دوران دو زیست بودن در سینما تمام شدشده است
شورای عالی تهیهکنندگان در سال 1392 و در اولین جلسه آن غلامرضا موسویرا بهعنوان رئیس این شورا انتخاب کرد، در آن سال عبدالله اسفندیاری بازرس شورای عالی گفته بود: «نکته اساسی این بود که هر سه تشکل تهیه کنندگی با بیش از سه چهارم اعضا و در نخستین مجمع عمومی تشکیل شد که این حضور چشمگیر در مجامع عمومی نشنه اهمیتی است که تهیهکنندگان سینمای ایران برای تشکیلات صنفی قائل هستند.»
اما نکته مهمتر اینجا بود که شورای عالی تهیهکنندگان بعد از دعوای بسیار به این نقطه رسیده بود، حسین فرحبخش چند سال قبل در سال 1388 گفته بود که « اگر چیزی به عنوان شورای عالی تهیهکنندگان مطرح میشود غیرقانونی است»
فرحبخش ضمن اعلام مطلب فوق گفته بود: «بیش از یک سال و نیم است که اتحادیه بحث غیرقانونی بودن جلسات شورای عالی را مطرح میکند و ظاهرا دو هفته قبل هیئت مدیره خانه سینما با امضای مصوبهای رای به انحلال شورای عالی تهیهکنندگان داده است.»
حال بعد از گذشت چند سال و تشکیل مجدد شورای عالی تهیهکنندگان، چندی پیش بعد از نزدیک به ۱۵ سال که به دلیل وجود 4 تشکل هرکدام با رویکردها و خواستههای مختلف، بارها و بارها شاهد اختلافات گسترده و بعد تشکیل چتر واحد در بین تهیهکنندگان سینمای ایران بودهایم، در نهایت شب گذشته جامعه صنفی تهیهکنندگان سینما قدیمیترین صنف تهیهکنندگی ایران عطای یکپارچکی را به لقایش بخشید و با صدور بیانیهای شبانه به دلیل آنچه تمامیت خواهی و منفعت طلبی عدهای از افراد موثر خانه سینما عنوان کرد از عضویت در شورای عالی تهیه کنندگان خارج شد.
به همین دلیل به سراغ سید ضیاء هاشمی رئیس هیئت مدیره جامعه صنفی تهیهکنندگان سینما رفتیم تا در رابطه با این اقدام و دلایلش با او گفتوگو کنیم.
همه میدانیم که اختلافاتی میان 4 تشکل تهیهکنندگی کشور وجود دارد، در قدم اول چطور این اتحاد و فعالیت زیرنظر شورای عالی تهیهکنندگان را پذیرفتید؟
آقای حسین انتظامی رئیس وقت سازمان سینمایی اصرار داشت که اگر صنوف تهیه کنندگان یکپارچه نباشند با آنها همکاری نخواهد کرد و خب طبیعتا امکان حضور در شوراهای پروانه ساخت، بحث احراز صلاحیت تهیهکننده اول و امثالهم را از دست میدادیم. اصرار و پافشاری ایشان بر عدم همکاری، صنوف چهارگانه را مجبور به پذیرش ایجاد چتر واحد شورای عالی کرد و قرار شد خروجی شورای عالی به منزله خرد جمعی و اجماع آراء و نظرات صنوف تهیهکنندگان باشد.
فارس: آیا به ادامه فعالیتهای این شورا امیدوار بودید؟ چه مواردی باعث شد تا مجددا استقلال را به این چتر واحد ترجیح دهید؟
متاسفانه برخی همکاران که روحیه تمامیت خواهی و انحصارطلبی شان سالها است برهمه روشن و هویداست اجازه ندادند این همیت صنفی و اجماع نظری و عملی در شورای عالی شکل بگیرد
امیدوار به پایدار ماندن چنین شرایطی نبودیم اما برای حفظ منافع عمومی سینما و آحاد تهیهکنندگان، این به ظاهر همبستگی به امید تقویت بنیانها و اهداف مشترک ایجاد شد. همانطور که در بیانیه جامعه صنفی هم به طور اجمالی اشاره شد، متاسفانه برخی همکاران که روحیه تمامیت خواهی و انحصارطلبی شان سالها است برهمه روشن و هویداست اجازه ندادند این همیت صنفی و اجماع نظری و عملی در شورای عالی شکل بگیرد.
ببینید مادامیکه شورای عالی برای برخی آقایان محملی برای دستیابی به رانت و امتیازات ویژه بوده و آن را به موقعیتی خاص برای تامین منافع فردی تبدیل کنند، ما نمیتوانیم از صنوف انتظار کار ویژهای داشته باشیم.
