آیا جهان در سکوت است؟

احتمالاً شما هم جملاتی مانند «جهان به تماشای جنایت و کشتار در غزه نشسته است»، «سکوت جامعه جهانی را فرا گرفته است»، «غزه و مردمش به فراموشی سپرده شدهاند» و جملاتی شبیه به این را این روزها زیاد میشنوید. احتمالاً خود شما هم چنین احساس و برداشتی دارید یا ممکن است احساس عدم نقش و تأثیرگذاری بر یکی از بزرگترین و طولانیترین نسلکشیهای قرن اخیر شما را آزرده کند.
اما اگر اخبار رسانههای جهانی را مرور کنیم، متوجه میشویم که حجم بازتابها، اعتراضات و اقدامات مختلف در سراسر جهان در واکنش به تحولات نوارغزه قابل توجه است و شاید بتوان آن را جزو پربسامدترینها از 7 اکتبر دانست. پراکندگی و گستردگی تظاهرات و اقدامات فردی در واکنش به آنچه در غزه میگذرد، اکنون ما را یاد اسفند و فروردین سال گذشته میاندازد که شهرها و رسانههای جهانی در واکنش به حملات به شهر رفح از خشم و اعتراض لبریز بود.
اما پس چرا همه ماها احساسی ناخوشایند و سکوت تعمدی و بستن چشمها به روی جنایات در غزه را برداشت میکنیم؟ احساسی که بعضاً با سرخوردگی در ناتوانی از متوقف کردن این جنایات هم همراه است؟
سکوت دنیای سیاست رسمی
یکی از دلایل احساس خشم و سرخوردگی از سکوت جهانی بهرغم صدای بلند اعتراضات در کشورهای مختلف، سکوت دنیای سیاست است. در ماههای اخیر و پیش از آتشبس موضعگیریهای مفصلی از سران کشورهای مختلف و سازمانهای گوناگون و قطعنامههای حقوقی و سیاسی را شاهد بودیم اما پس از آتشبس و بازگشت نتانیاهو به جنگ، روزه سکوت در مجامع بینالمللی حکمفرماست.
موضع و ماهیت اعتراضات
دلیل دیگری که معتقدم یکی از دلایل ایجاد احساس تنهایی مردم غزه در مقابل چشمان جهانی است، موضع اعتراضات و انتقادات است. فضای ایجاد شده در رسانههای جریانساز جهانی، مطالبهگری آتشبس است. مطالبهگریای که گاهی سعی دارد مقصر را دو طرف جنگ نشان دهد و در یک روایت غیرسیاسی، تنها مسأله را انسانی فریاد بزند. اما در ابتدای طوفانالاقصی مشخصاً آنچه برجسته بود این بود که مسأله ماهیت رژیم آپارتایدی مستقر در تلآویو است. هنوز بسیاری از تظاهرات و اعتراضات در کشورهای مختلف ضدصهیونیستی است، اما به مرور جریان غالب رسانههای جهانی، مسأله را به نیاز سیاسی نتانیاهو و لجبازی حماس در تعداد تبادل اسرا تغییر دادهاند. این تغییر موضع اعتراضات، احساس شما را از آنکه غزه از حمایت واقعی تنها مانده است به واقعیت نزدیکتر میکند.
کاهش جبهههای پشتیبانی
طولانی شدن جنگ و تحولات مختلف به مرور جبهههای پشتیبانی از غزه را دچار چالش یا از کنش خارج کرد. آرامش در شمال لبنان، تغییر وضعیت سوریه، پایان کنشگری مقاومت عراق در کنار تغییر موضعهای سیاسی برخی کشورهای عربی و اسلامی موجب شده تا نوارغزه و مردم آن بیش از هر زمانی تنها احساس شوند؛ احساسی که در کلیپهای مختلف فعالان رسانهای اهالی غزه در روزهای اخیر قابل مشاهده است. سؤالی که در ذهنهای خیلی از ماها هم هست و با خود احساس سرخوردگی به همراه دارد: واقعاً راهی برای توقف نسلکشی در قرن بیستویکم نیست؟
جهان در سکوت نیست، اما احساس تنهایی غزه سؤال جدی این روزهای خیلیهاست؛ سؤالی که نشان میدهد دنیای بینالملل کنونی با چالش و ناتوانیهای جدیای حتی برای نمایش شعارها و ایدههای علنیاش روبهروست.