۰۲ آذر ۱۳۸۹ - ۰۰:۳۱
کد خبر: ۹۱۱۱۸
مدیر موسسه مطالعات راهبردی در علوم اسلامی:

مدیران رسوب کرده با ارتباطات حزبی و باندی، مانع تحول اند

خبرگزاری رسا ـ حجت الاسلام دعایی گفت: تا زمانی که حوزه های علمیه برای تربیت متخصص برای برنامه های آموزشی و تحقیقاتی و مدیریت خود بازنگری نکنند آرمان دولت و جامعه اسلامی محقق نخواهد شد.
حجت الاسلام سيدمحسن دعايي، مسؤول موسسه مطالعات راهبردي علوم و معارف اسلامي

رهبر معظم انقلاب اسلامی، بارها و خصوصا در یک دهه اخیر بر ضرورت تحول حوزه های علمیه در ابعاد مختلف تأکید کرده و نسبت به انزوای این نهاد علمی، دینی و فرهنگی هشدار داده اند با این وجود تاکنون اقدام شایان توجهی را در این عرصه از سوی مدیران و مسؤولان حوزه شاهد نبوده ایم.

در این میان «موسسه مطالعات راهبردی در علوم اسلامی نور» گرچه نهادی نوپا به شمار می رود اما کارنامه درخشانی را در ارائه راهبردهای تحول و مباحث نظری و طرح های عملیاتی در این زمینه داشته است از این رو در گفت و گو با حجت الاسلام سیدمحسن دعایی، مدیر این موسسه ضمن بررسی و تبیین محورهای مورد تأکید رهبری در خصوص حوزه های علمیه، به بررسی اقدامات انجام شده از سوی این مرکز می پردازیم؛

رسا ـ در آغاز دورنمایی از فعالیت های موسسه ارائه دهید.

سفر رهبر معظم انقلاب به شهر مقدس قم برکات بسیاری را داشته و دارد که در طول زمان مشخص خواهد شد، یکی از محورهای این برکات، نگاه های بسیار دقیق و بلند ایشان به مقوله آموزش و تحقیق و مدیریت حوزه های علمیه بود.

ایشان سال هاست که مساله تحول در آموزش حوزه ها را مطرح کرده اند اما در این سفر با خطابه هایی که در دیدار با گروه های مختلف ایراد کردند دیدگاه های کلان خود را عینی تر تبیین کرده و زمینه را برای برنامه ریزی عملیاتی در این راستا بیش از پیش فراهم کردند که امیدواریم توفیق بهره برداری از این فیض عظیم که برای کلان حوزه های علمیه شد عنایت کند.

یکی از محورهای عملیاتی ما در موسسه مطالعات راهبردی علوم اسلامی، اعتنای جدی به تحول در نظام آموزشی و تحقیقاتی حوزه های علمیه است چرا که رسیدن به ظرفیت نظریه پردازی و تولید برای طراحی سیستم های اسلامی جز با تغییر در روند کمی و کیفی آموزش های حوزوی امکان پذیر نیست.

رهبر معظم انقلاب، تنها راه تحقق دولت و جامعه اسلامی را بازتولید سیستم های دینی معرفی کردند و روشن است که بازتولید سیستم های دینی کار اسلام شناسان خبیری است که محصول حوزه های علمیه هستند و تا حوزه های علمیه برای تربیت این متخصصان در برنامه های آموزشی و تحقیقاتی و مدیریت خود بازنگری نکند آرمان دولت و جامعه اسلامی محقق نخواهد شد.

این موسسه، هدف و رسالت مرکزی خود را تولید سیستم های دینی قرار داده و بسیار طبیعی است که برای تربیت محققانی که بتوانند این بار را بردارند دغدغه داشته باشد از این رو برای کلان آموزش و تحقیق در حوزه های علمیه، برنامه راهبردی تحول با عنوان«برنامه راهبردی تحول در نظام آموزشی حوزه» طراحی کرده ایم که مقطع بندی تحصیلات در آن ارائه شده و همچنین اهداف مقطع عمومی به شکل جامع و کامل در آن ارائه شده است.

به نظر می رسد اگر قرار است تحولی در نظام آموزشی حوزه صورت گیرد می توان از این طرح به دلیل روشمند بودن و داشتن متد صحیح برنامه ریزی و هدف گزاری و تبیین کیفیت رسیدن به هدف، به نحو احسن استفاده کرد. چنانکه تاکنون به مراکز اصلی حوزوی به عنوان یک پیشنهاد ارسال شده است.

