۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۱
کد خبر: ۷۸۱۷۴۹
مقاله؛

تظلّم حضرت صدیقه کبری در روز قیامت با پیراهن خونین سیدالشهدا

تظلّم حضرت صدیقه کبری در روز قیامت با پیراهن خونین سیدالشهدا
در روایات متواتر از ائمه معصومین به نقل از رسول خدا ص حضرت صدیقه طاهره بر محشر گذر خواهند کرد و در دست مبارکشان پیراهن خون آلود فزرندش حسین خواهد بود و از خداوند متعال درخواست قصاص و خونخواهی آن حضرت را خواهند نمود.

از مهم ترین وقایع جهان و بهتر هست اعلام شود از مهم ترین وقایع تلخ جهان از خلقت تا به ظهور مبحث واقعه عاشورا و ذبح پسر پیامبر )دینی که با تقدیم هزاران شهید و شهادت 14 معصوم احیاء شد(بوده که در غلبه به ظاهر ظلمی نمایان بر حقیقتی آشکار شکل گرفت.

اما در عاشورای سال 61 هجری ، قمری مردمی که برای اصلاح بدعت های بنی امیه در دین و هدایت خود هزارن نامه به سرور وسالار خود نوشتند در واپسین لحظات او را تنها گذاشتند.

مستند تاریخ است که حضرت زهرا(س) پیراهنی به حضرت زینب دادند که در زمان میدان رفتن جگر گوشه آن حضرت و طلب پیراهن، به ایشان تقدیم گردد که چنین شد و پیراهن که سیر تاریخی و الهی داشته است در نهایت به سرقت رفت و بر مبنای درخواست حضرت علی بن حسین به ایشان عودت داده شد و این پیراهن قطع به یقین پیراهن خونخواهی حضرت صدیقه طاهره خواهد بود.

مقدمه: 

واقعه عاشورا، که ظهور علم و اراده انسان کامل مطلق است، به تبع جمعیّت انسان کامل، جامع ابعادی بی‌شمار است. مصیبت و رنج، جهاد و حماسه، و عشق و عرفان را می‌توان از جمله این ابعاد دانست. هرچند از منظر وحدت، عشق و معرفت مقدم بر حماسه و مصیبت است و هریک از این دو شانی از انسان کاملی می‌باشند که جمع جمیع مراتب خلقی و حقی کرده است، اما از منظر سلوکی و سیر از کثرت، که مشخصه اصحاب و یاوران اباعبدالله‌الحسین(ع) است، راه ورود به جهاد و حماسه مشارکت در مصیبت اباعبدالله(ع) است، چه اینکه این جهاد و حماسه خود گذرگاه وصول به مرتبه وحدتی است که مشخصه آن عشق و معرفت به انسان کامل است. این حماسه حماسه‌ای سلوکی است متفاوت از حماسه امام(ع) که ظهور اجتماعی اطلاق و جمیعت اوست. همچنین، عاشورا هم تجلی‌گاه عشق امامی عارف است به خدای خود و هم محل ظهور عشق یارانی سالک است به امام خود. (کرمانی:  1396 ص103-128)

در تاریخ اﺳﻼم ﻧﻬﻀﺖ ﻋﺎﺷﻮرا ﻧﻘﻄﻪ ﻋﻄﻔﻲ است که از ﺟﻨﺒﻪهای گوناگون، آﻏـﺎزگر تحولات در ساخت، بافت و اندیشه جامعه مسلمان بوده است. برخی از این تحولات مهم ومحسوس را می باید در نحوه وچرائی اقبال دگرباره وسیع مردم به خاندان هاشم، چگونگی اندیشه ونحوه رویارویی آنان با حاکمان اموی و به تبع آن، تحکیم وبسط پایه ها و نگره های سیاسی شیعی وتغییر فضای جامعه آن زمان دانست. از این رو جریان شناسی سیاسی بنی هاشم می تواند زوایای این مسئله را روشن کند . بدین منظور بررسی این موضوع  از سال 61 ه (همزمان با واقعه عاشورا آغاز می گردد و تا سال 146ه (زمان سرکوب قیام حسینیان به دست منصور عباسی ) ادامه می یابد که دوره ای 85 ساله است (آقاجانی قناد:1385ص103-128)

ﺻﺤﻨﻪ ﺭﻭﺯ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ چشم ﻣﺎﺳﺖ، ﺟﺎ ﺩﺍﺭﺩ که بگوییم ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺣﻮﺍﺩﺛﻲ که  ﺍﺯ ﻓﺠﺎﻳﻊ ﺑﺸﺮﻱ ﺳﺮﺍﻍ ﺩﺍﺭﻳﻢ، ﻫﻨﻮﺯ تک ﻭ ﺑﻲ ﻫﻤﺘﺎﺳﺖ ﻭ ﻧﻈﻴﺮﻱ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ که  پیغمبر ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤؤﻣﻨﻴﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩ - ﺑﻨﺎﺑﺮ آنچه  که  ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﻫﺴﺖ <<ﻻﻳﻮﻡ کیومک ﻳﺎ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﷲ>> ؛ ﻫﻴچ ﺭﻭﺯﻱ ﻣﺜﻞ ﺭﻭﺯ ﺗﻮ، ﻣﺜﻞ ﺭﻭﺯ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍﻱ ﺗﻮ، ﻣﺜﻞ کربلا ﻭ ﻣﺜﻞ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺗﻮ ﻧﻴﺴﺖ(مقام معظم رهبری 1374)

واقعۀ عاشورا دارای لایه های متعددی است که هریک مورد توجه قشر خاصی از اندیشمندان قرارگرفته است؛ جامعه شناسان برمؤلفه های جامعه شناختی آن وروانشناسان بر بازخوردهای روانشناختی آن ودین شناسان هم به نتایج و حواشی دینی آن نظر داشته اند. شعرا هم بعضی تنها با نگاه عاطفی و بعضی با نگاه وطنی و بعضی با نگاه حماسی ابیاتی در این زمینه سروده اند.

