۱۸ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۰:۰۹
کد خبر: ۶۷۶۲۱۹
در گفت و گوی تفصیلی با معاون تهذیب حوزه های علمیه مطرح شد؛

از ماهیت معاونت تهذیب تا گستره فعالیت های آن

انسان متمدن در کوچه های مدرنیسم و پست مدرنیسم اخلاق را گم کرده است و هیچ آدرسی هم برای یافتن آن ندارد.

این روزها بیشتر از هر چیزی در جامعه مثل گرانی و بیکاری و خیلی چیزهای مختلف، انسان بی خود منتظر پیدا شدن گمشده ای است؛ گمشده ای که امید دارد، زندگی او را متحول کند. انسان متمدن در کوچه های مدرنیسم و پست مدرنیسم اخلاق را گم کرده است و هیچ آدرسی هم برای یافتن آن ندارد.

حالا در این روزها  به جرات می توان گفت تنها جایی که این بار را بر دوش می کشد تا بتواند نام و یاد اخلاق را در خود زنده نگه دارد و به جامعه منتقل کند، حوزه علمیه است نهادی که نهادش را با اخلاق بنا نهاده اند و نهان و عیانش با زیور اخلاق مزین است. بدون درنگ و معطلی به معاونت تهذیب و تربیت در حوزه های علمیه می رویم تا بتوانیم با روش، محور و پیرامون مسائل تهذیبی و تربیتی بیشتر آشنا شویم.

به قول قدیمی ها هنوز جای پایش سفت نشده ولی با طراوت است. نسبت به جایگاهی که دارد جوان و با انگیزه است. این را می شود از نوع طرح هایی که ارائه می دهد؛ متوجه شد، برنامه هایی که فقط یک نفر جوان، از پس انجامشان برمی آید.

از ماهیت معاونت تهذیب تا گستره فعالیت های آن

 

صاحب نظران می گویند که طرحی نو در انداخته و باید دید که قامت عملی شدن به خود می گیرد یا نه؟ اما جزئی نگر بودن و توجه به ظرافت های اخلاقی؛ او را تا حد زیادی با دیگر مدیران متمایز کرده. به سراغ حجت الاسلام والمسلمین محمد عالم زاده نوری می رویم و از زاویه ای متفاوت درباره معاونت تهذیب و تربیت در حوزه با او به سخن می نشینیم:

ماهیت معاونت تهذیب در حوزه چیست؟

برخی گمان می‌کنند معاونت تهذیب، یک نهاد مرکب است که ماموریت‌های مختلف و عملکردی چندگانه دارد؛ اما درست‌تر آن است که معاونت تهذیب، هیچ کدام از اینها نیست.. کار معاونت، مدیریت و فرماندهی امر تهذیب و تربیت است. زیرا این معاونت ذیل مرکز مدیریت حوزه قرار دارد و قسمی از اقسام آن است. با توجه به اینکه مقسم باید در اقسام حضور داشته باشد معاونت تهذیب، مرکز مدیریت امر تهذیب و اخلاق خواهد بود

معاونت تهذیب مرکز تحقیقات نیست، مرکز آموزش نیست، مرکز تبلیغ و ترویج نیست. مرکز مشاوره نیست. مرکز ساخت تجهیزات اخلاقی تربیتی و صنایع و سخت‌افزارهای تربیتی نیست. حتی یک مرکز تربیتی نیست. مرکز مدیریت و فرماندهی عملیات گسترده تربیت در حوزه‌های علمیه است. اینجا یک ستاد عملیات کشوری است.

البته نیروهایی که می‌خواهند در ستاد عملیات و فرماندهی حضور داشته باشند و در این مرکز ایفای نقش کنند باید با شئون قبلی آشنا باشند. هر چه با شئون قبلی آشناتر باشند اینجا بهتر می‌توانند نقش‌آفرینی کنند. ولی می‌توان فرض کرد کسی با تمام شئون قبلی آشنا باشد بلکه در آنها تخصص و فرزانگی داشته باشد اما اینجا هیچ به کار نیاید. می‌شود فرض کرد کسی بهترین محقق اخلاق و تربیت باشد و مثلا جایزه بین‌المللی یا جایزه کتاب سال را در یک تحقیق اخلاقی تربیتی دریافت کرده باشد. ولی به درد مدیریت کلان امر تربیت و اخلاق نخورد. می‌توان فرض کرد یک استاد اخلاقی نورانی باصفای اهل دل اهل معنای اهل باطن به درد مدیریت تهذیب و تربیت نخورد؛ گرچه به درد مربی‌گری، مشاوره و کار ترویجی می‌خورد.

