۲۸ شهريور ۱۳۹۱ - ۱۷:۰۰
کد خبر: ۱۳۹۱۵۳
به مناسبت دهه کرامت؛

ویژه‌نامه اینترنتی«از کریمه تا کریم» منتشر شد

خبرگزاری رسا ـ ویژه نامه اینترنتی«از کریمه تا کریم» به مناسبت دهه کرامت میلاد حضرت معصومه(س) و امام رضا(ع) در پایگاه اطلاع رسانی راسخون منتشر شد.
دهه كرامت
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، ویژه نامه اینترنتی«از کریمه تا کریم» به مناسبت دهه کرامت میلاد حضرت معصومه(س)و امام رضا(ع) در پایگاه اطلاع رسانی راسخون منتشر شد، بانک احادیث، پرسش و پاسخ، بانک صوت و فبلم، گالری تصاویر بانک پیامک و مقالات از موضوعات این ویژه‌نامه مناسبتی است.
در بخش بانک پرسش و پاسخ این ویژه نامه به دو بخش پرسمان ویژه امام رضا(ع) و هدف حضرت معصومه(س) از سفر به ایران اختصاص دارد.

یک بانو، یک شهر، یک بهشتِ چشم انتظار
در بخش مقالات این ویژه نامه و در مقاله‌ای با عنوان «یک بانو، یک شهر، یک بهشتِ چشم انتظار» آمده است:« روایتی که اغلب درباره چرایی ازدواج نکردن حضرت معصومه (س) شنیده ایم این است که کسی همتراز و هم کفو ایشان وجود نداشته؛ همان طور که اگر علی (ع) نبود فردی در شأن فاطمه زهرا (س) برای ازدواج وجود نداشت».

نظریه دومی هم درباره ازدواج نکردن دختران امام موسی کاظم (ع) وجود دارد. حضرت معصومه (س) و دختران امام موسی کاظم (ع) دیگر آن قدر در فرهنگ ناب اسلامی رشد و جایگاه پیدا کرده بودند که قدم به قدم پشت امام خود حرکت می کردند و فاصله ای بین آنان و امامشان نبود. در واقع دختران امام موسی کاظم (ع) آن قدر صاحب کمالات بودند که کسی همسنگ ایشان برای ازدواج نبود.

امام معصوم درباره حضرت معصومه (س) می فرمایند اگر کسی عمه مرا «عارفا بحقها» زیارت کند، له الجنه؛ بهشت مال اوست. تمام بهشت؛ و این یعنی به کمال دریافتن چیزی. آیت الله جوادی آملی می فرمودند گاهی عنوان می شود اگر کسی فلان کار را انجام داد قصر یا باغی از بهشت به او اختصاص پیدا می کند. اما در این حدیث عنوان شده بهشت، نه گوشه ای از آن.

خبر به مامون می رسد که دختر موسی بن جعفر (ع) با کاروانی راه افتادند و هرجا که می رسند سخنرانی و روشنگری می کنند. این حرکت فاطمه معصومه مامون را به وحشت انداخت که اگر همین طور ایشان بخواهند منزل به منزل مردم را با جایگاه ولایت و اهل بیت (ع) آشنا کنند، نقشه های مامون نقش بر آب می شود و مردم متوجه می شوند برای چه امام رضا (ع) را به خراسان آوردند و ایشان در چه شرایطی قرار دارند.

برای همین کاروان که به ساوه رسید، ماموران مامون به آن حمله ور شدند و جریان شهادت همه محارم حضرت معصومه (س) اتفاق افتاد و فاطمه معصومه (س) نیز مسموم شدند. پرسیدند چقدر تا قم راه مانده است و بعد دریافتند که با وجود رنج بیماری امکان رفتن به این شهر وجود دارد و رهسپار قم شدند.

