ویژه نامه اینترنتی «خیال کن غزالم» منتشر شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، ویژه نامه اینترنتی «خیال کن غزالم»به مناسبت میلاد امام رضا(ع)در پایگاه اطلاع رسانی راسخون منتشر شد، بانک احادیث، پرسش و پاسخ، بانک صوت و فبلم، گالری تصاویر بانک پیامک و مقالات از موضوعات این ویژهنامه مناسبتی است.
طلوع آفتاب هشتمین فروغ امامت
در بخش مقالات این ویژه نامه و در مقالهای با عنوان «طلوع آفتاب هشتمین فروغ امامت» میخوانیم: «صبر، شجاعت، عبادت و تقوای امام هفتم و در یک کلام شخصیت ملکوتی آن حضرت در حدّی بوده است که در زمان خود کسی در برتری مقام ورع و معنویت آن وجود بابرکت هیچ گونه تردیدی نداشت. رنجهای طاقت فرسایی که امام موسی کاظم(ع) در راه دفاع از اسلام و مبارزه با باطل متحمل گردید اشتیاق و رسالت ایشان را در جهت گسترش حقطلبی و حراست از اعتقادات آسمانی نشان میدهد».
مقام علمی و شخصیت معنوی امام رضا(ع) نیز مورد تأیید دوستان و دشمنان بوده و میباشد در زمانی که برخی علمای درباری و سیاستمداران منحرف در صدد آن بودند تا در فرهنگ اسلامی خدشه وارد نمایند آن بدر منیر با تعلیمات الهی راه اجداد و نیاکان و پدر پرهیزگارخویش را استمرار بخشید و موازین دینی ناب را از گزند انحراف و زوال رهانید و گامهای ارزنده و مهمی در جهت تنویر افکار افراد جامعه و آشنایی مردم با چهره واقعی حکّام عباسی و نیز عدم مشروعیت آنان برداشت و لحظهای از پرورش شاگردانی پرمایه، ارشاد مردم، دفاع از حریم حق و مقاومت در برابر باطل، غفلت ننمود و سرانجام در این مسیر به شهادت رسید.
طلیعه نور در سرزمین نور
«طلیعه نور در سرزمین نور» از دیگر مقالات این ویژه نامه است، در بخشی از آن آمده است: « دانشمندان بزرگی چون بوعلی و ملاصدرا که آوازه آنها به جهان گسترده شده، پس از عمری مجاهدت و سختی و تحصیل دانش به چنین مقامی نائل میآیند و در نهایتبه این مقام میرسند که میگویند: «دانستم که هیچ نمیدانم» ; اما ائمه علیهم السلام علم خویش را از مبدء فیاض میگیرند و بدون اینکه نیازمند معلمی باشند، با غمزهای از جانب پروردگار، مدرس و معلم تمام آموزگاران میشوند».
الگوی عبودیت و بندگی
امام علی بن موسی الرضا(ع) که در فضائل سرآمد آفرینش بود، در عبودیت و بندگی خدا از همگان پیشی گرفته بود، چه اینکه راز و رمز رسیدن به مقامات بلند الهی و کسب فضائل، در این امر نهفته است . حال با ذکر نمونههایی از عبادات آن امام(ع)، میکوشیم تا سیره عملی ایشان را چراغ راه خویش قرار دهیم.
همنشین قرآن
ابراهیم بن عباس میگوید: «وکان المامون یمتحنه بالسؤال عن کل شیئ فیجیب فیه وکان کلامه کله و جوابه و تمثله انتزاعات من القرآن; مامون امام علیه السلام را با سؤال از هر چیزی مورد امتحان قرار میداد و امام علیه السلام پاسخ میگفتند و سخن امام و جوابهای ایشان و مثالهایی که بیان میفرمودند، همه برگرفته از قرآن بود.
بی رغبتی به دنیا
امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام که با توجه به عزیمتبه خراسان و عهدهداری مقام ولایتعهدی میتوانست از تمام امکانات مادی و رفاه دنیوی برخوردار باشد، ذرهای حب دنیا و دلبستگی به آن را در حریم نفس خود وارد نمیساخت; چنان که از محمدبن عباد نقل شده که: «کان جلوس الرضا علیه السلام علی حصیر فی الصیف وعلی مسح فی الشتاء; (15) امام رضا علیه السلام در تابستان بر روی حصیر و در زمستان بر روی زیراندازی زبر و خشن مینشست.
