گزارش اختصاصی؛
بیش از هزاران قربانی، ملیونها ویدئو؛ روایت تاریک مولکا در کره جنوبی

در کره جنوبی، پدیده «مولکا» با ضبط و پخش غیرقانونی ویدیوهای خصوصی زنان تبدیل به صنعتی پرمنفعت و بحرانی جدی در امنیت و اعتماد اجتماعی شده است.
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، در دهههای اخیر، کره جنوبی با یکی از نگرانکنندهترین چالشهای اجتماعی و جنسیتی خود مواجه شده است؛ بحرانی موسوم به مولکا، یا فیلمبرداری مخفیانه بدون رضایت، که بهواسطه رشد بیرویه فناوری، خلأهای قانونی، و فرهنگ سکوت نسبت به خشونت جنسی، به یک معضل فراگیر و تهدیدی برای امنیت روانی زنان در این کشور بدل شده است. آنچه در ابتدا شاید شوخی یا تفریحی بیمارگونه تلقی میشد، امروز به فاجعهای ساختاری با تبعات گسترده اجتماعی، حقوقی و روانی تبدیل شده است.
در مقاله «These Aren't Random Objects. They're Hidden Cameras» نوشته Jieun Choi (منتشرشده در ۲۱ اکتبر ۲۰۱۷) یکی از نمونههای تکاندهنده این واقعیت، ویدیویی است که در ابتدای گزارش به آن اشاره میشود:

یک زن جوان وارد یک کابین سرویس بهداشتی عمومی میشود؛ بدون آنکه بداند، تمام حرکاتش – از لحظه ورود تا خروج – با یک دوربین مخفی که شاید در قالب یک پیچ یا چشمی سقفی جاگذاری شده، ضبط و بعداً در فضای آنلاین منتشر میشود. این ویدیو مانند هزاران مورد مشابه، بهسرعت در سایتهای پورن غیرقانونی بارگذاری و دستبهدست میشود، بیآنکه قربانی حتی از وجودش مطلع باشد.
زمینههای شکلگیری بحران مولکا
1- رشد فناوری بدون نظارت حقوقی و اخلاقی
کره جنوبی یکی از پیشرفتهترین کشورهای جهان در حوزه فناوری دیجیتال است و ابزارهای مینیاتوری فیلمبرداری—از دوربینهای جاسازیشده در ساعت یا خودکار گرفته تا USB دوربیندار و موبایلهای بیصدا—بهراحتی و با قیمت مناسب قابل تهیهاند.
به همین دلیل، افراد سودجو آنها را در مکانهایی مانند توالتهای عمومی، اتاق پرو، اتاق خواب یا حتی در هتلها و خوابگاهها نصب میکنند؛ جایی که انتظار حفظ حریم خصوصی میرود.
2- فرهنگ اباحهگری جنسی آنلاین و سایتهای زیرزمینی
Jieun Choi در بخشی دیگر از این مقاله این چنین می نویسد:
کره جنوبی در ظاهر کشوری با سیاستهای سختگیرانه در حوزه اخلاق جنسی و ممنوعیت شدید پورنوگرافی بهویژه در شکل صریح (Hardcore) آن بهشمار میآید. طبق قوانین موجود، تولید و توزیع محتوای پورنوی حاوی نمایش مستقیم اندام جنسی، روابط جنسی کامل یا تصاویر تحریکآمیز ممنوع است. این مقررات نهفقط در قوانین رسمی که در عملکرد نهادهای ناظر نیز نمود دارد؛ یکی از اصلیترین این نهادها، کمیسیون استانداردهای ارتباطات کره (KCSC) است که مسئول نظارت و ارزیابی محتوای مستهجن در فضای اینترنت و رسانههای جمعی است.
با این حال، در عمل، همین ممنوعیتها بستری را فراهم کردهاند که بهجای کنترل مؤثر، منجر به شکوفایی نوعی از فرهنگ زیرزمینی دیجیتال جنسی شده است. نبود یک صنعت رسمی و شفاف برای تولید و انتشار پورن، سبب شده که علاقهمندان به این محتوا، به فضاهای پنهانی و غیرقانونی رو بیاورند؛ فضایی که اغلب بر پایه نقض حریم خصوصی و تعرض جنسی دیجیتال بنا شده است.
