و دریا
ببین در موج ها «طوفان اقصی»
تویی دست توانای خداوند
تویی نور خداوند تعالا
ببین هر عاشق پابست خود را
برون از آستین کن دست خود را

علی دل با شهادت همصدا شد
تجلّای حریم کربلا شد
ز خیل قهرمانان فلسطین
ببین در  « غَزّه » توفانی به پا شد
جوانانی که بر حق دیده بستند
وَ اسرائیل را در هم شکستند