هانا؛ فرهنگ موفقیتی که به قیمت جان جوانان کره تمام میشود

این شرایط پیچیده و فشارهای مستمر فرهنگی، در بخشهای بعدی بهتفصیل در زمینه نظام آموزشی، محیط کار و پیامدهای روانی-اجتماعی مورد بررسی قرار میگیرند تا ابعاد گستردهتر تأثیرات فرهنگ «هانا» بر زندگی فردی و جمعی روشنتر شود.
در کره جنوبی، آموزش نه تنها وسیلهای برای کسب دانش و رشد فکری بلکه ابزاری حیاتی برای بقا و تعیین جایگاه اجتماعی به شمار میرود. کودکان از سنین پایین وارد یک نظام آموزشی شدیداً رقابتی میشوند که عملکرد فرد را در مقایسه با همسالانش میسنجد و موفقیت در این رقابت برابر با برتری و ارزش فردی تلقی میشود. والدین کرهای، که خود نیز در چنین ساختاری پرورش یافتهاند، بخش قابل توجهی از درآمد خود را صرف ثبتنام فرزندانشان در هاگوُنها، یعنی آموزشگاههای خصوصی و پرهزینه، میکنند. این مؤسسات مکمل نقش مهمی در آموزش رسمی دارند و در بسیاری موارد، بدون حضور در آنها، دانشآموزان شانسی برای موفقیت در کنکور سراسری ملی به نام Suneung ندارند.
فرهنگ «مدرسه بعد از مدرسه» یا همان حضور طولانی دانشآموزان در مدرسه و مؤسسات آموزشی، موجب شده است که بسیاری از کودکان روزانه تا ۱۴ تا ۱۶ ساعت درگیر مطالعه، تمرین آزمون و آمادهسازی برای امتحانات باشند. چنین شرایطی نه تنها فرصت بازی و رشد طبیعی کودکان را محدود میکند، بلکه سلامت جسمی و روانی آنان را نیز به شدت تهدید میکند. فشارهای مداوم، خستگی مزمن و استرسهای پیدرپی باعث بروز مشکلات جدی روانی مانند اضطراب، افسردگی و حتی اختلالات خواب در نوجوانان میشود. در نهایت، این نظام آموزشی که ظاهراً در جهت پیشرفت علمی طراحی شده، به بستری برای ایجاد استرسهای روانی عمیق و رقابتی ناسالم تبدیل شده است که تأثیرات مخربی بر کیفیت زندگی کودکان و سلامت جامعه دارد.
ب) آزمون کنکور (Suneung): نماد فشار اجتماعی
کنکور سراسری کره جنوبی یا Suneung، بهمثابه یک آیین عبور ملی است که سالانه میلیونها دانشآموز را درگیر میکند. این آزمون به قدری اهمیت دارد که در روز برگزاری آن:
- پرواز هواپیماها بهطور موقت متوقف میشود تا صدای امتحاندهندگان مختل نشود.
- ساعت کاری ادارات تغییر میکند تا ترافیک برای رسیدن دانشآموزان به محل آزمون کاهش یابد.
- حتی نیروهای پلیس آمادهاند تا در صورت تأخیر، داوطلبان را با موتورسیکلت به جلسه امتحان برسانند.
این فضای شدیداً رقابتی و فشارآور، نه تنها نمادی از ارزشگذاری افراطی بر «موفقیت تحصیلی» است، بلکه به شکلی دردناک نشان میدهد که چگونه یک جامعه میتواند تمام بار تعیین سرنوشت فرد را به یک روز و یک آزمون حساس محدود کند. در چنین سیستمی، کنکور سراسری بیش از یک امتحان معمولی است؛ این آزمون به نمادی از سرنوشت و آینده تبدیل شده است که موفقیت یا شکست در آن، تعیینکننده مسیر زندگی، جایگاه اجتماعی و حتی اعتبار خانوادگی افراد است.
در این بستر، شکست در کنکور نه تنها یک ناکامی موقتی یا یک تجربه گذرا، بلکه به منزله فروپاشی آرزوها و امیدها در نظر گرفته میشود. این احساس ناکامی میتواند منجر به تحقیر خانوادگی شود، چرا که در فرهنگ کرهای، موفقیت تحصیلی به شدت با عزت نفس فرد و احترام اجتماعی خانواده گره خورده است. فشار روانی ناشی از این شکست، بسیاری از دانشآموزان را به سمت بحرانهای روانی عمیق سوق میدهد؛ از جمله افسردگی شدید، اضطراب مزمن و احساس بیارزشی.
متأسفانه، این وضعیت در مواردی به خودکشی دانشآموزان و نوجوانان نیز منجر شده است؛ پدیدهای که کره جنوبی را در میان کشورهایی با بالاترین نرخ خودکشی جوانان قرار داده است و جوانانی که نتوانستهاند در این نظام رقابتی برتر ظاهر شوند، اغلب دچار سرخوردگی و عدم رضایت از زندگی میشوند و این مسأله میتواند تأثیرات منفی بلندمدتی بر جامعه داشته باشد.