در این فضای تاریک و پنهان، مولکا (جرایم مبتنی بر دوربین مخفی) بهطرز نگرانکنندهای رشد کرده است. انواع دوربینهای جاسوسی، که در ظاهر شبیه اشیاء بیخطر و روزمرهای چون عینک، خودکار، فندک، کلید ماشین، ساعت مچی و حتی USB هستند، بدون هیچگونه محدودیت قانونی بهراحتی در فروشگاهها یا فضای آنلاین خرید و فروش میشوند. کاربران این تجهیزات اغلب بدون رضایت سوژهها، به ضبط مخفیانه زنان در موقعیتهایی خصوصی مانند سرویسهای بهداشتی، اتاقهای پرو یا منازل مسکونی اقدام میکنند و این محتواها را در سایتهای پورن زیرزمینی به اشتراک یا فروش میگذارند.

واقعیت تلخ این است که با وجود ممنوعیتهای گسترده و سانسور شدید محتوا در فضای رسمی، زیرزمین دیجیتال جنسی کره جنوبی بهشدت فعال و گسترده است. جایی که نهتنها تولید و توزیع پورنهای انتقامی، تجاوز جنسی، و فیلمهای مخفیانه رواج دارد، بلکه کاربران آن، به کمک ارزهای دیجیتال، از این تجارت مجرمانه سودهای کلان نیز بهدست میآورند. در حالیکه دولت با ممنوعیتهایی صوری و هشدارهای نمایشی سعی در کنترل وضعیت دارد، واقعیتِ زیرزمینی خلاف این ادعا را نشان میدهد: جامعهای با دو چهره متناقض در حوزه اخلاق جنسی — یکی ظاهراً محافظهکار و رسمی، و دیگری واقعاً بیقید، سودجو و تجاوزگر در فضای دیجیتال.
در خلأ نظارت مؤثر و با گسترش روزافزون فناوریهای ضبط پنهان، فضای مجازی کره جنوبی به بستر شکلگیری و رشد شبکهای از وبسایتها و مجامع زیرزمینی تبدیل شد که بهطور سیستماتیک به انتشار، خرید و فروش محتوای مولکا میپرداختند. یکی از شاخصترین و جنجالیترین این وبسایتها، سایت ber infamous Soranet بود؛ پلتفرمی که از سال ۱۹۹۹ تا زمان تعطیلی آن در ۲۰۱۶، فعالیت بیوقفهای در حوزه پورن غیرقانونی داشت و طبق تخمینها، بیش از یک میلیون کاربر فعال را به خود جذب کرده بود.
محتوای منتشرشده در Soranet تنها شامل تصاویر جنسی نبود؛ بلکه هزاران ویدئوی تجاوز، آزار جنسی، پورن انتقامی و ضبطهای مخفیانه بدون رضایت از زنان در محیطهای خصوصی و عمومی را شامل میشد. گزارشها حاکی از آناند که تنها در یک بازه زمانی محدود، بیش از ۴۱٬۴۰۰ ویدئوی مولکا در این سایت بارگذاری شده است. کاربران حتی در انجمنهای داخلی سایت به تبادل تجربه، برنامهریزی برای جرائم آینده، و گاه به انتشار "دعوتنامههای زنده" برای مشارکت در تجاوز گروهی میپرداختند.
ابعاد آماری و فزاینده بحران مولکا در کره جنوبی؛ هر ۸۳ دقیقه یک مورد
طبق آمارهای رسمی و مستند منتشرشده از منابع مختلف مانند ویکیپدیا، پایگاه داده آماری کره (KOSIS) و گزارشهای رسانهای همچون The Star و TIME، روند ارتکاب جرایم مولکا از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۷ بهطور چشمگیری افزایش یافته است. در اوایل دهه ۲۰۱۰، تعداد کل جرایم گزارششده در این حوزه، سالانه در حدود ۱٬۱۰۰ تا ۱٬۴۰۰ مورد بود. اما در سال ۲۰۱۷، این رقم به ۶٬۴۶۵ مورد افزایش یافت؛ آماری که به معنای میانگین روزانه بیش از ۱۷ فقره جرم مولکا در آن سال است—یعنی هر ۸۳ دقیقه یک مورد!
