نظام جمهوری اسلامی، تفسیر تاریخی و عملی پیام غدیر در عصر غیبت است

اشاره: غدیر نه صرفاً رویدادی تاریخی بلکه منشأ جریانی مستمر در تاریخ اسلام است که در بستر امامت معنا یافته و در عصر غیبت با مفهوم ولایت فقیه تداوم یافته است. جمهوری اسلامی تفسیر عینی و عملی همین جریان غدیری است که با رهبری امام خمینی(ره) و سپس رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالی) در مسیر تحقق حاکمیت الهی گام برداشته است. تقابل امروز با ولایت فقیه امتداد همان صفبندیهای تاریخی در برابر ولایت معصوم است؛ همان قاسطین، ناکثین و مارقینی که در چهرههای جدید با ابزارهای رسانهای، فرهنگی و سیاسی در برابر حاکمیت دین ایستادهاند. ملت ایران با بازگشت آگاهانه به خط ولایت، انقطاع از طاغوت و تمسک به سیره امیرالمؤمنین(ع) نه تنها هویت اسلامی خود را بازیافت بلکه راه تحقق حکومت جهانی موعود را هموار ساخت. این مسیر ادامه دارد تا به قله عدالت مهدوی برسد؛ إنشاءالله.
در همین زمینه خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، با حجت الاسلام و المسلمین هاشم نیازی عضو مجلس خبرگان رهبری گفتوگویی انجام داده است که در ادامه تقدیم خوانندگان محترم خواهد شد:
رسا ـ آیا میتوان گفت نظام جمهوری اسلامی تفسیر تاریخی و عملی از پیام غدیر در عصر غیبت است؟ چرا؟
بدون تردید مسئله غدیر یک واقعه تاریخی صرف نیست بلکه جریانی زنده و مستمر است که امروزه تجلی آن را میتوان در مسئله امامت و بهطور خاص در انقلاب اسلامی و زعامت ولی فقیه مشاهده کرد. از همان ابتدا موضوع رهبری امت اسلامی مورد تأکید پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله بود؛ اینکه رهبری جامعه پس از ایشان باید به چه شکل باشد همواره محل توجه و بحث بوده است. اما خود پیامبر(ص) با بیانهای مکرر و نشانههای فراوان تأکید داشتند که رهبری باید بر عهده یک شخص معین و شایسته باشد، شخصیتی که ویژگیها و شرایط خاصی را دارا باشد.
زندگی امیرالمؤمنین علی علیهالسلام و سیره ایشان نمونه کامل همان الگوی رهبری بود که پیامبر(ص) ترسیم کرده بود. این جریان در دوران ائمه اطهار علیهمالسلام نیز ادامه یافت؛ در این امتداد تاریخی دوره ۲۵۰ ساله امامت و آموزههایی مانند آنچه در کتاب انسان ۲۵۰ ساله مطرح شده همگی بهنوعی مقدمه و زمینهساز پیدایش جریانی به نام «جمهوری اسلامی» بودند.
جمهوری اسلامی ادامه همان مسیر غدیری است که در نهایت انشاءالله به حکومت جهانی عدل حضرت ولیعصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف ختم خواهد شد؛ همان وعدهای که در غدیر داده شد و مؤمنان در انتظار تحقق آن هستند.
رسا ـ نسبت ولایت معصوم با ولایت فقیه چیست؟ در چه سطوحی این امتداد قابل تبیین است؟
نسبت این مسئله همان چیزی است که بارها در سخنان امام خمینی(ره) مورد تأکید قرار گرفته است؛ یعنی ولایت فقیه استمرار همان ولایت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله است. همانگونه که ولایت امیرالمؤمنین در غدیر امتداد همان ولایت پیامبر(ص) بود امروز نیز ولایت فقیه تداوم آن خط ولایت محسوب میشود.
اگر به مبانی اصلیای که در اندیشه امام خمینی(ره) آمده مراجعه کنیم بهروشنی میبینیم که ایشان دقیقاً بر همین تداوم تأکید دارند؛ استمرار همان ولایت اصیلی که از صدر اسلام پایهگذاری شد و اساس نظام اسلامی را شکل داد.