همچنین در مقالهای با عنوان «امام رضا(ع) و تشیع ایران» می خوانیم: «به هر روی در بحث تاریخ تشیع در ایران یکی از نکات غیر قابل انکار آمدن امام رضا _ علیه السلام _، به ایران است. توجه به حفظ آثار بر جای مانده از مسیر امام در شهرها و مناطقی که به نحوی محل استقرار امام بوده، نشان از علاقه ویژه شیعی در میان مردم است، هر چند ممکن است درباره برخی از این مکانها و ارتباط آنها با امام رضا(ع) خبر درستی در دست نداشته باشیم».
ورود امام رضا(ع) به نیشابور در منابع فراوانی آمده است. شیخ صدوق از ورود آن حضرت به محله فرد در نیشابور یاد کرده و نوشته است که تا کنون (نیمه دوم قرن چهارم) در آن محل حمامی بنا شده که به حمام رضا مشهور است. همچنین در بیست و شش کیلومتری نیشابور قدمگاه معروف منسوب به امام رضا(ع) موجود است و به این نام شهرت دارد. جائی هم با نام عینالرضا در محلی با نام حمراء شناخته شده بوده است. از جائی نیز با نام پسنده، که محل اقامت امام بوده و ایشان از آن راضی بوده و به همین دلیل از آن با عنوان پسندیده یاد شده نام برده شده است.
ولایت عهدی امام رضا
«ولایت عهدی امام رضا» از دیگر مقالات این ویژهنامه استٰدر بخشی از آن آمده است: «مشهور این است که مأمون پیشنهاد خلافت و ولایتعهدى را به امام داد، امّا برخى بر این باورند که فضل بن سهل چنین پیشنهادى را به مأمون کرد. زمانى که مأمون برادرش امین را کشت ، وزیر مأمون (فضل بن سهل) برادر خود (حسن بن سهل) را به حکومت بغداد فرستاد و چون حسن بن سهل از امراى عرب نبود، حاکمان کوفه و عراق به فرمانروایى او راضى نمىشدند و بر فرمانروایى "سادات علوى" متفق بودند».
از این رو بر مأمون مىشوریدند و هر از گاهى علویان بر ضد حکومت بنىعبّاس قیام مىکردند، تا آنکه اوضاع مملکت به سبب قیامهاى علویان نابهسامان گشت. فضل بن سهل خطاب به مأمون گفت: "علویان به خلافت طمع کردهاند و لشکر عرب نیز با آنها همراه هستند. از این رو، تدبیر بر این است که یکى از سادات علوى که از همه شریفتر و بزرگتر باشد و علویان همه او را به شرف و بزرگوارى قبول داشته باشند، به عنوان "خلیفه" معرفى کنیم تا این قیامها و شورشها آرام بگیرد.
همچنین در مقالهای با عنوان «امام رضا و خدمات فرهنگی» میخوانیم: «ترجمه آثار علمی بیگانگان از زمان امویان شروع شد و در عصر عباسیان بویژه در زمان هارون و مأمون به اوج خود رسید. (همانگونه که در این زمان وسعت کشور اسلامی به بالاترین حد خود در طول تاریخ رسید) مأمون نامه ای به پادشاه روم نوشت و مجموعهای از علوم قدیم و آثار ارسطو را درخواست کرد و جمعی از دانشمندان مانند «حجاج بن مطر» و «ابن بطریق» و «سلما» سرپرست «بیت الحکمة» کتابخانه بزرگ بغداد را مأمور ترجمه آنها نمود».
امام رضا(ع) و هجوم فرهنگی بیگانه
به دنبال نهضت ترجمه آنچه مایة نگرانی بود اینکه در بین این مترجمان افرادی متعصب و سرسخت از مذاهب دیگر مانند زردشتی، صائبی، نسطوری، برهمنهای هند، رومیان وجود داشتند و این فرصتی بود برای نشر افکار مسموم خود و القاء آن به جوانان و افراد ساده دل و همینطور محتوای خود این کتب نیز میتوانست شبهاتی به همراه داشته باشد.
امام رضا علیه السلام با آگاهی از این خطر و با حضور فعال در جلسات بحثهای علمی که توسط مأمون برگزار میشد، سعی کردند جلو هرگونه انحراف احتمالی را بگیرند و برتری اهلبیت: را نشان دهند.
رهنمودهای اخلاقی امام رضا
«رهنمودهای اخلاقی امام رضا» از دیگر مقالات این ویژه نامه است، در بخشی ز آن میخوانیم: «این امام بزرگوار ما به رضا نامبردار مى باشد، نامى که سراسر زندگانى آن حضرت و حالات درونى و شخصیت روانى او را در یک مقام والاى اخلاقى خلاصه مى کند. بدیهى است که این نام و عنوان به گزاف براى آن حضرت انتخاب نشده است، بلکه با آینده نگرى و بینشى روشن چنین نامى از میان نامها براى این امام گزین شده است. چنان که نام هاى همه ائمه علیه السلام بازگوکننده یک سلسله واقعیاتى متناسب با شخصیت آنها بوده و نمودارترین حالات روحى آنها را روشنگر است».