این افزایش صرفاً یک جهش ناگهانی نبوده، بلکه بخشی از یک روند فزاینده میانمدت بوده است. طبق دادههای KOSIS، تعداد پروندههای ثبتشده در این حوزه، از حدود ۱٬۵۰۰ مورد در سال ۲۰۱۱ به ۷٬۵۰۰ مورد در سال ۲۰۱۵ رسید. اگرچه پس از آن کاهش مختصری گزارش شد، اما تا سال ۲۰۱۷ دوباره به سطوح بالا بازگشت و بحران را تثبیت کرد. بر اساس تجمیع آمارها، تنها در فاصله سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ بیش از ۲۶٬۰۰۰ مورد جرم مولکا گزارش شده است.

نگاهی به جنسیت عاملان و قربانیان نیز ابعاد ساختاری و جنسیتی این مسئله را روشنتر میسازد. بر پایه دادههای رسمی، از کل بازداشتیهای مرتبط با جرائم مولکا در این بازه، حدود ۹۸٪ عاملان مرد بودند؛ در حالی که ۸۴٪ قربانیان، زنان گزارش شدهاند.
تا سال ۲۰۱۸، بحران مولکا در کره جنوبی به مرحلهای رسیده بود که عملاً هیچ فضای عمومیای از آلودگی به دوربینهای مخفی در امان نبود. طبق گزارشهای رسمی منتشرشده در آن سال، بهطور میانگین روزانه بیش از ۱۰۰ دستگاه دوربین جاسوسی در فضاهای عمومی شهری، از جمله سرویسهای بهداشتی، اتاقهای پرو، آسانسورها، وسایل حملونقل عمومی و سایر فضاهای عمومی کشف میشدند.
در واکنش به این وضعیت بحرانی، دولت شهر سئول دست به اقدامی کمسابقه زد. بیش از ۸٬۰۰۰ نیروی بازرسی ویژه برای بازرسی و پایش روزانه بیش از ۲۰٬۵۰۰ سرویس بهداشتی عمومی در سطح شهر بهکار گرفته شدند. هدف از این اقدام، پیشگیری از نصب دوربینهای مخفی جدید و جلب اطمینان نسبی شهروندان، بهویژه زنان، در فضاهای عمومی بود.
بُعد فاجعهبارتر ماجرا اما، تلقی فرهنگی و اجتماعی رایج در بخشی از جامعه مردسالار کره جنوبی است. بنا بر روایت فعالان فمینیست مانند Ha Yena، نوع نگاه مردانه و نرینهمحور حاکم بر این فضاها سبب شده است که این نوع محتوای مجرمانه بهجای آنکه بهعنوان تجاوز به حریم خصوصی و جرم تلقی شود، صرفاً یک "ژانر طبیعی" از پورنوگرافی قلمداد گردد. به بیان دیگر، بخشی از مردان جامعه، بهویژه در فضای مجازی، اینگونه ویدئوها را واقعیتر، تحریکآمیزتر و جذابتر از پورنهای ساختگی خارجی میپندارند. چنین نگرشی باعث شده است که حتی در برخی شبکههای اجتماعی عمومی نیز ردپای این ویدئوها دیده شود، بدون اینکه با واکنش جدی مواجه شوند.
