۲۴ آبان ۱۴۰۲ - ۱۵:۳۰
کد خبر: ۷۴۵۸۲۵
کالبدشکافی یک زخم

مخالفت تاریخی ایران با نظریه دو دولتی در فلسطین

مخالفت تاریخی ایران با نظریه دو دولتی در فلسطین
خش قابل توجهی از قصه پرغصه فلسطین از روزی است که سازمان ملل در مجمع عمومی مورخ ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ قطعنامه ۱۸۱ درباره فلسطین را به رأی گذاشت که از ۵۷ نفر اعضای آن روز سازمان ملل متحد ۳۳ رأی به تقسیم سرزمین فلسطین و ۱۳ رأی مخالف و ۱۱ رأی ممتنع دادند، اما ایرانی‌ها بطور قاطع به این قطعنامه رای مخالف دادند.

بخش قابل توجهی از قصه پرغصه فلسطین از روزی است که سازمان ملل در مجمع عمومی مورخ ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ قطعنامه ۱۸۱ درباره فلسطین را به رأی گذاشت که از پنجاه و هفت نفر اعضای آن روز سازمان ملل متحد ۳۳ رأی به تقسیم سرزمین فلسطین و ۱۳ رأی مخالف و ۱۱ رأی ممتنع دادند. اما ایرانی‌ها از جمله اعضای کمیسیون تحقیق سازمان ملل در موضوع فلسطین بودند که بطور قاطع به این قطعنامه رای مخالف دادند.

فضل‌الله کیا دیپلمات ایرانی و معاون وقت دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل در خاطرات خود به تفصیل به مسئله مزبور پرداخته است.

فضل‌الله نورالدین کیا فرزند ضیاءالدین نوری و نوه شیخ فضل‌الله نوری مجتهد شهید مشروطه در سال 1296 در تهران به دنیا آمد. او تحصیلات ابتدائی و متوسطه خود را در فرانسه گذراند و سال‌های پایانی دانش‌آموز دبیرستان ثروت تهران بود و در سال 1315 وارد دانکشده حقوق دانشگاه تهران شد. او پس از فارغ‌التحصیلی در سال 1319 به خدمت وزارت امور خارجه در آمد. از سال 1320 تا 1325 به عنوان کنسولیار ایرن در فلسطین تحت قیمومیت انگلستان و شرق اردن ماموریت یافت.

فضل‌الله کیا در طول دوران خدمت عناوینی چون معاون اداره سازمان ملل متحد وزارت خارجه، رایزن در نمایندگی دائم ایران در سازمان ملل، ریاست اداره چهارم وزارت خارجه، سرکنسول ایران در استانبول، مدیرکل وزارت امور خارجه، سفیر ایران در کانادا و سفیری ایران در ژاپن را بر عهده داشت.

کیا در کتاب «خاطرات خدمت در فلسطین» به تفصیل به شرح وقایع منجر به تآسیس اسرائیل و بسترهای تاریخی این مسئله پرادخته است. یکی از مهم‌ترین مقاطع این کتاب یادمانده‌های او درباره چگونگی تصویب قطعنامه 181 سازمان ملل، مخالفت صریح ایران با این قطعنامه و پیشنهاد تاریخی ایران درباره فلسطین است که در ادامه از نظر می‌گذرد.

در سال ۱۹۴۷ مسیحی که اغتشاشات و زدوخورد بین نیروهای انگلیسی و استقلال‌طلبان یهود به اوج خود رسیده بود حکومت کارگری انگلیس ضمن مذاکرات قبلی با آمریکا، شرحی به سازمان ملل متحد نوشته (دوم) آوریل (۱۹۴۷) و تقاضا نمود هرچه زودتر مجمع عمومی فوق‌العاده‌ای تشکیل شود و مسأله فلسطین را که از مسائل حاد آن زمان است مورد رسیدگی قرار دهند. مجمع عمومی فوق‌العاده در ۲۸ آوریل ۱۹۴۷ تشکیل شد و پس از مذاکرات قرار شد که کمیسیون مخصوصی برای بررسی دقیق و دریافت اطلاعات دست اول از ساکنین و مقامات مذهبی فلسطین به آن سرزمین اعزام شود.