رسا ـ در مواجهه با بحرانها و چالشهای سیاسی، ولایت فقیه چگونه ادامه سیره معصومان در حکمرانی دینی را محقق کرده است؟
جریانهایی که امروز در برابر ولایت فقیه صفآرایی میکنند واقعاً چیز جدیدی نیستند؛ عین همین جریانها را در دوران امیرالمؤمنین علیهالسلام هم میبینیم. سه گروه اصلی که در برابر حضرت ایستادند - قاسطین، مارقین و ناکثین - در واقع نمادهایی از سه نوع مخالفت با خط ولایت بودند؛ اینها صرفاً افراد یا وقایع شخصی تاریخی نبودند بلکه تجلی جبهههایی فکری و سیاسیاند که در طول تاریخ همواره در برابر ولایت الهی صفآرایی کردهاند.
استاد شهید مرتضی مطهری هم در سخنان خود بهروشنی به این تحلیل اشاره کردهاند؛ اینکه این سهگانه تاریخی هر یک نماد یک نوع تهدید برای حکومت حق و رهبری الهی هستند: قاسطین بهعنوان جریان قدرتطلب و ظالم، مارقین بهعنوان افراطیون ظاهرگرای منحرف و ناکثین بهعنوان پیمانشکنان منافقصفت.
اگر به تاریخ چهار دهه اخیر جمهوری اسلامی نگاه کنیم مصداقهای این سه جریان را به شکلهای گوناگون و در قالبهای متنوع دیدهایم. گاهی در قامت جریان نفاق داخلی، گاهی در چهره جریان قدرتطلب و وابسته به بیگانه و گاهی در هیئت افراطیگریهایی که با شعار دین عملاً مقابل ولی فقیه و نظام اسلامی ایستادهاند. این مواجههها امروز هم ادامه دارد و تنها شکل آنها تغییر کرده است اما در اصل همان خط تقابل با ولایت است که از صدر اسلام آغاز شده و تا امروز امتداد یافته است.
رسا ـ غدیر چه جایگاهی در نظام اعتقادی شیعه دارد و چه دلالتهایی برای شکلگیری یک نظام سیاسی بر پایه ولایت دارد؟
غدیر یک واقعه تاریخی صرف نیست بلکه یک جریان مستمر امامت است. گاهی برخی تصور میکنند که مسئله امامت فقط یک اتفاق شخصی و محدود به زندگی حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام بوده اما حقیقت این است که این مسئله ریشه در یک خط الهی و تاریخی دارد.
در تاریخ میخوانیم که حضرت علی(ع) پس از رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوآله برای مدت ۲۵ سال بهنوعی در حاشیه قرار گرفتند. اما این به آن معنا نبود که حقیقت امامت فراموش شده باشد؛ بلکه بهتدریج، مردم - خصوصاً عموم مسلمانان - به این درک رسیدند که تنها راه نجات بازگشت به همان مسیر اصیل ولایت است. وقتی جامعه درگیر بحرانها و انحرافات شد کمکم آشکار شد که اگر اقدامی صورت نگیرد خسارتهای جبرانناپذیری به اسلام وارد میشود و همین باعث شد که دوباره نگاهها به سمت خانه امیرالمؤمنین علیه السلام برگشت.
در واقع این تجربه تاریخی شباهت بسیاری به روند شکلگیری انقلاب اسلامی دارد. پس از سالها سلطه آمریکا، دخالتهای خارجی و حکومتهای دستنشانده و وابسته، ملت ایران به جایی رسید که بهوضوح درک کرد تنها راه نجات، بازگشت به خط اصیل ولایت است؛ همان جریانی که امام خمینی(ره) با درایت، شجاعت و هدایتهای عمیق خود آن را احیا کرد.
امام خمینی(ره) طی سالها مبارزه و هدایت، ساختار خاصی را در جامعه بنا نهاد که میتوان آن را نوعی «معماری امامت» در عصر غیبت دانست. این تلاشها بهتدریج مردم را به نقطهای رساند که فهمیدند چارهای جز بازگشت به همان مسیر غدیری ندارند؛ و همین آگاهی زمینهساز انقلاب شد. حضور امام(ره) تجلی همان امتداد ولایت بود و پس از رحلت ایشان این جریان با زعامت رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای ادامه پیدا کرد.
و امروز نیز ما امیدواریم که این مسیر به سرانجام مقدر خود برسد؛ چراکه این راه، راه شهدا، راه حقیقت و راه اتصال به ولیالله الاعظم حضرت صاحبالزمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف است. باور داریم که آن حضرت به عنوان صاحب اصلی این انقلاب و ناظر بر خون شهدا و مجاهدتها بر جریان کلی این حرکت تاریخی احاطه دارد. انشاءالله این راه با صلابت و امید ادامه خواهد یافت تا به قلهای برسد که رهبر عزیزمان بارها آن را ترسیم کردهاند: تشکیل حکومت جهانی عدل مهدوی. انشالله