2. تداوم فشار در بزرگسالی؛ از مدرسه تا محیط کار
فشار فرهنگی و اجتماعی برای موفقیت که از دوران کودکی با فرهنگ «هانا» آغاز میشود، با ورود به بازار کار نه تنها کاهش نمییابد، بلکه اغلب تشدید میشود. این فشارها در قالب ساختارهای سلسلهمراتبی سازمانی و فرهنگ کاری خاص کرهای به شکلی فراگیر، عمیق و گاه بیرحمانه تجربه میشوند.
الف) ساختارهای سازمانی و سلسلهمراتبی چبیولها
در شرکتهای بزرگ و چندملیتی کرهای، به ویژه گروههای اقتصادی قدرتمند موسوم به چبیولها (مثل سامسونگ، هیوندای و الجی)، ساختارهای سلسلهمراتبی و متمرکز بسیار قوی وجود دارد که:
- کارمندان و مدیران موظفاند از قوانین نانوشتهی وفاداری مطلق پیروی کنند و به عنوان «قطعات یک ماشین بزرگ» به شدت کنترل شوند.
- ساعات کاری طولانی و غیررسمی یکی از الزامهای پیشرفت شغلی است؛ حتی پس از اتمام ساعات رسمی، حضور در محل کار یا پاسخگویی به تماسها و ایمیلها انتظاری عمومی است.
- کارکنان برای ارتقاء و حفظ جایگاه شغلی خود باید حاضر باشند از زندگی شخصی، خواب کافی و حتی سلامت روانی خود چشمپوشی کنند.
ب) محیط کاری خشک، رقابتی و فرساینده
محیط کاری رقابتی و ساختارمند کره جنوبی، کارکنان را زیر فشار شدید انتظارات مدیریتی، فرهنگ وفاداری مطلق و رقابت مداوم قرار میدهد. در این فضا، خلاقیت فدای اطاعت از قواعد خشک سازمانی میشود و مرز میان کار و زندگی شخصی از بین میرود. پاسخگویی بیوقفه حتی در شبها و تعطیلات، فرسودگی شغلی، اضطراب مزمن، افسردگی و احساس پوچی را بهدنبال دارد. این وضعیت، بهرهوری سازمانی را کاهش داده و آسیبهای جدی روانی و اجتماعی در سطح کلان بهجا میگذارد.
ج) فرهنگ «کار تا مرگ»
این اصطلاح که نخستین بار در ژاپن مطرح شد، به وضعیت کار شدید و فراتر از حد معمول اشاره دارد که میتواند منجر به مشکلات جدی سلامتی و حتی مرگ شود.
کره جنوبی با فرهنگ کاری مشابه و ساعات کاری طولانی، به یکی از کشورهایی تبدیل شده است که به وضوح این پدیده در آن وجود دارد و حتی مواردی از مرگ کارمندان ناشی از فشار کاری، سکته قلبی یا افسردگی شدید در رسانهها نیز گزارش شده است که نشان از وجود فشار کاری و روانی بر کارگران دارد.
پیامدهای روانی و اجتماعی ساختار آموزشی رقابتی
نظام آموزشی کرهای، به دلیل فشارهای مستمر و افراطی، در سالهای اخیر با موجی از انتقادات مواجه شده است:
- آمار نشان میدهد که افسردگی، اضطراب، اختلالات خواب و خودکشی در میان دانشآموزان و نوجوانان کرهای بهطور نگرانکنندهای بالاست.
- بسیاری از روانشناسان اجتماعی، این پدیده را ناشی از فقدان تعادل بین یادگیری و زندگی، عدم تجربه کودکی سالم، و محرومیت از آزادیهای طبیعی رشد انسانی میدانند.
- همچنین، فشار تحصیلی در نوجوانی بهگونهای است که با ورود به دانشگاه، بسیاری از دانشجویان دچار بیانگیزگی، پوچی و فرسودگی روانی میشوند، چرا که هدف زندگیشان تنها ورود به دانشگاه بوده و پس از آن، خلأ معنایی را تجربه میکنند.
و در نگاهی کلانتر، این ساختار آموزشی را میتوان بخشی از نظام سرمایهداری رقابتی نئولیبرال دانست که از کودکی انسانها را به «نیروی کار مطیع، رقابتی و خسته» تبدیل میکند. در این رویکرد:
- نظام آموزشی تبدیل به ابزار غربالگری شده و استعدادها و قابلیتهای انسانی، تنها در قالب نمره، رتبه و موفقیت بیرونی سنجیده میشود.
- فرهنگ «هانا»، این ذهنیت را تقویت میکند که زندگی میدان نبرد است و فقط قلهنشینان بقا مییابند.