صفیعلی شاه و شاگرد اوعمان سامانی در دو کتاب زبدة الاسراروگنجینة الاسراربا تفصیل حداکثری و با بیانی صرفا ً انفسی و عارفانه،به تبیین و تعظیم و ترویج واقعه عاشورا و نهضت حسینی پرداخته اند(خراسانی: 1392ص12-17)

در این بحث برآن شدیم تا ضمن معرفی قسمت اقل صفات برجسته حضرت ارباب ع از جنبه خونخواهی و عدالت خواهی حضرت صدیقه طاهره در روز قیامت و پاسخ حضرت دوست مطالب مختصری به رشته تحریر دراوریم ، امید است در قبال اقیانوس بی کران ابعاد واقعه کربلا وصفات فضیله حضرت سید الشهداء مورد توجه حضرت حق و باعث خشنودی حضرت مادر قرار گیرد

حسین بن علی کیست:

حضرتش در روز پنج شنبه سوم شعبان‌المعظم سال چهارم هجری در مدینه منوره متولد شدند. 

جدشان: سرور کاینات ، مفخر موجودات، رحمت عالمیان ، صفوت آدمیان و تتمه دور زمان محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم 

جده اشان: (صدیقه‌ی طاهره‌ی، زکیه‌ی راضیه‌ی مرضیه، خدیجه‌ی کبری و ام‌المؤمنین)

پدرشان: وجه الله، عین الله نور الله، سرالله، اذن الله،  باب الله، روح الله، سیف الله، عبدالله، اسدالله الغالب آقا جانم علی ابن ابی طالب (علیه السلام)

مادرشان: فاطمه، صدّیقه، مبارکه، طاهره، زکیّه، راضیه، مرضیه، محدّثه و زهرا (امام صادق ع  به نقل از طبرسی 1417ه ق :ج1 ص290)

برادرشان: سبط، زکی، مجتبی، سید، تقی، طیب، ولی ، کریم آل محمد ص امام حسن

فرزندان آنحضرت با خصوصیات بارز امامت تا به ظهور حضرت قائم عج از نسل ایشان و شاه زنان حضرت شهربانو که باعث افتخار ایران ، ایرانیان هست ائمه ای که باعث شکو فایی فرهنگ غنی اسلامی و جلوگیری از انحراف حاکمان جبار زمان شدند :چه در حوزه گسترش علم ودانش در زمان امام باقر و امام صادق (ع) و چه در زندان و خفقان زمان امام کاظم ،امام جواد ، امام هادی و امام عسکری و چه در ولیعهدی ظاهری امام رئوف

مناقب نزد خدا و رسول خدا(ص)

مناقب بسیاری برای حضرت سید الشهداء در کلام حضرت حق ، ائمه معصوم ، صالحان و عارفان و حتی دشمنان آنحضرت بیان شده است که مجال این مقاله نیست و به چند مورد که بیان این حقیقت هست جامعه آنروز قطعا به خطاء رفته و زور و زر چشم آنها کور کرده و به فرزند رسول خود جفا کردند را بیان می کنیم:

1- حسین(ع) سید جوانان اهل بهشت

احمد بن حنبل در مسند، بيهقي در سنن، طبراني در اوسط و در کبير، ابن ماجه در سنن، سيوطي در الجامع الصغير و الحاوي و الخصائص الکبري، ترمذي در سنن، حاکم در مستدرک، ابن حجر در صواعق، ابن عساکر در تاريخ دمشق، ابن حجر عسقلاني در الاصابه، ابن عبدالبر در الاستيعاب، بغوي در مصابيح السنة، ابن اثير در اسد الغابه، حمويني شافعي در فرائد السمطين، ابوسعيد در شرف النبوه، محب طبري در ذخائر العقبي، ابن السمان در الموافقه، نسائي در خصائص امير المؤمنين، ابونعيم در حليه، خوارزمي در مقتل، ابن عدي در کامل، مناوي در کنوز الحقائق، و ديگران از پيامبر اعظم ـ صلي الله عليه وآله ـ در احاديثي روايت کرده اندکه فرمود: «حسن و حسين دو آقاي جوانان اهل بهشتند».

اين احاديث به سندهاي متعدد از جمعي از صحابه مثل اميرالمؤمنين علي ـ عليه السّلام ـ، ابن مسعود، حذيفه، جابر، ابوبکر، عمر، عبداللّه بن عمر، قره، مالک بن الحويرث، بريده، ابي سعيد خدري، ابوهريره، اسامه، براءو اَنَس روايت شده و از مجموع آنها استفاده مي شود که پيغمبر ـ صلي الله عليه وآله وسلّم ـ مکرر حسن و حسين را به اين صفت معرفي فرموده، و صدور اين لفظ که:

«اَلْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ سَيِّدا شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ»از آن حضرت متواتر و مسلّم و در ميان مسلمانان معروف و مشهور بوده است.( شیخ طوسی، ۱۴۱۴ه ق ص312)

متن اکثر احاديث اين است که «اَلْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ سَيِّدا شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ» و ترجمه متن بعضي ديگر اين است که فرمود: فرشته اي از آسمان که مرا زيارت نکرده بود از خدا براي زيارت من اذن خواست، پس به من خبر داد و مژده داد که دخترم فاطمه، سيده زنان امت من است و اينکه حسن و حسين دو آقاي جوانان اهل بهشتند:

«وَ اَنَّ حَسَناً وَ حُسَيْناً سَيِّدا شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ».

و در بعضي روايات اين جمله نيز مذکور است:

«وَ اَبُو هُما خيْرٌ مِنْهُما»

و پدرشان از آنها بهتر است.