رسا ـ تدوین نظام جامع آموزش، پژوهش و تبلیغ حوزه از موارد مورد تأکید رهبری در این سفر بود، ضرورت تحقق این امر و نکات مورد توجه در تدوین این نظام از نظر شما چیست؟

حوزه ها برای تحول باید در سه بخش روش تحصیل، روش آموزش و تدریس و روش تحقیق بازنگری داشته باشند؛ به لحاظ روش تحصیل، روش تحصیل فعلی حوزه ها نیازمند ارتقاء است، روش تحصیل باید اثربخش باشد تا به مدیریت کیفیت تولید اندیشه منتهی شود بنابراین در گام اول بایستی، مهارت تحصیل اثربخش در حوزه را گسترش دهیم.

روش تدریس هم باید از وضعیت حافظه ای که اکنون وجود دارد به روش تدریس کارگاهی، خلاق و فعال ارتقاء یابد تا در خلال آن، مهارت لازم جهت تولید اطلاعات توسط فراگیران به آن ها منتقل می شود، در روش کارگاهی، استاد فقط ریل گذاری کرده و دانش پژوه را کمک می کند که خود در تولید اطلاعات موردنیاز طرح درس فعال شده و مجهولات آن سرفصل را حل کند.

همچنین از آنجا که این روش تحصیل و تدریس، مسأله محور است با طرح سوال و شناسایی مسأله اصلی در هر موضوع علمی، زمینه تولید فکر و علم را فراهم می کند.
به لحاظ روش تحقیق هم حوزه ها، باید متد تحقیق خود را ارتقا داده و به تحقیق شبکه ای که منجر به تولید مدل های عملیاتی و پاسخ دهنده نیازهای روز جامعه دینی است برسند؛ این روش، محقق را به مهارت تولید مدل های عملیاتی زندگی مبتنی بر آموزه های دینی هدایت کرده و فرد در نهایت مهارت تولید سیستم ها و مدل های دینی را برای مدیریت عرصه های مختلف زندگی فرا گرفته و بدین فن مسلط می شود.

پیشنهاد مشخص ما این است که حوزه های علمیه هر چه سریع تر باید برای تربیت اسلام شناس در سطوح عمومی و تخصصی اقدام کنند؛ متخصص کسی است که قدرت تبیین و تحلیل روشمند و استدلال و نقادی دارد تربیت اسلام شناس نظریه پرداز و فوق تخصصی (که با متخصصان اسلام شناس رو به روست) نیز از موارد مهمی است که باید از سوی حوزه ها در اختیار جامعه قرار گیرد.

پیشنهاد بعدی برای تحول آموزشی این است که، آموزش های باید هدف گذاری شده و اهداف هم به صورت مهارتی تعریف شود یعنی کسی که واحدهای آموزشی ادبیات فارسی یا عرب را می خواند باید بتواند مهارت انتقال پیام خدا و مهارت ترجمه بلاغی قرآن و حدیث به مخاطب امروز را کسب کند به گونه ای که مخاطب بتواند افزون بر تصور اولیه، غرض متکلم را احساس کند.
متاسفانه اکنون فارغ التحصیلان بخش ادبیات عرب حوزه های علمیه مطلقا از این مهارت بهره ای ندارند و درس هایی که خوانده اند دستشان را در انجام وظایف تحقیقی، تبلیغی و ارشادی نمی گیرد، حال آنکه هدف مرکزی و حداقل لازم برای واحدهای آموزشی زبان دانی حوزه ها باید مهارت ترجمه بلاغی قرآن و حدیث شود.

در طرح راهبردی تحول که از سوی این موسسه ارائه شده است، برای هر یک از اهداف اولیه، اهداف تکمیلی هم پیشنهاد شده است به عنوان مثال، در مورد واحدهای آموزشی روش شناسی، روش تحصیل، تحقیق در علوم انسانی و معرفت شناسی، هدف مرکزی و حداقل این است که فراگیر طوری تحصیل کند که مهارت یادگیری (به طوری که بتواند از اطلاعات در عمل استفاده کند) را داشته باشد در حالی که در نظام اموزشی کنونی طلبه بیش از ده واحد درسی منطق می خواند اما قدرت نقد یک دستگاه علمی را ندارد و نمی تواند مغالطات را در استدلال ها کشف کرده و یا استدلال های روزانه مردم را در قالب استدلال های منطقی بازسازی کند.