17 روز در قم بودند و بعد رحلت می کنند و مزارشان در قم قرار می گیرد؛ همان طور امام صادق (ع) می فرمایند «خدا حرمی دارد که مکه است و پیامبر حرمی دارد که مدینه است و امیرالمومنین حرمی دارد که کوفه است و ما هم دارای حرمی هستیم که قم است و در شهر قم تربتی خواهد بود که ویژگی خاصی دارد و یکی از فرزندان من به نام فاطمه در آینده در آن دفن خواهند شد که اجر زیارت او بهشت است.

منزلت حضرت معصومه نزد علما و مراجع
همچین در مقاله‌ای با عنوان «منزلت حضرت معصومه نزد علما و مراجع» می‌خوانیم: «صدرالمتألهین شیرازی: هر گاه شبهه‏ای برایم پیش می‏آمد کنار قبر حضرت معصومه علیهاالسلام در قم (از کهک) می‏آمدم و از آن حضرت استمداد می‏کردم و شبهه فلسفی من حل می‏شد.

شیخ عباس قمی: افضل دختران حضرت موسی بن جعفر سیده جلیله معظمه فاطمه بنت امام موسی بن جعفر(علیهماالسلام) معروفه به حضرت معصومه است که مزارش در بلده طیّبه قم است. آیت‌الله بروجردی: شاه وقت عربستان از آیت‌الله بروجردی درخواست ملاقات می‏کند، ایشان درخواست ملاقات را رد می‏کند و می‏فرماید: این شخص اگر قم بیاید به زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام نرود توهین به آن حضرت خواهد شد و من تحمّل آن را ندارم به هیچ وجه.

آیت‌الله اراکی: نامبرده در مقدّمه حاشیه «دُررالاصول» می‏نویسد: «هر چند به خاطر کمی استعداد و اندک بودن وقت، من شایسته این کار (نوشتن حاشیه) نبودم ولی با تکیه به توجّه حضرت فاطمه (علیهاالسلام) این کار را در جوار این بقعه منوره و با توسّل به لطف و عنایت آن بزرگوار انجام دادم.

آیت‌الله مرعشی: معظم له هنوز در قید حیات بود، فرمود: تا کنون شصت سال است که هر روز من اولین زائر حضرتم. علامه طباطبائی(ره): هنگام روزه پیش از افطار به حرم ملکوتی کریمه اهل بیت حضرت معصومه مشرف می‏شد و با بوسه بر مزار آن بانوی بزرگ عالم اسلام روزه خود را می‏گشود.

آیت‌الله گلپایگانی: طلاب عزیز بر شماست که قصد را خالص کنید و ارتباط مداوم خود را با ائمه اطهار علیهم السلام مخصوصاً حضرت صاحب و مولایم حضرت ولی ‏عصر(عج) تداوم بخشید و کثرت تلاوت قرآن کریم و ادعیه صالحه و عرض اخلاص و ادب به دُخت حضرت موسی بن جعفر(علیهماالسلام) و اینها همه رمز موفقیّت و توفیق در راه ادامه تحصیل ما است.

«خورشید شرق؛ نگین خراسان» از دیگر مقالات این ویژه نامه است که به ذکر مناقب و فضایل امام رضا(ع) می‌پردازند، در بخشی از آن می‌خوانیم: «امام رضا علیه‏السلام ، هفده سال از امامت بیست ساله خود را در شهر مدینه و در کنار اهل بیت خود سپری، و از آنجا امت اسلامی را رهبری و هدایت کرد. حضرت، شاگردان پدر را به دور خود جمع کرده، به تدریس و تکمیل حوزه علمیه جد بزرگوارش امام صادق علیه‏السلام پرداخت و در این راستا، گام‏های استواری برداشت. موقعیت امام رضا علیه‏السلام در مدینه، همه دانشمندان و شخصیت‏های سیاسی و اجتماعی حجاز را تحت الشعاع قرار داده بود».

امام رضا(ع) در تمام شئون مادی و معنوی، پناهگاه و مرجعی برای مردم به شمار می‏آمد. وجود مقدس امام رضا علیه‏السلام خود در این باره به مأمون فرمود: «اینکه من در اینجا ولیعهد شده‏ام، از نظرم هیچ بر موقعیتم نیفزوده است؛ زیرا من در مدینه، در جایگاهی بودم که نامه‏ام به مشرق و مغرب حکومت اسلامی می‏رفت. در آنجا هیچ کس عزیزتر از من بود و هر کس حاجتی داشت، آن را از من می‏طلبید و من هم تا حد توان نیازهای نیازمندان را تأمین می‏کردم.

عصر هارون
امام رضا علیه‏السلام پس از شهادت پدر بزرگوار خود، در سال 183 قمری، به امامت رسید. مدت امامت ایشان بیست سال بود که ده سال از آن در دوران هارون الرشید گذشت. این مدت، دوران آزادی نسبی فعالیت‏های فرهنگی و علمی امام رضا علیه‏السلام به شمار می‏رود؛ زیرا هارون در این مدت چندان با حضرت کاری نداشت و ایشان آزادانه به فعالیت‏های خود ادامه می‏داد. امام رضا علیه‏السلام ، در این دوره توانست شاگردانی را تربیت و علوم و معارف اسلامی را توسعه دهد. مهم‏ترین علت کاهش فشار از طرف هارون، نگرانی وی از عواقب شهادت امام کاظم علیه‏السلام بود؛ زیرا اگر چه هارون تلاش فراوانی برای پنهان کردن این جنایت به عمل آورد، اما سرانجام راز این جنایت بزرگ فاش شد و باعث نفرت مردم از هارون گردید. امام رضا علیه‏السلام هم از این فرصت استثنایی استفاده کرده، امامت خود را آشکار ساخت.

امام رضا(ع) و امین
با درگذشت هارون‏الرشید در سال 193 قمری در شهر طوس، فرزندش امین به خلافت رسید و به مدت پنج سال زمام امور کشورهای اسلامی را به دست گرفت. در این دوران، برخوردی میان امام رضا علیه‏السلام و مأموران عباسی صورت نگرفته است؛ زیرا دستگاه خلافت عباسی، گرفتار اختلاف‏های داخلی و نبردهای امین و مأمون عباسی بر سر خلافت بود و فرصتی برای آزار و اذیت علویان به ویژه امام رضا علیه‏السلام نداشت. امام، در فاصله سال‏های 193 تا 198 قمری که مصادف با حکومت امین بود، از آزادی نسبی برخوردار بود و توانست با استفاده از این فرصت، کارهای ناتمام پدران بزرگوار خود را سر و سامان داده، خدمات علمی و فرهنگی زیادی به امت اسلامی عرضه کند.

عصر مأمون
با استقرار مأمون عباسی بر تخت سلطنت در سال 198 قمری، فصل تازه‏ای از زندگی امام رضا علیه‏السلام شروع شد. این بخش از زندگی حضرت، با ناملایمات و سختی‏های فراوانی همراه بود و فرصت هر گونه فعالیت آزادانه را از ایشان گرفت. در این دوران پنج ساله، مأمون تصمیم گرفت امام را از مدینه به شهر مرو، مقر حکومت خود آورده، ضمن استفاده از موقعیت علمی و اجتماعی‏شان ،کارهای حضرت را زیر نظر بگیرد. مأمون ابتدا از امام به صورت محترمانه دعوت کرد تا همراه با بزرگان آل علی علیه‏السلام به مرکز خلافت بیایند، ولی امام از قبول دعوت خلیفه خودداری کرد. مأمون اصرار فراوانی نمود و نامه‏های متعددی میان آن دو رد و بدل شد تا سرانجام حضرت به طرف شهر مرو حرکت کرد.