و در بعض طرق آن فضايل ديگري نيز از اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ بيان شده است (ابن ماجه،1435 ه ق ص56)

حسین محبوب پیغمبر(ص):

بر اساس روایات شیعه و اهل‌سنت رسول خدا(ص) ضمن سخنانی امام حسین(ع) را از خودشان و خودشان را از امام حسین(ع) معرفی نمود، تا جایگاه برجسته‌ی سیدالشهداء(ع) را به مسلمانان اعلام نماید و به آنان خاطرنشان کند که او بعدها در همان جایگاه پیامبر(ص) خواهد نشست؛ دوستی او دوستی با پیامبر(ص) است، و دشمنی با او نیز دشمنی با آن‌حضرت(ص) محسوب می‌شود، تا مبادا افراد منحرفی مانند جنایت‌کاران عاشورا در جایگاه امام حسین(ع) شک و تردید کنند:

یعلی عامری گفت: به مجلسی که دعوت بودم رفتم. آن‌جا حسین(ع) را دیدم که با کودکان بازی می‌کرد. رسول خدا(ص) دو دست خویش را باز کرد و حسین را نزد خود فرا خواند؛ اما حسین شروع به دویدن به این طرف و آن طرف نمود و پیامبر(ص) از این حرکات می‌خندید تا آن‌که سرانجام نوه‌اش را در بغل گرفت، یک دست را زیر چانه و دست دیگر را پشت سرش قرار داد و ایشان را بوسید و فرمود:

«حُسَینٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَینٍ! أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَیناً! حُسَینٌ سِبْطٌ مِنَ الْأَسْبَاط!»؛ (ابن قولویه:1356ص52-53)

 حسین از من است و من از حسینم! خداوند دوست داشته باشد کسی که حسین را دوست بدارد، حسین سبطی از اسباط است.

البته در برخی از روایات، بخش اول ماجرا نقل نشده و تنها سخن پیامبر(ص) نقل شده است. (ابن قولویه:1356ص52-53)

3-فضیلت دوستی حسین (ع) و نکوهش دشمنی با آن حضرت

ترمذی و احمد روایت کرده‌اند:

«رسول خدا (ص) دست حسن و حسین را گرفت پس فرمود: هرکس مرا دوست دارد و این دو و پدر و مادرشان را دوست دارد، در روز قیامت با من و در درجۀ من خواهد بود.» (ترمزی 270ه ق ج 5 ص 658)

طبرانی از سلمان روایت دارد که پیغمبر (ص) فرمود:

«هرکس حسن و حسین را دوست دارد، من او را دوست می‌دارم و هرکس را من دوست دارم خدا او را دوست دارد؛ هرکس که خدا او را دوست دارد او را داخل بهشت کند. هرکس آن‌ها را دشمن بدارد یا بر آنها ستم کند من او را دشمن دارم. هرکس را من دشمن‌دارم خدا دشمن دارد و او را داخل جهنم سازد و از برای او عذاب جاودان است.» (متقی 975 ه ق ج6 ص222)

4-شاخه و میوۀ درخت نبوت

حموینی، سمعانی، قندوزی و خوارزمی از جابر روایت کرده‌اند که گفت: پیغمبر فرمود: «یا علی من و تو از یک درختیم. من اصل و ریشه‌ آن درخت و تو فرع آن هستی و حسن و حسین شاخه‌های آن. هرکس به یکی از شاخه‌های آن متعلق شود خدا او را داخل بهشت کند.» (محب الدين طبرى‌694ه ق : ص123)

 گنجی شافعی از خطیب بغدادی در تاریخ از علی (ع) روایت دارد که پیغمبر (ص) فرمود: «درختی است که من ریشه و اصل آنم و علی فرع آن است و حسن و حسین ثمره و میوۀ آن و شیعه برگ آن هستند. پس آیا بیرون می‌شود از پاکیزه و طیب غیر از طیب و پاکیزه؟». (میوه و برگ درخت پاک، پاک است.)

 آنچه در بالا بیان شد قسمتی از فضائل حضرت اباعبدالله ع هست که مورد تایید و تاکید برادران اهل سنت بوده و برآن در کتب فقهی و تاریخی خود صحه گذاشتند و گرنه نوشتن مناقب و فضائل حضرت خود نیازمند نوشتن هزاران صفحه و شاید به جرائت بتوان نوشت اگر تمام درختان عالم کاغذ و تمام آب های عالم مرکب شوند نتوانند قسمتی از مناقب آنحضرت و مصیبت وارده بر اهل بیت رسول خدا ص را بنویسند د راینجا به همین مقدار اکتفا می نماییم .

درخواست امام سجاد از یزید:

هنگامى که یزید مى خواست کاروان اسیران را روانه مدینه کند امام سجاد(علیه السلام) را خواست و گفت آن سه خواسته اى که من وعده داده بودم آنها را انجام دهم بیان کن.

امام(علیه السلام) فرمود: در خواست اوّل من آن است که یک بار دیگر چهره آقا و مولایم حسین(علیه السلام) را ببینم، تا از او توشه بردارم و از وى خداحافظى کنم.

درخواست دوم من آن است که هر چه از ما به غارت برده اند را، به ما برگردانند. در خواست سوم من آن است که اگر مى خواهى مرا به قتل برسانى، کسى را با این زنان همراه کن تا آنها را به حرم جدّشان (مدینه) برساند.

یزید خواسته اوّل امام را (در آن لحظه) نپذیرفت و در پاسخ به خواسته دوم گفت: امّا اموالى که از شما گرفته شد، به عوض آنها چند برابر به شما خواهم داد و امّا پاسخ خواسته سوم آنکه من تو را به قتل نمى رسانم و جز تو کسى این زنان را به مدینه نخواهد رساند.

