مادرانِ محله
به گزارش سرویس جمعیت و تعالی خانواده خبرگزاری رسا، مهاجرت از روستا به شهر و از شهری به شهر دیگر برای تحصیل و یا یافتن شغل از سالیان دور در ایران مرسوم بوده است، به ویژه دختران و پسران نوجوان بعد از گذراندن دوران تحصیل در دبیرستان برای تحصیل در دانشگاه از روستاها به شهرها میآیند و این امر آنها را از خانه و خانواده و اقوامشان دور میکند.
این افراد اغلب در شهر جدید، زندگی نویی را آغاز میکنند و بسیاری از آنها حتی پس از ازدواج نیز همان شهر محل تحصیل خود را به عنوان محل سکونت دائمی انتخاب میکنند و این در حالی است که همه و یا برخی از اقوام و خویشاوندانشان که در موقع ضرورت میتوانستند از آنها کمک بگیرند، در آن شهر حضور ندارند.
ساره ابراهیمی خانم ۲۹ سالهای است که پس از ازدواج از خوی به تهران آمده و با همسرش در این شهر زندگی میکنند، او یک فرزند پسر دارد، از دوران بارداری و به دنیا آمدن فرزندش به عنوان دوران تنهایی و بدترین دوران زندگی خود یاد میکند و میگوید: در زمان بارداری فرد تمایل دارد که در کنار اقوام و خویشاوندانش باشد تا هم از تجربه آنها در این روزها استفاده کند و هم اینکه در صورت ضرورت بتواند روی کمک آنها حساب کند.
او می گوید: در دوران بارداری در تهران هیچکس را نداشتم؛ حتی در زمانهایی که نمیتوانستم به دلیل بارداری غذایی تهیه کنم، تا شب که همسرم از محل کار به خانه بیاید و در مسیر از رستوران غذایی تهیه کند، گرسنه میماندم.
ساره، بیان مشکلات را به همین جا تمام نمیکند و ادامه میدهد: در آن زمان از نظر مالی در شرایطی نبودیم که همه وعدهها را از بیرون تهیه کنیم و با وجود کسالتی که داشتم، مجبور بودم در خانه غذا بپزم و این موضوع حالم را خیلی بدتر میکرد؛ در دوران بارداری به سبب تنهایی، افسردگی هم گرفته بودم؛ زمانی که یاد آن روزها میافتم، از تکرار آن هراس دارم و به همین خاطر هرگز نمیخواهم باز هم صاحب فرزند شوم.
خانم ابراهیمی میگوید: یک روز قبل از زایمان مادر و خواهرم از شهرستان به خانه کوچک ما در تهران آمدند؛ فرزندم ۱۵ روزه بود که دوباره به شهرستان برگشتند و من ماندم و یک نوزاد و مسئولیت های خانه داری و همسرداری و وظیفه مادری که به آن اضافه شده بود.
این تجربه و تجربههای مشابه آن، در شهرهای صنعتی و کلانشهرها به وفور دیده میشود؛ درگیر شدن زن و مرد و خانوادهها به اداره امور خانه و خانواده از نظر مادی و معنوی موجب شده حتی اگر خانوادههای جوان با خویشاندان خود در یک شهر هم زندگی کنند، به دلایل مشکلات شهرنشینی از دیدار مستمر یکدیگر و کمک گرفتن از آنها محروم باشند؛ این امر به این ختم می شود که زوج های جوان به دلیل نداشتن کمک و دور بودن از اقوام خویش عطای فرزندآوری را به لقایش ببخشند و تک فرزند باقی بمانند.
اما مدت هاست که برخی بانوان به صورت خودجوش و مردمی به ایجاد راهکاری برای کمک به یکدیگر در محلهها پرداختهاند، آنها به کمک یکدیگر به ویژه در دوران باروری میآیند و تلاش میکنند در روزهای بارداری نیازهای یکدیگر را تامین کنند و از نظر معنوی در کنار یکدیگر باشند، فاطمه کلالی مسئول طرح ملی مواسات مادری در این خصوص می گوید: سال ۹۹ در حوزه جمعیت به این جمع بندی رسیدیم که باید کاری کنیم که مادرانی که فرزندپروری می کنند، بتوانند این کار را به بهترین شیوه انجام دهند.
وی با بیان اینکه در مواجهه با برخی از مادران به این نکته رسیدیم که به دلیل مشکلاتی که در دوران بارداری و ماههای نخست ولادت فرزند با آن روبرو بوده، دیگر حاضر نیستند فرزندان دیگری به دنیا بیاورند، اظهار داشت: این طرح با عنوان طرح یاوران مادران جهادی از مشهد به صورت محله محور در زمان کرونا شروع شد، مادران به هم کمک می دادند، در دوران باداری، موضوع ویارانه، شب زایمان، بعد از زایمان و در دوران شیرخوارگی کمک های زیبایی به هم ارائه میکردند.
وی افزود: این مادران و مادرانی که با این کمک ها توانسته بودند چهار فرزند به دنیا بیاورند، خودشان اعلام می کردند که حمایت های مادرانه در دوران بارداری برای محله موجب انگیزه فرزندآوری میشد.
به گفته وی، این طرح در ۴۰ محله در سطح کشور اجرا شد و با همکاری هیاتهای مذهبی، مکان های فرهنگی با حضور بانوان جلسات متعددی برگزار شد و الگوی سوم زن که مادری و همسری در کنار حضور اجتماعی است، نشان داده می شد.
کلالی با اشاره به مطالبات مادران تاکید کرد: اغلب مادران بر این باروند که برای حضور اجتماعی مادر به همراه فرزند، هیچ تمهیدی دیده نشده است و به همین خاطر در طرح ملی مواسات مادری تلاش کریم این موضوع را در نظر بگیریم.
وی برگزاری جلسات مجازی که مادر در کنار فرزند شرکت کند را یکی از راهکارها برشمرد و اظهار داشت: حضور مادر چند فرزندی که در یک محله کنشگری دارد بقیه مادران را هم تشویق می کند که در کنار فرزندآوری، فعالیت های اجتماعی هم داشته باشند.