ولایت عهدی
چند روز پس از استقرار امام رضا علیه‏السلام در مرکز حکومت عباسی، مذاکراتی بین حضرت و مأمون آغاز شد. مأمون تظاهر کرد می‏خواهد خلافت را به حضرت واگذار کند، ولی امام این پیشنهاد را نپذیرفت. مأمون که چیزی جز این از حضرت انتظار نداشت، از موقعیت پیش آمده استفاده کرده، هدف اصلی خود، یعنی واگذاری ولایت‏عهدی را به حضرت پیشنهاد کرد. امام باز هم نپذیرفت.

مأمون از راه تهدید وارد شده و گفت: «باید پیشنهاد مرا بپذیری زیرا چاره‏ای جز این نمی‏بینم. تو همواره بر خلاف میل من پیش می‏آیی و خود را از قدرت من در امان می‏بینی. به خدا سوگند اگر از قبول پیشنهاد ولایت‏عهدی خودداری کنی، تو را وادار به این کار می‏کنم و چنانچه باز هم قبول نکنی، به قتلت می‏رسانم». امام به ناچار پیشنهاد مأمون را پذیرفت و فرمود: «من به شرطی ولایت‏عهدی تو را می‏پذیرم که هرگز در امور مملکتی و در هیچ یک از امور دستگاه خلافت همانند عزل، نصب، حکم، قضاوت و فتوا دخالت نکنم.

اهداف شوم مأمون
یکی از ترفندهای سیاسی مأمون در مقابله با نارضایتی عمومی و فرونشاندن شورش‏ها ،دعوت از امام رضا علیه‏السلام بود تا از مدینه به خراسان بیاید و او از این راه خلافت خود را مشروعیت بخشد و با خیال آسوده حکومت کند. هدف‏هایی که مأمون در سیاست احظار امام رضا علیه‏السلام به خراسان داشت عبارت است از: 1. زیر نظر داشتن فعالیت‏های امام و جدا کردن حضرت از مردم؛ 2. کاشتن بذر شک و بدبینی و شایعات در مورد رهبری اهل بیت و اتهام گرایش به قدرت و سازش با حکومت؛ 3. جلب و جذب جنبش‏های علوی؛ 4. داشتن انسانی نیرومند از نظر علمی و معنوی در دستگاه حکومتی خود برای برطرف ساختن مشکلات و تنگناها؛ 5. در دست‏داشتن امام به عنوان برگ برنده در مقابل علویان دیگری که با دستگاه عباسی مخالفت می‏کردند؛ 6. احساس خطر مأمون از طرف امام.

مناظرات علمی
مأمون پس از تحمیل مقام ولایت‏عهدی به امام رضا علیه‏السلام ، جلسات گسترده بحث و مناظره تشکیل می‏داد و دانشمندان بزرگ را به این جلسات دعوت می‏کرد. اگرچه منظور از این جلسات در ظاهر اثبات مقام والای امام هشتم در رشته‏های گوناگون علوم بود، در زیر پوشش ظاهری اهداف و مقاصد پلیدی دنبال می‏شد. مأمون می‏خواست مقام والای امام هشتم را تنها در بعد علمی منحصر کرده و به تدریج آن حضرت را از مسائل سیاسی کنار بزند و شعار جدایی دین از سیاست را عملی سازد. او مایل بود مسئله مناظره امام با علمای بزرگ زمان خود، نقل محافل و مجالس شود و همه علاقه‏مندان و عاشقان مکتب اهل بیت در جلسات خود به این مسائل بپردازند و از پیروزی‏های امام در این مباحث سخن بگویند تا مأمون کارهای سیاسی خود را با خیال راحت دنبال کرده، آن را پوششی بر نقاط ضعف حکومت خود قرار دهد.

علاقه‌مندان به مشاهده و استفاده از این ویژه نامه می‌توانند به پایگاه فرهنگی اطلاع رسانی راسخون به نشانی اینترنتی www.rasekhoon.net مراجعه کنند./927/ت302/ن
ارسال نظرات