کمیسیون ۱۱ نفری مذکور از بین نمایندگان این کشورهای عضو سازمان ملل متحد انتخاب گردید: استرالیا، کانادا، گواتمالا، هندوستان، ایران، هلند، پرو، سوئد، چکسلواکی، اوروگوئه و یوگسلاوی.

دولت انگلیس قبلاً در تاریخ ۱۵ مه ۱۹۴۷ گزارش و توصیه‌های کمیته بیل دائر به تقسیم فلسطین را به دولت یهود و عرب برای بررسی کامل به مجمع عمومی فوق‌العاده سازمان ملل ارسال نموده بود. طبق گزارش کمیته بیل پس از تقسیم فلسطین به دو منطقه عرب و یهود شهر بیت‌المقدس زیر قیومیت انگلیس باقی خواهد ماند. طبق اعلام جراید آن زمان بن گوریون که بعد از تشکیل حکومت اسرائیل رئیس‌جمهور آن کشور شد اعلام داشته بود: « اگر جنگ اول جهانی وعده مندرجه در اعلامیه بالفور را برای یهودیان به بار آورد جنگ دوم تشکیل دولت یهود را به دنبال خواهد آورد.»

باری کمیسیون مخصوص مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۲۶ مه ۱9۴۷ جلسات و کار خود را از همان شهر نیویورک مقر سازمان ملل متحد شروع نمود. پس از این که کشورهای منتخبه در این کمیسیون نمایندگان خود را معرفی نمودند با بررسی‌های مقدماتی رهسپار فلسطین شدند.

کمیسیون پس از ورود به فلسطین شروع به تحقیقات نمود و با یهودی‌ها و سایر رؤسای مذهبی تماس گرفته و از وضعیت آن‌ها آگاه شد، لیکن اعراب بنا به تصمیم اتحادیه عرب حاضر نشدند رسماً با کمیسیون تحقیق تماس پیدا کنند. کمیسیون تحقیق پس از چندی اقامت در فلسطین و بازدید از سایر دول عربی به ژنو مسافرت نمود و گزارش خود را به ترتیب زیر تنظیم نمود: دسته اول که از نمایندگان کانادا، چکسلواکی، گواتمالا، پرو، سوئد، استرالیا، اروگوئه و هلند متشکل شده بود فلسطین را به دو کشور عرب و یهودی تقسیم نمود که هر یک، حکومت جداگانه‌ای داشته و شهر بیت‌المقدس نیز که مورد احترام کلیه مذاهب یهود و مسلمان و مسیحی است، آزاد باشد.(گروه اکثریت)

دسته دوم که مرکب بود از دول ایران و هندوستان و یوگسلاوی با تقسیم فلسطین به کشور یهود و عرب مخالف بود در گزارش خود طرحی برای فلسطین ارائه داده بود که طبق آن یک نوع اتحادیه عربی و یهودی که هر دو قوم در آن با یکدیگر در امور سیاسی و مذهبی و اقتصادی و حقوق مساوی هستند تشکیل شود و این طریق را بهترین راه برای تأمین صلح - سعادت و خوشبختی مردم آن سرزمین پنداشته بود.(گروه اقلیت)

فعالیت‌های نمایندگان ایران

انتظام رئیس نمایندگی دائم ایران در سازمان ملل به اتفاق دکتر علی‌قلی اردلان مستشار سفارت ایران در آنکارا برای شرکت در این کمیسیون به فلسطین عزیمت نموده بودند و بیشتر گزارش کمیسیون مدیون نظریه و کاردانی آن‌ها می‌باشد.

