رهبری آیتالله خامنهای امتداد حکیمانه و مقتدرانه راه امام است

اشاره: حکمرانی حضرت آیتالله خامنهای جلوهای از امتداد حکمت، شجاعت و تدبیر امام خمینی(ره) در عصر جدید است. با وجود تفاوتهای ظاهری میان دو دوره مشترکات بنیادین در مبانی، اهداف و ارزشهای حاکمیتی بیانگر تداوم راه امام(ره) در قالبی متناسب با اقتضائات روز است. اگر امام(ره) معمار نظام بود رهبر معظم انقلاب، مهندس تحکیم آن شد؛ با هدایت نسل جدید، مدیریت تهدیدات پیچیده و تقویت جبهه مقاومت، نظام اسلامی را از مرحله تثبیت به مرحله اقتدار رساندند. امروز رشد آگاهی سیاسی نسل جوان، عمقبخشی به مفاهیم انقلابی و جهانیشدن گفتمان عدالتخواهی از ثمرات روشن این حکمرانی حکیمانه است. تجربه رهبری ایشان الگویی زنده برای شناخت نسبت دین، مردم و قدرت در جهان معاصر است؛ الگویی که نهتنها در ایران بلکه در پهنه جهانی، الهامبخش حرکتهای ضدظلم و حقطلبانه شده است.
در همین زمینه، خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، گفتوگویی با حجتالاسلام علی احتشام عضو مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم انجام داده که مشروح آن در ادامه تقدیم خوانندگان گرامی می شود:
رسا ـ حکمرانی رهبر معظم انقلاب چه نقاط مشترکی با شیوه مدیریت حضرت امام(ره) دارد و این اشتراکها در چه عرصههایی نمود بیشتری دارند؟
مدیریت انقلاب و نظام در دوره رهبری حضرت آیتالله خامنهای به عنوان رهبر بزرگوار و عزیز ملت در امتداد و ذیل همان سیاستهای کلیای بوده است که معمار کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) بنیان نهادهاند. اگرچه در ظاهر ممکن است تفاوتهایی به چشم آید که شائبه تعارض یا تفاوت رویکرد را به ذهن متبادر کند اما با بررسی دقیقتر روشن میشود که رهبری انقلاب پس از امام خمینی(ره) با همان مبانی و جهتگیریها ادامه یافته است.
نقش زبان و ادبیات اجتهادیِ خاص در مدیریت ارزشی نظام بسیار مهم است؛ زیرا چارچوب این مدیریت بر اجتهاد مبتنی بر آموزههای اسلام ناب محمدی(ص) استوار است. هر دو رهبر انقلاب چه امام خمینی(ره) و چه حضرت آیتالله خامنهای در سیاستهای کلان خود از موضع دفاع از مستضعفان و مقابله با نظام سلطه جهانی مسیر واحدی را دنبال کردهاند.
در واقع هیچ تفاوت بنیادینی در عرصههای مختلف مدیریتی میان این دو دوره دیده نمیشود و سیاستهای کلان جمهوری اسلامی بهویژه در حوزههای مهم مانند عدالتخواهی، استکبارستیزی، مردمباوری و پاسداری از ارزشهای اسلامی، همواره استمرار و انسجام داشتهاند.
رسا ـ شرایط اجتماعی و سیاسی زمانه رهبری آیتالله خامنهای در مقایسه با دوران امام خمینی(ره) چه تغییراتی داشته و این تحولات چگونه در روش حکمرانی ایشان انعکاس یافته است؟
تحولات بهوجودآمده در دوران رهبری حضرت آیتالله خامنهای بهروشنی در سبک حکمرانی ایشان بازتاب یافته است. اگر دوره حضرت امام خمینی(ره) را دوره «نظامسازی» بدانیم این امر بهدلیل انتقال کشور از نظام طاغوتی به ساختار حاکمیتی جدید بر پایه ارزشهای اسلامی بوده است. تمام تلاش امام(ره) در آن دوره معطوف به جایگزینی نظام اسلامی بهجای رژیم پهلوی و ایجاد زیرساختهای اولیه انقلاب بود.