ابعاد خانوادگی و روانی این جرائم نیز نگرانکننده است. طبق گزارش انجمن حقوقدانان زنان کره (KWL)، بیش از ۴۳ درصد عاملان شناختهشده این جرائم، افرادی بودهاند که ارتباطی نزدیک و صمیمی با قربانیان داشتهاند؛ شامل شریکهای عاطفی سابق، دوستان نزدیک یا همکاران. در بسیاری از این موارد، عاملان پس از پایان رابطه عاطفی یا بهعنوان اقدامی تلافیجویانه، ویدئوهای خصوصی قربانیان را در فضای آنلاین منتشر کردهاند — پدیدهای که بهعنوان "پورن انتقامی" (Revenge Porn) شناخته میشود و اغلب آثار جبرانناپذیری بر زندگی، وجهه اجتماعی و سلامت روانی قربانیان برجای میگذارد.

عادیسازی فرهنگی جرم: وقتی مولکا به «ژانر طبیعی پورن» تبدیل میشود
بر اساس یافتههای مقالهی پژوهشی Choi (2022) در Asian Journal of Women's Studies، فرآیند عادیسازی و مصرف محتوای مولکا در کره جنوبی نهتنها بهواسطه ضعف نظارت قانونی، بلکه در بستر یک بازتعریف فرهنگی و ذهنی از معنای پورنوگرافی در میان بسیاری از مردان کرهای گسترش یافته است. در بخشی با عنوان Normalization and Consumption of Spycam Porn as a Cultural Genre (صفحات 33 تا 35)، نویسنده به شواهد متعددی از ذائقه جنسی مردان در فضای مجازی زیرزمینی اشاره میکند که در آن، ویدیوهای مخفی مولکا بهعنوان محتوایی «واقعیتر»، «هیجانانگیزتر» و «طبیعیتر» از پورن رسمی در نظر گرفته میشوند.
در این گزارش، نقلقولهایی از کنشگران فمینیستی نظیر Ha Yena آورده شده که تأکید میکنند: «اینها پورن نیستند، بلکه تجاوز به حریم خصوصیاند.»
با این حال، در برخی فرومهای زیرزمینی، به عاملان این اعمال مجرمانه لقبهایی چون "هنرمند" داده میشود و فایلها با عناوینی تحریککننده مانند: "girlfriend", "married woman", "sister", "mother" منتشر میشوند؛ که نشاندهنده گرایش بیمارگونه به "مصرف جنسی امر خصوصی و خانوادگی" است.
فلذا یکی دیگر از ابعاد نگرانکننده در بحران مولکا، عادیسازی فرهنگی و ذهنی این پدیده بهعنوان بخشی از «مصرف جنسی» رایج در جامعه است. در فضای مجازی کره، بهویژه در بستر شبکههای زیرزمینی و انجمنهای ناشناس، نوعی نگاه فراگیر شکل گرفته که مولکا را صرفاً شکلی بومی و طبیعی از پورن میداند؛ «پورنی واقعیتر»، بدون بازیگری و صحنهسازی، که لذت ناشی از مشاهده پنهانی را دوچندان میکند.
بسیاری از کاربران مرد این محتواها را با عبارات تحسینآمیز توصیف میکنند و حتی عاملان این اقدامات تجاوزگرانه را «هنرمند» مینامند؛ کسانی که با خلاقیت (!) در موقعیتهایی نظیر مترو، اتاق پرو یا خانههای اجارهای، تصاویر و ویدئوهایی بهاصطلاح «واقعی» خلق میکنند. در این فضا، زنان نه قربانی، بلکه سوژهای برای مصرف جنسی قلمداد میشوند، بدون آنکه رضایت یا کرامت انسانی آنان اهمیتی داشته باشد.
فعالان زن و فمینیستهایی چون Ha Yena این وضعیت را بهشدت نقد میکنند. او به صراحت میگوید: «اینها پورن نیستند؛ اینها تجاوز به حریم خصوصیاند.» در نظر او و بسیاری از زنان معترض، مولکا نه تنها شکلی از خشونت دیجیتال، بلکه بازتابی از نابرابری ساختاری و نگاه شیانگارانه نسبت به زنان در فرهنگ مردسالارانه کره جنوبی است.
