نماد سرکوب در جشن فرهنگی/ دعوت فرح از پرویز ثابتی برای شرکت در جشن هنر شیراز

جشنهای هنر شیراز، که از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۶ شمسی (۱۹۶۷ تا ۱۹۷۷ میلادی) در نیمه دوم شهریورماه هر سال در شهر تاریخی شیراز و در سایه باستانی تخت جمشید برگزار میشد، به ظاهر تلاشی بود برای به نمایش گذاشتن شکوه فرهنگ و هنر ایران در برابر دیدگان جهانیان. این رویداد، که با تبلیغات گسترده و حمایت رسمی فرح پهلوی همراه بود، به عنوان نمادی از پیشرفت فرهنگی و پیوند میان سنت و مدرنیته معرفی شد. با این حال، این جلوه ظاهری تنها یک نقاب بود که بر چهرهای زشت و پنهان از سرکوب و دیکتاتوری پهلوی کشیده شده بود.
حضور هنرمندانی برجسته چون جرزی گروتوفسکی، کارگردان برجسته لهستانی، و موریس بژار، رقصنده و کارگردان فرانسوی، که نامهای بزرگی در عرصه هنر جهانی بودند، به این رویداد اعتبار ظاهری بخشیده بود. اجراهای متنوع، از نمایشهای آوانگارد تا آثار سنتی، گویی پیامآور آزادی بیان و خلاقیت بودند. اما این برتری ظاهری، تنها پوستهای نازک بود که بر عمق یک واقعیت تلخ پوشانده شده بود.
مطابق با اسناد، این جشنها، به جای آنکه فضایی برای شکوفایی هنر باشند، به سنگر محکمی برای تثبیت اقتدار رژیم و سرکوب هر صدای مخالف تبدیل شده بودند. این اسناد که حاوی درخواستهای صریح برای دعوت از پرویز ثابتی، قائممقام ساواک و یکی از چهرههای اصلی جنایات رژیم، به این رویداد هستند، نشان میدهند که این جشنها بیش از آنکه پناهگاهی برای هنرمندان باشند، سنگرگاهی برای سرکوبکنندگان و حامیان دیکتاتوری بودهاند.
این فریب، که با دقت تمام طراحی شده بود، نه تنها هنر را به خدمت اهداف سیاسی درآورد، بلکه با دعوت از ثابتی، که نمادی از خشونت و شکنجه بود، به اوج خود رسید. این اقدام، که به وضوح در اسناد منعکس شده، نشاندهنده عمق تبانی رژیم با نهادهای سرکوبگر است. جشنهایی که قرار بود نام ایران را در عرصه جهانی بدرخشاند، در حقیقت به ابزاری برای پنهان کردن خفقان و جنایات تبدیل شدند. حضور ثابتی، که به عنوان یکی از مسئولین اصلی سرکوب مخالفان سیاسی، از روشنفکران و فعالان گرفته تا عامه مردم، شناخته میشد، این رویداد را از یک برنامه فرهنگی به مکانی برای حضور نماد سرکوب بدل کرد. این تناقض، که در دل ادعاهای زیبا و پرطمطراق نهفته بود، نشان میدهد که هدف اصلی این جشنواره، نه ترویج هنر، بلکه تثبیت سلطه و پنهانسازی واقعیتهای تلخ پشت درهای بسته بوده است. این رویداد، که با هزینههای کلان برگزار میشد، عملاً از مردم دور نگه داشته شده بود و تنها به ابزاری برای جلب نظر غرب و تثبیت جایگاه رژیم تبدیل شد. محل تلیل و پرسش است که دعوت از پرویز ثابتی میتواند برآمده از انگیزههای مهمی چون تطهیر چهرههای منفور ساواکی و یا حتی رصد امنیتی فعالیت هنرمندان باشد.
در ادامه اسناد دعوت از ثابتی برای شرکت در جشن هنر شیراز از نظر میگذرد:

