۱۲ شهريور ۱۳۹۱ - ۱۴:۱۹
کد خبر: ۱۳۷۲۶۰
بخش دوم؛

حق بر آزادی دینی از منظر اسلام و حقوق بین‌الملل

خبرگزاری رسا ـ بسیاری از اسناد جهانی و بین المللی به حق بر آزادی دینی و آزادی تبلیغات و تعلیمات دینی، ضرورت حفظ و رعایت حرمت و حق آزادی نمادها، آئین ها و شعارهای دینی تأکید می ورزند و آنها را به عنوان یک سلسله حقوق بنیادین بشر بطور جهانی و فرامرزی به رسمیت می‌شناسند.
حجت الاسلام و المسلمين هاشم زاده هريسي، عضو مجلس خبرگان رهبري

در اسناد بین الملل این حق دینی و فطری تحت عنوان «حق بر آزادی دینی- آزادی دین و مذهب- آزادی فکر، اندیشه، اعتقاد و بیان، آزادی تبلیغ و نشر دین به صورت فردی و جمعی و عناوین مختلف دیگر» مطرح گردیده و به رسمیت شناخته شده و یک حق فرامرزی، فراملی و از شاخصه های برجسته حقوق بشر معرفی شده است که در هر کشور و در هر نقطه ای از جهان نقض گردد ملل و مردم کشورهای دیگر می توانند به عنوان مدافعان حقوق بشر و طرفداران آن دین و آئین الهی به عنوان توهین به دین و عقایدشان به ناقضان این حقوق اعتراض کنند و از حقوق مردم و دینداران آن کشور حمایت و دفاع نمایند و این امر طبق این اسناد بین الملل یک حق بشری است و مداخله در امور کشورهای دیگر تلقی نمی شود و این اسناد سه گروهند که در برخی از آنها به چندین ماده می توان استناد نمود و ما ذیلاً با تفکیک به ذکر این اسناد می پردازیم و اقدامات ضددینی جکومت باکورا با آن اسناد و مبانی ارزیابی می کنیم.


1/3- اعلامیه جهانی حقوق بشر
در این اعلامیه چندین ماده مورد استنااد «حق بر آزادی دینی» است:

1. در ماده 2 این اعلامیه آمده است که: «همه افراد از تمام حقوق و کلیه آزادی های مذکور در این اعلامیه برخوردارند» بنابراین ماده از اعلامیه، دختران مسلمان آذربایجان در یک کشور اسلامی در انتخاب نوع پوششان و حفظ سنت دینی جامعه خویش آزادند نقض این آزادی نقض این ماده از اعلامیه جهانی حقوق بشر تلقی می شود.
2. ماده 17 این اعلامیه می گوید: «هر انسان حق دارد در یک محیط پاک از مفاسد و بیماری های اخلاقی زندگی کند و خود را از نظر معنوی بسازد و دولت موظف است این حق را برای او فرهم کند» دولت جمهوری آذربایجان با منع حجاب در مدارس و دانشگاه ها، محیط پاک از مفاسد و بیماری های اخلاقی متناسب با یک کشور اسلامی را بروی دختران مسلمان این کشور می بندد و این حق و فرصت را از آنان سلب می کند و این ماده از اعلامیه را نقض می نماید.
3. در ماده 18 اعلامیه آمده است: «هر انسانی حق دارد نسبت به جان، دین، خانواده، ناموس و مال خویش در آسودگی و آرامش زندگی کند» ممنوعیت حجاب دختران دانش آموز و دانشجو در یک کشور اسلامی امنیت، آرامش و آزادی دختران مسلمان و با حجاب و عفاف این کشور را در مورد دین، ناموس و فرهنگ حجاب و عفافشان سلب می کند و ناقض این ماده از اعلامیه می باشد.
4. ماده 18 این اعلامیه: «همه نوع آزادی ها را برای همه افراد تضمین می کند و این آزادی را به تبلیغات و تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم و حفظ شعارها و نمادهای مذهبی تعمیم می دهد» که حجاب یکی از رسوم و نمادهای برجسته مذهبی است و اذان یکی شعارهای دینی و سنت رایج اجتماعی مخصوصاً در کشورها و جوامع اسلامی است منع و محروم کردن مردم مسلمان مخصوصاً در یک کشور اسلامی از این سنن، شعارها و نمادهای دینی و اجتماعی ممنوعیت از حقوق و آزادی های شهروندی آنان تلقی می شود و ناقض روح این ماده از اعلامیه می باشد.
5. ماده 19 اعلامیه می گوید: «هرکس از حق آزادی عقیده و آزادی بیان برخوردار است و حق دارد افکار و عقاید خود را بطور آزادانه بیان کند و با تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مرزی آن را تبلیغ نماید و انتشار دهد» بارزترین، مقدسترین و فطری ترین، مصادیق این حقوق و آزادی ها، حق آزادی اعتقادات و باورهای دینی و بیان و تبلیغ آنها است که حکومت باکو با ممنوعیت و محدودیت تبلیغات دینی و مبلغان مذهبی این حقوق مسلم و مقدس را از ملت خویش سلب می کند و این ماده از اعلامیه را به صراحت نقض می نماید.
6. ماده 20 «حق تشکیل آزادانه مجامع و جمعیت ها و شرکت آزادانه در آنها» را از حقوق بشر می شمارد که مجامع و جمعیت های دینی و مذهبی مخصوصاً در کشورهای اسلامی از مصادیق رایج و بارز آنها است ولی حکومت باکو در تشکیل مجامع و مراسمات مذهبی و در فعالیت روحانیان و مبلغان مذهبی و در نشر کتب و وسایل تبلیغات و تعلیمات دینی مضایق و محدودیت های زیادی را ایجاد می کند و آن را محدود و در بسیاری از موارد ممنوع و ملت خویش را محروم می سازد و این سیاست ها ناقض این ماده از اعلامیه جهانی حقوق بشر است.
7. در ماده 22 این اعلامیه جهانی آمده است که: «هرکس به عنوان عضو اجتماع از حق امنیت اجتماعی و از حقوق اجتماعی و فرهنگی که لازمه رشد او است برخوردار می باشد که حجاب از حقوق بارز اجتماعی و فرهنگی دختران مسلمان در کشور اسلامی آذربایجان است.
8. ماده 26 اعلامیه می گوید: «هرکس حق دارد از آموزش و پرورش بهره مند شود و آموزش عالی با شرایط کاملاً مساوی بروی همه باز باشد» حکومت باکو با منع حجاب برای دختران مسلمان با حجاب این کشور، آنها را از این حق مقدس و مسلم خود در یک کشور اسلامی محروم می سازد و ناقض این ماده از اعلامیه جهانی حقوق بشر است.
9. در ماده 28 اعلامیه آمده است: «هرکس حق دارد در زندگی فرهنگی آزاد باشد و آزادانه از فنون و هنرها و پیشرفت های علمی جامعه خویش بهره مند گردد» حکومت باکو با ممنوعیت حجاب در مراکز آموزشی این حق و این آزادی و این بهره مندی را از دختران مسلمان در یک کشور اسلامی سلب می کند و آنان را از حضور در در مراکز علمی و فنی کشورشان و از علوم و فنون و پیشرفت های علمی و فرهنگی محروم می سازد.
10. ماده 29 اعلامیه جهانی می گوید: «فقط محدودیت های ناشی از قانون دموکراتیک و مقتضیات صحیح اخلاقی و نظم عمومی و رفاه همگانی، مجاز و قابل تبعیت است» این احکام و قوانین محدود کننده از سوی حکومت باکو علیه اسلام و مسلمانان این کشور نه مبنای حقوقی و پشتوانه قانونی دموکراتیک دارد و نه ملی و مردمی است بلکه مخالف با مطالبات اکثریت قاطع ملت مسلمان آذربایجان و غیرمجاز است و نه با مقتضیات اخلاقی و یا نظم عمومی و یا رفاه همگانی انطباق دارد و بلکه ناقض همه آنها و در نتیجه ناقض اعلامیه جهانی حقوق بشر است.

 

2. اعلامیه اسلامی حقوق بشر اسلامی:
اعلامیه اسلامی حقوق بشر که توسط اعضای کنفرانس اسلامی و نمایندگان کشورهای اسلامی در سال 1990 میلادی مطابق 1369 هجری قمری در قاهره به تصویب رسید و در جهان اسلام حاکم و جاری است در جمهوری آذربایجان شدیدا مورد نقض قرار می گیرد سیاست ها و اقدامات حکومت باکو با این اعلامیه مخصوصاً با مقدمه آن کاملاً در تعارض است به عنوان نمونه:
1) در ماده9 این اعلامیه آمده است: «طلب علم، یک فریضه و آموزش و پرورش یک تکلیف واجب بر جامعه و دولت است که باید راه ها و وسایل آن را برای همگان فراهم سازد». دولت باکو نه تنها راه طلب علم و آموزش و پرورش را برای همگان فراهم نمی سازد و بلکه راه آن را با ممنوعیت حجاب برای دختران مسلمانان آذربایجان می بندد و با ممنوعیت و ایجاد محدودیت در تحصیلات علوم دینی در مراکز بزرگ علمی دیگر کشورها این راه را برای طالبان علوم دینی مسدود می سازد و این حق دینی، شرعی، علمی و بشری را از مردم خود سلب می نماید و ناقض این اعلامیه می باشد.
2) ماده 17 این اعلامیه می گوید: «هرانسانی حق دارد در یک محیط پاک از مفاسد و بیماری های اخلاقی زندگی کند و خود را از نظر معنوی بسازد و دولت ها موظفند این حق را برای او فراهم کنند» دولت جمهوری آذربایجان با ممنوعیت حجاب و اقدامات ضد اسلامی و دینی دیگر نه تنها محیط پاک از مفاسد و بیماری های اخلاقی را برای دختران مسلمان در یک کشور اسلامی فراهم نمی کند بلکه آن را بروی آنان می بنددو این حق و فرصت را از آن می گیرد و این ماده از اعلامیه اسلامی حقوق بشر را نقض می کند.
3) در ماده 18 این اعلامیه آمده است که «هر انسانی حق دارد نسبت به جان، دین، خانواده، ناموس و مال خویش در آسودگی زندگی کند» ممنوعیت و محدودیت حجاب در مراکز آموزشی و سیاست های ضد دینی دولت باکو، امنیت آزادی و آسودگی دختران مسلمان این کشور و خانواده های آنان و همه مردم مسلمان آذربایجان را در مورد دین و ناموسشان و در مورد حجاب و عفافشان در یک کشور اسلامی از آنان سلب می کند و ناقض این ماده از اعلامیه می باشد.
4) در ماده 22 بند ج این اعلامیه آمده است: «به کارگیری هر چیزی که منجربه ایجاد اختلال در ارزش ها ویا موجب تشتت و یا متلاشی شدن جامعه و یا متزلزل گردیدن اعتقادات مردم شود ممنوع است» محدودیت حجاب و تبلیغات، تعلیمات و مراسمات و سیاست های ضددینی دولت باکو همه آن ارزش ها و اصول مذکور در این بند از اعلامیه را شدیداً و صریحاً نقض می کند و این حقوق مقدسه را از ملت مسلمان آذربایجان سلب می نماید جامعه این کشور را متشتت و اعتقاداتشان را متزلزل و ارزش های اجتماعی و اسلامی آنان را مختل می سازد.

3. اسناد بین الملل:
حق برآزادی دینی و حق آزادی بیان و تبلیغ دین علاوه براین دو اعلامیه جهانی و اسلامی، در دیگراسناد حقوق بشر و اسناد بین املل نیز اعم از جهانی و منطقه ای مورد توجه و تأکید قرار گرفته و به عنوان مصادیق روشن و بنیادین حقوق بشر رعایت آنها بطور فرامرزی الزامی گردیده است که ذکر یکایک و توضیح آنها خارج از ظرفیت این مقاله می باشد در اینجا فقط به برخی از اسناد مهم و مواد آن در حد ذکر نام و شماره مواد مربوطه اکتفا می شود مانند:

1- منشور ملل متحد ماده 1 بند3 و ماده5 بند ج
2- میثاق بین الملل حقوق مدنی و سیاسی ماده 18 بندهای 1 و 2 و3 و ماده 19 در 3 بند.
3– فصل پنجم قرارداد ژنو مصوب 1949 از ماده 34 تا 38 در 5 ماده»
همه این موارد و اسناد بین الملل به حقوق دینداران و صاحبان ادیان و مذاهب اختصاص دارد
4- همینطور ماده 2 کنوانسیون منع و مجازات ژنوساید مصوب 1948.
5- اعلامیه محو تمام اشکال نابردباری و تبعیض براساس دین و عقیده مصوب 1981 مجمع عمومی
6- قطع نامه 40/2005 کمیسیون حقوق بشر
7- ماده 9 کنوانسیون اروپایی حقوق بشر
8- اعلامیه حقوق بشر و شهروندی فرانسه مصوب 1789 بند11
9- اعلامیه حقوق بشر انگلستان 1215 بند 3 می گوید پادشاه حق ندارد درامور مذهبی مردم مداخله کند و در انتخاب کشیشها و اسقفها اعمال نفوذ وقدرت نماید.
همه این اسناد جنبه جهانی پیدا کرده و همچنین اسناد بنیادین بین الملل دیگر که همه آنها به حق بر آزادی دینی و آزادی تبلیغات و تعلیمات دینی، ضرورت حفظ و رعایت حرمت و حق آزادی نمادها، آئین ها و شعارهای دینی تأکید می ورزند و آنها را به عنوان یک سلسله حقوق بنیادین بشر بطور جهانی و فرامرزی به رسمیت می شناسند و به مردم جهان و مخصوصاً به صاحبان ادیان اجازه و حق می دهند که ناقضان این حقوق را می توانند از پشت مرزهای جغرافیایی به عنوان مدافعان حقوق بشر و یا به عنوان حامیان و مدافعان حقوق ادیان و دینداران مورد تعریض و مورد انتقاد و اعتراض قرار دهند و از حقوق و آزادی های دینی دینداران جهان حمایت و دفاع نمایند.
10- دیوان اروپایی حقوق بشر معتقد است: آزادی اندیشه، وجدان و مذهب یکی از استوانه های جامعه مردم سالار است این آزادی در بعد مذهبی خود، یکی از حیاتی ترین تشکیل دهنده هویت دین مداران و تصویر آنان از زندگی است .
11- بند (ز) اعلامیه 1981 مجمع عمومی «حق برآزادی فکر، وجدان و مذهب را شامل تربیت، نصب و انتخاب و تعیین رهبران شایسته مطابق با مقتضیات هر مذهب می داند.
12- بند (هـ) اعلامیه مذکور می گوید «حق بر آزادی فکر، وجدان و مذهب یا عقیده شامل حق برآموزش یک مذهب و یا عقیده، در اماکن مناسب می گردد این حق شامل حق بر منبر و موعظه و حقوق روحانیون و رهبران دینی درآموزش های علوم و تعالیم دینی می گردد ولی حکومت باکو حق تربیت روحانی و انتخاب آن ها و حق آموزش علوم دینی را در کشوهای دیگر، از مردم و روحانیون و از رهبران دینی و مسلمانان باکو سلب می کند و به اختیار خود درمی آورد و این دو بند از اعلامیه مجمع عمومی را نقض می کند.
13-«آزادی در انتخاب و تربیت روحانیون و رهبران دینی و مشارکت آنان در حیات اجتماعی و دینی معتقدان به عنوان یک حق نهادینه و جمعی برای دینوران، جلوه ای از حق بر آزادی دینی محسوب می شود» ولی این حق از سوی دولت باکو با تضییقات و محدودیت های شدید و سرکوب کننده ای روبرو است.
14- و در نهایت کمیسیون حقوق بشر از سال 1999 تا 2005 در مورد حق برآزادی دینی و منع از معارضه با ادیان و دینداران، قطع نامه های متعددی منتشر کرده بعد از کمیسیون نیز جانشینی آن« شورای حقوق بشر» این روند را پیگیری کرده و مجمع عمومی نیز در این زمینه اسناد متعددی را منتشر کرده است و کمیسیون حقوق بشر از دولت ها خواسته که تمام قوای خود را در مورد ترویج مدارا و احترام به تمامی ادیان و نظام های ارزشی بکار گیرند.
ولی متأسفانه حکومت باکو در این اوضاع و شرایط و برغم همه این اسناد بین المللی و حقوق بشر همه توان خود را در دین ستیزی و شکستن حرمت دین اسلام و عدم مدارا با ملت مسلمان خود و رهبران دینی و سلب حقوق و آزادی های دینی آنان و در سرکوب، زندان و شکنجه کردن آنان بکار می گیرد و اعتراض مسلمانان دیگر را نیز مداخله در امور داخلی خود تلقی می کند تا فریاد آنان را نیز خاموش نماید و با آزادی کامل و خاطر جمعی ملت مسلمان آذربایجان را به دوران ضد دینی کمونیستی که از یادگاران آن دورانند برگرداند.