این ضعف ها به این دلیل است که روش تحصیل و نگاه ما به آموزش در سرفصل ها، روش های قدیمی، سنتی، مسخ شده و عقب افتاده است. بنابراین اگر می خواهیم تحولی در حوزه اتفاق بیفتد سطح آموزش ها باید به سطوح مهارتی ارتقا یابد.

رسا ـ استقبال مراکز و نهادهای حوزوی از طرح مذکور چگونه بوده و تا چه حد عملیاتی شده است؟

با وجود اینکه طرح راهبردی تحول بارها در کمیسیون های تخصصی شورای مدیریت حوزه و مجامع علمی عرضه و تبیین شده است اما ظاهرا هیچ گوش خریداری در مجموعه حوزه وجود ندارد.
سیر تصویب اندیشه های اجرایی در شورای مدیریت حوزه خصوصا مشهد آن قدر پیچیده و نفس گیر است که وقتی یک بحث علمی در یک کمیسیون ارائه می شود تا به مرحله تصویب برسد تقریبا فدا می شود.

با این حال موسسه مطالعات راهبردی علوم اسلامی در راستای تحقق اهداف فوق، از امسال دوره های تربیت مدرس و محقق را آغاز کرده تا مهارت اساتید و فضلای حوزه بر این اساس ارتقا یافته و با حضور در حوزه بتوانند مهارت های خود را توسعه دهند.

رسا ـ رهبری، نقایص فرهنگی جامعه را ناشی از ضعف عملکرد حوزه ذکر کردند، این ضعف ها بیشتر در چه مواردی بوده و چگونه می توان آن را جبران کرد؟

حوزه علمیه هم مادر نظام اسلامی است و هم مرهون آن؛ کسانی که اسلام سیاسی و اسلام حاکمیت را با قرائت اهل بیت(ع) مطرح کرده و با کمک ملت و لطف خدا آن را به عرصه تحقق رساندند اعم از رهبر انقلاب، شاگردان ایشان و فضلای برجسته همه محصول حوزه هستند لذا نظام خود را الی الأبد مرهون حوزه می داند.

از سوی دیگر، در پرتو حاکمیت اسلامی زمینه رشد و پویایی و گسترش کمی و کیفی حوزه ها در داخل و خارج کشور فراهم شده و جامعیت حوزه، امنیت و مساعدتی را از سوی حکومت دریافت می کند که در طول دوران غیبت کبری امام زمان(عج) مسبوق به سابقه نیست بر این اساس می توان گفت حوزه های علمیه نقش بزرگی در تحقق و تداوم اسلام در عرصه حاکمیت اجتماعی دارند.

در زمینه رشد علوم اسلامی (چه نقلی و چه عقلانی) زحمات بسیاری در حوزه ها کشیده شده و فضلای برجسته و متخصصان خبیر و کارکشته ای در هر دو عرصه تربیت شده اند بنابراین در بخش فقه و علوم نقلی همچون حدیث، تفسیر و تاریخ کمبود چندانی به چشم نمی خورد.

اما آنچه مرکز ثقل آسیب حوزه های علمیه است، نگاه غیرحاکمیتی به تولید اندیشه در حوزه است یعنی هیچ یک از مقاطع دستگاه فقاهتی که از روز اول در حوزه ها در اختیار آموزش طلاب قرار می گیرد اعم از لمعه شیخ شهید و مکاسب و خارج ، حاکمیتی نیست؛ یعنی فقهی نیست که بتواند نیازهای حکومت را در عصر فعلی پاسخگو باشد چه اینکه سایر رشته های اسلامی که در حوزه ها مورد بحث و آموزش و تحقیق قرار می گیرد پابه پای نیازهای زمان حرکت نمی کند به عبارت دیگر حوزه های علمیه ده ها فاضل و مدرس را تربیت کرده و به اجتماع تحویل می دهند اما این ها وقتی می خواهند در مصادر خدمت مستقر شوند نمی توانند همه نیازهایی را که با آن مواجه هستند درست پاسخ دهند و این بازمی گردد به اینکه هماهنگی بین نظام تعلیم و تربیت حوزه و نیازهای جامعه اسلامی تعزیف نشده است.