با وجود این که این امام بزرگوار با آسیبهاى گوناگونى مواجه بود که جان و تن او را مى آزرد و بدور از زادبوم و اهل و عیال به سر مى برد، به هیچ وجه از پایگاه رضاى به قضاء الهى نلغزید، و هرگز بى تابى و بد گمانى نسبت به خداى متعال از او دیده نشد؛ بلکه هر حالتى که در طرز رفتار آن حضرت مشاهده مى شد، نمایانگر روحى سرشار از رضا بوده است؛ چنان که نکات و گزارشهاى کوتاهى که در پیش داریم گویاى همین حقیقت مى باشد، لذا باید گفت که این شخصیت عظیم انسانى با نام خود و روحى که این عنوان را تأیید مى کرد بشریت را به مقامى از نظر اخلاق و تربیت رهنمون گشت که از دیدگاه همه عرفاء و خدا آشنایان از پرفضیلت ترین مقامات انسانى و عالى ترین مراحل کمال اخلاقى به شمار است.
همچنین درمقالهای با عنوان «حیات سیاسی امام رضا» میخوانیم: «پس از پیامبر، مسؤولیت تداوم حرکت و هدایتبه عهده امامان معصومین بود لیکن با رحلت پیامبر امت دچار حوادث و ناهنجاریهایی گشت که در اقدامات تمامی ائمه تا دوران غیبت و پس از آن اثر گذار شد. اما به هر تقدیر مسؤولیتحفظ و هدایت این امتبزرگ بر عهده آنها بود و اگر چه به حسب ظاهر حکومت در دست دیگران قرار داشت اما همان حاکم را نیز امامان معصوم با اقدامات خود تحت تاثیر قرار میدادند و در مجموع، از فروپاشی و انهدام نظام اسلامی و استقرار کفر محض جلوگیری میکردند».
از طرفی حفظ و بقای خط اصیل اسلام و رشد تفکر صحیح اسلامی نیز بر عهده آنها بود; یعنی بر طرف ساختن ناهنجاری عظیمی که پس از پیامبر، خود را نشان داد و چنان دامنگیر جامعه اسلامی شد که با شهادت دخت گرامی پیامبر نیز در آن هنگام اثر چندانی نسبتبه بیداری نمایان نشد و علی علیه السلام مجبور به کنارهگیری ظاهری از درگیری با متصدیان و زمامداران غاصب بودند.
استراتژی واحدی بر حرکت همه امامان سایه افکن بود اما به دلیل تغیراتی که در برهههای مختلف وجود داشت، تاکتیکها متفاوت میگشت و لذا میبینیم یک امام در مسیر زندگی خود اقدامات متنوعی را بروز میدادند که این تنوع به دلیل تفاوتی بود که در شرایط رخ میداد. مثلا میبینیم امام حسین علیه السلام در زمان معاویه اقداماتشان کاملا آرام و سری است اما به ناگاه در زمان یزید به حرکت همراه با خروش و فریاد تبدیل میشود و یا در اقدامات سایر ائمه، گاهی مماشات و گاهی اعتراض وجود دارد که همه به دلیل تفاوت شرایط است.
تا کجا باید حفظ جان کرد؟
برخی برای فرار از مسؤولیتهایی که ممکن استخطر جانی در پی داشته باشد با تمسک به دلیل «لزوم اجتناب از ایقاع نفس در معرض هلاکت» از انجام وظایف شانه خالی میکنند و چه بسا به این تمسک امام، استشهاد مینمایند.
چنین افرادی باید توجه کنند که همیشه نمیتوان به این آیه تمسک نمود و اصل شهادت در راه خدا هلاکت نفس نیستبلکه شهادت در راه خدا باید به گونهای باشد که به مصلحت اسلام و شیعه تمام شود. یعنی آن جا که ماندن ترجیح دارد باید آن را اصل قرار داد و آن جا که جان لازم استباید جان را در معرض قرار داد و همین سخن در نوع شهادت نیز صادق است و استشهاد امام در آغاز برای اصل کشته شدن و یا نوع آن است اما در زمان بعدی امام به این دلیل استشهاد نمیکنند چرا که شهادت حتمی است و نوع آن به همین گونه به صلاح است.
علاقهمندان به مشاهده و استفاده از این ویژه نامه میتوانند به پایگاه فرهنگی اطلاع رسانی راسخون به نشانی اینترنتی www.rasekhoon.net مراجعه کنند./927/ت303/ن