۳۰ شهريور ۱۳۹۱ - ۱۶:۰۶
کد خبر: ۱۳۹۳۸۷
استاد اخلاق حوزه:

خدا دنیا را برای کار و نجات ما خلق کرده است

خبرگزاری رسا ـ خدا دنیا را برای کار و نجات ما خلق کرده است، دنیا محل حجاب است، حضرت آدم کسی نبود که از اینکه باغ و بستانی از او گرفته شده باشد، گریه کند، یک پیامبر برای از دست دادن مال و منال گریه نمی‌کند.
درس اخلاق حجت الاسلام صديقي در مسجد اعظم قم

به گزارش خبرگزاری رسا، حجت الاسلام صدیقی، استاد اخلاق حوزه‌های علمیه در درس اخلاق خود که متن آن در پایگاه اینترنتی معاونت تهذیب حوزه های علمیه منتشر شده، به اهمیت کسب علم و بررسی شخصیت آیت الله بهجت پرداخته است.
بر اساس این گزارش، متن سخنان این استاد اخلاق بدین شرح است:


نکته اول:
خدا دنیا را برای کار و نجات ما خلق کرده است، دنیا محل حجاب است، حضرت آدم کسی نبود که از اینکه باغ و بستانی از او گرفته شده باشد، گریه کند، یک پیامبر برای از دست دادن مال و منال گریه نمی‌کند.

مرحوم آیت‌الله شیخ محمدحسین غروی که استاد آیت‌الله العظمی بهجت بود، ابتدائا متمکن بود، تا حدی که تسبیح قیمتی ایشان که پاره شد و زمین ریخته شد، ایشان اجازه نمی‌داد خم شود و بردارد، اما بعدها آیت‌الله غروی مبتلا به فقر مالی شدید می‌شود؛ تا جایی که این محقق کم‌نظیر از مغازه پیاز می‌خرد و پیاز زمین می‌ریزد، مجبور می‌شود برای برداشتن پیازها خم شود؛ اما خودشان می‌گفتند: امروز حال من بهتر از روزی است که متمکن بودم.


وقتی روی آوردن و روی برگرداندن دنیا برای یک عالم مهم نیست، مسلما برای یک پیامبر مهم نیست، گریه آدم به خاطر این است که در بهشت محجوب نبود و از خدا فاصله نداشت، هبوط به عالم، هبوط به عالم حجاب بود و باید با عمل و ذکر و عبادت حالت حضور را اکتساب کرد.


رسیدن به مقام حضور، مقام فناء و توحید، مجاهده تمام‌عیار می‌خواهد تا، کسی اهل جهاد نباشد، به مقام فناء نمی‌رسد.


اولین جبهه‌ای که بدون فتح آن نمی‌توان به مقام فناء رسید، فقاهت است، «فلو لا نفر من کل فرقه منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین ...»، شأن نزول این آیه درباره جهاد است، علاقه مسلمانان صدر اسلام به اندازه‌ای بود که پیرمردانی مثل «عمرو بن جموح» که جهاد بر آن‌ها واجب نبود یا تازه‌ داماد‌هایی مثل حَنظله مشتاق جهاد بودند.


نمونه این را ما در دفاع مقدس دیدیم، برخی مدارس علمیه از 300 طلبه، صد و شصت نفر شهید شده‌اند، صدر اسلام طوری شده بود که فضای تعلیم و تعلّم کم‌رنگ شده بود، لذا آیه نازل: «فلولا نفر من کل فرقه منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم إذا رجعوا إلیهم» جوانی که جبهه می‌رود اگر بصیرت و تفقه دینی نداشته باشد، جذب دشمن می‌شود.


اگر جامعه‌ای بخواهد زیربنای درستی داشته باشد، باید این‌گونه باشد: «کن عالما ناطقا أو مستمعا واع»، یا باید عالم و گوینده بود یا مستمع. انسان یا باید معلم باشد یا متعلّم.


پیامبر(ص) فرمود:«قسم ظهری اثنان»؛ دو گروه کمر مرا خورد کردند، یکی عالم بی‌تقواست، دیگری کسی است که سواد ندارد و ادعای سیر و سلوک و علم دارد، مثل کسانی که سواد ندارند جوان‌ها را به اسم عرفان دور خود جمع کرده و در مسیرهای دیگر می‌برند، این مدعیان بی‌خبر که دم از مقدسات می‌زنند، ولی از هیچ مرجع و رهبری اطاعت نمی‌کنند، کمر پیامبر(ص) را می‌شکنند. این سخن پیامبر(ص)، اعلام خطر و هشدار است؛ یعنی این‌ها کمر دین را می‌شکنند چون این‌ها قطاع‌الطریق‌اند و در صفوف مسلمان شکاف ایجاد می‌کنند، فقیه و عالم شدن از اصول واجبات است. «طلب العلم فریضة علی کل مسلم و مسلم».


