شماره جدید ماهنامه مبلغان منتشر شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، یک صد و چهل و دومین شماره ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی و آموزشی مبلغان منتشر شد.
«نیمه شعبان، شب عبادت و میلاد تبلور عبودیت حقیقی»، «نگاهی به دوران کودکی و نوجوانی امام حسین(ع) »، «نقش روحانیان و مبلغان در تبیین و تحقق جهاد اقتصادی»، «رازهای موفقیت در نویسندگی» و «آموزش تبلیغ اینترنتی»، بخشی از مقالات ارائه شده در این شماره از ماهنامه مبلغان است.
همچنین، «تأثیر ححکم حاکم بر فتوای مراجع در مسأله استهلال»، «مقام معظم رهبری، خدمات و برکات»، «ولایت فقیه و نیاز به رأی مردم»، «سوژه سخنرانی، نگاهی به قیام مختار»، «خاطراتی از مقام معظم رهبری» و «میرزای شیرازی، خورشیدی در منظومه فقاهت» از دیگر مقالات منتشر شده در جدیدترین شماره این ماهنامه است.
در بخشی از مقاله«رازهای موفقیت در نویسندگی» نوشته«علیرضا وزیری» این شماره از ماهنامه مبلغان می خوانیم:« با نگاه کنجکاوانهام، مطالب نصب شده بر روی تابلوی اعلانات مدرسه را مرور میکردم که ناگهان بُریده یکی از نشریات، نگاهم را به خود دوخت؛ حسّی در وجودم برانگیخته شد که مرا به خواندن آن ترغیب نمود. دیدم گزارشی از توهین به یکی از مقدّساتِ مذهبیام داده است.
به شدّت متأثّر شدم و غیرتم به جوش آمد و چهرهام را موجی از خشم فرا گرفت. دندانهایم را به هم ساییدم و مشتهایم را گره کردم و همچون ماری زخمخورده، به خود پیچیدم؛ ولی طوفان درونم آرام نشد و همچون گردبادی، در محاصره دیوارهای درونم محبوس ماند و عقدهای گلوگیر شد؛ امّا عقدهای نبود که با سرانگشتانِ خشم و خشونت گشوده شود؛ بلکه گرهی بود که با دستِ گرهگشایِ قلم و نویسندگی گشوده میشد؛ ولی دستِ من در نویسندگی، سترون بود و در این عرصه، چندان مهارتی نداشتم.
با یک تصمیم، عقدهام را موقّتاً فرو نشاندم، به امیدِ آنکه صبحِ دولتِ نویسندگیام بدمد و آنگاه عقده دل را با زبانِ قلم باز کنم. آری، یک تصمیم، یک زندگی را متحوّل میکند و تا تصمیمی نگیریم، تغییری رخ نمیدهد. من تصمیم گرفتم که نویسندگی را جدّی بگیرم.
در بحبوحه این دگرگونی درونی بودم که مطّلع شدم، یکی از نویسندگان معروف، در مدرسهمان «آموزش اصول نویسندگی» را آغاز کرده است؛ فوراً برای حضور در این کلاس آماده شدم.
به این کلاس رفتم و در یکی از کلاسهای آموزش نویسندگی، قرار شد هر یک از ما یک صفحه مطلب بنویسیم و به استاد بدهیم تا بررسی کند و توانایی کنونی ما را بسنجد. تا آن موقع با چنین موقعیتی مواجه نشده بودم و تجربهای در آن سطح از نوشتن نداشتم.
با هزار زحمت توانستم کمتر از یک صفحه مطلب بنویسم و نمیدانم آن را به استاد دادم یا نه. بعدها در یک جا خواندم که عمده نویسندگان در آغاز نویسندگیشان «ناتوانی و ترس مرموزی» از نوشتن داشتهاند؛ اما این «طلسم آغازین» را شکستهاند.
البته با «تجربه تدریجی در تمرینِ نویسندگی» به مرور، این ترس تا حدّ زیادی فروکش کرد؛ و این «دغدغه داشتن در آغاز نوشتنها» امری طبیعی است که ما را به ارائه نوشتهای خوب ترغیب میکند».
همچنین، در بخش گلچین خاطراتی از مقام معظم رهبری می خوانیم:« تفریح طلبگی ما متأسفانه سرگرمیهای خیلی کمی داشتیم؛ این طور سرگرمیها آن وقت نبود، البته پارک بود، ولی کم و خیلی محدود، مثلاً در مشهد فقط یک پارک در داخل شهر بود و محیطهایش، محیطهای خیلی بدی بود. ما هم خانوادههایی بودیم که پدر و مادرها مقیّد بودند، اصلا نمیتوانستیم برویم. برای مثال ما در دوره جوانی، امکان اینکه بتوانیم از این مرکز عمومی تفریحی استفاده کنیم، وجود نداشت؛ بخاطر این که این مراکز، مراکز خوبی نبود، غالباً مراکز آلودهای بود.
دستگاههای آن وقت هم مقداری سعی داشتند که مراکز عمومی را آلوده به شهوات و فساد بکنند؛ این کار تعمّداً و با برنامهریزی انجام میشد. آن وقتها این را حدس میزدیم، بعدها که قراین و اطلاعات بیشتری پیدا کردیم، معلوم شد که واقعاً همینطور بوده است؛ یعنی با برنامهریزی، محیطهای عمومی را فاسد میکردند! لذا ما نمیتوانستیم برویم. بنابراین تفریحهای آن وقتِ ما از این قبیل نبود.
تفریح من در محیط طلبگی خودم در دوران جوانی، حضور در جمع طلبهها بود. به مدرسه خودمان – مدرسهای داشتیم، مدرسه نوّاب – میرفتیم؛ جوّ طلبهها برای ما جوّ شیرینی بود. طلبهها دور هم جمع میشدند، صحبت و گفتگو و تبادل اطلاعات میکردند و حرف میزدند. محیط مدرسه برای خود طلبهها مثل یک باشگاه محسوب میشد؛ در وقت بیکاری آن جا دور هم جمع میشدند. علاوه بر این، در مشهد، مسجد گوهرشاد هم مجمع خیلی خوبی بود. آنجا هم افراد متدیّن، طلّاب، روحانیون و علما میآمدند، مینشستند و با هم بحث علمی میکردند؛ بعضی هم صحبتهای دوستانه میکردند. تفریحهای ما اینها بود.
البته من از آن وقت، ورزش میکردم؛ الان هم ورزش میکنم. متأسفانه میبینم جوانهای ما در ورزش، سستی میکنند؛ که این خیلی خطاست. آن وقت ما کوه میرفتیم، پیادهرویهای طولانی میکردیم. من با دوستان خودم، چندبار از کوههای اطراف مشهد، همینطور کوه به کوه، روستا به روستا، چند شبانه روز حرکت کردیم و راه رفتیم.
از اینگونه ورزشها داشتیم. البته اینها تفریحهای سرگرم کنندهای بود که خارج از محیط شهر محسوب میشد».
ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی و آموزشی مبلغان به مدیر مسؤولی محمد حسن نبوی با شمارگان 7300 نسخه، ویژه تیر و مرداد 1390 منتشر شده است.
علاقه مندان به دریافت این ماهنامه می توانند با نشانی قم ـ 45 متری صدوق ـ 20 متری فجر ـ خیابان دانش ـ مرکز آموزش های تخصصی تبلیغ، دفتر نشریه مبلغان، صندوق پستی 868-37185 مکاتبه یا با شماره 2933190 پیش شماره 0251 تماس بگیرند./919/ن601/ع