عنوانگذاری و برچسبزنی این ویدئوها نیز بهخوبی بازتابدهنده ذهنیت منحرف حاکم بر فضای مولکا است. عباراتی همچون «دوستدختر»، «زن شوهردار»، «خواهر»، یا حتی «مادر» در نامگذاری ویدئوها دیده میشوند؛ واژگانی که بهطور هدفمند، بر نوعی خیالپردازی جنسی مردانه و تابوشکنانه دلالت دارند و فضا را از پورنوگرافی معمول، به قلمرو روانپریشانهتری میکشانند

نقض حریم خصوصی و پیامدهای روانی و اجتماعی قربانیان مولکا در کره جنوبی
یکی از ابعاد نادیدهمانده اما بسیار مهم در پدیدهی مولکا در کره جنوبی، پیامدهای حقوقی، اجتماعی و روانی عمیقی است که بر قربانیان آن تحمیل میشود. بسیاری از زنانی که تصاویر خصوصی آنها بهصورت مخفیانه ضبط و بدون رضایت در فضای مجازی منتشر میشود، نه تنها با احساس شدید شرم، اضطراب و اختلالات روانی مزمن مواجه میشوند، بلکه اغلب با نوعی «قتل حیثیتی دیجیتال» نیز روبهرو هستند.
در جامعهای با ساختارهای مردسالار و فشارهای فرهنگی سنتی، انتشار یک ویدیوی مولکا میتواند تمام زندگی اجتماعی، موقعیت شغلی و روابط شخصی فرد قربانی را ویران کند. بسیاری از قربانیان بنا به فشار اجتماعی و ترس از طرد شدن، ناچار میشوند به اقداماتی چون تغییر نام، عمل جراحی زیبایی برای تغییر چهره، یا حتی ترک کشور روی بیاورند؛ اقداماتی پرهزینه و سنگین که نه از سوی دولت پوشش داده میشود و نه نظام حقوقی از آن حمایت میکند.
یکی از فاجعهبارترین جنبههای این بحران، هزینههای بالای پاکسازی دیجیتال است. طبق گزارشی در همین مقاله، حذف آثار دیجیتالی این ویدیوها از فضای مجازی، نیازمند استفاده از خدمات تخصصی شرکتهای خصوصی است که هزینهای در حدود ۲٬۷۰۰ دلار در ماه به قربانیان تحمیل میکند؛ و با این حال، هرگز تضمینی برای حذف کامل یا دائمی ویدیوها از اینترنت وجود ندارد.
در مواردی حتی گزارشهایی از خودکشی قربانیان منتشر شده، چرا که با وجود حذف اولیه، ویدیوها بار دیگر در شبکهها و وبسایتهای زیرزمینی بازنشر شدهاند و قربانیان عملاً هیچ کنترلی بر انتشار دوبارهی تصاویر خصوصی خود ندارند.
طبق مستند تحلیلی Open Shutters (TIME) و گزارشهای BBC و سازمان Human Rights Watch، طیف گستردهای از قربانیان مولکا دچار اختلالات روانی شدیدی چون اضطراب مزمن، اختلال خواب، افسردگی شدید و وسواسهای ذهنی شدهاند. در یک نظرسنجی آنلاین که با مشارکت ۵۰۰ نفر از قربانیان انجام شد، بخش قابلتوجهی از آنان اعلام کردهاند که افکار خودکشی را تجربه کردهاند.
بُعد دیگری از این فاجعه، اضطراب دائمی است که قربانیان را حتی در فضاهای امن مانند خانه یا حمام رها نمیکند. برخی از زنان از حضور در اماکن عمومی، حتی سادهترین فضاها مانند اتاق پرو یا سرویسهای بهداشتی، خودداری میکنند، زیرا دائماً با این نگرانی زندگی میکنند که شاید دوربینی درون آیینه، سقف، هدایای دریافتی یا حتی لوازم آرایش آنان جاسازی شده باشد.
از سوی دیگر، قربانیان مولکا در مسیر پیگیری حقوقی نیز با سرزنش اجتماعی و جنسیتزدگی نهادی مواجه هستند. بسیاری از زنان گزارش کردهاند که هنگام مراجعه به پلیس، با سؤالاتی مانند «چرا لباس تحریکآمیز پوشیدی؟» روبهرو شدهاند. این نگاه مقصرانگارانه نسبت به قربانی، آنان را به سکوت، انزوا و خودسانسوری سوق داده است.
