وقتی ملکه سابق، شاه را «ارباب شما» میخواند
«ارباب شما»؛ دومین همسر آخرین شاه ایران سالها بعد از جدایی، از او اینطور نام میبرد. ثریا اسفندیاری بختیاری که هفت سال (۱۳۳۶-۱۳۲۹) ملکه دربار ایران بود؛ همسر محمدرضاشاه که چون نتوانست ولیعهدی برای تاج و تخت دودمان پهلوی به دنیا آورد به طلاق رضایت داد و پس از آن در خارج از کشور زندگی کرد و سرآخر هم در تنهایی روز سوم آبان ۱۳۸۰ در پاریس درگذشت.
دختر خلیل اسفندیاری و اوا کارل آلمانی، سال ۱۳۴۴ در صحنههایی از فیلم ایتالیایی «سه چهره یک زن» ایفای نقش کرد که آن زمان گفته شد شاه برای از بین بردن و عدم نمایش فیلم دو میلیون مارک به تهیهکننده آن پرداخت کرده است.
ثریا اسفندیاری سالها بعد از جدایی در نامهای به عبدالکریم ایادی پزشک مخصوص دربار با «ارباب» خواندن شاه، از او میخواهد مانع از نوشتن دربارهاش در کتاب زندگینامه محمدرضاشاه شود؛ نامهای که از هتل پالاس بادروت در سنتموریتس سوئیس فرستاده شده و ملکه سابق نوشته تا آن زمان چیزی درباره خودش نگفته و ننوشته است؛ گرچه در سال ۱۳۷۱، ۹ سال قبل از فوت در ۶۹ سالگی، خاطراتش را در کتاب «کاخ تنهایی» منتشر کرد.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی برای اولین بار این نامه ثریا اسفندیاری را منتشر میکند:
«دکتر عزیز
امیدوارم که خوش و سلامت باشید
امروز راجب کار مهمی میخواستم سوالی از شما بکنم و انشاالله که جواب مرا زود بدهید
از قرار معلوم ارباب شما به یک خانم روزنامهنویس به اسم Rath Haffman دستور دادهاند که کتابی که بیوگرافی ایشان است بنویسند و آنطور که معلوم شد این خانم میخواهد چند صفحه از این کتاب راجع به من و زندگیم بنویسند و آنطور که دید من تا بحال با هیچ روزنامهنویسی حرف نزدهام و چیزی نگفتهام و نمیدانم که این دستور خود ارباب شماست که راجع به من نوشته شود یا اینکه این زن از طرف خودش میخواهد این کار را بکند و در این صورت من میتوانم اقدام کنم که نشود چون هیچ میلی ندارم که چیزی که خودم نگفته باشم در این کتاب نوشته شود
دکتر عزیز خواهش دارم از موضوع را بفهمید چون برای من خیلی مهم است و خبرش را زود بدهید به آدرس آلمان بنویسید چون نمیدانم که تا چند وقت در Moritz.St هستم. اینجا هوا و برف خیلی خوب است و جای شما خالی
خداحافظ
ثریا اسفندیاری
اگر ممکن باشد که ارباب شما به این زن قدغن کنند که راجع به من چیزی ننویسید خیلی ممنون میشوم چون من هم تا بحال رعایت اینطور چیزها را کاملا کردهام.»