نمایندگی ایران در بدو ورود به فلسطین با دو سیاست متضاد مواجه گردید: ۱- از آنجا که اعراب با ایران از قدیم‌الایام پیوسته روابط فرهنگی و اقتصادی و سیاسی داشتند و از طرف دیگر وجه اشتراک مذهب اسلام نیز پیوسته ما را با آن‌ها دارای منافعی مشترک ساخته بود خواهی نخواهی ما نمی‌توانستیم با آن‌ها مخالفت نماییم. ۲- یهودی‌ها دارای ثروت و نفوذ سرشاری در دنیا بخصوص در آمریکای شمالی بودند، لذا نمایندگان ما با توجه به منافع ملی نمی‌خواستند صراحتاً با یهودی‌ها مخالفت نمایند و اصولاً از طرف دیگر تا آن تاریخ سیاست ایران در فلسطین براساس بی‌طرفی استوار بود. لذا برای این که ایران به طرفداری از اعراب و یا یهود متهم نشده و ضمناً از حق هر دو آن‌ها هم دفاع کرده باشد، موافقت دولتین هند و یوگسلاوی را جلب نموده و طرح یک کشور ائتلافی (Confederation) از یهود و اعراب را که ضمناً وحدت فلسطین نیز در آن محفوظ بماند پیشنهاد نمود، طبق این طرح اعراب و یهود در امور داخلی خود مستقل بوده و حکومت مرکزی به وسیله دو مجلس که یکی نماینده اهالی با رأی مستقیم مردم و دیگری با تعداد مساوی از نمایندگان انتخابی عرب و یهود تشکیل گردیده اداره می‌شود و رئیس کشور را این دو مجلس انتخاب می‌نمایند و دولت هم در مقابل آن‌ها مسئول خواهد بود کلیه قوانین باید به تصویب هر دو مجلس برسد و در صورت بروز اختلاف بین آنها رأی کمیسیون مخصوص کمیسیون وساطت قطعی خواهد بود. در پیشنهاد نمایندگان ایران و طرفدارانش برای شهر بیت‌المقدس وضعیت بخصوصی قائل نشده بودند. در صورتی که در طرح تقسیم فلسطین، این شهر یک شهر بین‌المللی با وضعیت خاصی تعیین شده بود. چنانچه ملاحظه میشود دولت ایران با پیشنهاد این طرح از هیچ یک از اقوام عرب و یهود طرفداری نکرده و کاملاً نقش بی‌طرفی را بازی کرده بود، نمایندگان ایران تصور میکردند چون اعراب با طرح تقسیم فلسطین مخالفت می‌نمایند شاید طرح اقلیت را که حافظ منافع آن‌هاست بپذیرند، ولی به محض انتشار گزارش کمیسیون، اعراب و یهود به این پیشنهاد تاخته و حتی بعضی روزنامه‌های عراقی از نمایندگان ایران و هند که حاضر به قبول چنین راه حلی شده بودند، گله کرده و نمایندگان این دو دولت را مرتد خوانده بودند.

در مجمع عمومی مورخ سپتامبر ۱۹۴۷ که گزارش‌های کمیسیون فلسطین طرح گردید اعراب نطق‌های شدیدی علیه تقسیم فلسطین نمودند و از نمایندگان ایران نیز جداً خواستار شدند که نطقی علیه تقسیم فلسطین ایراد کنند، بالاخره با اصرار آن‌ها منصورالسلطنه عدل که در آن روزها به ریاست هیأتی از ایران برای تشکیل مجمع عمومی سازمان ملل متحد آمده بود، نطق متین و مختصری به شرح زیر ایراد کرد:

« آقای رئیس- آقایان نمایندگان هیأت نمایندگی ایران به مذاکراتی که در این کمیسیون راجع به مسئله فلسطین شده توجه کامل کرده است تمام جهات این قضیه بغرنج و مخصوصاً اهمیت زیادی که از لحاظ حفظ صلح در خاور نزدیک و خاورمیانه دارد، توسط نمایندگان محترمی که تا به حال ایراد نطق کرده‌اند، کاملاً تشریح شده است. نماینده ایران در کمیسیون مخصوص کار فلسطین نتوانست با رأی اکثریت آن کمیسیون موافقت کند، رأیی که به عقیده او شاید مطابقت کامل با اصولی که بایستی رهبر و راهنمای ملل متحد باشد نداشت. بحث اصول عدالت و انصاف که به موجب آن تمام ملل بتوانند سرنوشت خودشان را آزادانه و بدون دخالت غیر؛ معین کنند و همچنین نماینده ایران نتوانست برای موافق ساختن سایر اعضای کمیسیون با رأی شخصی خود زمینه مناسبی به دست آورد. بنابراین با فقدان راه حلی که به قول نماینده محترم دولت سوئد هم منطقی و هم عملی باشد ایران مجبور شد راه حل متوسط و یا به عبارت دیگر وجه صلحی پیشنهاد کند و بدین نظر با تشکیل یک دولت فدرال موافقت نمود، ولی در عین حال مال‌اندیشی نمود و حق دولت متبوع خود را محفوظ داشت تا بتواند هر موقعیتی را که برای حفظ صلح در خاورمیانه لازم و مفید بداند، اتخاذ کند.

ما مشاهده می‌کنیم که نه راه حل مقبول اکثریت کمیسیون مخصوص و نه راه حل پیشنهادی اقلیت آن کمیسیون در میان اعضای این کمیسیون با حسن استقبال مواجه نشده و بنابراین من از حفظ حقی که برای دولت ایران شناخته شده بود، استفاده کرده، از آقای رئیس اجازه نطق طلبیدم.

آقایان در این موقع که در میان شما رشته کلام را بدست می‌گیرم، قصد آن ندارم که تمام دلایل تاریخی، نژادی، سیاسی و اقتصادی را که علیه رأی اکثریت کمیسیون مخصوص موجود است با وجه روشن‌تری شرح دهم این دلائل را اکثر نمایندگان محترم دولت‌های عرب قبل از من و با کمال بلاغت ذکر نموده‌اند و نیز قصد آن را ندارم که در ارزش حقوقی اعلامیه بالفور صحبت کنم چه این وظیفه را نیز نماینده محترم پاکستان با تسلط استادانه‌ای انجام داده است. تنها مقصود من این است که موقعیت و رویه هیأت نمایندگی ایران را ابراز دارم رویه هیات نمایندگی ایران نه ناشی از نقش محبت نسبت به عالم یهود است و نه نتیجه دوستی زیاد به ملل عرب بلکه منحصراً ناشی از ایمان به اصولی است که در منشور سانفرانسیسکو قبول و اعلام شده است.

بله، ما از یک طرف به عالم یهود به نظر احترام می‌نگریم، تاریخ مراتب مهربانی و مهمان‌دوستی و مساعدت مذهبی را که فرزندان کوروش و داریوش نسبت به اولاد اسرائیل روا داشته‌اند ثبت کرده و نویسنده بزرگ فرانسه یعنی راسین Racin آن را در نمایشنامه مشهور خود موسوم به استر نمایان کرده است. همین رویه ملی خود را تعقیب می‌کنیم زندگی راحتی را که ده‌ها هزار یهودی در نقاط مختلف ایران می‌گذرانند، دلیل غیر قابل تردید این مدعاست.