از ماهیت معاونت تهذیب تا گستره فعالیت های آن

 

کارکرد اصلی معاونت تهذیب چیست؟

ستادی که ما در آن نشسته‌ایم ستاد فرماندهی است. البته شما می‌دانید در ستاد فرماندهی ممکن است همه افراد این نقش را نداشته باشند؛ مثلاً در ستاد فرماندهی ممکن است کسی بی‌سیم چی مدیر باشد. این شخص در ستاد فرماندهی کار صفی می‌کند. یا کسی در سنگر فرماندهی نگهبانی می‌دهد. این هم در ستاد فرماندهی عملا کار این واحد را انجام نمی‌دهد. کارش صفی است. ولی باید توجه کرد که این ستاد برای چه ماموریتی تشکیل شده است. آنچه که از این ستاد انتظار می‌رود رزم نیست. مدیریت و فرماندهی کلان و هدایت عالی صحنه رزم است.

کارکرد اصلی ما و فلسفه وجودی ما در این معاونت همین هدایت کلان و فرماندهی عالی امر تربیت است؛ یعنی اگر این اتفاق به خوبی نیفتد و هدایت و نظارت کلان عملیات و راهبری عالی امر تربیت در حوزه محقق نشود؛ هزار کار مفید دیگر هم انجام دهیم رسالت و مأموریت خودمان را انجام نداده‌ایم.

مأموریت ما به عنوان معاون تهذیب مرکز مدیریت، مدیریت تهذیب و تربیت است. مرکز مدیریت مقسم ما است و علما می‌گویند مقسم در اقسام حضور دارد. مأموریت ما پژوهش‌های اخلاقی تربیتی نیست، گرچه ما واحد مطالعات داریم ولی مأموریت ما پژوهش نیست. اگر پژوهش هم داریم پژوهش‌هایی درباره مدیریت امر تربیت داریم. مأموریت ما به عنوان معاون تهذیب مرکز مدیریت، آموزش‌های تربیتی اخلاقی نیست. مأموریت ما ترویج مستقیم اخلاق و معنویت نیست.

از ماهیت معاونت تهذیب تا گستره فعالیت های آن

گستره و مقیاس فعالیت معاونت تهذیب تا کجاست؟

اشل و مقیاس فعالیت‌های ما کشوری است؛ یعنی فرق ما با معاونت‌های تهذیب استانی در این است که معاونت استان‌ها دقیقاً همین ماموریت را دارند، اما در مقیاس استان. باید به معاونان استانی هم به صراحت گفته شود: شما در این صندلی که می‌نشینید پژوهشگر اخلاق و تربیت و معنویت نیستید، مدرس این حوزه نیستید، مبلغ و مروج این عرصه نیستید، مشاور نیستید، مربی نیستید، اینها برای سنگرهای دیگر است. در این سنگر که نشستید مأموریت دیگری بر عهده دارید. آن مأموریت را بشناسید و اجرا کنید. اگر هزار کار خوب از مقوله‌های قبلی انجام بدهید ولی این کار را انجام ندهید رسالت و مأموریت خود را انجام نداده‌اید.