Human Rights Watch در گزارشی در ژوئن ۲۰۲۱ تاکید میکند که جرائم جنسی دیجیتال در کره جنوبی به حدی شایع شدهاند که «تأثیر قابلتوجهی بر کیفیت زندگی زنان و دختران» گذاشتهاند، و نمونههایی از قربانیانی وجود دارد که «تا حد فکر به خودکشی یا مهاجرت» پیش رفتهاند.

جزئیات کلیدی عبارتند از:
گزارش رادیویی رویترز (ژوئن ۲۰۲۱):
«جرم جنسی دیجیتال در کره جنوبی اکنون بهقدری گسترده شده که ترس از آن بر کیفیت زندگی زنان و دختران تأثیر گذاشته است، و تعداد قابلتوجهی از قربانیان گفتهاند که فکر به خودکشی یا ترک کشور را تجربه کردهاند.»
گاردین (ژوئن ۲۰۲۱)، از گزارش HRW نقل میکند:
«… قربانیان مولکا و تجاوز تصویری گفتهاند فکر به ترک کشور را داشتهاند.»
گزارش HRW (My Life Is Not Your Porn):
بر اساس ۳۸ مصاحبه و نظرسنجی آنلاین، نزدیک به ۵۰٪ از قربانیان اعلام کردند که با خودکشی یا مهاجرت بهعنوان گزینهای برای رهایی از فضای مسموم مواجه بودهاند.
مولکا، برخلاف تصور رایج از پورن، شکلی از تجاوز پنهان و بیصدا است؛ تجاوزی که نه در تاریکی شب، بلکه در روشنایی روز و میان جمع اتفاق میافتد، و قربانی را به کابوسی دائمی فرو میبرد. به گفتهی Ha Yena، فعال مدنی و مؤسس سازمان «مقابله با جرائم جنسی دیجیتال»، این بحران بهحدی فراگیر شده که او با تلخی میگوید:
«تعداد ویدیوهای دوربین مخفی بسیار زیاد است. احتمالاً یکی از آنها متعلق به من است. شاید از شما هم باشد.»
3- منفعت مالی عظیم عاملان جرم
Jieun Choi این گونه می نویسد: در بخش قابل توجهی از اقتصاد زیرزمینی مرتبط با جرائم دیجیتال جنسی در کره جنوبی، مسئله «منفعت مالی عظیم» یکی از عوامل تداوم و گسترش پدیدههایی چون مولکا و پورنوگرافی انتقامی است. بررسی نمونههای واقعی از جمله پرونده سایت Ggulbam نشان میدهد که پشت بسیاری از این پلتفرمهای مجرمانه، شبکهای از منافع کلان مالی و سوءاستفاده ساختاری از خلأهای قانونی و فناوری پنهان است.
پلتفرمهایی مانند Ggulbam (꿀밤، بهمعنای "ضربه شیرین") نمونهای از تجارت سودآور و سازمانیافته مولکا بودند. مدیران این وبسایتها نه تنها محتوای ضبطشده دوربینهای مخفی را منتشر میکردند، بلکه با فروش دسترسی، تبلیغات برای خدمات فحشا، شرطبندی آنلاین، مواد مخدر، و کالاهای تقلبی به درآمدهای ماهانه دهها هزار دلار دست مییافتند.
طبق گزارش سایت Korea Exposé، تبلیغات نابخردانه شامل خدمات فحشا، قمار، مواد مخدر و تبلیغات جنسی در سایتهای زیرزمینی باعث شده تا مالکان این پلتفرمها درآمدی ماهانه «دهها هزار دلار» داشته باشند.
همچنین، یکی از مالکین سایت Ggulbam به دنبال کسب درآمدی معادل ۱۰ میلیارد وون (~۹ میلیون دلار) از سایت بود، و در سال ۲۰۱۶ تنها حدود ۱.۵ میلیارد وون (~۱.۳ میلیون دلار) درآمد داشته است.
