چه کسانی میخواهند پزشکیان را به سمت پانترکیسم هُل بدهند؟
ساعاتی پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری یکی از اعضای ارشد ستاد نامزدی که نتوانسته بود حائز آرا شود نوشت که به رأی قومیتی باخته است، او نوشته بود که رأی جلیلی با پزشکیان در کشور پراکندگی برابری داشته اما در استانهای ترکنشین این اختلاف به دو میلیون رسیده است، این ادعا ساعتی بعد موردتوجه شبکه تروریستی اینترنشنال نیز قرارگرفته و این شبکه وابسته به موساد اعلام کرد که گسلهای پانترکی باعث پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات شده است.
البته ادعای رأی آوردن پزشکیان در استانهای آذریزبان به دلیل نزدیکیهای قومیتی در حالی مطرحشده بود که پیشازاین حسن روحانی در همان استانها بالاترین رأی را آورده بدون آنکه حتی بتواند یک کلمه ترکی صحبت کند، احمدینژاد و نیز رئیس دولت اصلاحات همین وضعیت را داشته تا جایی که خوزستان در خرداد ۷۶ بالاترین رأی را به خاتمی داده بودند.
ادعای رأی قومیتی خیلی زود در شبکههای اجتماعی پیچید، البته رأی دادن همه قومیتها در ادوار انتخابات مختلف به افرادی که تصور میکنند قرار است به مطالبات آنها رسیدگی کنند، اتفاق جدیدی نیست اما حساسیت دراینباره به این دلیل بالا رفته است که مسعود پزشکیان خود آذریزبان است و چندین سال از این حوزه انتخابیه به بهارستان رفته است.
اما خلاف بودن ادعای رأی قومیتی خیلی زود آشکار شد ازجمله آنکه پیشازاین ثابتشده بود که آمارهای ادوار مختلف نشان میداد که ظرفیتهای رأی آوری در استانهای مختلف ظرافتهایی دارد که عدم توجه به آنها میتواند تحلیلهای غلط و چهبسا فاجعه باری را رقم بزند، مانند فتنه سال ۸۸ که یک نامزد ادعا میکرد چون همسرش اهل لرستان است پس باید بیشترین آرا را در آن منطقه داشته باشد!
از همان ابتدا نیز مشخص بود که سمتوسو دادن تحلیل یک شکست قابلتأمل و البته از پیش معلوم شده وابسته به متغیرهای وابسته نبوده و عدم درک صحیح از حد مرزی آن میتواند آب به آسیاب جریانهای خطرناکی چون تجزیهطلبان بریزد. از سویی بررسی میزان آرای استانهای آذری نشین (آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل، زنجان، قزوین و همدان) نشان میدهد میانگین ۶۹.۶ درصد سبد رأی این استانها به پزشکیان تعلق گرفته است.
با توجه به اینکه پزشکیان موفق به کسب ۵۳.۷ درصد از کل آرا شده است، یعنی اختلاف میزان میانگین رأی استانهای شمال غرب کشور با کل آرا ۱۵.۹ درصد بوده است که این میزان نمیتواند تأییدکننده گزارهای به نام «رأی قومیتی» باشد. بررسی نتایج آرای انتخاباتی در این دوره از انتخابات جالبتوجه است و نشان میدهد که مسعود پزشکیان در استانهای غیر آذری مانند سیستان و بلوچستان، بوشهر، چهارمحال و بختیاری، لرستان، گیلان هم موفق شده بیشترین رأی اعتماد را از مردم بگیرد که بههیچعنوان با ادعای رأی قومیتی هماهنگ نیست.
جالب آنکه در استان اصفهان، پزشکیان فقط در دو شهر سمیرم و نطنز آنهم بافاصله اندکی برنده شده است، اصفهان در سالهای آتی در کنار مشهد و قم همواره بهصورت هماهنگ اصولگرایان رأی داده اما در انتخابات اخیر آرای پراکنده داشته است. در دو شهر جغتای و جوین خراسان رضوی که جمعیت قابلتوجهی ترک دارد هم سعید جلیلی پیروز شده است که کل فلسفه قومیتی بودن آرا را زیر سؤال میبرد.
دلیل دیگری بر قومی نبودن آرای پزشکیان در دو شهر جغتای و جوین خراسان رضوی است که جمعیت قابلتوجهی آذریزبان دارد اما در آن جلیلی برنده شده است، الگوی رأیدهی در استان زنجان نیز بیشتر از آنکه به شمال غرب نزدیک باشد به مرکز نزدیکتر است.
در استان همدان نیز رقابت جلیلی و پزشکیان بسیار نزدیک بود. در بهار و کبودرآهنگ و رزن که آذریها اکثریت دارند، جلیلی نفر اول شده است. در نهاوند که لرها اکثریت دارند، پزشکیان نفر اول شده است و در همه این مناطق نشانی از رأی قومیتی در همدان دیده نمیشود.
خطر بزرگ بیخ گوش کشور پس از انتخابات!
قومیتی دیدن مسئله انتخابات به دلیل شوک سنگین شکست تحلیلی مخاطرات جدی برای کشور دارد، درحالیکه رسانههای ضدانقلاب از همه امکانات راهبردی خود برای کاهش مشارکت در انتخابات استفاده کردند رأی ۵۰ درصدی در این وضعیت قابلتحسین بوده است، اما به نظر میرسد عدهای قلیل تلاش دارند شیرینی این حماسه پرشور را با دادن تحلیلهای جهتدار تلخ کنند.
