۱۹ مهر ۱۴۰۴ - ۱۵:۵۷
کد خبر: ۷۹۴۰۱۶

پاسخ استاد یزدان‌پناه به شبهه یونانی بودن فلسفه اسلامی

پاسخ استاد یزدان‌پناه به شبهه یونانی بودن فلسفه اسلامی
استاد یزدان‌پناه گفت: همان‌گونه که فیلسوفان مسلمان امروز در تلاش‌اند فلسفه سیاست و اخلاق غربی را به شریعت نزدیک کنند، حکمایی چون فارابی و بوعلی‌سینا نیز از ابتدا نسبت به فلسفه یونان رویکردی نقادانه داشتند و تنها اندیشه‌هایی را پذیرفتند که با برهان عقلی و مبانی توحیدی سازگار بود.

به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدیدالله یزدان‌پناه استاد برجسته فلسفه و عرفان حوزه علمیه قم در یادداشتی علمی با عنوان «پاسخ به شبهه یونانی بودن فلسفه اسلامی» به تبیین ریشه‌ها و هویت مستقل فلسفه اسلامی پرداخت و گفت: برخی گمان می‌کنند چون فلسفه از یونان به جهان اسلام راه یافته، پس یونانی است و قرآنی نیست؛ در حالی که فیلسوفان مسلمان با تکیه بر هستی‌شناسی وحیانی و آموزه‌های معرفتی دین در باب توحید، نبوت، ولایت و معاد، به بازخوانی و تکامل این مباحث پرداختند و به تدریج فلسفه‌ای با هویت اسلامی و رویکردی دینی پدید آوردند.

وی در ادامه با اشاره به سخن شهید مطهری مبنی بر اینکه «فلسفه یونان در بدو ورود به حوزه اسلامی تنها دویست مسئله داشت، اما در سنت اسلامی به بیش از هفتصد مسئله رسید»، تأکید کرد: این تحول نشان‌دهنده پویایی و استقلال اندیشه فلسفی مسلمانان است.

استاد یزدان‌پناه افزود: همان‌گونه که فیلسوفان مسلمان امروز در تلاش‌اند فلسفه سیاست و اخلاق غربی را به شریعت نزدیک کنند، حکمایی چون فارابی و بوعلی‌سینا نیز از ابتدا نسبت به فلسفه یونان رویکردی نقادانه داشتند و تنها اندیشه‌هایی را پذیرفتند که با برهان عقلی و مبانی توحیدی سازگار بود.

متن این یادداشت به شرح ذیل است:

برخی گفته‌اند چون فلسفه از یونان آمده است، یونانی است و قرآنی نیست. از اینان باید پرسید آیا دین گزاره‌های معرفتی دارد یا خیر و ناظر به واقع است یا نه؟ اگر قبول داریم که دین، هستی‌شناسی وحیانی دارد، فلسفه هم کم‌کم خود را به آن نزدیک می‌کند. 

فیلسوفان مسلمان پس از ورود اندیشه های فلسفی از یونان به سنت اسلامی، با دغدغه های دینی فراوان که برآمده از آموزه های معرفتی دین در باب توحید، نبوت، ولایت و معاد و بسیاری از معارف دیگر، در تلاشی مستمر و طولانی در صدد فهم این مسایل با استفاده از ظرفیت های فلسفی برآمدند. همین امر باعث شد فلسفه اسلامی به تدریج برای خود هویتی مستقل پیدا کند، به گونه ای که به فرمایش شهید مطهری: فلسفه یونان در ابتدای ورود به حوزه اسلامی مجموعا دویست مساله بود، اما پس از ورود به اسلام به بالغ بر هفتصد مساله رسید. این نشان می دهد که فیلسوفان مسلمان خود در این علم بالیدند و هویت مستقلی برای این علم در سنت اسلامی رقم زنند. 

امروزه بحث‌های «فلسفه سیاست» و «فلسفه اخلاق» از غرب به این‌جا آمده است که در بسیاری موارد با دین متعارض است. فیلسوفان مسلمان امروز در باب سیاست و اخلاق به همان شیوه بحث می‌کنند، ولی می‌خواهند آن را به شریعت و دین نزدیک کنند. فیلسوفان مسلمان نسبت به فلسفه یونان نیز همین‌گونه بودند؛ مثلاً از همان ابتدا مباحث سوفسطاییان را کنار نهادند.

اساسا حکمای مسلمان همچون فارابی و بوعلی از همان ابتدا نسبت به فلسفه یونان منفعل نبودند، بلکه اندیشه هایی که با روش برهانی سازگار بود پذیرفتند و هر آن چه در این چارچوب جای نگرفت را مردود دانستند.

ارسال نظرات