سایت Ggulbam، جایگزین Soranet پس از تعطیلی، بیش از ۴۲۰٬۰۰۰ عضو داشت، مبلغی بالغ بر ۷۰ میلیون وون (~۶۰٬۰۰۰ دلار) در ماه از تبلیغات دریافت میکرد. ظرف ۱۴ ماه درآمد او به ۱.۵ میلیارد وون (~۱.۳ میلیون دلار) رسید.
شبکههای زیرزمینی مولکا، اغلب همچون بازارهای دیجیتال تمامعیار فعالیت میکردند. آنها سطوح مختلف دسترسی با قیمتهای متفاوت برای کاربران فراهم میکردند (مثلاً نسخه با کیفیت بالا یا ویدیوهای دستهبندیشده با عناوین خاص). حتی بعضی از این سایتها امکان «درخواست خصوصی» برای نصب دوربین در مکانهای خاص را در ازای مبلغی مشخص ارائه میدادند.
در کنار سود مالی مستقیم، این سایتها با ایجاد سیستمهای امتیازدهی و عضویت ویژه، کاربران را به مشارکت فعالتر، انتشار محتوا، و تعامل با انجمنهای مردسالارانه تشویق میکردند؛ پدیدهای که به گفته تحلیلگران، نوعی "بازیوارسازی جنایت" را در فضای دیجیتال شکل داده بود.
در نهایت
پدیده مولکا در کره جنوبی، صرفاً یک تخلف فردی یا ناهنجاری جنسی نیست؛ بلکه نمایانگر بحرانی چندلایه، ساختاری و رو به گسترش است که ابعاد روانی، حقوقی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و فناورانه را در هم تنیده است.
از یکسو، رشد تصاعدی آمار جرایم مولکا، بهویژه بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۸، نشان از ناتوانی نسبی نظام حقوقی و انتظامی در پیشگیری مؤثر دارد. با کشف روزانه بیش از ۱۰۰ دوربین در مکانهای عمومی، روشن است که این جرم نه یک استثنا، بلکه به بخشی از واقعیت روزمره شهروندان – بهویژه زنان – بدل شده است.
از سوی دیگر، بررسی دادهها و محتوای اینترنتی نشان میدهد که مولکا در بخشی از جامعه، نه تنها عادیسازی شده، بلکه بهعنوان نوعی ژانر واقعیتر از پورن شناخته میشود؛ تا جایی که عاملان آن را «هنرمند» و ویدیوها را با عنوانهایی چون «دوستدختر»، «همسر»، یا «خواهر» منتشر میکنند.
قربانیان این جرائم با طیفی گسترده از آسیبهای روانی و اجتماعی مواجهاند: از اضطراب، افسردگی، شرمساری اجتماعی و خودسانسوری، تا افکار خودکشی، مهاجرت و انزوای مزمن. آنها در اغلب موارد، بهجای حمایت، با پرسشهای جنسیتزده و سرزنش اجتماعی مواجه شدهاند؛ بهگونهای که بسیاری ترجیح دادهاند در سکوت بمانند و حتی نام و چهره خود را تغییر دهند.
در بُعد اقتصادی، مولکا به یک صنعت مجرمانه سودآور تبدیل شده است؛ پلتفرمهایی مانند Ggulbam، با استفاده از تبلیغات غیراخلاقی، فروش محتوا، رمزارزها و اقتصاد زیرزمینی، درآمدهای میلیونی کسب کردهاند. همین منفعت مالی، موتور محرک گسترش این جرم بوده و پیگیری قضایی را با چالش مواجه کرده است.
در نهایت، پدیده مولکا را باید نماد یک فروپاشی اخلاقی فناورانه دانست؛ جایی که فناوری، بهجای ارتقاء کیفیت زندگی، در غیاب اخلاق، قانون و آگاهی عمومی، به ابزاری برای سرکوب، کنترل و تعرض تبدیل شده است.
ارسال نظرات