امام(علیه السلام) فرمود: «ما نیازى به مالت نداریم و آنها ارزانى خودت باد. در خواست من آن است که آنچه از ما به غارت برده شد، به ما بازگردانند، زیرا در میان آن اموال دوک ریسندگى و مقنعه و گردنبند و پیراهن حضرت فاطمه(علیها السلامبود). (...لاِنَّ فیهِ مَغْزَلُ فاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّد، وَ مِقْنَعَتُها، وَ قِلادَتُها، وَ قَمیصُها).

آنگاه یزید دستور داد اموال غارت شده را برگردانند و خودش نیز دویست دینار بر آن افزود.

امام چهارم(علیه السلام) آن دویست دینار را گرفت، و میان فقرا تقسیم کرد(سید بن طاووس664ه ق  ص224)

همچنین نقل شده است که هنگام حرکت کاروان اهل بیت(علیهم السلام) از شام، یزید دستور داد محمل ها را زینت کنند و اموال فراوانى به خاندان حرم حسینى بدهند و آنگاه به امّ کلثوم(علیها السلام) گفت: این اموال را در برابر مصیبت هایى که به شما رسیده، بردارید.

امّ کلثوم(علیها السلام) فرمود: اى یزید چقدر تو بى حیا و بى شرمى! برادرم و اهل بیت ما را به قتل مى رسانى و در مقابل به ما اموالى مى دهى (تا آن را جبران کنى، هرگز چنین نخواهد بود) (مجلسی 1403 ه ق ج43ص224)

پیراهن خونین حسین(ع) مظهر عدالتخواهی:

در خصوص پیراهن خونین حسین بن علی ع و دادخواهی حضرت صدیقه طاهره به نقل احادیث و روایات ذکر شده اشاره نموده و سپس برکات این پیراهان در خصوص شفاعت برای  مومنین ویاران و عاشقان امام اشاره خواهیم کرد

1-قال رسول الله ص

پیامبر فرمودند: «تُحْشَرُ فَاطِمَةُ وَ تُخْلَعُ عَلَیْهَا الْحُلَلُ وَ هِیَ آخِذَةٌ بِقَمِیصِ الْحُسَیْنِ مُلَطَّخٌ‏ بِالدَّمِ‏ وَ قَدْ تَعَلَّقَتْ بِقَائِمِ الْعَرْشِ تَقُولُ رَبِّ احْکُمْ بَیْنِی وَ بَیْنَ قَاتِلِ وَلَدِیَ الْحُسَیْن»؛ دخترم فاطمه محشور می‌شود در حالی که خلعت‌های بهشتی بر ایشان پوشانده شده و پیراهن آغشته به خون حسین را به قائمۀ عرش می‌آویزد و عرض می‌کند بارالها حکم فرما بین من و بین قاتل فرزندم حسین (ابن شهر آشوب 1379 ه ق ص108)

2-قال محمد بن جعفر ع

امام باقر(ع) به روایتی عجیب از برخورد حضرت زهرا(س) با قاتلان فرزندش حسین(ع) در عرصه قیامت اشاره می‌فرمایند که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید.

قَالَ‏ إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ جَمَعَ اللَّهُ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ فِی صَعِیدٍ وَاحِدٍ ثُمَّ أَمَرَ مُنَادِیاً فَنَادَى‏ غُضُّوا أَبْصَارَکُمْ وَ نَکِّسُوا رُءُوسَکُمْ حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ ابْنَةُ مُحَمَّدٍ ص الصِّرَاطَ قَالَ فَتَغُضُّ الْخَلَائِقُ أَبْصَارَهُمْ فَتَأْتِی فَاطِمَةُ ع عَلَى نَجِیبٍ مِنْ نُجُبِ الْجَنَّةِ یُشَیِّعُهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ فَتَقِفُ مَوْقِفاً شَرِیفاً مِنْ مَوَاقِفِ الْقِیَامَةِ ثُمَّ تَنْزِلُ عَنْ نَجِیبِهَا فَتَأْخُذُ قَمِیصَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع بِیَدِهَا مُضَمَّخاً بِدَمِهِ وَ تَقُولُ یَا رَبِّ هَذَا قَمِیصُ وَلَدِی وَ قَدْ عَلِمْتَ مَا صُنِعَ بِهِ فَیَأْتِیهَا النِّدَاءُ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یَا فَاطِمَةُ لَکِ عِنْدِی الرِّضَا فَتَقُولُ یَا رَبِّ انْتَصِرْ لِی مِنْ قَاتِلِهِ فَیَأْمُرُ اللَّهُ تَعَالَى عُنُقاً مِنَ النَّارِ فَتَخْرُجُ مِنْ جَهَنَّمَ فَتَلْتَقِطُ قَتَلَةَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع کَمَا یَلْتَقِطُ الطَّیْرُ الْحَبَّ ثُمَّ یَعُودُ الْعُنُقُ بِهِمْ‏ إِلَى النَّارِ فَیُعَذَّبُونَ فِیهَا بِأَنْوَاعِ الْعَذَابِ ثُمَّ تَرْکَبُ فَاطِمَةُ ع نَجِیبَهَا حَتَّى تَدْخُلَ الْجَنَّةَ وَ مَعَهَا الْمَلَائِکَةُ الْمُشَیِّعُونَ لَهَا وَ ذُرِّیَّتُهَا بَیْنَ یَدَیْهَا وَ أَوْلِیَاؤُهُمْ مِنَ النَّاسِ عَنْ یَمِینِهَا وَ شِمَالِهَا. (بحرانی 1431 ه ق ج11ص922)

حضرت فرمود: چون روز قیامت شود، خداوند تمامى اولین و آخرین را در سرزمین واحدى گرد آورد، سپس منادی را فرمان دهد و او صدا زند: چشمانتان را فرو خوابانید و سرهاى خود را به زیر اندازید تا فاطمه دخت محمّد از صراط عبور کند. فرمود: پس تمام آفریدگان چشمان خود را فرو خوابانند و فاطمه (س) در حالى که بر مرکبى از مرکب‌هاى بهشتى سوار شده و هفتاد هزار فرشته وى را مشایعت مى‏‌کنند، وارد صحنه محشر شود، سپس در جایگاهى شریف از جایگاه‌هاى قیامت توقف کند و از مرکبش فرود آید و پیراهن خون آلود حسین بن على (ع) را به دست گیرد و گوید:

اى پروردگار من، این پیراهن فرزند من است و تو مى‏‌دانى که با او چه‌‏ها شد! از جانب خداوند عزّ و جل ندا آید: اى فاطمه، من خرسندى تو را خواهانم. عرض مى‌‏کند: اى پروردگار من، براى من از قاتلش انتقام بگیر. خداوند به پاره‌‏اى از آتش فرمان دهد، از دوزخ بیرون آمده و تمام کشندگان حسین بن على (ع) را مانند پرنده‏‌اى که دانه از روى زمین بر مى‏‌چیند مى‏‌رباید، سپس همه را بسوى‏ آتش مى‏‌برد، و آنان در آتش به انواع عذاب معّذب شوند. آنگاه فاطمه(س) بر مرکب خود سوار مى‏‌شود و در حالى که فرشتگان مشایعت‏‌کننده با او هستند و فرزندان آن حضرت از جلو و دوستان فرزندانش از طرف راست و چپ وى هستند،‌ داخل بهشت می‌شود(بحرانی 1431 ه ق ج11ص922)

3- قال علی بن موسی الرضا ع

عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا بِالْمَدِینَةِ سَنَةَ أَرْبَعٍ وَ تِسْعِینَ وَ مِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ‏ تُحْشَرُ ابْنَتِی فَاطِمَةُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مَعَهَا ثِیَابٌ مَصْبُوغَةٌ بِالدِّمَاءِ [بِدَمِ‏ الْحُسَیْنِ] تَتَعَلَّقُ بِقَائِمَةٍ مِنْ قَوَائِمِ الْعَرْشِ تَقُولُ: یَا أَحْکَمَ الْحَاکِمِینَ [یَا عَدْلُ یَا جَبَّارُ] احْکُمْ بَیْنِی وَ بَیْنَ قَاتِلِ‏ وَلَدِی قَالَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: وَ یَحْکُمُ‏ لِابْنَتِی‏ فَاطِمَةَ وَ رَبِّ‏ الْکَعْبَةِ».

امام رضا(علیه السلام) از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) چنین روایت فرمود: دخترم فاطمه(علیها السلام) روز قیامت در حالى وارد صحراى محشر مى‏شود که لباس‌هایى غرقه به خونِ [سید الشهدا(علیه السلام)] همراه خود دارد. پایه‌ای از پایه‌های عرش را مى‏گیرد و مى‏گوید: ای خدای احکم الحاکمین! بین من و قاتل فرزندم حکم کن قسم به خدای کعبه [آن روز پروردگار عادل] به نفع دخترم قضاوت خواهد کرد(شیخ صدوق  381 ه ق ج2 ص11)

همچنین: امام رضا از اجداد طاهرینش از امیرمؤمنان از رسول خدا روایت نموده است: «تُحْشَرُ ابْنَتِی‏ فَاطِمَةُ یَوْمَ‏ الْقِیَامَةِ وَ مَعَهَا ثِیَابٌ مَصْبُوغَةٌ بِالدَّمِ فَتَعَلَّقُ [بِدَمٍ فَتَتَعَلَّقُ] بِقَائِمَةٍ مِنْ قَوَائِمِ الْعَرْشِ فَتَقُولُ: یَا عَدْلُ [یَا حَکِیمُ] احْکُمْ بَیْنِی وَ بَیْنَ قَاتِلِ وُلْدِی قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: فَیَحْکُمُ اللَّهُ تَعَالَى لِابْنَتِی وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَغْضَبُ بِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ یَرْضَى لِرِضَاهَا» روز قیامت دخترم فاطمه در حالى محشور مى‏شود که لباس‌هاى خون آلودى با وى خواهد بود. آنگاه یکى از پایه‏هاى عرش را مى‏گیرد و مى‏گوید: اى خداى عادل! بین من و قاتل فرزندانم حکم کن! پیامبر اکرم فرمود: به حق خداى کعبه سوگند که خداوند براى دخترم قضاوت مى‏کند، و خداوند براى غضب فاطمه غضب مى‏نماید و با رضایت او راضى می‌گردد. (شیخ صدوق381 ه ق  ج2ص 11 )