از طرف دیگر ما اعلام می‌داریم که علایق زیادی ما را به ملل عرب مربوط می‌سازد. ولی این علایق هر قدر هم برادرانه باشد ما را از پذیرفتن در راهی که به دفاع از اصول منشور ملل متحد هدایت می‌کنند منحرف نخواهد ساخت. این منشور ما را مکلف می‌نماید که حق هر ملت را برای این که آزادانه زندگی کند و با کمال آزادی سرنوشت خود را معین سازد محترم شماریم. راست است که چند روز پیش نماینده محترم گواتمالا مدعی شدند که این اصل همه وقت رعایت نگشته و حتی بعضی از موارد نقض آن را بیان نموده و با این استدلال ارزش حقوقی آن را مورد تردید قرار دادند. من اجازه می‌خواهم این نکته را به عرض برسانم که هرگاه ما تخلف مستمر از یک اصل و یا از یک قانون را به این دلیل که آن اصل یا آن قانون در بعضی از موارد نقض شده است، اجازه دهیم در حقیقت یک هرج و مرج کامل را نه فقط در زندگانی بین‌المللی بلکه در تمام شئون زندگی یومیه خود قبول کرده‌ایم.

به طوری که اظهار کردم منشور ملل متحد ما را مکلف می‌نماید که حق هر ملت را برای این که آزادانه زندگی کند و سرنوشت خود را آزادانه معین سازد، محترم شماریم. پس برای چه باید از اجرای این تکلیف شانه خالی کرده و به فلسطین، حکومتی را تحمیل نمود که مورد رضایت هیچ طرفی نباشد؟ با قبول راه حلی که اکثریت کمیسیون مخصوص پیشنهاد کرده است، شما دو دولت جدید به وجود خواهید آورد که حتماً هیچ یک قابل زندگی نبوده و شاید هم هر دو مولود مرده خواهند بود با اقدام به این امر شما اجاق ملی برای یهودی‌ها درست نخواهید کرد، بلکه اجاقی بوجود خواهید آورد که زیر خاکستر آن همیشه آتشی که نه تنها خاورمیانه، بلکه صلح عالم را نیز تهدید می‌کند، روشن خواهد بود. پس باید طالب حقیقت بود و مردمان با عمل باشیم و خیالاتی نپرورانیم که شاید از جهت کمال مطلوب قابل تمجید باشد ولی قطعاً از حیث راه حل مسئله فلسطین پر از مخاطره است.

اعم از این که آن‌ها مسلمان باشند و یا مسیحی و یا یهودی، همین که این کشور آزادی خود را به دست آورد اهالی آنجا پیرو هر دینی که باشند برای اختلافی که امروز بین آن‌ها تفرقه انداخته، راه حل عادلانه و منصفانه‌ای پیدا خواهند نمود و آن وقت این راه حل را که خود شخصاً ذینفع می‌باشند آزادانه انتخاب و قبول می‌کنند، حسن استقبال خواهند کرد خواه عبارت باشد از تشکیل دو دولت جداگانه و خواه عبارت باشد از تشکیل یک دولت فدرال. با در نظر گرفتن این اصول هیأت نمایندگی ایران نسبت به هر پیشنهادی که با مقررات منشور ملل متحد قابل التیام نباشد، رأی مخالف خواهد داد.»

چندی بعد چون طرح تقسیم فلسطین در شرف تصویب بود نماینده ایران پیشنهاد نمود که قضیه تقسیم فلسطین تا چند هفته دیگر به تأخیر افتد تا در خلال این مدت کمیته مخصوص دیگری به فلسطین رفته و از نزدیک مسأله را مورد بررسی قرار دهد و سپس تصمیم جدی اتخاذ شود ولی پیشنهاد ایران در مجمع عمومی رد شد.

در آذرماه ۱۳۲۶ انتظام بعد از نماینده آمریکا نطقی ایراد کرد و اظهار داشت نقشه تقسیم فلسطین با منشور ملل متحد مخالفت داشته و احتمال دارد اجرای این طرح کشورهای خاورمیانه را به میدان آتش و آهن و خون تبدیل نماید و برای جلوگیری از این پیش آمد رعایت حقوق اعراب را خواستار و اظهار داشت ایران علیه طرح تقسیم فلسطین رأی خواهد داد. در نتیجه نطق او کلیه دول عرب از رویه ایران تمجید و تعریف نموده و مراتب تشکر خود را رسماً به وزارت امور خارجه ایران ابلاغ نمودند. لیکن هر چه اعراب کوشش کردند، فایده نبخشید و طرح تقسیم در مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصویب شد.