ما از مراکز پژوهشی باید کمک بگیریم یعنی حتماً باید با آنها ارتباط داشته باشیم. باید تمام مراکز پژوهشی اخلاقی و تربیتی را بشناسیم و فهرست کاملی از آنها و ظرفیت‌هایشان داشته باشیم. مرکز فرماندهی یعنی همین. ما باید با مدرسان اخلاق و تربیت و معنویت مرتبط باشیم. آنها کسانی هستند که برای ما نیروپروری می‌کنند. ما با مروجان و مبلغان اخلاق و معنویت باید ارتباط داشته باشیم و آنها را صف‌آرایی کنیم. با مشاوران حتماً باید ارتباط داشته باشیم ولی ما مرکز مشاوره نیستیم. اینجا مرکز مدیریت و سنگر فرماندهی است. این موضوع در سایر معاونت‌ها هم جاری است. دقت کنید. این سخن حرف عجیبی نیست. معاونت آموزش هم ذیل مرکز مدیریت حوزه تعریف شده و مقسم در این قسم حضور دارد. معاونت آموزش، آموزش نمی‌دهد؛ مدیریت آموزش می‌کند. معاونت تبلیغ کارش تبلیغ نیست؛ کارش مدیریت تبلیغ است. کار ما هم تهذیب و تربیت نیست، مدیریت تهذیب است.

ولی چه در این معاونت و چه در معاونت های دیگر در برخی مواقع مخالف این را شاهد هستیم؟

کار ما، مأموریت ما و فلسفه وجودی ما این است و هزار تا کار خوب بکنیم این کار را انجام ندهیم کافی نیست. بنابراین اگر ما ده‌ها پژوهش اخلاقی خوب عرضه کنیم به ماموریت خود عمل نکرده‌ایم. ما اگر درس اخلاق بگوییم هرچقدر مفید واقع شود و مورد اقبال قرار گیرد کافی نیست. ما اگر فعالیت‌های تبلیغی ترویجی یا مشاوره داشته باشیم هر اندازه موفق باشیم و به درد طلاب بخوریم کافی نیست. ما اگر مربی قدرتمندی برای گروه‌های طلبگی باشیم و تعداد زیادی را سرپرستی کنیم کافی نیست. ما در این کرسی نمی‌توانیم این کارها را ادامه بدهیم. این جزء دستورالعمل ما نیست؟ من در زمینه راهبری کلان تهذیب و تربیت چه کرده‌ام؟ این ملاک و معیار ارزیابی است اینجا زیاد فعالیت کردن صبح تا به شب و شب تا به صبح دویدن کافی نیست، کار مفصل عرضه کردن و مجاهدت ورزیدن به این سبک کافی نیست. البته معاونت تهذیب به کسانی که مجاهدت می‌ورزند و این گونه کارها را انجام می‌دهند نیاز دارد. اینها کار صفی می‌کنند و ستاد بدون صف ناتوان است. من شأن حقوقی این معاونت و جایگاه و مأموریت و رسالت و ماهیت اینجا را توضیح می‌دهم. ما باید این خروجی را داشته باشیم.

مهمترین وظیفه خود را در این معاونت در چه چیزی می بینید؟

ما می‌خواهیم ماهیت خود و ماموریت معاونت را بشناسیم. بسیاری از بزرگان هستند فقط می‌توانند استاد خوب، مشاور خوب، مربی خوب یا مروج خوب باشند؛ اما اگر آنها را مدیر کردیم از کارکرد انداخته‌ایم. مثلاً اگر حضرت آیت الله بهجت را معاون تهذیب حوزه بکنیم، اساسا ایشان را از حیّز انتفاع ساقط کرده‌ایم. آیت الله بهجت کارکرد دیگری دارد. باید در مدیریت کلان امر تهذیب ایشان سرجای خود باشد و از توان و نیروی او استفاده شود.

من از روزی که آمده‌ام مرتب به خودم دو تا نهیب می‌زنم. یکی به خودم می‌گویم مبادا کارهای جاری و درگیری‌های اداری و سازمانی و فرایندهای بروکراتیک و نامه‌نگاری‌های روزمره تو را مشغول کند که فقط درصدد حفظ این اداره باشی و فرصتی برای کار کردن فراتر از آن نداشته باشی. ده سال بعد که نمودار معاونت تهذیب را می‌خواهند بکشند یک خط مستقیم بکشند. بگویند تلاش کرد بماند؛ مرتب به خودم می‌گویم «بعدش چی؟»، «قدم بعدی کجاست» من نباید فقط محافظ وضع موجود باشم من باید پیش‌روندگی این مجموعه را حفظ کنم.