4- قال جعفر بن محمد

 عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ:‏«إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ جَمَعَ اللَّهُ الْأَوَّلِینَ وَ الآخِرِینَ فِی صَعِیدٍ وَاحِدٍ ثُمَّ أَمَرَ مُنَادِیاً فَنَادَى‏ غُضُّوا أَبْصَارَکُمْ وَ نَکِّسُوا رُءُوسَکُمْ حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ ابْنَةُ مُحَمَّدٍ الصِّرَاطَ قَالَ فَتَغُضُّ الْخَلَائِقُ أَبْصَارَهُمْ فَتَأْتِی فَاطِمَةُ عَلَى نَجِیبٍ مِنْ نُجُبِ الْجَنَّةِ یُشَیِّعُهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ فَتَقِفُ مَوْقِفاً شَرِیفاً مِنْ مَوَاقِفِ الْقِیَامَةِ ثُمَّ تَنْزِلُ عَنْ نَجِیبِهَا فَتَأْخُذُ قَمِیصَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ بِیَدِهَا مُضَمَّخاً بِدَمِهِ وَ تَقُولُ یَا رَبِّ هَذَا قَمِیصُ وَلَدِی وَ قَدْ عَلِمْتَ مَا صُنِعَ بِهِ فَیَأْتِیهَا النِّدَاءُ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یَا فَاطِمَةُ لَکِ عِنْدِی الرِّضَا فَتَقُولُ یَا رَبِّ انْتَصِرْ لِی مِنْ قَاتِلِهِ فَیَأْمُرُ اللَّهُ تَعَالَى عُنُقاً مِنَ النَّارِ فَتَخْرُجُ مِنْ جَهَنَّمَ فَتَلْتَقِطُ قَتَلَةَ الْحُسَیْنِ‏ بْنِ عَلِیٍّ کَمَا یَلْتَقِطُ الطَّیْرُ الْحَبَّ ثُمَّ یَعُودُ الْعُنُقُ بِهِمْ‏ إِلَى النَّارِ فَیُعَذَّبُونَ فِیهَا بِأَنْوَاعِ الْعَذَابِ ثُمَّ تَرْکَبُ فَاطِمَةُ نَجِیبَهَا حَتَّى تَدْخُلَ الْجَنَّةَ وَ مَعَهَا الْمَلَائِکَةُ الْمُشَیِّعُونَ لَهَا وَ ذُرِّیَّتُهَا بَیْنَ یَدَیْهَا وَ أَوْلِیَاؤُهُمْ مِنَ النَّاسِ عَنْ یَمِینِهَا وَ شِمَالِهَا»؛ (شیخ مفید413 ه ق ص130 )حضرت امام صادق فرمود: هنگامى که روز قیامت شود خداى توانا خلق اولین و آخرین را در یک زمین جمع می‌کند. آنگاه منادى ندا می‌نماید: چشمان خود را ببندید و سرهاى خود را به زیر افکنید تا فاطمه دختر حضرت محمّد عبور کند. مردم چشمان خود را می‌بندند و حضرت فاطمه در حالى که بر یکى از ناقه‏هاى بهشتى سوار است مى‏آید و تعداد هفتاد هزار ملک آن بانوى با عظمت را مشایعت می‌نمایند. آنگاه آن حضرت در یکى از مکان هاى شریف قیامت توقف می‌کند و پیراهن امام حسین را به دست می‌گیرد در حالی که به خون آغشته است و می‌گوید: بار خدایا، این پیراهن فرزند من حسین است، تو می‌دانى با او چه کردند. بعد از این جریان از طرف خدا خطاب می‌رسد: رضای من از آن توست. حضرت زهرا خواهد گفت: پروردگارا انتقام مرا از قاتلین فرزندم بگیر. خداى قهار دستور می‌دهد: هیمنه‌ای از آتش جهنم بیرون می‌آید و کشندگان امام حسین را نظیر مرغى که دانه برچیند از صحراى محشر می‌رباید و به طرف دوزخ بازمی‌گردد و آنان را دچار انواع عذاب می‌نماید. سپس فاطمه بر ناقۀ خویش سوار می‌شود و داخل بهشت می‌گردد. ملائکه‏اى که آن حضرت را مشایعت می‌کردند و فرزندان بزرگوار حضرت ‏زهرا نزد آن بانو خواهند بود و دوستان ایشان طرف راست و چپ حضرت زهرا قرار می‌گیرند. (شیخ مفید413 ه ق ص130 )

و همچنین از حضرت امام صادق عليه السلام آمده است كه فاطمه عليهاالسلام را در روز قيامت در قبه اى از نور مى نشانند. در اين هنگام، امام حسين به محشر مى آيد، در حالى كه سربريده اش را به دست مى گيرد. فاطمه عليهاالسلام از ديدن چنين حالى صيحه مى كشد و مى افتد و تمام پيامبران و خلايق ديگر، از ديدن چنين وضعى به گريه مى افتند، سپس قاتلين امام حسين حاضر و محاكمه مى گردند و آنگاه به كيفر شديدى مى رسند... (شیخ صدوق  1368 ه ش ج 1ص227)  و بالاخره در حديث ديگرى از طريق ابان بن عثمان از امام صادق عليه السلام نقل شده: چون فاطمه عليهاالسلام به محشر آيد، پيرهن خون آلود امام حسين عليه السلام را به دست گرفته، عرض مى كند: خدايا! اين پيرهن خون آلود حسين من است و تو خود مى دانى چه جناياتى در مورد او مرتكب شده اندخطاب مى رسد: يا فاطمه! تو در نزد من محبوبى هر چه مى خواهى بگو. عرض مى كند: الهى! انتقام خون حسين را بگير. در اين حال آتش جهنم بر قاتلين امام حسين مسلط مى گردد و با انواع عذاب به كيفر مى رساند(مجلسی 1403 ه ق ج43ص 224)

5- صاحب حاویه

صاحب حاویه گوید که فاطمه علیها السّلام روز قیامت به عرصۀ قیامت درآید جامۀ سبز بر دستى و جامۀ سرخ بر دستى، فریاد برآورد که: «رب أحکم بینى و بین قاتل ولدى»؛ یعنى حکم کن میان من و کشندگان فرزند من که ایشان را به چه حجت کشتند یکى را به زهر و دیگرى را به شمشیر. بدین عبارت: إن فاطمة تجی‏ء یوم القیمة بیدها قمیص أخضر، و بأخرى قمیص أحمر، فتقول یا رب انتصف من قتلة ولدى، لم سم أحدهما و ذبح الآخر فیحکم اللّه لها أولا یعنى الحسن علیه السّلام من معاویة و ثانیا من یزید لعنه اللّه . (عماد الدین طبری 1383 ه ش ص518)

6- ذکر صاحب اللطائف: «إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ تَجِی‏ءُ فَاطِمَة وَ بِیَدِهَا الْیُمْنَى الْحَسَن وَ بِیَدِهَا الْیُسْرَى الْحُسَیْن وَ عَلَى کَتِفِهَا الْأَیْمَنِ قَمِیص الْحَسَنِ مُلَطَّخٌ بِالسَّمِّ وَ عَلَى الْأَیْسَرِ قَمِیص الْحُسَیْنِ مُلَطَّخٌ بِالدَّمِ فَتُنَادِی وَ تَقُولُ رَبِّ احْکُمْ بَیْنِی وَ بَیْنَ قَاتِلِی وُلْدِی فَیَأْمُرُ اللَّه الزَّبَانِیَة فَیَقُول لَهُم: (خُذُوهُ فَغُلُّوهُ)، (وَ سَیَعْلَمُ اَلَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ). (مرعشی نجفی :1404 ه ق  ج26ص 304)