یکی از دلایل شکست اعراب در سازمان ملل متحد، سخت‌سری و عدم پذیرش نصایح و نداشتن سیاستمداران زبردست و با تجربه بود. اینجاست که باید گفت که یک مرد سیاسی بیش از چندین لشگر در موقع مقتضی به کار می‌آید، چون اخیراً دول عرب در قضیه سوریه و لبنان به عللی موفقیت یافتند و اصولاً به دلایلی در این اواخر دول بزرگ ناز آنها را می‌کشیدند در اینجا نیز تصور کردند پیش خواهند برد و به هیچ دولتی روی مسالمت نشان ندادند و از ادعای خود هم نکاسته و حتی هنگامی که نمایندگان ایران به آن‌ها نصیحت نمودند پاسخ دادند تذکر ایران در عالم دوستی و هم کیشی که با این کشور داریم مغایر می‌باشد.

دولت ایران بر عکس با رویه جزم و بردباری قضایای خطرناکی مانند واقعه آذربایجان را حل نموده و رأفت دنیا را به خود جلب نمود بر عکس اعراب که در این قضیه به قدری بی‌سیاستی از خود نشان دادند که نتوانستند از اختلاف آمریکا و شوروی استفاده کرده و آتش در مجمع عمومی برپا نموده و نگذارند سازمان ملل متحد با تقسیم فلسطین که نماینده ایران در کمیسیون مخصوص مخالف آن بود موافقت نماید. دولت آمریکا هم در اثر نفوذ یهودی‌ها که از سرمایه داران بوده و کلیه شئون تبلیغاتی و اقتصادی را در آمریکا در دست داشتند فشار زیادی برای تقسیم فلسطین می‌آورد و دول عربی را از خود منزجر نمود و از طرف دیگر دولت شوروی برای این که غوغایی در فلسطین برپا کرده و به ضعف مجمع عمومی افزوده و قدرت شورای امنیت را تقویت نماید به تقسیم فلسطین رأی داده بود.

در مجمع عمومی مورخ ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ قطعنامه ۱۸۱ مربوط به نتیجه تحقیقات کمیسیون باین نحو به تصویب مجمع مذکور رسید از پنجاه و هفت نفر اعضای آن روز سازمان ملل متحد ۳۳ رأی به تقسیم سرزمین فلسطین (نظر گروه اکثریت کمیسیون تحقیق) و ۱۳ رأی مخالف و ۱۱ رأی ممتنع دادند. نمایندگان ایران با سایر کشورهای مسلمان عضو سازمان ملل متحد و چند نفر از نمایندگان کشورهای دیگر به این قطعنامه رأی مخالف دادند که از این قرار است مصر، ایران، عربستان سعودی، یمن، سوریه، عراق، افغانستان، ترکیه، لبنان، هند، یونان، پاکستان و کوبا. طبق مفاد این قطعنامه فلسطین به دو منطقه به شرح زیر تقسیم می‌شد: ۱- منطقه عرب متشکل از ۱۲ هزار کیلومتر مربع با ۶۵۰ هزار سکنه عرب و ۱۱هزار یهودی . 2- منطقه یهودی‌نشین با مساحت ۱۴۲۰۰ کیلومتر مربع و ۵۴۰ هزار نفر یهودی و ۴۶۰ هزار عرب. 3- شهر بیت‌المقدس به صورت یک شهر بین‌المللی تحت نظارت سازمان ملل متحد اعلام گردید.

احسان قنبری نسب
ارسال نظرات