واقعیت آن است که شرکت همه اقوام ایرانی در انتخابات نشان از همزبانی ملی در حوزه تمدنی ایرانی دارد اما تلاش برای قومیتی کردن آن چیزی جز افزایش تقابل قومی و سپس دینی و تضعیف هویت ملی و همدلی و زبان فارسی نخواهد داشت.
همچنین تضعیف این پایگاه رأی ملی همان خواسته تجزیهطلبان و جریانهای ضد ایرانی است که هویت ملی را امری مذموم قلمداد کرده و روی قومیت پافشاری میکنند. اصرار کور روی مسئله رأی قومیتی با ایجاد حاشیه و متن بهجای توجه به آداب و سنتهای فرهنگی متعدد در کشور که جهتدهی ملی دارد باعث تربیت گروههایی میشود که «ایران گریز» خواهند بود، به طبع ممکن است عدهای برای تفسیر خودرایی و تکمحوری عمل کردن در انتخابات اخیر تن به چنین بازی خطرناکی بدهند که خود از نتایج آن غافل هستند.
درحالیکه جریانهای ضد ایرانی با حمایت تمامقد رسانهای معاند قصد دارند سپهر سیاسی در ایران را که به علت کاهش نفوذ گفتمانی تسخیر کنند این دست اقدامات دستکاریشده تحلیلی به این گروهکها فرصت میدهد تا از فضای غبارآلود بهدستآمده بیشترین استفاده را انجام دهند و خود را بهعنوان «نیروی سوم» معرفی کنند.
بهطور قطعی ظهور یک نیروی قومگرای فاشیستی که هدف غایی آن به جان هم انداختن ایرانیان، تجزیه کشور و اجرای طرحهای صهیونیستی در داخل کشور است، مطلوب هیچ فرد عاقل و وطندوستی نیست، موتور محرک این طرز فکر خطرناک، ایجاد حس کاذب اعمال بیعدالتی و تبعیض در میان اقوام است که باعث خواهد شد که هویت آنها در معرض خطر قرار بگیرد، در این وضعیت قربانی کردن منافع کشور پیش پای چند دسته سیاسی یا از ناآگاهی حاملان آن است و یا سایه انداختن یک پارادایم خاص که بوی نفوذ میدهد!
عجیب آنکه تحلیل رأی قومیتی در میان رسانههای معاند بهویژه شبکههای تجزیهطلبی نیز مورد استقبال قرارگرفته و آن را با نشانههای خاص از اثرگذاری روی انتخابات ریاست جمهوری تحلیل میکنند، ادله این ادعا توسط لیدرهای فکری این جریان خاص پمپاژ شده است.
منشأ لجنپراکنیهای سیاسی پس از انتخابات کجاست؟
خوانش غلط قبیلهای رأی قومیتی ممکن است به یک فاجعه ملی بدل شود که دود آن فقط در چشم یک گروه سیاسی نرفته و فراگیر خواهد شد، اما چه کسانی به این وضعیت خطرناک دامن زدهاند؟
ماجرای رأی قومیتی و هُل دادن کشور به پرتگاه علاوه بر عوامل آشکار ستادی، سکوهایی پنهانی نیز دارد که تحلیل آن در تصمیمسازیهای آتی بااهمیت است، پخش شایعه رأی قومیتی از سوی سکوهایی هدایت میشود که در قبل، طول و بعد از انتخابات برخلاف مطالبات صریح رهبر معظم انقلاب اسلامی به لجن پراکنی شبانهروزی در فضای مجازی مشغول بودند.
جریانی سیاه نما، متهم کننده و مشکوک که پیشازاین هم دولت شهید رئیسی و هم مجلس را آماج حملات سخت قرار داده و اختلافاتی در جریان انقلابی انداختند که اجماع آنان را غیرممکن کرد. این جریان برخلاف تذکرات رهبر انقلاب چنان جوی پدید آوردند که التیام آن شاید غیرممکن باشد.همجهتی این موسسه به ظاهر تبلیغاتی با تجزیهطلبان وابسته به موساد بسیار قابل توجه است!
این گروه مبهم در شرایطی رئیسجمهور جدید را متهم به قومگرایی میکنند که در ادبیات پزشکیان در تمام مدت اجرای کمپینهای انتخاباتی هیچ نشانهای از توجه به مسئله رأی قومیتی وجود نداشته است، تأکید پزشکیان بر اهمیت ایران و منافع ملی در تبلیغات انتخاباتی نشان میداد، او قصد ندارد روی شکافهای قومیتی بایستد.
البته رئیسجمهور در آستانه تشکیل دولت چهاردهم هم لازم است به این چالش توجه کند که ایران یکپارچه فرهنگی و ملی همه اقوام را قویتر خواهد کرد و فراموش نکند که مردمی که امروز در امتداد ادامه دولت رئیسی به صحنه آمدند و حماسه ساختند، خاطرات خوشی از اقدامات جهادی آن شهید عزیز در خدمترسانی به همه اقوام دارند، در ایران اقوام مختلف یک مزیت است و نه یک تهدید!