7- قال سلیمان بن یسار هلالی

قال سلیمان بن یسار هلالی: وجد حجر مکتوب علیه‏:

لا بد أن ترد القیامة فاطم

 

و قمیصها بدم‏ الحسین‏ ملطخ‏

ویل لمن شفعاؤه خصماؤه‏

 

و الصور فی نشر الخلائق ینفخ

 ترجمه: سلیمان بن یسار گوید سنگی یافتند که بر آن نوشته بود: البتّه روز قیامت فاطمه بیاید و پیراهنش آغشته به خون حسین باشد. واى بر کسى که شفیعان [روز قیامت] دشمن او باشند، در وقتى که صور قیامت دمیده شود.( ابن جوری1417ه ق ج 2ص 235)

سیر تاریخی پیراهن حضرت سید الشهداء

1۰ جمادی الاوّل؛ تحویل پیراهن امام حسین (علیه السلام) به حضرت زینب (علیها السلام)

در این روز حضرت زهرا (علیها السلام) پیراهن ابراهیم خلیل الرحمن (علیه السلام) را به زینب کبری (علیها السلام) دادند و فرمودند:هنگامی که برادرت حسین (علیه السلام) این پیراهن را از تو خواست، بدان که ساعتی بیشتر مهمان تو نیست، و سپس به بد ترین حالات به دست اولاد زنا کشته می شود». این برنامه سه روز قبل از شهادت حضرت زهرا (علیها السلام) بود.این پیراهن را خداوند در بهشت خلق فرمود و آن را نزد حضرت آدم (علیه السلام) به امانت سپرد و بعد از او أنبیاء این امانت را حفظ می کردند و در مشکلات با آن به درگاه الهی توسل می جستند، تا به دست پیامبر خاتم (صلّی الله علیه و آله) رسید و بعد از آن حضرت نزد حضرت زهرا (علیها السلام) بود.آن حضرت سه روز قبل از شهادت آن را به زینب کبری (علیها السلام) سپرد، تا در ساعات آخر روز عاشورا آن را به امام حسین( علیه السلام) تحویل دهد. (مجلسی 398   ج3ص45)

پیراهن اباعبدالله (علیه السلام) نزد امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

مرحوم شیخ صدوق، راوندى و بعضى دیگر از بزرگان به نقل از مفضّل بن عمرو حکایت کرده اند:
امام صادق (علیه السلام)  فرمودند: چون حضرت ابراهیم (علیه السلام) را خواستند داخل آتش بیندازند، جبرئیل امین (علیه السلام) پیراهنى از لباس هاى بهشتى برایش آورد و بر او پوشانید و آتش در مقابلش سرد و بى اثر شد.و در آخرین روز حیاتش آن را تحویل حضرت اسحاق (علیه السلام) داد و او نیز پیراهن را بر حضرت یعقوب (علیه السلام) پوشانید که اندازه قامت او بود.

و هنگامى که حضرت یوسف (علیه السلام) به دنیا آمد، پدرش آن پیراهن را بر یوسف پوشانید، تا آن جائى که همان پیراهن را توسّط برادرانش براى پدر خود - که نابینا گشته بود - فرستاد و او بینا گردید و این همان پیراهن بهشتى بودعرض کردم : اکنون آن پیراهن کجاست و چه خواهد شد؟

فرمود: الان نزد اهلش مى باشد و در نهایت، تقدیم قائم آل محمّد (صلوات اللّه علیه) خواهد شد.
و هنگامى که آن حضرت ظهور نماید، آن پیراهن را بر تن مبارک خود مى نماید و تمام مؤ منین در شرق و غرب دنیا، هر کجا که باشند بوى خوش آن را استشمام خواهند کرد.و او - یعنى ؛ امام زمان (عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف) - در تمام امور وارث تمامى پیغمبران الهى مى باشد. (کلینی  1394 ج1ص 232)

نتیجه گیری

تاریخ شیعه دارای فراز و نشیب ها فراوانی بوده و تلخ کامی های بسیار بر محبان علی بن ابیطالب روا داشته شده است و در این مسیر همچنان ثابت قدم بوده و بر عقیده بر حق خود مانده و از آن دفاع نموده اند . آنچه باعث غنا و ماندگار این عقیده گردیده و هر روز بر حراوت آن می افزاید واقعه کربلا و شهادت جگر گوشه سید المرسلین (ص) می باشد که به دست افرادی به ظاهر مسلمان در نبردی نابرابر سید وسرور جوانان اهل بهشت را به شهادت رساندند.

آنچه در تاریخ جهان اسلام مکتوب و مورد توجه همه ی تارخ نگاران بوده وهست جایگاه حضرات حسنین هست در نزد رسول الله (ص) نه از بابت قرابت و خویشاوندی بلکه از حرمت وآبروی که نزد خداوند تبارک وتعالی داشتند و این موضوع به کررات توسط رسول الله بیان شد.

اما در واقعه کربلا نه گوش شنوایی بود ونه چشم بینایی آنچه بود زر وسیم و زور که تلخ ترین واقعه جهان رقم خورد و این چنین نخواهند ماند چون خون حسین خون خداست و نیازمند انتقام و قصاص هست که به دست امامی عادل انجام خواهد پذیرفت. 

در روایات متواتر از ائمه معصومین به نقل از رسول خدا ص حضرت صدیقه طاهره بر محشر گذر خواهند کرد و در دست مبارکشان پیراهن خون آلود فزرندش حسین خواهد بود و از خداوند متعال درخواست قصاص و خونخواهی آن حضرت را خواهند نمود هرچند که در مقتل شیخ طوسی در صفحات 1066-1071 قسمتی از عقوبت دنیوی بیان شده است .