نکته دوم:
«العلم یهتف بالعمل» حرکت علمی یک سیر و جهاد است، همان‌گونه که مجاهد بذل جان می‌کند، مجتهد هم بذل جهد می‌کند، در کنار حرکت علمی، عمل لازم است، عالم باید عامل باشد.


آیت‌الله العظمی بهجت به همه می‌گفتند: به آن‌چه می‌دانید عمل کنید، به یقینیات عمل کنید عمل علم دیگری به دنبال می‌آورد که در کتب پیدا نمی‌شود.


یک نور و روزنه‌ای از ملکوت در اثر عمل در دل‌ها پیدا می‌شود که در قرآن نیز به آن اشاره شده: «قل ان کنتم تحبون الله فتبعونی یحببکم الله» نمی‌خواهید محبوب خدا شوید؟ اگر به شما یک خانه بدهند، خوشحال می‌شوید یا امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف؟


شما اگر از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله تبعیت کنید، خدا دوست‌تان خواهد داشت و خدا هرکه را دوست بدارد اداره‌اش می‌کند، مرحوم سید علی‌خان در «الکلم الطیب» دعاهای زیبایی نقل کرده: «حسبی الله و علیه توکلت و هو رب العرش العظیم».


مرحوم آیت‌الله کشمیری می‌گفتند: بعد از نماز 7 مرتبه این ذکر را بگویید: «فسیفیکهم الله و هو السمیع العلیم، برای کفایت خطر دشمن، خواندن این آیه مؤثر است».


آیات قرآن کریم به ما امید می‌دهد، منتهی شرطش آن است که ما تبعیت کنیم، بعد از علم آن‌چه لازم است عمل است.


اولین بار که من خدمت مرحوم شیخ علی سعادت‌پرور رسیدم، این آیه سوره صف را خواندم: «یا ایها الذین آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون کبر مقتا عند الله ان تقولوا ما لا تفعلون»، بالاتر از این، تهدیدی اگر بود خدا می‌گفت.


فلسفه برخی مصایب:
ممکن است برخی از روی محبت کسی را چوب بزنند، اما نشانه غضب نیست، بلکه می‌خواهند انسان را پاک کنند، ولی اگر بگویند ما تو را رها کردیم، با تو کار نداریم، این خیلی بد است، این‌که امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرماید: «فهبنی صبرت علی عذابک فکیف اصبر علی فراقک»، برای همین است، فراق یعنی کاری به کار آدم نداشته باشند.


نکته سوم:
ذکر


«اذکر الله کثیرا»، یکی از ویژگی‌های «اولوالالباب» ذکر است؛ «الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم».


کاش همه نور الهی داشته باشند، این آیه سوره حشر تکان‌دهنده است: «یا ایها الذین آمنوا اتق الله و لتنظر نفس ما قدمت»، امروز گذشت، برای فردا چه کرده‌ای؟


«و اتقوا الله ان الله خبیر بما تعملون»، در یک آیه خدا دو بار دستور به تقوا می‌دهد، اگر انسان تقوا داشته باشد، می‌داند خدا می‌بیند.

آیه بعد می‌فرماید: «و لا تکونوا کالذین نسو الله فانسهم أنفسهم»، نمی‌گوید چرا خدا را فراموش کردی؟ می‌گوید مثل کسانی نباش که خدا را فراموش کرده‌اند.


وقتی یاد خدا در درس و زندگی نباشد، انسان به خانواده خود و شاگردش ظلم می‌کند، نسیان خدا، برکت را می‌برد، انسان را به ظلم‌هایی مبتلا می‌کند که فکر می‌کند ظلم نیست.


نتیجه:
نتیجه فراموشی خدا، فاسق شدن از «اولئک هم الفاسقون»، این‌جا پایگاه است، شما پناه امتید، امام حسین علیه‌السلام فرمود: «العلماء بالله حصون الرعیة» مردم در طوفان‌ها باید به شما پناه بیاورند، شما باید با اهل‌بیت ارتباط داشته باشید تا بتوانید مردم را پناه دهید. /929/د102/ن

ارسال نظرات