دامواژهای به نام مشارکت/ چرا برخی مفهوم و معنای مشارکت را تحریف کردهاند؟
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، روزهایی که تنور انتخابات داغ میشود، افراد و احزاب با دست گرفتن بلندگوی مشارکت، تلاش میکنند مردم را به زیر پرچم خود جلب و جذب نمایند. آنها تنها تفسیر و تحلیل از واژه مشارکت را محدود به آمدن یک روزه پای صندوقهای رأی تفسیر میکنند. مردم در این شکل از تفکر صرفاً عاملی برای پیشبرد و تحقق اهداف خوب یا بد این عده و جماعت اندک خواهند بود. جماعت اندکی که مهمترین خواسته و هدفشان، تسلط کامل بر تمام مردم و پیشبرد صرفاً اهداف درون حزبی خودشان است.
اما مشارکت مردم در انتخابات فارغ از چیزی است که در نگاه و منظومه فکری رهبر معظم انقلاب میتوان دید. رهبر معظم انقلاب در بیانات و سخنرانیهایشان همیشه بر مشارکت مردم تأکید داشته و دارند. در حقیقت وقتی مردم این انقلاب را از خودشان میدانند که واقعاً در تمام طول مدیریت افراد سهم به سزایی را در مدیریت کشور ایفا کنند. از سمتی دیگر نیز مسئولین در تصمیم گیریها و مدیریتهایشان واقعاً به نظر مردمی احترام بگذارند.
مشارکت مردم در زمینه اقتصادی یکی از مهمترین خواستهها و دغدغههای رهبر معظم انقلاب از روزهای نخستین انقلاب اسلامی بوده است. همین نقطه نیز مهمترین وجه افتراق میان جریان تفکر اقتصادی رهبر معظم انقلاب با میرحسین موسوی و جریانی موسوم به چپ در دهه اول انقلاب اسلامی بود. میرحسین موسوی معتقد بود که دولت صرفاً بایستی در تمام ارکان اقتصادی کشور نظر و دخالت داشته باشد؛ اما رهبر معظم انقلاب اعتقاد داشت که بایستی اقتصاد را به مردم واگذار نمود و صرفاً دولت تسهیلگر فرآیندهای اقتصادی مردم باشد. در حقیقت رهبر انقلاب اعتقاد داشت اقتصاد زمانی پیش خواهد رفت که مردم مشارکتی واقعی را در اقتصاد داشته باشند. البته دولتهای آینده با طرح کردن موضوع خصوصی سازی به برخی از صنایع مهم کشور ضربههای مهلکی را وارد ساختند تا تحلیلگران از این اقدام ناپسند به عنوان خصولتی سازی یاد کنند؛ اما نظر رهبر معظم انقلاب فراتر از طرحهای ناقص و شکست خوردهای مانند خصوصی سازی بود که نتیجه همه این طرحها افزایش نارضایتی مردم و شکستهای اقتصادی مانند هفت تپه و برخی از صنایع خودروسازی و ... بود.
مشارکت مردم صرفاً نباید محدود به ایام انتخابات باشد؛ چرا که مردم به خوبی احساس خواهند کرد که تنها کارکرد آنها پرکردن تعرفههای رأیهایی است که مهمترین معیار و نشان دهنده میزان وابستگی و همبستگی ملت برای انقلاب اسلامی است؛ زیرا دشمنان با توجه به این آماری که به دست میآورند، در تحلیلها و برنامه ریزیهایشان بعد از افت هر میزان از مشارکت، اقدامات معتنابهی را جهت افزایش فشارها به منتخبین و در نتیجه مردم وارد میسازند.
مشارکت با دوقطبی سازی نیز سازگار نیست. برخی مشارکت را صرفاً در دو قطبی سازی انتخابات میدانند و تحلیلهای کوچه بازاری که شورای نگهبان عمداً با تأیید صلاحیت برخی از نامزدهای جریانهای خاص به دنبال افزایش مشارکت است را مطرح میکنند. این مهمترین شبهه و استدلال ناقصی است که جریان اصلاحات سالها بر روی آن مانور دادهاند؛ اما آیا حقیقت ماجرا این است؟ خیر!
دو قطبی سازی در انتخابات میتواند نتایج فاجعه باری را مانند فتنه 88 خلق کند. یکی از کاندیداهای انتخابات که خود را صرفاً منصوب از ناحیه امام خمینی (ره) میدانست و به هیچ کس پاسخگو نبود، در جریان انتخابات سال 1388 بیش از هشت ماه کشور را در آشوب و فاجعه فرو برد که نتیجه نحس این اتفاق افزایش شدید تحریمهای اقتصادی و مالی بر ایران بود. هرچند مردم با حضور پرشور در کف خیابانها بصیرت خود و پیمان همیشگیشان با ولایت را نشان دادند؛ اما مهم این است که آن دو قطبی سازی فاجعه آفرین شد.
رئیس جمهور سابق کشورمان که بایستی امروز به جای سخنرانی در تریبونهای مختلف پاسخگوی سوء عملکرد خود در طول هشت سال ریاست جمهوریاش در دادگاههای صالحه باشد؛ در نطقی که به مناسبت سالگرد هاشمی رفسنجانی بیان کرد، همین موضوع را دست آویزی برای حمله به شورای نگهبان قرار داد. البته امیدواریم شورای نگهبان با تأیید نکردن صلاحیت این فرد، با توجه به پروندههای متعدد شکایت از او در دادگاههای مختلف، اجازه مصونیت سازی مجدد به این شخص را ندهد؛ اما سخنان این فرد، همان مغالطهای است که مدتها پیش توسط جریان اصلاحات در رسانهها دیده و شنیده میشود.
ادامه دارد....