این یک خلأ اساسی است که فاضلی که از درس خارج حوزه فارغ شده اگر باب های فقه الاقتصاد را هم خوانده باشد و در یکی از وزراتخانه های اقتصادی مستقر شود نمی تواند نیازهای اقتصادی آن را در سطوح مختلف پاسخگو باشد و به دستگاه های فکری آن مجموعه آشنا نیست تا بتواند در یک بحث تطبیقی، دستگاه فکری اسلام را در این زمینه تبیین کند. این ضعف نیز به سیستم تعلیم و تریبت حوزه باز می گردد که باید اصلاح شود.

رسا ـ از دیگر موارد مورد تأکید رهبری، اصلاح روش تدریس و تحصیل حوزه و محدود نکردن آن به روش های سنتی بود نظر شما در این خصوص چیست؟

هر نوع تحول در حوزه باید با تحفظ بر نکات مثبت و برجسته سیستم آموزشی و تحقیقی باشد؛ سیستمی که آن قدر نقاط مثبت آن(همچون انتخاب آزاد استاد، پیش مطالعه، مباحثه و دقت های علمی روی مسائل ) زیبا و قابل دفاع است که وقتی سیستم آموزشی رقیب با آن مواجه می شود تعجبشان برانگیخته می شود.

نگاه عمیق به ریشه های علم و رسیدن به سرچشمه های دانش که در حوزه ها وجود دارد و باید حفظ شود و به گونه ای نباشد که این نقاط قوت در روند تحول نادیده گرفته شده و از بین رود و مدل های وارداتی بیگانه از حوزه بر آن تحمیل شود.
اما از طرف دیگر حوزه نباید با دارایی های خود به شکل دُگم و تعصبی برخورد کند بلکه بایستی مجال ارتقاء و تکمیل و استفاده از مدل های آزمایش و تجربه شده علمی را هم در روش های آموزشی تحقیقی خود باز بگذارد، پیشنهاد ما این است که در کنار تحفظ روش های صحیح و ارزشمند موجود در حوزه، این سه سرفصل «روش تحصیل اثربخش»، «روش تدریس فعال و خلاق» و «روش تحقیق شبکه ای» را نیز داشته باشیم که نقاط قوت حوزه را تکمیل می کند.

رسا ـ پرداختن به علوم عقلی و فلسفی در حوزه از نکات مورد توجه رهبری در این سفر بود، ابعاد مختلف آن را تبیین فرمایید.

یکی از محورهایی که رهبر معظم انقلاب با جامعیت نگاهی که دارند در سفر قم مصرانه بدان می پرداختند مساله ضرورت بهره مندی حوزه های علمیه از علوم عقلی، فلسفی، عرفانی و تهذبیی بود که متاسفانه در حوزه علمیه مشهد با بی مهری مفرط مواجه است و تبعات و آثارش را نیز در خروجی های حوزه مشاهده می کنیم.

رهبری در این سفر تأکید داشتند که حوزه ها باید زمینه مسلح شدن طلاب و فضلای حوزه را به روش های تعقل و اندیشه ورزی و روش های تهذیب نفس و عرفان برای پالایش جان از آلودگی ها فراهم کنند لذا اگر کسی بخواهد ولایت مداری خود را اثبات کند و در رأس تصمیم گیری های حوزه باشد باید دو سرفصل فراموش شده را در حوزه فراهم کند؛ نخست رونق دروس عقلی، منطقی و فلسفی و دوم رونق دروس عرفانی، معنوی و اخلاقی و سیر و سلوک که فراموشی این دو آسیب های بسیاری را بر حوزه تحمیل می کند.

فارغ التحصیلان حوزه ای که از این دو محور محروم باشند انسان های کم عمق و سطحی و بی بهره از درصد لازم تهذیب خواهند بود و این عدم جامعیت اندیشه ضربه های جبران ناپذیری را بر جامعه روحانیت و کلان جامعه اسلامی وارد خواهد ساخت.
از این رو جا دارد کسانی که بیانیه صادر می کنند که آماده اجرای فرامین رهبری هستند، نخستین اقدامشان این باشد که کرسی های توسعه روش عقلانی در حوزه با همه زیرمجموعه هایش و کرسی ارائه روش های تهذیب و اخلاق و عرفان و معرفت در حوزه های علمیه خصوصا مشهد ایجاد شود.