نتیجه نهایی:
از همه آنچه در این مقاله گفته شد چنین نتیجه گیری می شود که: حق بر آزادی دینی، حق تحصیل و تربیت روحانیان در مراکز علمی داخلی و خارجی، حق انتخاب روحانی و رهبران دینی برای دینداران، حق آزادی بیان، آزادی تبلیغ و نشر افکار و عقاید دینی، حرمت نهادها، آئین ها و مراسمات دینی، از نظر حقوق اسلام و حقوق بشر و اسناد بین الملل، از حقوق اولیه مسلمانان مخصوصاً در کشورهای اسلامی است و نقض آنها نقض حقوق دینی و حقوق بشری مسلمانان است اگر چنین پدیده در یک کشوری مخصوصاً در یک کشور اسلامی اتفاق بیفتد همه مردم جهان مخصوصاً مسلمانان جهان و کشورهای دیگر حق تعریض و اعتراض به دولت ناقض و حق حمایت و دفاع از ملت مظلوم آن کشور را دارند.
این حق دینی، انسان دوستانه و بشری در اسلام بر پایه های اصول و قواعد عام و محکمی استوار است مانند: «اصل جهان شمولی اسلام- حق دعوت جهانی- حق تبلیغ رسالات الهی- حق نظارت ملی و فراملی- حق نصح زمامداران مسلمین- حق دفاع و حمایت از مظلوم، اصول و قواعد مختلف دیگر« و در حقوق بین الملل نیز به اعلامیه ها، منشورات حقوق بشری و اسناد بنیادین بین المللی» متکی است یعنی یک حق عام، بین المللی و فرامرزی و بلکه یک وظیفه انسانی و همگانی است که از منظر حقوق اسلام و براساس اسناد بین الملل، هر انسانی در هر نقطه ای از جهان می تواند با استناد به این حقوق و اسناد اسلامی، بشری و بین المللی هر دولتی را در هر کشوری از جهان که این حقوق را نقض می کند، مورد تعریض و اعتراض قرار دهد و از ملت و یا جمعیت ستمدیده آن کشور حمایت نماید و این امر دخالت در امور داخلی دیگر کشورها تلقی نمی شود و یا از آن اصل خارج و استثنا می باشد بنابراین اصول و قواعد، اعتراضات ملت مسلمان ایران و امت اسلام و مدافعان حقوق بشر در سراسر جهان به حکومت باکو در نقض حقوق اسلامی و انسانی ملت مسلمان خود، وظیفه دینی و حق بشری و بین المللی آنها است و دخالت در امور داخلی باکو تلقی نمی شود و دخالت در امور داخلی تلقی کردن این امر انکار و استنکاف ازجهان شمولی اسلام، حقوق، اصول و قواعد دیگر اسلامی و اسناد حقوق بشری و بین المللی است دهن کجی و بی اعتنایی به همه آنها است که طبیعتاً عاقبت سو و خطرناکی را در بردارد!!

فاجعه بحرین
مفاد این مقاله درباره حکومت بحرین نیز جاری و صادق است که حقوق و آزادی های اولیه ملت مسملمان خود را سلب و نقض می کند و فریاد مظلومانه آنان را با سرب و سلاح خاموش می سازد و شرم آورتر اینکه خود یک دولت خارجی را دعوت به مداخله در کشور خود می نماید ملت مظلوم و مسلمان خود را به وسیله آنها کشتار و سرکوب می کند نصایح خیرخواهانه دولت و ملت مسلمان ایران را مداخله در امور داخلی خود قلمداد می نماید و این دو کشور یعنی جمهوری آذربایجان و پادشاهی بحرین مشابهاتی با هم دارند هر دو کشور اسلامی هستند اکثریت قاطع هر دو کشور شیعه است و هر دو کشور از تنه کشور ایران جدا شده و تعلق به ایران دارند مردم هر دو کشور ستمدیده و مظلومند و نیازمند حمایت مسلمانان جهان و مدافعان حقوق بشر و سازمان های بین المللی هستند.

در این‌جا سزاوشایسته است که: از مسلمان مظلوم و بی‌پناه میانمار نیز یاد و برای آنان دعا کنیم و مردم جهان مخصوصاً جهان اسلام را به حمایت آن‌ها فرا خوانیم.

هاشم هاشم زاده هریسی، نماینده مردم آذربایجان شرقی در مجلس خبرگان رهبری/935/د102/ع

ارسال نظرات