از ماهیت معاونت تهذیب تا گستره فعالیت های آن

 

 یک جمله‌ای را آقا به سپاهی‌ها فرمودند. من این جمله را وقتی که شنیدم آنقدر تحسین کردم و لذت بردم که حد ندارد. آقایی آقا اینجا نمایان است. ایشان می‌فرمودند شما سپاه پاسداران انقلاب هستید. از پاسدار انقلاب چه می‌فهمید؟ اینکه پاسداری و محافظت بکند از انقلاب. ایشان می‌فرمودند شما نباید فقط وضع موجود را محافظت بکنید. انقلاب اسلامی یک ماهیت پیش‌رونده و پویا دارد. شما باید انقلاب اسلامی را حفظ کنید یعنی این پیش‌روندگی و پویایی را حفظ کنید. اگر نمودار انقلاب اسلامی ما یک خط صاف شود، شما پاسداران انقلاب اسلامی کار خودتان را انجام ندادید. شما فقط وضع موجود را پاس داشتید و انقلاب را پاس نداشتید. انقلاب ماهیتاً پیش‌رونده است.

دومین نهیبی که به خودم می‌زنم این است که می‌گویم اینجا سنگر مدیریت است، سنگر مشاوره نیست، سنگر تدریس نیست، سنگر تحقیق نیست، سنگر تربیت نیست. نباید به کارهای مستقیم و مباشر و تصدی‌گری این امور پرداخت.

ممکن است کسی بگوید تو همین الان داری سخن خود را نقض می‌کنی و گرفتار تناقض هستی. می‌گویی من معلم نیستم ولی کلاس درس برقرار کرده‌ای و تدریس می‌کنی. پس عملت حرفت را نقض می‌کند. جواب این است که این کاری که الان انجام می‌دهم این شأن مدیریت است؛ یعنی این تدریس مرتبط با این کار است. بنابراین من تدریس خواهم کرد؛ ولی تدریس مدیریتی. پژوهش خواهم کرد ولی پژوهش مدیریتی. مشاوره خواهم داد؛ ولی در این راستا. کار ترویجی هم خواهم کرد ولی ترویج این شأن. کار تربیتی هم باید داشته باشم؛ ولی تربیت مدیر.

پس نظر شما این است که معاونت تهذیب در حوزه به نوعی ستاد عملیاتی محسوب می شود؟

بله شما آقای حسن باقری را می‌شناسید در ایام جنگ کار ایشان چه بود؟ در ستاد فرماندهی، کالک عملیات را می‌آورد، پهن می‌کرد، منطقه عملیاتی را از یک افق کلان در ابعاد گسترده (یعنی مرز 1400 کیلومتری با عراق) می‌دید. فقط به یک گوشه نگاه نمی‌کرد. تعداد نیروها را، مقدار تجهیزات را، توانایی‌ها را، فرصت‌ها و تهدیدها را، توانایی دشمن را و ... همه را می‌دید و با یک فکر برنامه‌ریز، طرح عملیات می‌داد.

بله، حسن باقری می‌تواند سلاح بردارد و تک تیرانداز شود. می‌توانست آرپی‌جی‌زن یا تخریب‌چی باشد. قبلاً هم در آن سنگرها تجربه به دست آورده بود. اما موقعی که در سنگر فرماندهی و مدیریت کلان جنگ نشسته‌ است شأنش عوض شده است. سردار قاسم سلیمانی ارتباطش با صف مقدم عملیات، هرگز قطع نشد. با شجاعت همواره در صف مقدم بود؛ اما در صف مقدم تک‌تیرانداز نبود، بیسیم‌چی نبود، امدادگر یا تخریب‌چی نبود، حتی فرمانده گردان نبود، اگر در صف هم حضور داشت دنبال چیز دیگری می‌گشت. ما حتما باید در صف حضور داشته باشیم. ولی ما در صف دنبال چیز دیگری هستیم. نقش‌های گذشته مال این شأنمان و مال این سنگرمان نیست.

 ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.

مطلبی که مشاهده کردید بخشی از گفت و گوی خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی رسا با حجت الاسلام والمسلمین محمد عالم زاده نوری معاون تهذیب حوزه های علمیه بود.

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
طلبه ساده
Iran, Islamic Republic of
۱۸ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۲
کار بسیار پسندیده ای بود ولی باید از لحاظ ادبی و خبری متن را بازنگری کرد.
0
0