پیراهن اباعبدالله هم باعث عذاب و هم باعث رحمت خواهد بود در روز قیامت :

1- عذاب برای قاتلین آنحضرت که با سنگدلی فراوان بر وی و همرزمانش آنها را به شهادت و اهل البیت آنحضرت را به اسارت بردند و باعث بی حرمتی به آنها گردیدند

2- رحمت واسعه برای یاران اباعبدالله و شیعیان و محبین آنحضرت

و این نماد قدرت ساز شیعه بهمراه سایر نمادها می بایست در دنیا به گوش شنوای آزادیخواهان و عدالتخواهان برسد تا قبل از خونخواهی امام عادل (عج) و مادر عالمین (س) در یک دادگاه بین المللی این جنایت تاریخ محکوم و بر نفرت بیشتر از عاملین آن افزوده گردد

منابع:

- آقا جانی قناد: علی (1385 ش )جریان شناسی سیاسی بنی هاشم پس از قیام عاشور ، فصلنامه تاریخ اسلام ، سال هفتم ، زمستان 85 شماره مسلسل 28

-ابن قولویه، جعفر بن محمد(1356 ش) کامل الزیارات‏، محقق، مصحح، امینی، عبد الحسین‏،  نجف اشرف، دار المرتضویة، چاپ اول،

-ابن شهر آشوب ، رشید الدین ( 1432 ق)  ، مناقب آل ابیطالب، ، ج۳ ، تحقيق علي السيد جمال اشرف الحسيني.المكتبه الحيدريه: قم

-بحرانی اصفهانی ،عبدالله،) 1431 ق (،عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال , جلد 11 

-خراسانی، امیر (1392)«فضل تقدم با کیست؟»صفی علی شاه اصفهانی یا عثمان سامانی ،متن شناسی ادب فارسی، ش2

-ابن ماجه، محمد یزید قزوینی  (275 ق)سنن ابن ماجه ،  فضل اصحاب رسول اللّه ـ صلي الله عليه وآله و سلّم ، 2 جلد . دار إحياء الكتب العربية ، فيصل عيسى البابي الحلبي

-ترمزی ، محمد بن عیسی (270 ق)سنن الترمذی ،ج 5، محقق: شاکر، احمد محمد، ناشر دارالحدیث

-سید بن طاووس، سید رضی‌الدین علی بن موسی بن جعفر( 664 ق)   أللُّهوف عَلى قَتْلَى الطُّفوف یا اَلمَلْهوف عَلی قَتْلَی الطُّفوف ،ترجمه عقیقی بخشایش، نشر نوید اسلام

-ابن جوزی، شمس‌الدین ابوالمظفر یوسف بن قز اوغلی بن عبدالله بغدادی( 654ق)  ، تَذکِرَةُ الخَواصّ مِنَ الأمّة فی ذِکرِ خَصائص الأئمة، ج۲، منشورات سید الرضی ناشر مجمع جهانی اهل البیت

-صدوق ،ابن بابويه ابي جعفر محمدبن علي بن الحسين قمي(381 ق) ؛ عيون اخبار الرضا(ع)،ترجمه حميدرضا مستفيد، علي اكبر غفاري ، تهران ، صدوق

-مفید، ابو عبد الله، محمد بن محمد (413 ق )، امالی، مترجم حسين استادولي.
مشهد: آستان قدس رضوي، بنياد پژوهشهاي اسلامي، ۱۳۶۴.

-کرمانی، علیرضا (1396)تحلیل عرفانی ابعاد قیام عاشورا با تکیه بر آموزه جمعیت عرفانی مقاله آیین حکمت پاییز 1396 - شماره 33 رتبه ب (حوزه علمیه/ 

-كليني، محمد بن يعقوب، ( ۳۲۹ق)،اصول کافی ،ج 1 ، ترجمه صادق حسن زاده، تهران، قائم آل محمد

-طبرسی، فضل بن حسن، (1417ق )إعلام الوری بأعلام الهدی، ج 1، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول.

-طبری ، عماد الدین ،( 1383ش) ، کامل بهائی .تحقیق ،اکبر صفدر تبریزی

-مقام ﻣﻌﻈﻢ ﺭﻫﺒﺮﻯ ﺩﺭ ﺧﻄﺒﻪ ﻫﺎﻯ ﻧﻤﺎﺯ ﺟﻤﻌﻪ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍﻯ 1416- 19 /ﺧﺮﺩﺍﺩ/ 1374

-متقی هندی، علاءالدین علی بن حسام‌الدین بن قاضی خان قادری شاذلی هندی برهانفوری( 1413ق) كنز العمال في سنن الأقوال والأفعال ،ج6 ، بیروت ، انتشارات ال‍رس‍ال‍ه‌‏

-طبرى، محب الدين ‌(1428 ق)، ذخائر العقبى في مناقب ذوي القربى(ع) ،قم ،مؤسسه‌ى دار الكتاب الإسلامى‌

-علامه مجلسی ، محمّد باقر بن محمّد تقي( 1403 ق )،بحارالانوار،ج 43، ج 11 ، مؤسسة الوفاء

-مرعشی نجفی، نورالله حسینی مرعشی تستری،( 1437 ق )احقاق الحق و ازهاق الباطل ج 26 تصحیح سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی و دیگران، مکتبة الاسلامیه، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، مرکز احیاء آثار برّ صغیر

-مجلسى ،محمّدباقر( 1398 ق ) ، بحار الدموع فى ايام الاسبوع‌،ج ٣،تصحيح بهبودى ، محمدباقر،  تهران، كتابفروشى اسلاميّه

 

نویسنده: دکتر علی راستی

ارسال نظرات