اتحاد ملی و همدلی نهادهای اجتماعی شرط اصلی تحقق اقتدار ایران است

اشاره: اتحاد ملی و راهبرد «قوی شدن» دو مؤلفهی بههمپیوسته در اندیشه رهبر معظم انقلاباند که تضمینکنندهی عزت، پیشرفت و ثبات کشور محسوب میشوند. جامعه امروز بیش از هر زمان به این اتحاد مقدس نیاز دارد؛ اتحادی که با پرهیز از دوقطبیسازی، همافزایی نخبگان و همراهی مردم و مسئولان در حل مسائل اقتصادی و اجتماعی معنا و دوام مییابد. در همین مسیر راهبرد قوی شدن بهمعنای تقویت همهجانبه کشور در عرصههای علمی، صنعتی، کشاورزی، فناوری، دفاعی و سیاسی است تا استقلال و اقتدار ملی در برابر فشارها تضمین شود. در کنار این رویکرد حوزههای علمیه با تبیین دستاوردهای راهبردی و ترویج گفتمان وحدتآفرین میتوانند پیوند میان مردم و نظام را مستحکمتر سازند. حضور مؤثر روحانیت در میان مردم، دعوت به همدلی و پرهیز از سخنان تفرقهانگیز، ضامن استمرار این وحدت و عامل اصلی تحقق ایران قوی و پیشرو است.
در همین زمینه خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، با شریف لک زایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت و گویی انجام داده است که در ادامه تقدیم خوانندگان خواهد شد:
رسا ـ به باور شما مهمترین عواملی که میتواند اتحاد ملی مورد تأکید رهبر معظم انقلاب را در بلندمدت تقویت کند چیست؟ همچنین نقش نخبگان در تحکیم این وحدت چگونه تعریف میشود؟
واقعیت این است که آنچه امروز جامعه ما بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز دارد همین اتحاد مقدسی است که حضرت آقا بر آن تأکید فرمودهاند؛ اتحادی که به تعبیر بنده از «نان شب هم واجبتر» است. چراکه وقتی جامعه دچار دوقطبیسازی میشود در شرایطی که تهدیدهای خارجی همچنان وجود دارد و ممکن است هر لحظه حوادث جدیدی رخ دهد این دوقطبیسازی بهمنزلهی سمی مهلک برای کشور است.
در این میان نخبگان نقش بسیار مهمی دارند. نگاه، عملکرد و حتی گفتار و موضعگیریهای آنان میتواند در حفظ یا خدشهدار شدن وحدت ملی تأثیر مستقیم بگذارد. همچنین نهادهای مدنی و تشکلهای مردمی نیز باید مراقب باشند که طرح مباحث اختلافبرانگیز نکنند و در مسیر تقویت همدلی اجتماعی حرکت نمایند.
از سوی دیگر مسئولان و دولتمردان نیز باید به وظایف خود در قبال مردم بهویژه در حوزه معیشت و اقتصاد بهدرستی عمل کنند. چراکه وضعیت اقتصادی فعلی مردم مطلوب نیست و اگر هر روز شاهد گرانی و مشکلات جدید باشیم این امر به تضعیف همان اتحاد مقدسی منجر میشود که بقای جامعه به آن وابسته است. متأسفانه گاهی رفتارها و سخنانی دیده میشود که با روح این اتحاد در تعارض است؛ در حالیکه همه باید دست به دست هم دهند تا این انسجام ملی حفظ و تقویت شود.
رسا ـ راهبرد «قوی شدن» که از سوی رهبر معظم انقلاب بهعنوان جایگزین «مذاکره تحت فشار» مطرح شده است، در عرصههای داخلی و خارجی چه ابعادی دارد و چگونه میتوان آن را تقویت کرد؟
راهبرد «قوی شدن» یک راهبرد جامع و همهجانبه است؛ به این معنا که باید در تمام عرصهها قدرتمند شویم. این قدرت صرفاً نظامی نیست بلکه شامل عرصههای علمی، اقتصادی، صنعتی، کشاورزی، فناوری و حتی فرهنگی و سیاسی نیز میشود.
در بخش داخلی باید تولید دانش، صنعت و کشاورزی را به سطحی برسانیم که نیازهای جامعه بهطور مستقل تأمین شود و کیفیت تولیدات داخلی به استانداردهای بالا نزدیک شود. هر چقدر در این زمینهها توانمندتر شویم، وابستگی ما به بیرون کاهش پیدا میکند و همین پایهی اصلی قدرت ملی است. در حوزه دفاعی هم بهویژه در بخش موشکی و پدافندی عملکرد کشور بسیار مطلوب بوده و این قدرت در عرصههای میدانی، مانند جنگ اخیر غزه، کاملاً نمایان شد.
در عرصه سیاسی و بینالمللی تقویت راهبرد قوی شدن یعنی افزایش اعتبار و جایگاه جمهوری اسلامی در جهان. این امر با دیپلماسی فعال روابط متوازن و سیاست خارجی عزتمند حاصل میشود. وقتی اعتبار کشور بالا برود، «پاسپورت ایرانی» نیز باید از شأن و جایگاه درخور برخوردار شود.
در حوزه سیاست داخلی هم تقویت مشارکت عمومی یکی از ابزارهای اصلی قدرت است. انتخابات پرشور با مشارکت حداکثری مردم و حضور جریانها و احزابی که قانون اساسی و نظام را قبول دارند، نشانهی اقتدار ملی است. اگر گروههایی که دل در گرو ایران دارند از عرصه سیاسی حذف شوند، این خود تضعیف قدرت داخلی است.
بنابراین قوی شدن یعنی استفاده از همهی ابزارهای مشروع و قانونی برای پیشرفت کشور در همهی حوزهها. مهمتر از همه انسجام میان مردم و مسئولان بزرگترین مزیت ماست. هر اندازه مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم کاهش یابد، در واقع بر قدرت ملی جمهوری اسلامی افزوده میشود. امروز عرصههای نوینی چون فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی نیز به میدان رقابت جهانی افزوده شدهاند و باید در این حوزهها هم سهمی فعال و مؤثر داشته باشیم. اینها همگی ابعاد مختلف همان راهبرد کلان «قوی شدن» هستند که تضمینکنندهی عزت و پیشرفت کشورند.
رسا ـ نقش حوزههای علمیه در تبیین دستاوردهایی مانند فناوری هستهای برای افکار عمومی و همچنین در تقویت گفتمان وحدتآفرین بهجای گفتمان تخریبی چگونه باید باشد؟
بهنظر من حوزههای علمیه با توجه به پیشینه تاریخی و نقش سنتی خود در ارتباط مستقیم با مردم میتوانند در هر دو عرصه یعنی تبیین دستاوردها و ترویج گفتمان وحدتآفرین بسیار اثرگذار باشند. پشتوانه اصلی دین، معنویت و روحانیت همواره مردم بودهاند؛ بنابراین اگر حوزهها این ارتباط نزدیک و مستمر با بدنه جامعه را حفظ کنند، میتوانند در جهت تقویت انسجام اجتماعی و اعتماد عمومی نقشآفرینی کنند.
در موضوعاتی مانند فناوری هستهای که یکی از نمادهای اقتدار ملی است روحانیت میتواند از طریق منابر، جلسات تبلیغی، هیئتها و حتی فضای مجازی دستاوردهای علمی کشور را برای مردم تبیین کند تا آنان بدانند پشت این موفقیتها چه تلاشها و مجاهدتهایی قرار دارد و چرا این پیشرفتها برای استقلال کشور حیاتی است.
از سوی دیگر در فضای اجتماعی و سیاسی کشور روحانیت باید پرچمدار گفتمان وحدت و همبستگی باشد. توصیهها، سخنان و حتی رفتار علما و ائمه جماعات در مساجد، مدارس، دانشگاهها و منابر میتواند مردم را به همدلی و پرهیز از سخنان تفرقهانگیز دعوت کند. هرچه فاصلهی میان مردم و روحانیت کمتر شود و روحانیت در میدان عمل همراه و همدل با مردم ظاهر شود این پیوند عاطفی و اجتماعی تقویت خواهد شد.
بهویژه ائمه جمعه و روحانیانی که مسئولیتهای اجتماعی دارند باید با عملکرد و گفتار خود، پیام همگرایی و همدلی را منتقل کنند تا احساس جدایی یا بیاعتمادی احتمالی از بین برود. در واقع هم در حوزه نظر و سخن و هم در عرصه عمل و رفتار روحانیت میتواند نقشی دوچندان در تحکیم وحدت ملی و تقویت اقتدار معنوی و اجتماعی کشور ایفا کند.