رسا ـ رهبری در سخنان خود به مدیریت چابک و سبک حوزه اشاره داشتند منظور چیست و تحول در سطوح مدیریتی چه نقشی در تحول دارد؟

واضح است که تمام مباحث فوق الذکر به مدیریت حوزه باز می گردد؛ در سطوح مختلف طلاب، فضلا و اساتید حوزه، مطالبه تحول و اجرایی شدن فرامین رهبری بوده و هست اما آن ها در سیستم کار می کنند و سیستم حوزه همین است که شوراهای برنامه ریزی ابلاغ می کنند و کارها طبق آن پیش می رود لذا هر نوع تحولی را در حوزه باید در سطح مدیریت آن دنبال کرد.
مدیران رسوب کرده با ارتباطات حزبی و باندی، ذره ای توان اجرایی کردن این آرمان های بلند رهبری را ندارند و حتی نمی توانند تصدیق درستی در مورد مجموعه معرفتی که رهبری در این اواخر مکررا و در سفر اخیر مؤکدا بیان کردند داشته باشند، گذشته از این اگر مدیر و مجموعه مدیریتی هم پیدا شود که این توان را داشته باشد باید به اندازه لازم، ظرفیت اجرایی را برای عملیاتی کردن آن داشته باشد در حالی که سیستم مدیریت فعلی آن قدر برای این افراد قید و بند مراحل تصویب و تزریق امکانات را سخت کرده است که جلوی پیشرفت و عملی شدن برنامه های آنان را می گیرد.
بر این اساس فرمایش های متین و ثاقب و عملیاتی رهبر معظم انقلاب با تحول در سیستم مدیریت حوزه قابل تحقق است .

رسا ـ در پایان اگر نکته ای درباره تحول حوزه یا دستاوردهای سفر رهبر معظم انقلاب به قم  دارید بفرمایید.
فلله الحجة البلاغة؛ سفر اخیر رهبری به شهر مقدس قم، از جهات مختلف یکی از مصادیق این حجت بالغه الهی بود چرا که اوج مقبولیت و مشروعیت رهبری نظام اسلام در این سفر به منصه ظهور رسید به گونه ای که رسانه ها از انعکاس آن حقیقت عظیم عاجز ماندند.

استقبال مردم، علما، بزرگان حوزه و اقشار مختلف از حضور رهبری، محبوبیت بی نظیری را برای رهبری الهی و مشروعیت مقام عظیم ولایت به اثبات رساند لذا کسانی که نسبت به مشروعیت و مقبولیت رأس نظام اسلامی، ان قلتی داشتند با این سفر حجت برایشان تمام شد.

از نظر محتوایی هم رهبر معظم انقلاب در تمام سخنرانی ها با عموم، بدنه حوزه و نخبگان، طلاب و فضلای غیرایرانی، مسؤولان و مدیران اجرایی و جامعه مدرسین، آنچه که نهایت صلاح جامعه علمی روحانی و جامعه ایمانی پیروان اهل بیت(ع) بود ارائه کردند و حجت بالغه الهی بر همگان تمام شد.

تشرف رهبری به قم را می توان به عنوان یک الگوی مقبولیت و مشروعیت نظام رهبری سیاسی اسلام در دنیا مورد توجه قرار داد خصوصا محققان، رسانه ها و روزنامه نگاران بایستی از این ظرفیت به نحو احسن بهره برداری کرده و عظمت این سفر را به رخ جهانیان بکشانند همچنین در بحث هایی تطبیقی، میزان مقبولیت و مشروعیت رأس حاکمیت نظام شیعی را در مقایسه با سایر نظام های دینی و سکولار به تصویر کشیده و تبیین کنند.

درون حوزه های علمیه نیز بایستی بند بند فرمایش های ایشان و منشورهایی که انشاد فرموده و به عنوان الگوی نگاه ارشد به مدیریت حوزه ها عینا ارائه دادند، در دستور کار تحقیق و نظریه پردازی فضلای حوزه قرار گیرد تا ابعاد مختلف، لطایف و ظرایف و ناگفته های آن در اختیار جامعه بشری قرار گیرد.
و از دست اندرکاران مدیریت و سطوح مختلف تأثیرگذار در روند ارتقاء حوزه ها درخواست مجدانه داریم که با طراحی ها و تدبیرهای دقیق و سریع و جامع زمینه این امر را فراهم کنند.
امیدواریم حوزه محروم و مهجور مشهد نیز با یک تحول اساسی در ارکانش زمینه را برای بهره مندی از تشرف رهبری ایجاد کند./930/ 402/ح

ارسال نظرات