۱۶ آذر ۱۴۰۴ - ۱۵:۴۵
کد خبر: ۷۹۹۶۲۳

حزب توده و شایعه‌ی «بن‌بست انقلاب»

حزب توده و شایعه‌ی «بن‌بست انقلاب»
۱۵ آذر ماه ۱۳۶۲ محاكمه سران حزب توده در دادگاه انقلاب اسلامی ارتش به ریاست آیت‌الله محمدی ری‌شهری آغاز شد. ری‌شهری در جلد دوم کتاب خاطرات خود به تفصیل ماجرای محاکمه اعضای حزب توده را روایت کرده است.

۱۵ آذر ماه ۱۳۶۲ محاكمه نورالدين كيانوری دبيركل حزب توده و بهرام افضلی فرمانده سابق نيروی دريايی و جمع ديگری از سران حزب، در دادگاه انقلاب اسلامی ارتش به ریاست آیت‌الله محمدی ری‌شهری آغاز شد.

حزب توده از باسابقه‌ترین احزاب فعال در ایران در دوره پهلوی و جمهوری اسلامی بود که فراز و نشیب‌ها، مواضع و اقدامات سران، این حزب را به پدیده‌ای پیچیده تبدیل کرده است.

اما در دهه شصت و در کشاکش جنگ تحمیلی بعث عراق علیه ایران، کار اطلاعاتی سپاه پاسداران منجر به دستگیری سران و اعضای شبکه مخفی حزب توده شد. آیت‌الله ری‌شهری که محاکمه سران حزب توده را بر عهده داشت در جلد دوم کتاب خاطرات خود به تفصیل ماجرای محاکمه اعضای حزب توده را روایت کرده است.

به همین بهانه بخشی از خاطرات ری‌شهری درباره تحلیل حزب توده از انقلاب اسلامی را در ادامه می‌خوانید.

 

تحليل دفاع حزب توده از انقلاب اسلامی

مسئله‌ی دفاع حزب توده از انقلاب نیز موضوع دیگری بود که «پرتوی» درباره‌ی آن صحبت کرد. او اظهار داشت که صرف نظر از سال ١٣٦١ که تحلیلهای حزب اندکی تفاوت کرده بود، مسؤولان حزب در تمامی جلسات و بحث‌های سیاسی، طی سال‌های پس از انقلاب، مطابق آنچه در نشریات حزب و مجموعهی تبلیغات و انتشارات حزب دیده شده بود مسئله‌ی دفاع از انقلاب را مطرح می‌کردند.

وی متذکر شد که البته این دفاع بر مبنای تحلیل مارکسیستی حزب صورت می‌گرفت و نسبتی با دفاع از انقلاب از دیدگاه اسلامی نداشت. پرتوی به صراحت گفت: ما از اسلام طرفداری نمی‌کردیم ما از انقلاب به آن صورت طرفداری می‌کردیم که فکر می‌کردیم اگر در مسیری قرار بگیرد که حزب اصطلاحاً به آن «راه رشد غیر سرمایهداری اطلاق می‌کرد موجب گرایش به سمت اردوگاه سوسیالیسم و وابستگی به شوروی می‌شود». او روشن کرد که در تمامی تحلیلهای حزبی همواره چنین عنوان می‌شد که انقلاب بر سر یک دوراهی است، به طوری که یا به سمت راه رشد غیر سرمایهداری و وابستگی به شوروی خواهد رفت و یا به سمت سرمایه‌داری و در نهایت وابستگی به امپریالیسم می‌گراید و به شکست می‌انجامد. او افزود: «حزب دو راه بیشتر در مقابل انقلاب تشخیص نمی‌داد. ما همین دو راه را مطرح می‌کردیم به این ترتیب تصور ما از مسئله این بود که یا ما باید به شوروی وابسته بشویم و یا در غیر این صورت انقلاب شکست خواهد خورد».

 

شایعه‌ی بن‌بست انقلاب

پرتوی در بیان ریشه‌ی شایعهی بن بست انقلاب اظهار داشت که در سال ١٣٦١ تقریباً مشخص شد که انقلاب در جهت خواست حزب پیش نمی‌رود و به همین دلیل، بتدریج حزب موضع‌گیری انتقادی شدیدتری را نسبت به انقلاب در پیش گرفت و به طرح مسائلی نظیر روبه‌رویی انقلاب با دشواری و بنبست، شکست انقلاب و رشد عوامل سرمایهداری و فئودالیسم در انقلاب پرداخت. وی به صراحت گفت:‌« در ماه‌های آخر واقعاً ما دیگر در این تصور بودیم که چیزی از انقلاب نمانده که از آن دفاع کنیم». «پرتوی» با اشاره به جلسه‌ای که پس از دستگیری گروه نخست رهبران حزب برگزار شد و بهرامی‌نژاد نیز در آن حاضر بود اذعان داشت که او با ناامیدی کامل درباره شکست انقلاب صحبت می‌کرد و اینکه باید حزب تدبیری بیندیشد که بعد از این چه خواهد کرد.

به تعبیر دیگر، پرتوی راه حزب را در این مقطع جداشده از مسیر انقلاب توصیف نمود و آن را حاصل تحلیلهای مارکسیستی درون حزبی دانست. او دوباره به این نکته اشاره کرد که حزب دو راه برای انقلاب متصور بود؛ یکی این که انقلاب به سمت وابستگی به شوروی متمایل شود و دوم آنکه به سمت وابستگی به امپریالیسم بگراید. مطابق تحلیل حزب، در صورت گرایش انقلاب به سمت شوروی بتدریج عرصه برای حضور حزب و به قدرت رسیدن آن فراهم می‌شد و در غیر این صورت انقلاب شکست می‌خورده و باید در برابر آن ایستادگی می‌شد و حزب برای براندازی به عنوان یک گزینهی تدارک شده برای آینده اقدام می‌کرد.

او با تأکید بر اینکه مسئله اهداف حزب کاملاً روشن است، افزود که ذهنیت اعضای حزب با توجیهات یک طرفه انباشته می‌شد؛ به طوری که پس از دستگیری نیز برای خود وی و افراد رده بالا نیز هضم مقاصد براندازانه حزب تا حدی دشوار بوده است. او گفت: «من خودم واقعاً نمی‌توانستم مسئله‌ی براندازی را هضم بکنم، ولی بتدریج که به خودم مراجعه کردم دیدم مسئله این طور است. ما نباید خودمان را فریب بدهیم».

سپس «پرتوی» به این نکته اشاره کرد که در شبکه‌ی علنی حزب، قابلیت فریبخوردگی افراد بیشتر بود و ممکن بود آن‌ها متوجه مسئله نباشند اما در شبکه‌ی نظامی مخفی و با توجه به اقداماتی که به این شبکه محول شده بود، مسئله بسیار روشن‌تر بوده است. او در پایان اظهارات خود گفت: «ما باید زودتر متوجه حقایق می‌شدیم اگر نشدیم تقصیر خودمان است. به نظر من در اینکه ما این اعمال را انجام دادیم، تغییری ایجاد نمی‌کند.»

ارسال نظرات