فارس: چرا معتقدید که عملکرد صنفی در این شورا انجام نمیشده؟ آیا ساختار شورای عالی تهیهکنندگان برای این اتفاق اشکال داشت؟
صورت مساله خیلی ساده است یکی از مهمترین کارکردها و اثربخشی های صنفی مطالبه گری و استیفاء حقوق همکارانمان است، خب وقتی در چنین بزنگاههایی منافع جمعی را به پای منافع شخصی یا گروه اقلی قربانی کنیم و پایگاه و جایگاه صنف را وجه المصالحه در چانه زنیها قرار دهیم، انتظار چه خروجی داریم؟ مگر میشود با این صورت بندی همچنان به کارکردهای چتر واحد صنفی امیدوار بود؟
بدیهی ست که اذن در شئ، اذن در لوازم آن هم هست! نمیشود که شما بپذیرید که زیر چتر واحد شورای عالی قرار بگیرید ولی به اجماع و خرد جمعی تن ندهید! آقایان میخواهند شورای عالی کارکرد دفتر خصوصی آنها را داشته باشد. نمیشود که به دولت حمله کنی، خود را منتقد سرسخت سیاستهای دولت جلوه بدی و بعد که از حمایت صنف و همکارانت بهرهمند شدی با عضویت در یک شورا و گرفتن پروانه ساخت و هزینه تولید فیلمت، بی سروصدا به حاشیه امن رفته و انگار نه انگار که دایه دار مطالبات جمعی بودی! واقعا جای تعجب است با این یک بام و دو هوا آقایان نگران ابتلا به ثقل سرد و سوء هاضمه از پرخوری نیستند؟
دوران دوزیست بودن این جماعت به پایان رسیده! باید تکلیفشان را روشن کنند. آقایان حتی از نمد پاره ممنوع الکاری همکارنمان هم برای خود کلاه می بافند! آنوقت ما انتظار داریم به فکر خیر عمومی در سینما باشند!
یک رصد ساده آشکار میکند که آقایانی که در دهه 60 باب ممنوع الکاری را بنا گذاشتند ظلمها به همکاران نجیبمان کردند امروز در ضدیت با همین امر چه مواضع مشعشعی میگیرند! دوران دوزیست بودن این جماعت به پایان رسیده! باید تکلیفشان را روشن کنند نمیشود که قیمه امام حسین را بخوری و با مسلک عمروعاص با پنبه فریب و حیله سر همکارانت ببری! آقایان حتی از نمد پاره ممنوع الکاری همکارنمان هم برای خود کلاه می بافند! آنوقت ما انتظار داریم به فکر خیر عمومی در سینما باشند! معتقدم دوران بزن در روی آقایان تمام شده، دولت هم اگر بخواهد با این جماعت از سر تساهل رفتار کند، قافیه را که باخته هیچ باید کلاهش را بالاتر هم بگذارد.
این اتفاقات چه شرایطی را در خانه سینما و صنف سینماگران رقم زده است؟
سر منافع عمومی سینما و همکارنمان با احدی شوخی نداریم! امروز چند درصد از همکاران پیش کسوت ما در صنوف سینمایی سالهاست که بیکار هستند؟ آقایان خجالت نمیکشند و چشم در چشم همکارانی که برای تامین اجاره خانه و شهریه دانشگاه فرزندانشان به سیلی صورت سرخ نگه میدارند، مناصب و وامهای بلاعوض و ... را بین خودشان تقسیم میکنند و به ریش همه ما میخندند! هنوز یکسال از فوت همکار نجیبمان که برای هدیه تولد دخترش شرمنده بود و چنان به زندگیاش خاتمه داد نگذشته! آقایان شرم نمیکنند که کارشان شده صرفا دیده شدن در مراسم تشییع و خاکسپاری؟!
جالب تر اینکه هیچ نیازی به پاسخگویی هم در خود نمیبینند! دهههاست سینمای ایران به دست شما جماعت اداره میشود! هر زیر پله و شورا و گعده و محفل و دخمه ای را سراغ میگیریم آقایان گوش تا گوش نشستهاند!
همه این موارد ناشی از کدام تصمیمات غلط است؟
معتقدم اینان چه در شورای عالی که با خروج جامعه صنفی منبعد وجود خارجی ندارد و چه در خانه سینما در الویت بندی نظام مسائل و انتخاب شیوههای دموکراتیک و اثرگذار و در مطالبه آنها به بیراهه رفتهاند! و یک دلیل روشن هم بیشتر ندارد و آن اینکه آقایان براساس گرایش سیاسیشان با دولتها نسبت و حجم مطالبه گریشان را تنظیم میکنند! اگر دولت محبوب و مقبولشان سرکار بود فقط منافع فردی را پی میگیرند و حرفی از مسائل و مشکلات جمعی و صنفی به میان نمیآورند و اگر دولت باب میل آقایان مستقر نبود، یک شبه داعیه دار انتقاد و مطالبهگری میشوند!
معتقدم آنچه همواره در سینمای ایران در هزارتوی این بازی های صنفی قربانی می شود متاسفانه منافع جمعی و خیر عمومی سینما است.