در آن مقطع نظام سیاسی تازهای از دل مبانی و احکام اسلام پدید آمده بود؛ نظامی نوپا که باید توان اداره کشوری مستقل و مقاوم در برابر سلطه جهانی را مییافت و امام خمینی(ره) با درایت و صلابت در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، نظامی و امنیتی، موفق شد انقلاب را به یک نظام سیاسی مستقر تبدیل کند.
اما پس از رحلت امام(ره) و در دوران زعامت مقام معظم رهبری اولویت حکمرانی از «تثبیت» به «تحکیم» نظام اسلامی تغییر یافت. در این دوره با پیچیدهتر شدن ابزارها و روشهای دشمن برای مقابله با جمهوری اسلامی نوع مواجهه و مدیریت تهدیدات نیز تغییر کرد.
اگر در دهه ۶۰ شهدای ما برای تثبیت نظام در قالب جنگ تحمیلی و مقابله با ترور قربانی میشدند در دوره رهبری حضرت آیتالله خامنهای این مقاومت در قالب شهادت دانشمندان هستهای، شهدای مدافع حرم و سایر عرصههای نوین شکل گرفته است.
رهبر معظم انقلاب با عمقبخشی به بنیانهای انقلاب و هدایت آن در مسیر استقلال، پیشرفت و عدالت، نهتنها راه امام راحل را ادامه دادهاند بلکه با تحکیم پایههای نظام در برابر هجمههای ترکیبی و پیچیده دشمن توانستهاند نظام اسلامی را از مرحله استقرار به مرحله اقتدار وارد کنند.
رسا ـ بررسی تجربه حکمرانی رهبر معظم انقلاب چه کارکردهایی برای ارتقای فهم سیاسی و اجتماعی عموم مردم و نخبگان به همراه دارد؟
اگر کسی با دقت تأمل و تعمق به این دوره طولانی رهبری حضرت آیتالله خامنهای پس از امام راحل بنگرد، بهخوبی درک میکند که سطح بینش و آگاهی سیاسی مردم بهویژه نسل جوان و نوجوان در مقایسه با دهه ۵۰ و دهه ۶۰ ـ که بهترتیب دوره انقلاب و دوره تثبیت نظام بودند ـ بهمراتب ارتقاء یافته است.
البته نباید انتظار داشت که در همه مراحل انقلاب از آغاز نهضت تا تثبیت نظام تمامی اقشار مردم بهصورت یکدست و یکسان حضور داشته باشند. بلکه در هر مرحله طیف گستردهای از مردم در بخشهایی از جامعه که حضورشان ضرورت داشت، نقشآفرینی کردهاند؛ چه در دوران انقلاب و چه در دوران دفاع مقدس.
در دوره پس از امام خمینی(ره) با پیچیدهتر شدن شیوههای دشمنی با نظام اسلامی طبیعی است که مقابله با این هجمهها نیازمند سطح بالاتری از هوشمندی، صبر و استقامت باشد. مقام معظم رهبری در این مسیر گامبهگام و با رویکردی تدریجی، تلاش کردهاند تا سطح آگاهی سیاسی نسل جوان را ارتقا دهند و آنان را به صحنه بیاورند.
نمونه بارز این هوشمندی، ارسال دو نامه خطاب به جوانان غربی بود که در آن، رهبر انقلاب نهتنها جوانان داخل کشور، بلکه حتی نسل جوان در آمریکا و اروپا را نیز مخاطب قرار دادند و از آنان خواستند در جبهه حقیقت بایستند و بدانند که بخشی از مقاومت جهانی در برابر ظلم هستند.
این پیامها نشان میدهد که افق سیاسی جوانان نهفقط در ایران، بلکه در سراسر جهان، تحت تأثیر این رهبری حکیمانه ارتقاء یافته است و بسیاری از آنان امروز خود را در موقعیت درستی از تاریخ احساس میکنند. این تحول، نشانهای روشن از رشد آگاهی و بلوغ سیاسی در پرتو حکمرانی دینی در عصر رهبری حضرت آیتالله خامنهای است.